پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

نگاهی به شیش و بش


نگاهی به شیش و بش

بهمن گودرزی را می توان کارگردانی دانست که به تعلیق در فضای داستان به شدت علاقه مند است و البته جنس نگاهی که به شخصیت های اثرش دارد گنگی و ابهام دارد. از این وجه در فیلم شیش و بش …

بهمن گودرزی را می توان کارگردانی دانست که به تعلیق در فضای داستان به شدت علاقه مند است و البته جنس نگاهی که به شخصیت های اثرش دارد گنگی و ابهام دارد. از این وجه در فیلم شیش و بش ما با آدم هایی روبرو هستیم که نه بستر روایی فیلم فرصت مناسبی را فراهم می کند تا آنها را بشناسیم و نه منطق دراماتیکی در رفتارهای آنها وجود دارد و تنها چیزی که در این بین می توان بر روی آن تاکید داشت رعایت نیم بند اصل غافلگیری در این اثر است که البته آن هم بر ابهامات درون متنی فیلم می افزاید.

ضعف بزرگ فیلمنامه را می توان در نوع شخصیت پردازی سامی، داود و پانیذ دانست که شناخت درستی از خصایص آنها به دست نمی دهد و تنها از طریق برخی اشارت های لحظه ای سعی دارد تا به ارتباط میان این سه نفر وجهی شناسه مند بخشد که در این میان پرداخت سطحی بازیگران فرصت ارتباط گیری درست مخاطب با این نقش ها را از بین برده است.

در این میان نکته تاسف برانگیز این فیلم را می توان بازی بی روح و ضعیف بیتا فرهی دانست که دلیل انتخاب چنین نقشی از سوی این بازیگر توانا مشخص نیست و البته فیلم دارای برخی لحظات قابل تامل هم هست که از جمله می توان به بازی قابل قبول میرطاهر مظلومی اشاره داشت که در پس دیالوگ های هدفمند وی و همگامی تکنیک گویش و تغییر میمیک بسیار تماشایی شده است.

شیش و بش فیلمی موسوم به سینمای سرگرمی است که البته به دلیل جنس روایت معلق و شلخته اش از توان جذب مخاطب برخوردار نیست و تنها یک خوشی آزارنده زودگذر را از طریق برخی سکانس های به ظاهر خنده دار و مایه تاسف همچون بسیجی شدن گلزار و گیر دادن به سامان با بازی شهنام شهابی به مخاطب منتقل می کند و این برای شروع سینمایی کارگردانی که تله فیلم های خوبی را در کارنامه دارد یک آغاز فاجعه آمیز است.

نویسنده : نیما بهدادی مهر