جمعه, ۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 21 February, 2025
مجله ویستا

معابدی برای اوقات فراغت


معابدی برای اوقات فراغت

موزه ها از قدیم مکانی برای نمایش اشیاء قدیمی, گرد و خاک گرفته, ملالت آور و تقریبا غیرمرتبط با زندگی واقعی بوده اند این گونه مکان ها هنوز هم وجود دارند اما تعداد آنها رو به کاهش است و موزه هایی که موفق ترند دیگر با این مشخصات شناخته نمی شوند

موزه‌ها از قدیم مکانی برای نمایش اشیاء قدیمی، گرد و خاک گرفته، ملالت آور و تقریبا غیرمرتبط با زندگی واقعی بوده‌اند. این‌گونه مکان‌ها هنوز هم وجود دارند؛ اما تعداد آنها رو به کاهش است و موزه‌هایی که موفق‌ترند دیگر با این مشخصات شناخته نمی‌شوند. حوزه‌هایی که موزه‌های جدید پوشش می‌دهند به‌طور موثری گسترش یافته و از موضوعات سنتی مانند هنر، مصنوعات، علم و هنر فراتر رفته است. یکی از بزرگ‌ترین جذابیت‌ها در این زمینه، هنر معاصر است.

مطمئنا، موزه‌ها همچنان ویترین مجموعه‌های تاریخی و مخزن علم و دانش بشر باقی می‌مانند، اما این روزها کاربردهای دیگری هم پیدا کرده‌اند و به مکان‌هایی برای مباحثات عمومی تبدیل شده‌اند. موزه‌ها دیگر مکان‌هایی نیستند که در آن مردم فقط همه چیز را با حیرت تماشا کنند، بلکه مثل دانشگاه‌ها یا مدارس هنر در آن موضوعات جدید یاد می‌گیرند و در مورد آن بحث می‌کنند. سر نیکولاس سروتا، مدیر نگارخانه ملی تیت بریتانیا، موزه را «مجمعی به اندازه یک صندوق گنج» توصیف می‌کند.

آمارها نشان می‌دهد که این موزه‌های جدید عملکرد مناسبی دارند. تعداد آنها در سطح جهان از حدود ۲۳ هزار موزه در دو دهه گذشته به حداقل ۵۵ هزار موزه در حال حاضر افزایش یافته است. اتحادیه موزه‌های آمریکا اعلام کرده موزه‌های این کشور در سال ۲۰۱۲ حدود ۸۵۰ میلیون بازدیدکننده داشته‌اند. این تعداد از تماشاچیان مسابقات ورزشی لیگ بزرگ و مراجعه‌کنندگان به پارک‌های تفریحی بیشتر است. در انگلستان، بیش از نیمی از جمعیت بزرگسال در سال گذشته از یک موزه یا گالری بازدید کرده‌اند که بیشترین میزان از زمان اقدام دولت به جمع‌آوری آمار از سال ۲۰۰۵ است. در سوئد از هر چهار بزرگ‌سال سه نفر، حداقل یک بار در سال به موزه می‌روند. موزه لوور پاریس که مشهورترین موزه دنیا است، سال گذشته ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشته که یک میلیون بیشتر از سال ۲۰۱۱ است. تعداد موزه‌های چین به زودی به ۴۰۰۰ خواهد رسید که البته یک چهارم تعداد موزه‌های آمریکا است؛ اما این کشور برای افزایش تعداد موزه‌های خود تلاش زیادی می‌کند.

● وقتی حق انتخاب گسترده است

این موفقیت‌ها در نگاه اول حیرت‌آور به نظر می‌رسد. مردم اکنون نسبت به گذشته برای تصمیم‌گیری در مورد چگونگی گذراندن اوقات فراغت خود حق انتخاب بیشتری دارند. بسیاری از افراد برای دیدن نقاط مختلف دنیا سفر می‌کنند؛ اما این روزها دنیا به واسطه تلویزیون و اینترنت به لپ‌تاپ‌ یا گوشی‌های هوشمند آنها می‌رود. بنابراین چرا وقتی با یک کلیک ماوس می‌توان هر چیز دلخواهی را مشاهده کرد، مردم باز هم ترجیح می‌دهند در اطراف موزه‌ها گشت‌زنی کنند؟

بخشی از اشتیاق تازه برای موزه‌ها را می‌توان ناشی از تغییرات تقاضا دانست. در کشورهای ثروتمند و نیز در برخی کشورهای در حال توسعه، تعداد افرادی که به تحصیلات عالیه روی می‌آورند، طی دهه‌های گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. تحقیقات نشان می‌دهد تحصیلات بالا باعث می‌شود مردم بیشتر به موزه‌ها مراجعه کنند.

در کشورهای توسعه‌یافته، موزه‌ها تحت حمایت گروه گسترده‌ای از افراد ذی‌نفع هستند: شهرداری و اعضای شورای شهر که ساختمان‌های قدیمی و نمادین را مجموعه‌های بزرگی برای جذب توریست می‌دانند؛ طراحان شهری که فکر می‌کنند موزه‌ها مانند چوب جادویی مناطق محروم و مخروبه را به زندگی برمی‌گردانند؛ رسانه‌ها که دوست دارند برپایی نمایشگاه‌های عمومی را بزرگ جلوه دهند و برخی ثروتمندان جامعه که می‌خواهند ثروتشان را صرف خدمات بشردوستانه کنند.

در بخش‌های مرفه‌تر کشورهای در حال توسعه نیز ساخت موزه رونق پیدا کرده و این کار عمدتا از سوی دولت‌هایی انجام می‌شود که می‌خواهند کشورشان از نظر فرهنگی پیچیده به نظر برسد. آنها موزه‌ها را نماد اعتماد، منبع آموزش عمومی و مکان‌هایی می‌دانند که یک کشور کم قدمت می‌تواند از طریق آن روایت‌های ملی خود را به نمایش بگذارد. تعداد بازدیدکننده‌ها هم در این‌گونه کشورها به سرعت در حال افزایش است که این افزایش مرهون رشد طبقه متوسط در این کشورها است. به عنوان مثال، رواج ساخت موزه‌های متعدد در قطر و ابوظبی به این معنی است که قرار است در آینده خلیج فارس مقصد بازدیدکننده‌هایی از اروپا، روسیه و آسیای جنوبی باشد. موزه‌های چین هم سال گذشته بیش از ۵۰۰ میلیون بازدیدکننده داشته‌اند که ۱۰۰ میلیون بیشتر از سال ۲۰۰۹ بوده است.

● پرستشگاه‌های دیروز، تفریحگاه‌های امروز

بنیامین گیلمن که بیش از ۳۰ سال دبیر موزه هنرهای زیبای بوستون بود، کمتر از یک قرن گذشته بیانیه‌ای شخصی تحت عنوان «ایده‌آل‌های موزه: هدف و روش» منتشر کرد که در آن از متصدیان موزه‌ها خواسته بود، طوری رفتار کنند که گویی موزه‌ها هدف مقدسی دارند. گیلمن عنوان کرده بود مجموعه‌ها فقط از نظر کیفیت زیبایی‌شناختی باید در نظر گرفته شوند، بدون اینکه نیازی به توضیح، متن یا داستان‌سرایی در مورد آنها وجود داشته باشد و بهترین مکان برای این کار موزه است. به گفته او «موزه هنر در واقع یک پرستشگاه است.»

تخریب این پرستشگاه‌ها با افتتاح «مرکز ملی هنر و فرهنگ پمپیدو» در پاریس در سال ۱۹۷۷ آغاز شد. سازندگان این موزه، معماری آن را به‌طور کامل متحول کردند. داخل آن هم بازدیدکنندگان تشویق شده بودند که از مجموعه دائمی خارج شده و از کتابخانه دیدن کنند و دوباره به نمایشگاه‌های ویژه‌ای که درون موزه راه‌اندازی شده بود، بازگردند. در واقع، طراحی جدید تاکیدی بود بر اینکه افراد می‌توانند علاوه بر تماشای آثار هنری، در قسمت‌های مختلف موزه سرگرمی هم داشته باشند. از آن زمان به بعد، شهرهای مختلف برای ساخت این‌گونه موزه‌های ماجراجویانه و اطلاق عنوان مراکز فرهنگی به آنها، با هم وارد رقابت شدند.

همه آنچه گیلمن به دنبال آن بود از بین نرفته است. وقتی موزه ملی بریتانیا در سال ۱۷۵۹ افتتاح شد، ادعا کرد اولین موزه ملی مستقل دنیا است. این هدف هنوز هم دنبال می‌شود. تنها فرقی که ایجاد شده این است که در زمان گیلمن، متصدیان موزه‌ها به نوعی حکومت می‌کردند، اما امروز باید سعی کنند بازدیدکنندگان را مسحور کنند. در همین راستا، موزه‌های امروز داستان‌ روایت می‌کنند، برای اشیا متن می‌نویسند و آنها را به افرادی در زمان‌ها و مکان‌های دیگر نسبت می‌دهند، با کارشناسان حوزه دیجیتال همکاری می‌کنند تا بازدیدکننده را درگیر کنند و نیز برنامه‌های عمومی نوآورانه ایجاد می‌کنند تا در جوانان انگیزه ایجاد کنند. به گفته کنث‌هادسون، نویسنده و محقق، «تنها فرق اساسی که بر موزه‌ها اثر گذاشته این است آنها وجود دارند تا در خدمت مردم باشند.» البته این نگرانی از سوی برخی‌ها وجود دارد که موزه‌ها به مکان‌های تفریحی تبدیل شوند؛ اما واقعیت این است که بازدیدکنندگان مدرن موزه‌ها به تفریح و سرگرمی علاقه دارند.

● جذب دوستانی برای موزه‌‌های رایگان

با اینکه موزه‌های آمریکا از قدیم تحت حمایت افراد ثروتمند بوده که کمک‌های مالی خود را به صورت شخصی اعطا می‌کرده‌اند، اما کمک‌های دولتی هم به شکل تخفیف مالیاتی به حامیان مالی و وام‌دهندگان و نیز وضع قوانینی به نفع سازمان‌های غیرانتفاعی به آنها تعلق می‌گیرد. به غیر از نیویورک و شیکاگو، مبلغ ورودی موزه‌های دیگر منبع درآمد مهمی محسوب نمی‌شود. وقتی در موزه هنر دالاس (DMA)، مبلغ ورودی به کمتر از تنها ۲ درصد درآمد سالانه موزه رسید، متولیان آن یک برنامه اصلاحی جدید را طرح‌ریزی کردند. طبق این طرح بازدیدکنندگان موزه در ازای ثبت نام اینترنتی در برنامه عضویت موسوم به «دوستان DMA» و ارائه اسم، آدرس ایمیل و کدپستی خود، می‌توانند به‌طور رایگان از موزه دیدن کنند. از ژانویه ۲۰۱۳ تاکنون بیش از ۳۵ هزار نفر ثبت نام کرده‌اند و روند ثبت نام ۸۰۰ نفر در هر هفته بوده است. بر این اساس، متصدیان موزه با استفاده از اطلاعات شخصی افراد در کنار جزئیات آماری، تحقیقی را در مورد اینکه بازدیدکنندگان عمدتا چه کسانی و اهل کجا هستند، انجام می‌دهند.

اما همه موزه‌ها عملکرد یکسانی ندارند. موزه‌های معروف مانند متروپلیتن نیویورک، موزه بریتانیا، لوور و موزه تازه بازسازی‌شده ریکس‌آمستردام همچنان با همه توان جایگاه خود را حفظ کرده‌اند. موزه‌های محلی کوچک نیز از حمایت همه‌جانبه جوامع خود برخوردارند؛ اما خانه‌های قدیمی و موزه‌های تاریخی دیگر مثل گذشته طرفدار ندارند و برای جذب بازدیدکنندگان جوان باید به جذابیت‌های دیگری روی آورند.

نکته دیگر اینکه کلیه موزه‌ها، چه آنهایی که کمک‌های مالی خصوصی دریافت می‌کنند و چه آنهایی که تحت حمایت دولتی هستند، تحت تاثیر چرخه اقتصادی قرار گرفته‌اند. مثلا در اسپانیا، بودجه عمومی به شدت کاهش یافته و بسیاری از موزه‌های جدید که طی دو دهه گذشته ساخته شده بودند، اکنون برای هزینه‌های روزمره خود با مشکل مواجهند. در شهرهایی که وضعیت اقتصادی چندان خوب نیست، برخی به فکر فروش آثار هنری خود افتاده‌اند.

با این حال، همچنان موزه‌های جدید هر روز ساخته می‌شوند و در غرب بیشتر این موزه‌ها به هنرهای معاصر اختصاص می‌یابند؛ چون به نظر می‌رسد این نوع موزه‌ها فعلا بیشترین جذابیت را دارند.

مترجم: مریم رضایی