پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

نه همین لباس زیباست نشان رشته خاص


نه همین لباس زیباست نشان رشته خاص

یکی همیشه و همه جا بوم بزرگ نقاشی همراهش است, دیگری حتی وقتی به مهمانی فامیل دورشان هم دعوت می شود کنترباس را با خود می برد, اما تا شخصی از او می خواهد ساز بزند با هزار و یک بهانه از زیر این کار شانه خالی می کند, آن یکی آنقدر سبیل خود را شبیه سالوادور دالی درست کرده که برای لحظاتی تصور می کنید این نقاش فراواقعگرا دوباره زنده شده است و در خیابان های شهر قدم می زند, بعضی هایشان هم آنقدر کلمات قلمبه سلمبه کتاب های درسی خود را در گفت وگوهای روزمره به کار می گیرند که آرزو می کنید برای لحظاتی هم که شده کر بودید

یکی همیشه و همه‌جا بوم بزرگ نقاشی همراهش است، دیگری حتی وقتی به مهمانی فامیل دورشان هم دعوت می‌شود کنترباس‌ را با خود می‌برد، اما تا شخصی از او می‌خواهد ساز بزند با هزار و یک بهانه از زیر این کار شانه خالی می‌کند، آن یکی آنقدر سبیل خود را شبیه سالوادور دالی درست کرده که برای لحظاتی تصور می‌کنید‌ این نقاش فراواقعگرا دوباره زنده شده است و در خیابان‌های شهر قدم می‌زند، بعضی‌هایشان هم آنقدر کلمات قلمبه سلمبه کتاب‌های درسی خود را در گفت‌وگوهای روزمره به کار می‌گیرند که آرزو می‌کنید برای لحظاتی هم که شده کر بودید.

حتما شما هم تا به حال با این تیپ آدم‌ها برخورد کرده‌اید، افرادی که خیلی دوست دارند همرنگ جماعت نباشند.

آنها هر طور شده می‌خواهند با دیگران فرق کنند، آن هم تفاوتی اساسی مانند شب و روز؛ برای همین لباس‌های اجق وجق به تن می‌کنند؛ لباس‌هایی که به قول معروف به تنشان گریه می‌کند یا این‌که هزار بامبول سر خودشان در‌می‌آورند تا خاص باشند.

جالب است بدانید تعدادی از آنها به هر در و دیواری می‌زنند تا در یکی از رشته‌های هنر تحصیل کنند، و جالب‌تر آن که خیلی‌هایشان وقتی وارد دانشگاه شدند، ترم اول را به پایان نرسانده از تحصیل انصراف می‌دهند یا دانشگاه عذرشان را می‌خواهد، اما عده‌ای از آنها بعد از این‌که با ضرب و زور پول وارد دانشگاه شدند بهانه بیشتر برای متفاوت رفتارکردن به‌دست می‌آورند و درست همین جاست که دیگر کسی جلودارشان نیست.

این افراد اگر در رشته موسیقی مشغول به تحصیل باشند، دست روی سازی می‌گذارند که به گمان خودشان باکلاس باشد و به چشم بیاید. آنها سازهایی مانند گیتار یا کنترباس را می‌پسندند، هرچند که اگر شرایط مهیا بود یا قدرت و توان جسمی‌اش را داشتند همیشه یک پیانو یا درامز را با خود حمل می‌کردند.

برخی از آنها هم چند دوربین عکاسی با لنزهای متعدد به خود آویزان می‌کنند؛ برای این افراد هرچه لنز بزرگ‌تر باشد، بهتر است، چراکه به چشم می‌آید. اما به گفته خیلی از کارشناسان برای این‌که شخصی در رشته‌ای پیشرفت کند و برای خودش اسم و رسمی به هم بزند یا این‌که مورد احترام جامعه باشد، هیچ نیازی به متفاوت عمل کردن نیست.

علی‌اصغر کیهان‌نیا، مشاور خانواده و نویسنده در این‌باره می‌گوید: «انسان توجه می‌خواهد. هرچه ضعیف‌تر باشد و عزت نفس کمتری داشته باشد یعنی از درون برای خودش احترام قائل نباشد، نیاز دارد دیگران به او توجه کنند. برای همین برخی از این افراد متفاوت لباس می‌پوشند تا مورد توجه قرار بگیرند و مردم به آنها نگاه کنند.»

به گفته او، برخی‌ها هم نیاز به همانندسازی و الگوبرداری از افرادی دارند که جامعه آنها را قبول دارد‌. برای نمونه بازیگری که روی پرده سینما درخشیده برای این افراد می‌تواند الگوی مناسبی باشد. کیهان‌نیا ادامه می‌دهد: «به همین دلیل برخی‌ها ریش، موی سر و لباس‌هایشان را مانند خواننده‌ها یا بازیگران معروف درست می‌کنند.»

کیهان‌نیا می‌گوید: «در این بین هستند افرادی که به نشانه اعتراض به مقررات جامعه، خانواده، دانشگاه یا مسئولان لباس غیرمتعارف می‌پوشند.»

این روان‌شناس در این‌باره که چرا جوانان بیشتر دوست دارند مانند هنرمندان لباس بپوشند، حرف بزنند یا موی سر و رویشان را آرایش کنند، می‌گوید: «چون رشته هنر و هنرمند مورد احترام جامعه است، خیلی‌ها دوست دارند با تحصیل در این رشته یا الگوبرداری از هنرمندان احترام مردم را به دست بیاورند، برای همین است که می‌بینیم خیلی‌ها بدون دلیل ساز یا لوازم نقاشی را با خود حمل می‌کنند.» این افراد با حمل این وسایل سعی می‌کنند به صورت غیرمستقیم خود را معرفی کنند تا احترام دیگران را به دست بیاورند.

به گفته کیهان‌نیا، در بین همه اقشار جامعه این ماجرا وجود دارد، حتی استاد‌های دانشگاه. او ادامه می‌دهد: «بعضی از استاد هم هستند که کیفی که دانشگاه به آنها داده و لوگوی دانشگاه روی آن نقش بسته است را همیشه همراه خود دارند، چراکه استاد در جامعه مورد احترام است.»

این کارشناس درباره نقش خانواده در بروز چنین رفتارهایی می‌گوید: «اگر خانواده در دوران کودکی به بچه خود محبت، احساس امنیت و تصویر ذهنی مثبتی بدهد و از به کار بردن صفت‌های ناشایستی مانند احمق و بی‌شعور اجتناب کند، کودک به خودباوری و استقلال رای رسیده و در نتیجه شخصیتش شکل می‌گیرد. به این شکل قطعا وقتی کودک به دوران جوانی و نوجوانی رسید، چنین رفتارهایی از خود نشان نمی‌دهد.»

علاوه بر این، کیهان‌نیا توصیه می‌کند هر انسانی باید توانمندی‌های مثبت خود را بنویسد و با تکرار آنها به خود تلقین کند تا عزت نفس بالایی به دست بیاورد.

مهدی آئینی