یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

فقه نگاه به تصویر


فقه نگاه به تصویر

در بخشی از این نوشتار, تلاش شده است كه با پرداختن به نقش نگاه در پیوندها و بستگی های اجتماعی و اثرگذاری و نقش آفرینی آن, بحث از نظر اعتقادی, جایگاه خود را بیابد

از آن جا كه در روزگار ما, تصویر و رسانه های تصویری(تلویزیون, ویدئو و سینما) گستردگی و بینندگان بسیار یافته اند, بحث از احكام نگاه به تصویر از بایستگی بیش تری برخوردار است. بویژه این كه, گاه, در پاره ای از گفتارها و نوشتارها و در پاره ای از انجمنهای هنری, سخن از برداشتن حد و مرزها و بازدارنده های شرعی نگاه به تصویر و فرق آن با خود شخص در خارج, به میان آمده است. این امر, نگارنده را بر آن داشت كه به شرح, درباره یكسانی و نایكسانی احكام نگاه به تصویر و خود شخص به بررسی بپردازد.

در بخشی از این نوشتار, تلاش شده است كه با پرداختن به نقش (نگاه) در پیوندها و بستگیهای اجتماعی و اثرگذاری و نقش آفرینی آن, بحث از نظر اعتقادی, جایگاه خود را بیابد.

●در بخشهای دیگر, دو مقوله فقهی در كانون بررسی نهاده شده است.

۱)آیا احكام نگاه به تصویر, با احكام نگاه به خود شخص, یكسان است, یا نایكسان؟

۲)از آن جا كه تصویر در سنجش با خود شخص, ویژگیهایی دارد, پاره ای از احكام نگاه, با در نظر گرفتن ویژگیهای تصویر, مورد بررسی قرار می گیرد.

پیش از پرداختن به بحث, بایسته است كه موضوع بحث: تصویر, دقیق شناسانده شود: تصویر:

(تصویر آن بخش از نشانه های دیداری است كه بر متنی مادی, چون فیلم, كاغذ, چوب, سنگ, كرباس, خطوط, شیارهای الكترونیك یا لیزری و… ثبت شده باشد.)۱

دلالت تصویر بر معنی, بر نظامی از نشانه ها و قراردادها استوار است. بر این اساس, تصویر در سه هنر نقاشی, عكاسی و فیلم به حقیقت می پیوندد.

بنابراین, تصویری كه قطعه ای شعر در ذهن شنونده نقش می كند, تصویر نیست, از مقوله (انگاره) است.

همچنین تصویرگری خداوند برای آفریدگان مادی از این تعریف خارج است. صورت گری و مصوّر بودن خداوند كه در آیاتی از قرآن كریم به آن اشاره شده, در عالم تكوین و در آفریدگانی است كه در خارج وجود دارند, در وجود و هستی آفریده هاست:

(صورت گری خداوند در موجودات, نمایاندن ویژگیهای ظاهری و شكل ظاهری جسم و هیأت آنهاست.)۲

در حالی كه تصویر, در معنای مورد نظر این نوشته تقلیدی از آفریده های است كه وجود خارجی دارند.به عبارت دقیق تر, آن جا كه به واقعیت خارجی می پردازد, نسخه ای (دقیق یا آزاد) از عالم خارج است:

(تصویر به این اعتبار, به معنای چیزی ساخته انسان است; نظامی از نشانه هاست و همواره بیانگر غیاب موضوع .)۳

گونه های تصویر, بر اساس ترتیب پیدایش تاریخی, عبارتند از: نقاشی, عكس و فیلم.

نقاشی سطح اعم از شیشه, چوب, سنگ, كاغذ, پارچه و… است كه بر آن لایه هایی از رنگ وجود دارد. در تصویر نقاشی, شكلها و رنگها, در كنار هم, سامان دهی شده اند.۴

عكس, حلقه میانی بین نقاشی و فیلم شمرده شده است; همچنان كه از نظر پیدایش تاریخی نیز چنین است; چرا كه عكس از سویی مانند نقاشی تصویر ثابت است و از سوی دیگر, مانند فیلم از دوربین بهره می برد. و به این دلیل می تواند از موضوع به گونه واقع نمایانه حكایت كند.

فیلم, با عكس در دستگاه دوربین یكسان است و وجه جداشدگی آن دو, در حركت كنندگی فیلم است. از نظر ما هوی, فیلم, عكس متحرّك شمرده می شود.۵

۱)یكسانی و نایكسانی در حكم

احكام پنجگانه تكلیفی: واجب, مستحب, مباح, مكروه و حرام, هنگامی كه به امور تعلق می گیرند, مسأله فقهی را می سازند. در مسأله فقهی ما با سه عنوان رو به رو هستیم: حكم, متعلق حكم و موضوع. حكم, همانا عبارت است از یكی از احكام پنج گانه بالا و متعلق حكم, آن عملی است كه حكم به آن تعلق گرفته است و موضوع آن, چیزی است كه حكم و متعلق بر آن بار می شود. به عنوان مثال, یكی از مسأله های مورد بحث این است كه: نگاه به بدن زن مسلمان حرام است, در این جمله, حرام بودن, حكم و نگاه كردن, متعلق حكم و بدن زن مسلمان, موضوع حكم است. احكام دائر مدار گزاره ها و موضوعهاند و در صورت دگرگونی موضوع, حكم پیشین, درباره موضوع جدید صدق نخواهد كرد.به دیگر بیان, دلیلهایی كه در مثل, حرام بودن نگاه به بدن زن مسلمان را ثابت می كنند, تنها درباره موضوع مورد نظر, یعنی زن مسلمان دلالت دارند و موضوع دیگر, مانند بدن مرد مسلمان را در بر نمی گیرد. بازنمود و نمایاندن دایره موضوع و بیان حد و مرز آن در پاره ای از جاها و موردها, از سوی شارع و در بسیاری از موردها به عرف واگذار شده است.

آنچه كه در بحث یكسانی و نایكسانی احكام نگاه به تصویر, با نگاه به شخص اهمیت دارد, اختلاف موضوع است; چرا كه در نگاه به تصویر, موضوع حكم, تصویر و در نگاه به شخص, موضوع, وجود خارجی است. گرچه نگاه به تصویر و نگاه به انسان, هر دو, از مقوله تصور حسی اند و متعلق حكم در آنها (نگاه) است, لیكن موضوع آن دو, جداست.

جدایی و ناسانی دو موضوع: (تصویر) و (موجود خارجی) از دیدگاه عرف خاص و با دقت عقلی, به دلیل فرق و جدایی چیستی آن دوست. در نگاه به موجود خارجی, آنچه كه نگاه به آن صورت گرفته, موجود خارجی واقعی است كه بارزترین ویژگی آن حجم داشتن است. موضوع هم, واقعی است. به خلاف نگاه به تصویر كه متعلق نگاه, متنی مادی است كه بارزترین ویژگی آن, همواری و همسان بودن آن است. گرچه با دقت فلسفی, دو بعدی بودن امری انتزاعی و ذهنی است و در عالم خارج, جز حجم و جسم سه بعدی وجود ندارد و به همین دلیل, تصویر نیز, خود, دارای حجم است, اما موضوعی كه به تصویر در آمده, با حجم خود, در آن حضور ندارد و از این روی, تصویر دو بعدی شمرده می شود. یعنی تصویر از بعد سوم و بعد حجم ساز موضوع, در خود بی بهره است, به خلاف پیكره یا نقش برجسته.۶ متن تصویری می تواند به طور كامل, تقلیدی از موضوع واقعی باشد و می تواند ا ز خیال آفریننده تصویر سرچشمه گرفته باشد.

در هنرهای زنده نمایشی, مانند اپرا و تئاتر, ناسانی و فرق بنیادین هموار و همسان بودن وجود ندارد و تنها خیالی بودن جهان متن و فرق آن با جهان خارجی, وجه جداشدگی نگاه به هنرهای زنده نمایشی از نگاه به عالم واقع است. لیكن همچنان كه گذشت, تصویر مورد نظر این نوشته, در برگیرنده هنرهای زنده نمایشی نمی شود و تنها در سه قلمرو: نقاشی, عكاسی و فیلم نمود می یابد.

بنابراین, از دیدگاه فلسفی و از نگاه عرف خاص, دو موضوع موجود خارجی و تصویر, از نظر چیستی و ماهوی, با هم فرق دارند.

در عرف عام و نزد توده مردم نیز, دو موضوع جدای از هم شمرده می شوند. از باب مثال: بین تصویر شخص و خود او, فرق گذاشته می شود. از این روی, نه در عرف خاص و نه در عرف عام, دو موضوع یكسان شمرده نمی شوند.

اما در دیدگاه شارع نیز, به یكسانی و یگانگی تصریح یا اشاره ای نشده است. در تمامی آیات و روایاتی كه درباره احكام نگاه وارد شده است, موضوع, وجود خارجی و انسان در خور دید در عالم خارج است. و به تصویر اشاره ای نشده است. بویژه این كه دو گونه از تصویر; یعنی فیلم و عكس در زمان پیامبر و ائمه وجود نداشته و گویا نقاشی از انسان نیز رواج نداشته است. برای همین جهت, احكام نگاه به تصویر را می توان از مسائل نوپیدا و جدید دانست.

البته دلیلهایی درباره نكوهش تصویرگری و نقاشی از جانداران: (انسان یا حیوان) وجود دارد كه این دلیلها بر مكروه بودن وجود تصویر, در برابر نمازگزار حمل شده است. در این دلیلها,اشاره ای به فروع مورد بحث در احكام نگاه, نشده است; بلكه حكم نقاشی, به طور كلی, بیان گردیده است. از این روی, پس از حكم به جایز بودن تصویرگری, احكام نگاه به تصویر مطرح خواهد بود.

دلیلهای حكم نگاه به تصویر

از دلیلهایی كه می توان برای سریان احكام نگاه به وجود خارجی, به نگاه به تصویر بدان استدلال كرد, فرازهایی از آیات حجاب است. در فرازی از آیه ۳۱ سوره نور خطاب به زنان مؤمن آمده است:

(وقل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ ویحفظن فروجهنّ ولایبدین زینتهنّ الاّ ما ظهر منها.)

و به زنان باایمان بگو:چشمهای خود را از (نگاه هوس آلود) فرو گیرند و فرجهای خود را حفظ كنند [و عفاف پیشه كنند] زینتهای خود را جز آنچه از آن آشكار است, آشكار نسازند.

در این آیه زنان باایمان از آشكار كردن (ابداء) زینتهای خود, جز آنچه كه به ناچار آشكار می شود, بازداشته شده اند.

ابداء, در لغت از ریشه (بُدوّ) , آشكار شدن بدون قصد و اختیار را گویند.

و ابداء, به معنای نمایان و آشكار ساختن است, در برابر پنهان داشتن; همان گونه كه در دو آیه شریفه زیر نمود یافته است:

(واعلم ما تبدون وما كنتم تكتمون.)۷

می دانم آنچه شما می نمایید و پیدا می دارید و آنچه را كه نهان می دارید.

(وان تبدو ما فی انفسكم او تخفوه یحاسبكم به اللّه.)۸

و اگر نمایان سازید آنچه در دل دارید, یا پنهان سازید, خداوند شمار آن را داند.

و زینت همچنان كه در تهذیب اللغه و مفردات راغب آمده به معنای هر آن چیزی است كه به وسیله آن زیبایی پدیدار می شود.

در مصباح اللغه آمده است:

(زان الشیء صاحبه زیناً من باب سار, وأزانه أزانهٔ: مثله, والاسم الزینهٔ.)

از این عبارت چنین بر می آید كه زینت اسم مصدر و به معنای (زیبایی) است.

همچنین نویسنده كتاب: التحقیق فی كلمات القرآن الكریم, همین معنای اسم مصدری, را برگزیده است, آن جا كه می نویسد:

(فظهر انّ حقیقهٔ الزّینهٔ عبارهٔ عن حُسن فی ظاهر شیء سواء كان بالعرض او بالذات.)

از آیات قرآن, آن جا كه واژه زینت به كار برده شده, چنین برمی آید كه زینت, به معنای اول (ما یتزیّن به) است.

در قرآن كریم, زینت گاه در امر واقعی (مادی محسوس یا معنوی) و گاه در امری غیرواقعی و خیالی به كار برده شده است. همچنین گاه به عنوان امری عرضی و گاه به عنوان امری ذاتی و از اجزای شیء به كار برده شده است.

اما زینت واقعی مادی در آیه :

(انّا زیّنا السّماء الدّنیا بزینهٔ الكواكب.)۱۰

ما, آسمانها را به آرایش ستارگان بیاراستیم.

و زینت واقعی معنوی در آیه:

(ولكنّ اللّه حبّب الیكم الایمان وزیّنه فی قلوبكم.)۱۱

ولكن خداوند ایمان را در نزد شما دوست داشتنی كرد و در دلهاتان نیكو بیاراست.

و زینت خیالی و غیر واقعی در آیه:

(وزیّن لهم الشیطان ما كانوا یعملون.)۱۳

و شیطان كارهایشان را به نظر خوب جلوه داد.

اما زینت عرضی در آیه:

(خذوا زینتكم عند كلّ مسجدٍ.)۱۳

هنگام نماز, جامه پوشید و آرایش گیرید.

و زینت ذاتی, مانند آراستن آسمان به ستارگان كه ستارگان, جزئی از آسمان هستند.۱۴

در آیه مورد بحث, زینت, هر دو معنای زینت: عرضی و ذاتی مورد نظر شارع بوده است. همچنان كه در پاره ای از روایات ائمه(ع) زینت به بدن زن تفسیر شده است. و آنچه كه در آیه از پوشاندن استثنا شده, به مچ دست به پایین و گردی صورت و در پاره ای از روایات , مچ پا به پایین تفسیر شده است. از جمله این روایات, روایتی است كه ثقهٔ الاسلام كلینی با سند خود از فضیل نقل می كند كه او درباره ساعد زن از امام صادق(ع) پرسید: آیا آن از زمره زینتی است كه خداوند فرموده كه:

(لایبدین زینتهنّ الاّ لبعولتهنّ.)

زنان, جز برای شوهران شان زینتهای خود را ننمایانند.

حضرت فرمود:

(نعم ما دون الخمار من الزینهٔ و مادون السّوارین.)۱۵

بله, زیر مقنعه و از دست بند به بالا, از جمله زینتهاست.[كه زنان نباید جز برای شوهرانشان آشكار كنند.]

در روایت دیگری كه در كتاب قرب الاسناد, نگاشته عبدالله بن جعفر, از مسعدهٔ بن زیاد نقل شده است كه گفت: من از امام جعفر صادق(ع) شنیدم كه در پاسخ پرسش درباره آنچه كه از زینت زن ظاهر می شود[ما ظهر منها] فرمود:

(الوجه و الكفیّن.)۱۶

صورت و كف دستان.

سند دو روایت یاد شده, صحیح است. همچنان كه ظهور دارند, بدن زن, زینت شمرده می شود. و در پاره ای از روایات نیز, زینت, به زیور تفسیر شده است و آنچه كه از حكم واجب بودن حجاب در آیه جدا شده, انگشتر, دست بند و سرمه است. از جمله كلینی با سند صحیح خود از زراره از امام صادق(ع) نقل می كند كه امام درباره این بخش از آیه شریفه:(الاّ ما ظهر منها) فرمود:

(الزینهٔ الظاهرهٔ الكحل و الخاتم.)۱۷

زینتی كه [بناچار] ظاهر می شود, سرمه و انگشتر است.

به گونه سربسته و برابر این روایات, زینت در آیه قرآن به معنای زینت ذاتی: بدن زن و زینت عرضی: زیورهایی كه زنان, به كار می برند: گلوبند, انگشتر, دستبند و… است.

درباره مفاد این دو دسته روایات, و اندازه ای كه زنان می توانند از زینت خود را برای نامحرمان و محرمان, آشكار سازند, بحثهایی وجود دارد كه از مجال بحث ما خارج است.

به هر حال, در آیه شریفه:(ولایبدین زینتهنّ الاّ ما ظهر منها.)

زنان با ایمان از آشكار كردن بدن خود برای نامحرمان بازداشته شده اند.

و نمایش تصویر بدن زن, از نمونه های آشكار كردن است و با تصویر, بدن به گونه تصویری آشكار می شود و زیباییهای پنهان آن دیگر پوشیده و پنهان نخواهند ماند. و همچنان كه در امر (اكرم العالم) می توان برای اكرام برخه های گوناگون در نظر گرفت و اكرام را به گونه های گوناگون انگاشت, برای ابداء بازداشته شده در آیه نیز, دو برخه می توان در نظر گرفت:آشكار ساختن خود بدن و آشكار كردن تصویر بدن. براین اساس, تمامی احكام (نگاه) در نگاه به تصویر نیز جاری خواهد بود.

در این استدلال, می توان خدشه كرد و آن این كه: با نظر دقیق, موضوع بازداشتن از ابداء, زینت (بدن و زیورها)ست, چه زینت به معنای اسم مصدری(زیبایی) باشد و چه به معنای آنچه كه بدن را به آن می آرایند.

نویسنده:حمید مشكات

پی نوشتها:

۱. از نشانه های تصویری تا متن, بابك احمدی۱۷/ ـ ۱۸, چاپ دوم, نشر مركز, ۱۳۷۵.

نویسنده در این اثر بر این عقیده است كه می توان هنرهای زنده نمایشی , مانند: تأتر, اپرا, رقص و پانتونیم را نیز جزو نشانه های تصویری شمرد; چرا كه اگر چه بر متن مادی ثبت نمی شود و به این اعتبار, نشانه های تصویری نیستند; امّا در (جهان متن) حضور دارند و به این اعتبار, نشانه های تصویری بشمارند.

۲. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم, حسن مصطفوی, ج۲۹۹/۶, وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی, چاپ اول, ۱۴۱۶هـ.

۳. از نشانه های تصویری, تا متن۱۹/.

۴. تحلیل آثار هنری, جان كانادی, ترجمه ع. شروه, انتشارات شباهنگ, چاپ دوم, بهار ۱۳۷۸.

۵. حركت در فیلم, واقعی نیست. پدیده فای روشن می كند كه انسان چگونه هنگام نمایش, فیلم را حركت كننده درك می كند. در واقع انسان در رودر رویی با عكسهایی (قابهایی) كه به سرعت ۲۴ قاب در ثانیه نمایش داده می شود, خیال حركت می كند.

۶. ممكن است انسان با چشم, یا با كمك ابزاری, تصویر را سه بعدی ادراك كند. ادراك سه بعدی تصویر, دو بعدی بودن آن را در عالم خارج, نفی نمی كند. عكسهای گرافیك سه بعدی كه پس از مدتی خیره شدن, حجم می یابند و همچنین فیلمهای سه بعدی كه با ابزارهای ویژه, مانند عینك های مخصوص, در خور دیدن هستند, از این نمونه اند.

۷. سوره بقره, آیه۳۳.

۸. همان, آیه ۲۸۴.

۹. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم, ج۴/ ماده زین.

۱۰. سوره صافات, آیه ۶.

۱۱. سوره حجرات, آیه ۷.

۱۲. سوره انعام, آیه ۴۳.

۱۳. سوره اعراف, آیه ۳۱.

۱۴. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم, ج۴, ماده زین.

۱۵. وسائل الشیعه, شیخ حر عاملی, ج۱۴,۱۴۵, ابواب مقدمات النكاح و آدابه, باب ۱۰۹, ح۱, داراحیاء التراث العربی, بیروت.

۱۶. همان ۱۴۶/,ح۵.

۱۷. همان,ح۳.

۱۸. همان ۱۳۳/,ابواب مقدمات النكاح و آدابه,ح۱.

۱۹. همان ۱۶۳/, باب ۱۲۳ از ابواب مقدمات النكاح و آدابه.ح۱.

۲۰. زبدهٔ البیان فی احكام القرآن, محقق اردبیلی, تحقیق محمد باقر بهبودی۵۴۸/, مكتبهٔ الرضویه.

۲۱. توسعه حكمی به این معناست كه موضوع جدید (در مثل تصویر در بحث ما) موضوع مورد بحث در دلیلهاست. توسعه حكمی, با استناد به علت حكم , كه گاه باعث توسعه موضوع حكم می شود, صورت می گیرد.

۲۲. عیون اخبار الرضا(ع) , محمد بن علی بن حسین بن بابویه, تصحیح مهدی حسینی لاجوردی, باب ۳۳, ح۱, جهان; علل الشرایع, محمد بن علی بن حسین بن بابویه, باب ۳۶۴,ح۱, مكتبهٔ الداوری.

۲۳.معجم الرجال الحدیث,ابوالقاسم موسوی خوئی, ج۱۶,ذیل محمد بن سنان ابوجعفر الزاهری, مركز نشر آثار الشیعه, چاپ چهارم, ۱۴۱۰هـ.

۲۴. همان.

۲۵. رجال النجاشی, احمد بن علی بن احمد نجاشی, تحقیق موسی شبیری زنجانی, شماره ۸۸۸, محمد بن سنان, مؤسسهٔ النشر الاسلامی.

۲۶. وسائل الشیعه, ج ۱۳۸/۲۰, باب ۱۰۴ از ابواب مقدمات النكاح و آدابه,ح۲.

۲۷. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم, ج۳/ ذیل كلمه زنی.

۲۸. من لا یحضره الفقیه, محمد بن علی بن حسین بن بابویه, تصحیح و تعلیق علی اكبر غفاری, ج۴, ح۴۹۷۰, مكتبهٔ الصدوق ,۱۳۹۳هـ.

۲۹. همان,ح۴۹۶۹.

۳۰. همان,ح۴۹۷۵.

۳۱. كافی, محمد بن یعقوب كلینی, تصحیح و تعلیق علی اكبر غفاری, ج۵, باب ان النسّاء اشباه, ح۱, دارالكتب الاسلامیه, چاپ سوم ۱۳۶۷ش.

۳۲. مسأله حجاب, شهید مرتضی مطهری ۷۵/, صدرا.

۳۳. میزان الحكمه, محمد محمدی ری شهری, ج۲۴۲/۴, ذیل زنا, مكتب الاعلام الاسلامی, چاپ چهارم, ۱۳۷۲ش.

۳۴. همان.

۳۵. سوره روم, آیه ۴۱.

۳۶. میزان الحكمهٔ, ج۲۴۶/۴.

۳۷. همان.

۳۸.همان.

۳۹. همان۲۴۰/.

۴۰. وسائل الشیعه, ج ۱۴۹/۱۴, باب ۱۱۳ از ابواب مقدمات النكاح و آدابه,ح۱.

۴۱. همان ۱۴۹/, باب ۱۱۲ از ابواب مقدمات النكاح و آدابه,ح۲.

۴۲. همان ,ح۱.

۴۳. عروهٔ الوثقی, سید محمد كاظم یزدی طباطبایی, ج۸۰۲/۲.

۴۴. تحریر الوسیله, روح اللّه الموسوی الخمینی, ج۲۴۴/۲, مؤسسه مطبوعاتی دارالعلم.

۴۵. كشف اللثام, فاضل هندی, ج۸/۲, چاپ سنگی.

۴۶. جوامع الفقهیه۳۵۵/, انتشارات كتابخانه آقای مرعشی نجفی, ۱۴۰۴هـ.

۴۷. تحریر الاحكام, كتاب النكاح ۴/.

۴۸. قواعد الاحكام, حسن بن یوسف بن علی بن مطهّر حلی, كتاب النكاح, چاپ سنگی.

۴۹. الروضهٔ البهیه, شهید زین الدین جبعی عاملی, تصحیح و تعلیق محمد كلانتری, دارالعالم الاسلامی.

۵۰.سلسلهٔ ینابیع الفقهیّه, به كوشش علی اصغر مروارید,ج۳۹۸/۱۸, مؤسسه فقه الشیعه و الدار الاسلامیه.

۵۱. مفتاح الشریعه, ج۳۷۴/۲.

۵۲. كشف اللثام, ۸/۲.

۵۳. تحریر الوسیله, ج۲۴۴/۲.

۵۴. وسائل الشیعه, ج۱۴۲/۲۰, باب ۱۰۵ از ابواب مقدمات النكاح و آدابه,ح۱.

۵۵. سوره نور, آیه ۳۱.

۵۶. وسائل الشیعه, ج۲۳۱/۲۰, باب ۱, از ابواب النكاح المحرم و ما یناسبه ح۳.

منبع:فصلنامه فقه ،‌شماره ۳۲


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.