دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
جنگ های نوین و خبررسانی جهانی
محدودیتهای زمانی و مکانی یکی از مهمترین چالشهای پیشروی نهادهای اطلاعرسانی است. تجربیات چندین دههای باعث شده تا خبرنگاران با روشهای متعددی با این محدودیتها به مقابله بپردازند. خبرگزاریها، شبکههای تلویزیونی و مطبوعات جهت ارسال گزارشها و اخبار مناطق بحرانی خبررسانی خود را به اشکال مختلف منطبق میسازند. با شروع ناگهانی یک جنگ یا درگیری اکثر رسانهها غافلگیر میشوند.
در چنین مواردی آژانسهای خبری، گزارشگری در آن منطقه ندارند به همین دلیل و طبق قراردادی دو یا چندجانبه گروه کوچکی از خبرنگاران و عکاسان که در منطقه حضور دارند اخبار را به سایر رسانهها ارسال میکنند. این گروه انتخابی و اخباری از این دست را در اصطلاح <> POOL مینامند. ۱۱)
ریچارد پیل خبرنگار و سردبیر خبر آسوشیتدپرس() AP در اینباره میگوید: <اولین تجربه موفقیتآمیز خبررسانی POOL طی درگیریهای دریایی میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا بین سالهای ۸۸-۱۹۸۷ حاصل شد. طی این درگیریها خبرنگار AP در یک کشتی گزارشهای تلفنی خود را بهطور مستقیم ارسال میکرد.>
دو سال بعد و با شروع عملیات طوفان صحرا ۱۱۵ خبرنگار به عربستان سعودی اعزام شدند. آمریکا قصد داشت تا نیروهای متجاوز عراقی را به خارج از کویت عقب براند. اما خبرنگاران به طرق مختلف تحت مراقبتهای پیدا و پنهان نیروهای ژنرال شوارتسکف قرار داشتند. ولی سیستم خبری POOL بسیار عقلانی و موفقیتآمیز به کار خود ادامه داد. خبرنگاران طی پنجماه به پوشش خبری جنگ پرداختند و یک ماه تمام شاهد حملات هوایی بودند. حملاتی که بسیار سریعتر از آنچه انتظار میرفت باعث شکست عراقیها شده بود.
ریچارد پیل درباره حضور به موقع و گستردگی فعالیتهای خبرنگاران AP و آسیبهای این حوزه میگوید: <در دهههای ۸۰ و ۹۰ خبرنگاران AP در بخش خارجی توانستند بسیاری از جنگها و مناقشات را تحتپوشش قرار دهند. آفریقا، افغانستان، آمریکای مرکزی چچن و بالکان.> بنا به گفته وی برای آسوشیتدپرس هیچ فرقی بین مناقشات کوچک و جنگهای بزرگ وجود ندارد. وی میافزاید: <اما حضور و فعالیتهای گسترده خبرنگاران AP هزینههایی را نیز دربرداشت؛ کشته شدن یا مجروحیت بسیاری از خبرنگاران گرانترین بهایی بود که پرداخت شد.> ۲۲)
از سال ۲۰۰۲ لزوم برگزاری دورههای آموزشی برای خبرنگاران با شدت بیشتری پیگیری شد. این دورهها خبرنگاران را برای موقعیتهای خطرناک و بحرانی آماده میسازد. در اینجاست که آنان میآموزند چگونه باید از جان خود محافظت کنند و چگونه میتوان با خطر مواجه و از خود واکنش مطلوب نشان داد.
پیل میافزاید: <تهاجم آمریکا به عراق در مارس ۲۰۰۳ با نوع جدیدی از رابطه بین خبرنگاران و ارتش آمریکا همراه بود. در چنین وضعیتی خبرنگاران ناچار بودند که تحت حمایت ارتش آمریکا به فعالیت بپردازند این تنها راهی بود که یک خبرنگار میتوانست بهطور نسبی از خود محافظت کند. تهاجم آمریکا به سرعت باعث سقوط صدام شد اما پیکارجویان دست به حملات تلافیجویانهای علیهآمریکاییان و متحدان عراقی آنان زدند. بمبهای کنار جاده، بمبهای درون خودرو و انواع شگردهایی که بسیاری از مناطق عراق ازجمله بغداد را تبدیل به مناطقی پرخطر کرده بود.>
پیل نیز مانند بسیاری از کارشناسان رسانهای حمایت ارتش آمریکا از گروههای خبری را بهطور نسبی موفقیتآمیز میداند: <خبرنگاران در اغلب موارد توسط نیروهای نظامی آمریکا احاطه میشدند تا جانشان در امان بماند. اما به هر صورت هیچراهحلنهایی برای محافظت از جان خبرنگاران وجود ندارد.>
رابرت رید خبرنگار برجسته AP طی نامهای به پیل از بغداد چنین مینویسد: <نوشتن و چسباندن کلماتی چون TV و یا Press روی خودروی خبرنگاران، خود نوعی دعوت از پیکارجویانی است که بهدنبال شکار میگردند.>
پیل در ادامه میافزاید: <شاید بهترین روش برای حرکت و سفر در عراق جنگزده بهرهگیری از کارکنان عراقی است زیرا خبرنگاران، عکاسان، مترجمان و رانندگان عراقی بهخوبی میدانند خطر کجا در کمین است. با اینحال در پایان سال ۲۰۰۶ بسیاری از کارمندان و خبرنگاران عراقی آسوشیتدپرس طی پوشش خبری جنگ جان خود را از دست دادهاند.>
اسماعیل طاهرمحسن سرباز سابق عراقی که بهعنوان راننده AP استخدام شده بود در دوم سپتامبر ۲۰۰۴ توسط یک مرد مسلح کشته میشود. ۲۵ آوریل ۲۰۰۵ صالح ابراهیم تصویربردار شبکه تلویزیونی آسوشیتدپرس () APTN طی یک درگیری در شمال شهر موصل و براثر برخورد یک ترکش جان خود را از دست میدهد. شهر موصل در دوازدهم دسامبر ۲۰۰۶ شاهد کشته شدن احمد لطفالله یکی دیگر از تصویربرداران APTN بود. پیکارجویان احمد را در حال تصویربرداری از یک درگیری میبینند و به سمت وی تیراندازی میکنند. کمتر از یک ماه بعد پس از مفقود شدن یک هفتهای احمد هادیناجی تصویربردار دیگر APTN ، جسدش را در مسجدی مییابند.
کشته شدن این کارکنان و خبرنگاران توسط گروههای جنایتکار نمایانگر شکل جدیدی از خطر در حوزه اطلاعرسانی است. خطری که با خطرات سایر خبرنگاران AP که جانشان در جنگلها و کوهستانهای پربرف کره و یا روستاهای ویتنام مورد تهدید قرار میگرفت، متفاوت است. در دوران رواج تروریسم هرگوشهای از خیابان میتواند تبدیل به منطقهای بحرانی و جنگی شود و هر شخصی به شکل بلقوه یک جنگجو است.
● وحشت در قاره سیاه
سیرالئون کشور کوچکی در غرب آفریقا در اواخر دهه ۹۰ دچار آشوبهایی تکاندهنده شد. سهتن از خبرنگاران آسوشیتدپرس گزارشهای متعددی را از این منطقه بحرانی به سراسر جهان ارسال کردند.
لری هاینزرلینگ معاون بخش بینالمللی AP میگوید: <شورشیان به شکل وحشیانهای اقدام به قطع دست، بازو و گوشهای مردم غیرنظامی میکردند. آنان قربانیان خود را در خیابانهای فری تاون رها کرده تا از خونریزی جان دهند.> ۳۳)
یان استوارت رئیس دفتر آفریقای غربی AP معتقد بود: <کلام از بازنمایی این فجایع کاملا ناتوان است، اما شغل ما بیان صحیح همین مقدار از وقایع برای متوجه ساختن جهانیان است.> ۴۴)
صبح یک روز گرم و شرجی ژانویه یاناستوارت به همراه دیوید گوتن فیلدر عکاس و همچنین مایلز تییرنی تصویربردار با گروهی از سربازان گشتی دولتی که برای جمعآوری اجساد در خیابانها ماموریت داشتند همراه شدند. آنان به گروهی از افراد شبهنظامی میرسند که همگی مسلح به سلاح خودکار ۴۷AK بودند. یکی از آنان کلاه سیاهی برسر داشت. مایلز تصویربردار AP شروع به کار میکند که ناگهان مرد کلاه برسر به شکل دیوانهواری خود را به روی زمین پرتاب کرده و تیراندازی آغاز میشود.
یان استوارت ماجرا را چنین شرح میدهد: <مایلز آرام و بااحتیاط دوربین را برداشته و بر روی شانهاش گذاشت. از درون چشمی دوربین به صحنه روبهرو نگریست و ناگهان گفت: <لعنتی...> و قبل از اینکه کسی بتواند واکنشی از خود نشان دهد، یک شورشی شروع به تیراندازی کرد. تمامی پنجرههای پشتسر مایلز شکسته شد. تیراندازی خودروی ما را نیز منهدم کرد. مایلز به روی دوربیناش افتاد و خون از سر و شانهاش جاری شد و سر خود من نیز به شدت آسیب دید و طرف چپ بدنم فلج شده بود. خودم را به سمت بیرون از ماشین و به طرف دیوید کشیدم. در آن حال ناگهان خودم را نهتنها یک خبرنگار جنگ میدانستم بلکه احساس کردم همگی تبدیل به یک موضوع خبری شدهایم.> ۵۵)
مایلز در دم کشته میشود. گوتن فیلدر براثر اصابت تکه شیشه به سختی آسیبدیده و استوارت نیز از ناحیه سر به شدت مجروح میشود. سربازان شورشیان را کشته و به سرعت به پایگاه نظامی خود مراجعه میکنند.
یان استوارت پس از گذراندن دوره نقاهت تجربیات خود را بدین شکل شرح میدهد: <هنوز که هنوز است، یک سوال قدیمی برای خبرنگاران جنگ بیپاسخ مانده؛ آیا یک گزارش ارزش به خطر انداختن جان تو را دارد؟ در بسیاری از موارد اشخاصی پیدا میشوند که پاسخشان مثبت است. یعنی خطر و گزارشگری را همزمان میپذیرند. شاید برخی از گزارشها و رویدادها ارزش خطر کردن را داشته باشند اما ماجرای گروهها در فری تاون از آنگونه گزارشها نیست. هر سه نفر امیدوار بودیم که مردم جهان به وسیله گزارشهای ما از این جنگ منطقهای باخبر شوند. اگر یک خبرنگار کشته نشده بود و ما نیز مجروح نمیشدیم جنگ فریتاون هرگز نمیتوانست در صدر اخبار مطبوعات قرار گیرد. اما آیا خواهم توانست کار خود را ادامه دهم؟ بله، ادامه خواهم داد. آیا باز هم جان خود را برای تهیه یک خبر به خطر خواهم انداخت؟ خیر. حتی اگر تمامی دنیا نیز از گزارشم با خبر شوند.> ۶۶)
● از تهران تا بغداد: یک ادیسه خبری
یکی از تلخترین حوادث حوزه خبری در طی اشغال عراق حادثه هتل فلسطین در مرکز شهر بغداد بود. رابرت(باب) رید خبرنگار ارشد AP پس از شش هفته مرخصی به بغداد آمده بود تا دفتر خبرگزاری را در طبقه پنجم هتل فلسطین سروسامان دهد. وی وقتی صدای انفجار و سپس تیراندازی سلاحهای خودکار را میشنود حس میکند که محل انفجار خیلی نزدیک بوده. به احتمال زیاد هتل مورد هدف قرار گرفته بود که تخریب زیادی نیز به همراه داشت. انفجار خودروی یک شورشی انتحاری باعث باز شدن بخشی از دیواری شده بود که برای محافظت بین مجموعه ساختمانهای هتل و میدان فردوس احداث کرده بودند. میدان فردوس همان جایی است که تفنگداران دریایی آمریکا پس از سقوط بغداد مجسمه صدام را به زیر کشیدند.
دو دقیقه بعد دومین خودروی انتحاری درست روبهروی میدان و در نزدیکی مسجد رمضان منفجر شد. با افزایش شلیک سلاحهای خودکار، بابرید همراه یکی دیگر از خبرنگاران AP و نیز یک عکاس از دفتر خود بیرون دویدند تا خود را به تالار هتل برسانند که بهوسیله دیوارهای داخلی محافظت شده بود. این مکان بهطور نسبی میتوانست از آنان محافظت نماید. رید در گزارشی تحتعنوان <نخستین روز بازگشت، بمب در بغداد به خبرنگار AP خوشآمد گفت.> مینویسد: <پس از گذشت چند دقیقه سومین و مهیبترین انفجار روی داد. یک تانکر حمل سیمان مملو از مواد منفجره سعی داشت از دیوار حفاظتی هتل عبور کند اما نتوانسته بود و در همان حال منفجر شد.> ۷۷)
رید به همکاران خود میگوید: <روی زمین درازکش بمانید. درازکش، اینطوری بیشتر در امان هستیم.> رید بلافاصله با تلفن همراه خود با دفتر منطقهای AP در قاهره تماس میگیرد و خبر حمله به هتل فلسطین را ارسال میکند و سپس با قرض گرفتن تلفن همراه مریم فم خبرنگار مصری بار دیگر خبر را ارسال و از رسیدن آن به قاهره مطمئن میشود. اولین خبر ارسالی رابرت رید بدین شرح است: <بغداد، عراق () APپیکارجویان انتحاری با حمله به دیوارهای حفاظتی هتل فلسطین در مرکز بغداد قصد کشتن تعداد زیادی از خبرنگاران مستقر در هتل را داشتند. در این حمله پنج نفر در داخل هتل مجروح و حداقل شش عابر پیاده در خیابانهای اطراف جان خود را از دست دادند. در میان کشتهشدگان هیچ خبرنگار و نظامی آمریکایی وجود ندارد.> ۸۸)
گزارش رید از طریق مرکز منطقهای قاهره به لندن ارسال و پس از آن به وسیله سیستم ماهوارهای به اطلاع هزاران روزنامه، تلویزیون، رادیو و پایگاههای خبری اینترنتی جهان میرسد. رید پس از آن گزارشهای زیادی را از حملات انتحاری، آدمربایی و مسائل سیاسی عراق به جهان ارسال کرده است.
بیستوپنج سال پیش در سال ۱۹۷۹ رابرت رید در تهران مشغول تهیه گزارشهایی از انقلاب ایران و سقوط شاه بود. یکی از گزارشهای رید در آن دوران این چنین است: <تهران، ایران () APمحمدرضا پهلوی شاه ایران از سلطنت خود دست کشیده و در روز سهشنبه با یک هواپیمای جت سلطنتی ایران را ترک کرد. سفری که به احتمال زیاد بازگشتی را در پی ندارد. رفتن شاه، انفجار شادی و سرور را بین میلیونها نفر ایرانی در پی داشت. پرواز هواپیمای وی به معنای پایان دوهزاروپانصد سال استیلای سلسلههای پادشاهی در ایران بود.> ۹۹)
رابرت تا بازگشت پیروزمندانه اما پر اضطراب امام خمینی از تبعید در ایران میماند و انقلاب را لحظه به لحظه گزارش میکند. اما صبح روز یازدهم فوریه ۱۹۷۹ وقتی وی به سمت دفتر کار خود در تهران میرفت. کارمندان AP سعی بر رفع یک مشکل بزرگ ارتباطی داشتند. بسیاری از خطوط تماس و ارسال خبر به خارج از ایران قطع شده و تلفنهای راه دور نیز مسدود بود. خطوط تلکس به اروپا و آمریکا نیز با مشکل مواجه بود. رید به همراه تام کنت گزارشگر AP تمامی شمارههای تلکس AP را امتحان کردند و در نهایت توانستند با دفتر AP در توکیو (ژاپن) تماس بگیرند.
رید در سال ۲۰۰۴ و برای اولینبار در طی نامهای به لری هانیزرلنیگ معاون بخش بینالمللی تحریریه AP ماجرا را اینگونه شرح میدهد: <در تلاش بودیم تا با بخش بینالمللی نیویورک تماس بگیریم که ناگهان پرویز رائین خبرنگار ارشد و ایرانی AP به سرعت وارد اتاق تلکس شد و همچنان که نفس نفس میزد گفت؛ تمام شد، تمام شد. همه تسلیم امام خمینی شدند. خبر رائین ترجمه شد. من و کنت به سرعت سیستم تلکس به توکیو را فعال کردیم و لحظه به لحظه کلید زنگ اخطار دستگاه تلکس را فشار میدادیم تا کارمندان دفتر توکیو متوجه این خبر فوری شوند. حدس میزدیم که دفتر توکیو به دریافت خبر اهمیتی نخواهد داد. از ترس اینکه خبر ارسالی ما به مقصد اصلی خود نرسد و یا با بنبست مواجه شود ارسال خبر را قطع کردیم و مرتب کلید زنگ اخطار تلکس را فشار میدادیم. بعد یک پیام کوتاه بدین مضمون ارسال کردیم: آیا کسی این پیام را دریافت کرده است؟ فورا پاسخ از ژاپن ارسال شد: <بله، همه کارکنان دفتر آن را دیدند.> ۱۰۰)
ادیسه خبری رابرت رید از تهران تا بغداد، او را به شاهدی قابل اعتماد و خبرنگاری باتجربه تبدیل کرد.
علیرضا امیرحاجبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست