چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا

گفتمان عدالت سیاسی در انقلاب اسلامی


گفتمان عدالت سیاسی در انقلاب اسلامی

جایگزینی گفتمان عدالت سیاسی به جای استبداد سیاسی سبب گردید تا نظام جدید جمهوری اسلامی برپایه این نگرش كه دولت مقتدر در گرو جامعه قوی و جامعه قوی نیازمند پرهیز از نخبه گرایی محض در سیاست است, بنا شود

درك تغییرات همواره شامل یك دوره گذرا نظری و عملی است كه محدوده زمانی ـ مكانی مشخص را دربرمی‌گیرد؛ بعبارت دیگر با لحاظ نسبیّت موقعیت‌ها، همواره كلیت وضع موجود، گستره وسیعی را با عنوان آینده (وضع مطلوب) پیش رو دارد. خواست تغییر نیز معطوف به تغییر جریان‌ها و معادلات به‌گونه‌ای است كه برایند نیروها، آینده را به صورتی مطلوب درآورد. بدین‌ترتیب چارچوب‌های قدرت به جهت تاثیری كه بر تولید و توزیع منابع و امكانات دارند، محوری‌ترین بحث دربر‌آورد و چگونگی تغییرات از حال به سوی آینده هستند، امّا تغییرات جوامع انسانی همچون فعل و انفعالات شیمیایی نیست كه در محیط پیرامونی و طبیعت، پیوسته رخ می‌دهد، بلكه خود جوشی تغییرات اجتماعی برخاسته از پویایی درون جوامع است كه عنصر مهم اراده انسانی آن را هدفدار (مشخص و متنوع) می‌كند. علاوه بر این تغییرات در جوامع با تغییرات در طبیعت به دلیل ماهیت ارادی ـ عاطفی فعالیت‌های انسانی، متفاوت می‌باشد. بنابراین می‌توان گفت در هر تغییر اجتماعی‌ای می‌توان و باید ردپای عناصر انتخاب را جست‌و‌جو كرد؛ انتخاب‌هایی كه نه صرفاً عقلانی و ارادی و نه لزوماً احساسی صرف می‌باشند. پویش تحولات گروه‌های انسانی در قالب جوامع و در طی دوره‌های زمانی در عصر جدید، ویژگی‌های خاصی یافته است كه درك آن‌ها مستلزم در نظر داشتن پیچیدگی‌های مذكور است؛ البته پذیرش این پیچیدگی به معنای عدم امكان درك چگونگی تحرك از وضع موجود به وضع مطلوب نمی‌باشد، بلكه یادآور تعدد متغیرها و تنوع روابط میان آن‌ها در بروز انگیزه‌ها و رشد جریان‌های همسو از مبدأ وضع موجود به سمت آینده به صورت وضع مطلوب می‌باشد.

در دوره جدید كه ساخت قدرت سیاسی در جوامع به صورت دولت ـ ملت پدیدار گردید، تغییرات فراگیر و بنیادی نظام سیاسی همچون انقلاب را متأثر از متغیرهای جدیدی ساخته است كه از جمله آن‌ها حاكمیت و مقوله چند لایه و به هم بافته مشروعیت می‌باشد. هر انقلابی یك تجربه بشری است كه حاصل تجمع نگرش‌های مشابه علیه وضعیت نامناسب و نامتناسب چارچوب‌های قدرت حاكم بر مدارات تولید و توزیع در محدوده زیر سلطه‌ای خود می‌باشد. اكنون در مورد انقلاب اسلامی به عنوان یك نمونه واقعی، این پرسش مطرح می‌شود كه گردهمایی و اجماع آراء در تفسیر عدم تناسب وضع موجود برای برپایی و حركت به سمت گستره آینده‌ای كه مطلوب و سزاوار باشد، از كدام مصدر و منبع و با چه رویكرد و نیازی صورت گرفته است؟

شاید مناسب‌ترین پاسخ، از بعد فرهنگی ـ اجتماعی انقلاب اسلامی به دست آید؛ یعنی آن‌چه مایه‌های همبستگی تفسیری آحاد مردم را در قبال عملكرد رژیم سیاسی و به عبارتی برآمد حكومت و ایدئولوژی حاكم، شكل و سامان داد. به نظر می‌رسد تقویت حساسیت پذیری نسبت به نابرابری‌ها و سابقه طولانی در ستم‌ستیزی در چارچوب واجب دینی‌ای كه راهكار عملی و اطمینان‌بخش برای زندگی كنونی را دربرمی‌گیرد، تجمیع آراء را برای "اعتراض" فراهم آورد؛ اعتراضی كه یك روند طولانی از درون به بیرون بود و انسان انقلاب اسلامی را به انسان‌های انقلاب اسلامی تكثیر كرد و انقلاب ۵۷ را به انقلابی مردمی و اجتماعی با ماهیتی اسلامی تبدیل نمود. پس از آن نیز جایگزینی گفتمان عدالت سیاسی‌ به جای استبداد سیاسی سبب گردید تا نظام جدید (جمهوری اسلامی) برپایه این نگرش كه دولت مقتدر در گرو جامعه قوی و جامعه قوی نیازمند پرهیز از نخبه‌گرایی محض در سیاست است، بنا شود.

● گفتمان و تحول تفكر سیاسی

از مجموعه پوشش‌های پیوسته‌ نظام اجتماعی، شیوه‌هایی كه نهایتاً مورد پذیرش و اجرا قرار می‌گیرند، جملگی قابلیت قرار گرفتن در یك دامنه‌ نسبتاً مشخصی را دارند كه از آن به "چارچوب" یاد می‌شود. چارچوب‌ها به مرور زمان ساختارهای متعددی را می‌سازند كه سامان‌بخش الگوهای تفكر و اقدام در زندگی فردی و جمعی هستند. از نظریاتی كه در دوره‌ جدید با اتكا به این خصیصه به شناخت تحولات اجتماعی ـ سیاسی می‌پردازند، "گفتمان" می‌باشد. در تحلیل گفتمانی، چارچوب‌های فكری در سطوح مختلف مورد توجه خاص هستند.

نظریه گفتمان با نقش معنادار رفتارها و ایده‌های اجتماعی در زندگی سیاسی سر‌و‌كار دارد. این نظریه به تحلیل شیوه‌ای می‌پردازد كه طی آن سیستم‌های معانی یا "گفتمان‌ها"، فهم مردم از نقش خود در جامعه را شكل می‌دهند و بر فعالیت‌های سیاسی آن تأثیر می‌گذارند؛ امّا گفتمان‌ها همان ایدئولوژی‌ها به معنای سنتی كلمه یعنی مجموعه‌ای از ایده‌ها كه توسط آن كنشگران اجتماعی به توضیح و توجیه كنش‌سازمان یافته اجتماعی خود می‌پردازند، نیستند. مفهوم گفتمان شامل انواع رفتارهای اجتماعی و سیاسی و همچنین نهادها و سازمان‌ها است. (هوارت، ۱۳۷۸، ص ۱۹۵) اگر درك كردن چیزی عبارت باشد از دست یافتن به یك استعاره‌ آشنا برای آن، اكنون می‌توان فهمید كه چرا همیشه درك كردن آگاهی مشكل بوده است.(جینز، ۱۳۸۰، صص ۷۸ و ۷۹) در‌واقع هدف، انطباق هرچه بیشتر نظریه با تغییرات است. با بازنمایی روابط پدیده‌ها از طریق شناسایی الگوی پیروی شده، نظریه نقش توضیحی خود را ایفا می‌كند. در بحث از گفتمان عدالت سیاسی در انقلاب اسلامی نیز هدف اصلی، بازكاوی تحول‌شناختی نسبت به وضعیت موجود و موضع‌گیری انقلابی نسبت‌به‌ آن به امید دستیابی به آینده (وضع مطلوب) است؛ امری كه روند و استمرار جریانات سیاسی را منقطع و بریده می‌سازد و انتظار و ابتكار یك آغاز را با همه‌ دشواری‌هایش تعقیب و تجربه می‌كند. "جولیان جینز" در شناسایی اندیشه‌ خلّاق، سه مرحله را برمی‌شمرد كه در توضیح تحول تفكر سیاسی ایرانیان ـ به‌گونه‌ای كه آنان را به سوی اتحاد و تفوق یكپارچگی در روابط جمعی و ایجاد كُلی تحت عنوان جامعه‌ انقلابی علیه گفتمان استبدادی رژیم سیاسی پهلوی متحول ساخت ـ روشنگر می‌باشد. وی در بررسی‌های خود درباره‌ دلایل سیلان ناگهانی بصیرت‌ها بدین‌ نتیجه رسید كه نكته‌ بنیادی این است كه سه مرحله برای اندیشه خلّاق وجود دارد: نخست، مرحله‌ زمینه‌سازی است كه در آن مسائل به‌طور آگاهانه مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ سپس مرحله‌ شكل‌گیری یا تكوین بدون هرگونه تمركز آگاهانه بر آن مسأله است و در پایان، مرحله‌ توضیح است كه بعداً به‌وسیله‌ منطق توجیه می‌شود.

دوره‌ زمینه‌سازی ماهیتاً دوره تدارك ساختارساز‌های پیچیده به همراه توجه آگاهانه به موضوعاتی است كه قرار است ساختار‌سازها بر روی آن اعمال شوند؛ سپس فرایند واقعی استدلال (جهش كوركورانه به درون كشف سترگ) باز‌نمودی در آگاهی ندارد. در‌واقع گاه تقریباً بدین می‌ماند كه مسأله برای این كه حل شود، باید فراموش می‌شده است.(همان، ص ۶۶.) شبیه آن‌چه پس از سركوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ رخ داد و احساس شد كه نهضت، كاملاً سركوب شده و پایان یافته است. به این‌ ترتیب صرف‌نظر از برنامه‌ریزی‌های متنوع از قبیل نگارش كتبی چون كشف‌الاسرار، ولایت فقیه، داستان راستان، تدوین كتب دینی مدارس و همچنین تدارك سخنرانی‌ها در مكان‌هایی چون حسینیه‌ ارشاد، مسجد ابوذر و امثالهم، عامل مهم امّا مغفول "زمان" در تغییرات، نقش پنهانی و قاطعی ایفا می‌كند. توجه به این عامل، تحول گفتمانی را از یك‌سو قابل فهم‌تر و از سوی دیگر پیچیده‌تر می‌سازد.

برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات، وقتی در قالب جریان‌های سیاسی در شقوق و سطوح مختلف نظام اجتماعی جاری شدند، زمینه‌ دگرگونی در الگوهای تفكر و عمل سیاسی را در گذر زمان فراهم آوردند. زمان، غیر‌تك بعدی بودن، عمل و عكس العمل سیاسی را آشكار می‌سازد؛ واقعیتی كه ارتباط مؤثر سطوح مختلف چارچوب‌های كنش جمعی را به دنبال می‌آورد. جالب آن‌كه حكام پهلوی، غافل از عمق، سرعت و جهت تغییرات كوشیدند با تكیه بر عنصر "زمان" و گسترش و وفور استفاده از "اجبار" مانع از سقوط نظام سیاسی شوند. چنان‌كه بختیار گفته بود: "تمام تاكتیك و سیاست من این بود كه زمان را طولانی كنم."(باقی، ۱۳۷۳، ص ۴۱۱) امّا در عمل، نتیجه عكس اتفاق افتاد. بنابراین "رشد سیاسی" مردم با "عقب‌ افتادگی و حماقت سیاسی" حكومتگران روبه‌رو شد. امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب اسلامی، نظرها را متوجه این تحول كرده و فرمودند: "مقایسه باید كرد بین این ملت، قبل از این نهضت و حالا؛ مقایسه‌ سی سال پیش از این با حالا كه ملت ما تا چه حدود رشد سیاسی كرده… " (كوثر، ج ۲، ۱۳۷۱، ص ۸۳) رشد حاصل آمده دقیقاً نشانگر برقرار شدن ارتباط مؤثر میان سطوح مختلف چارچوب‌های كنش جمعی است.

توضیح این مطلب ضروری به نظر می‌رسد كه مفهوم "چارچوب"، ریشه در مطالعات روانشناسی شناخت دارد. در روانشناسی شناخت، تحقیقات مربوط به برداشت ، حافظه و فهم به تدریج این مهم را آشكار كرد كه اشیا و پدیده‌ها به‌وسیله‌ اجزای تشكیل‌دهنده و نهایتاً تصویری از جمع آن‌ها ادراك نمی‌شوند، بلكه ذهن تعریفی از یك كلیت پیچیده و به هم تنیده دارد كه براساس آن، جایگاه اجزا مشخص می‌شود و معنای خاص خود را می‌یابد. یك ساختار تلفیقی از پیش موجود در ذهن، برداشت‌های متجزی و پراكنده را در تصور برداشت‌كننده تعریف می‌كند. فرهنگ در این دیدگاه منبع اصلی گونه‌های مختلف چارچوب است. در این رابطه، "اِسنو" و "بنفورد" چارچوب‌های كنش جمعی را به چند بخش تقسیم‌ می‌كنند:

۱) چارچوب تشخیصی ، شامل شناسایی شكل و مصائب جامعه و در‌نتیجه ریشه‌یابی درد است؛ به عبارت دیگر این چارچوب به دنبال زنجیره علّی مشكلات، نشان دادن انگشت اتهام به مسببان است.

۲) چارچوب تجویزی ، به دنبال ارائه‌ راه حل خواهد بود؛ به سخن دیگر پس از شناسایی مشكل و علل به‌وجود آمدن آن، این چارچوب به كنشگران در‌خصوص پاسخ‌ها و چگونگی رفع و دفع بی‌عدالتی ارائه‌ طریق می‌كند. این چارچوب می‌تواند به مسائل ریزتر یعنی تعیین روش‌ها، تاكتیك‌ها و راهبردهای مقابله با مشكل بپردازد و بازیگران را هدایت كند.

۳) چارچوب انگیزشی ، در اصل حلقه‌ اصلی اتصال بین تشخیص درد و ارائه‌ راه حل از یك‌طرف و كنش از طرف دیگر است؛ به عبارت دیگر تشخیص یك نظم غیرعادلانه و ارائه‌ برنامه‌ای جهت مقابله با آن به‌طور خودكار به كنش ختم نخواهد شد. جهت محقق شدن كنش جمعی، چارچوب خاصی كنشگر را تشویق به عمل و در انتظار نتایج بودن می‌كند. (سمتی، ۱۳۷۷، صص ۱۰۸ و ۱۰۹)

بنابراین می‌توان گفت جریان فكری متأثر از تربیت دینی و نگرشی شیعی امام خمینی (ره) در طول زمان سبب گردید الگوهای فكری ایرانیان كه در دوران ركود فرهنگی و سردی تحرك و عمل سیاسی در دوره‌ جدید به تدریج فاقد اثر شده بود، احیا شود و مجدداً مورد اتكا و اعتماد قرار گرفته و همچون گذشته علاوه بر ترویج همیاری‌ها در راستای یك هدف مشترك، منشأ فكر و اقدام مهیج و صبورانه‌ای چون انقلاب برای تأسیس یك نظام ابداعی تحت عنوان "جمهوری اسلامی" شود. امام (ره) خود‌جوشی تحول فكری و تصمیم‌ِ ارادی ـ عاطفی مردم ایران را نسبت به لزوم تغییر وضع موجود این‌چنین توصیف كرده بودند: "این وضع مردم یك وضع "خودكار" شده است حالا نهضت، جوشیده از متن؛ از متن ملت جوشیده و بیرون آمده، نمی‌تواند كسی بگوید كه مال من است… هیچ دستی نمی‌تواند این جور ملتی را تغییر بدهد، این دست خدا است و از متن ملت جوشیده است این به امر خدا." (صحیفه نور، ج ۴، ۱۳۷۸، ص ۲۵۶) آن‌چه بعدها امام(ره) پی‌درپی بر آن تكیه و توصیه می‌كردند، تعمق و تأمل در دلایل و پیامدهای این تحول گفتمانی با تعبیر "دست خدا" و تعابیر مشابهی چون "وحدت كلمه" بود. مفهومی ژرف و مشتمل بر كلیت سیاست و جامعه كه مسئولیت و حق تحول فكری و بهره‌مندی عملی از آن را منحصر به هیچ‌ گروه، قشر و طبقه‌ خاصی نمی‌داند؛ بنابراین ثمرات تغییر الگوی تفكر سیاسی با محوریت خودباوری و تكیه بر مؤلفه‌های دینی هویت عموم مردم عبارت بودند از:

الف) احیای منبع مردمی و متبلور‌سازی پایه‌های اجتماعی قدرت، سیاست و حكومت.

ب) تكیه بر مبانی دینی فرهنگ ایرانیان و باور این تكیه‌گاه برای تعیین جهت تغییرات و امكان‌پذیری قابلیت نوآوری در حل مسائل جامعه و كشور خود.

اینك برای درك بهتر این گذر پرالتهاب و آشوبی كه عدالت سیاسی را به صورت یك گفتمان فراگیر درآورد، به سابقه‌ تاریخی‌اش یعنی ایران قبل از ۵۷ اشاره می‌كنیم.

نویسنده:محمد رحیم عیوضی

منابع

ـ باقی، عماد الدین: تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران، قم، نشر تفكر، چ ۱۳۷۳.

ـ پناهی، محمد حسین: جامعه‌شناسی شعارهای انقلاب اسلامی، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چ اول، ۱۳۸۳.

ـ جینز، جولیان: خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دو جایگاهی، ترجمه خسرو پارسا، هوشنگ رهنما، هما صادقی، احمد محیط، ع. نجل رحیم، رضا نیلی‌پور. تهران، آگاه، چ اول، ۱۳۸۰.

ـ سمتی، محمد هادی: جنبش‌های اجتماعی و تحلیل گفتمانی از رفتار تا كنش جمعی، فصلنامه گفتمان، سال اول، شماره ۲، پاییز ۱۳۷۷.

ـ صحیفه نور (ج ۴)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره). چ ۱۳۷۸.

ـ طالبان، محمد رضا: تعهد مذهبی و تعلق سیاسی، فصلنامه‌ نامه‌ پژوهش، سال پنجم، شماره ۲۰ و ۲۱، بهار و تابستان ۱۳۸۰.

ـ فرهادی، مرتضی: چون و چراهایی بر نظریه‌ تكروی و فردگرایی تاریخی ایرانیان و بویژه كشاورزان ایرانی. (بررسی علل و عوامل تقدم مصالح جمعی بر منافع فردی، مجموعه مقالات). تهیه و تنظیم اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چ اول، ۱۳۷۹.

ـ كوثر (ج دوم). تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چ اول، ۱۳۷۱.

ـ كاستلز، مانوئل: عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ (ج ۳)، ترجمه احد علیقلیان و افشین خاكباز، تهران، طرح نو، چاپ ۱۳۸۲.

ـ مور، برینگتن‌: ریشه‌های اجتماعی دیكتاتوری و دموكراسی، ترجمه حسین بشیریه، تهران، مركز نشر دانشگاهی، چ اول، ۱۳۶۹.

ـ هوارت، دیوید: نظریه گفتمان، روش و نظریه در علوم سیاسی، گردآوری و تدوین از دیویدمارش و جری‌استوكر، ترجمه امیر محمد حاجی یوسفی، تهران، پژوهشكده مطالعات راهبردی. چ اول، ۱۳۷۸.

منبع:فصلنامه كتاب نقد ،‌شماره ۳۷

۱ . Perception.

۲ . Memory.

۳ . Comprchension.

۴. Snow, D. A. and R. D. Benford (۱۹۸۸) "Ideology, Frame Resonance, and Collective Mobilization." Pp. ۱۹۷. ۲۱۸.

۵ . Diagnostic Framing.

۶. Prognostic Framing.

۷ . Motivational Framing.

. باید توجه داشت كه درمورد ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، این كوچكی معطوف به قدرت سیاسی شاهنشاهی می‌باشد كه با حقارت خود مانع از اعتلای سیاسی كشوری بزرگ گردیده بود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.