دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
موضعگیری های حضرت امام خمینی در جریان تسخیر لانه جاسوسی
بیشک نقش کلیدی و محوری حضرت امام (ره) در جریان تسخیر لانهی جاسوسیآمریکا در تهران، اولین مسالهای است که باید در جریان بررسی وضعیت و مواضعنیروهای موجود در جریان تسخیر، مورد بررسی قرار گیرد. حضرت امام (ره) از آغازنهضت اسلامی، بهطور علنی از سال ۱۳۴۱ ه.ش که با مخالفت با لایحهی انجمنهایایالتی و ولایتی جلوهای دیگر یافت، همیشه شاه سابق را به عنوان نوکر و دست نشاندهیآمریکا و عامل اجرای خواستههای آنها در کشور، مورد حمله قرار میداد. اوج این مسالهرا در جریان تصویب قانون کاپیتولاسیون شاهد بودیم.
بر اساس این قانون، کلیهی افراد ارتش آمریکا و وابستگان آنان که در ایران اقامتداشتند، در برابر قوانین ایران از مصونیت کامل دیپلماتیک برخوردار بوده و در صورتارتکاب جرم، از شمول قوانین ایران معاف بودند و دادگاههای ایران حق بازخواست آنانرا نداشتند.
این قانون، واکنش فوری حضرت امام (ره) را در پی داشت، ایشان در سخنانیفرمودند:
«عظمت ایران از بین رفت، استقلال از دست رفت، عزت ما پایکوب شد. مگر مامستعمره هستیم؟ مگر ایران در اشغال آمریکاست؟... میدانید مجلس بهپیشنهاد دولت سند بردگی ملت ایران را امضا کرد؟ اقرار به مستعمره بودن ایراننمود».
روند مبارزهی امام با رژیم شاهنشاهی در سالهای بعد و تا پیروزی انقلاب اسلامی،در بهمن ۱۳۵۷ ه.ش، نیز مانند گذشته از این خط مشی پیروی میکرد. به گونهای کهایشان در کنار مخالفت با شاه و سیاستهای عقب افتاده وی، با دولت آمریکا، به عنوانبزرگترین عامل خارجی حمایت از شاه و محرک وی، نیز به شدت مبارزه میکردند.بنابراین، تأیید حرکت مردمی ـ دانشجویی تسخیر لانهی جاسوسی در تهران از سویامام راحل، قابل پیش بینی بوده است. زیرا چنین حرکتی موجب شد تا علاوه بر استبداد(شاه و رژیم او)، ریشهی استعمار (آمریکا) نیز از کشور کنده شود. با توجه به همینمساله، میتوان دریافت که چرا امام تسخیر لانهی جاسوسی را انقلابی بزرگتر از انقلاباول دانستهاند.
امام به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و در ماههای منتهی به تصرف سفارت، همچنانمواضع ضد آمریکایی خود را حفظ کرده و به تشریح علل مخالفت خود با آمریکامیپرداختند. حجهٔالاسلام محتشمی پور در این باره میگوید:
«حضرت امام در اردیبهشت ۵۸ در مصاحبه با روزنامهی «لوموند» فرمودند:امپریالیسم آمریکا بزرگترین خطر است. عمال آمریکا در جریان این روزها، خودرا پشت سر سازمان مذهبی دروغین پنهان کردهاند...وزیر خارجهی آمریکا ازصدور حکم اعدام برای شاه سابق و برخی دست اندرکاران رژیم سلطنتی شاه،اظهار تاسف کرد. از طرف دیگر، سنای آمریکا به اتفاق آرا اعدامهایی را که درایران انجام شده بود، محکوم کرد. این وقایع در اردیبهشت سال ۵۸ رخ داد، یعنیهنگامی که هنوز بیش از سه ماه از حکومت جمهوری اسلامی در ایران نگذشتهبود. امام، بلافاصله، با آمریکا شدیداً مخالفت کردند و اظهار فرمودند، آمریکا اگراز اعدام هویداها اظهار تاسف نکند، از نوکرهایش پشتیبانی نکرده است. ما توقعنداریم ابرقدرتها که دستشان از ایران کوتاه شده، از ما تشکر کنند.»
موضعگیریهای امام در مقابل آمریکا صریح و قاطع بود و در تقابل با دیدگاههایدولت موقت قرار میگرفت. مقامات این دولت طرفدار مماشات و روابط دیپلماتیکحسنه با این کشور بودند. از سوی دیگر، دانشجویان پیرو خط امام، که از مماشات و عدمموضعگیری انقلابی دولت موقت نگران بودند، تلاش میکردند تا با پیروی ازدیدگاههای حضرت امام (ره)، در تحولات جامعهی آن روز ایران نقش کلیدی و اساسیرا ایفا کنند. این مسائل در دنبالهی این فصل و هنگام بررسی مواضع دانشجویان پیروخط امام و دولت موقت بررسی خواهد شد. در این میان، آنچه که دانشجویان پیرو خطامام را در مورد اشغال یا عدم اشغال لانهی جاسوسی مردد کرده بود، ناآگاهی از موضعحضرت امام بود.
این مشکل نیز با استفاده از نظرات حجهٔالاسلام والمسلمین موسوی خوئینیها حلشد. موسوی خوئینیها به دانشجویان اطمینان داد که امام از این کار پشتیبانی میکند.
وی در این باره میگوید: «دانشجویان پرسیدند که به نظر شما حضرت امام با چنیناقدامی موافق خواهند بود یا نه؟ بنده در ضمن تحلیل کوتاهی، چنین نتیجه گرفتم کهایشان قطعاً موافق خواهند بود.»
میردامادی، از دانشجویان پیرو خط امام، در این مورد میگوید: «آقای خوئینیهامیگفتند، ما از مجموعهی نظرات امام اینطور درک میکنیم که امام مخالفتی ـ قاعدتاًـنباید داشته باشند، اما اگر از ایشان سؤال شود، احتمالاً به دلیل محظوراتی، نتوانند اعلامموافقت کنند و احتیاج به سؤال نیست.»
اما یک حرکت هوشمندانه دیگر از جانب امام، باعث شد تا آنان برای انجام این کارمطمئن شوند. حجهٔالاسلام محتشمی پور در این باره میگوید:
«حضرت امام در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۸، پیامی به ملت ایران دادند که سرآغازحرکتی نوین برای دانشجویان مسلمان شد، و این آگاهان جامعه پیام را دریافتکردند و به آن جامهی عمل پوشانیدند. امام در بخشی از آن پیام فرمودند: بردانشآموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام،حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده و آمریکا را وادار به استرداداین شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئهی بزرگ را بار دیگر، شدیداً محکومکنند.»
پیام امام که با انتشار خبر ملاقات بازرگان ـ رئیس دولت موقت ـ با برژینسکی ـ مشاورامنیت ملی کارتر ـ همزمان شده بود، از جانب نیروهای انقلابی به مانند پیامی آشکاربرای انجام کاری انقلابی و قاطع تلقی شد. محسن میردامادی در این مورد میگوید:
«فکر میکنم دو سه روز قبل از ۱۳ آبان، امام پیامی دادند که ـ در آن پیام ـ چنینجملهای گفتند که بر دانشجویان و دانشآموزان و طلاب علوم دینی است کهحملات خود را علیه آمریکا گسترش دهند و خواهان استرداد شاه مخلوع شوند.ما ابتدا تصورمان این بود که موضوع به امام گفته شده و امام اینطور نظرشان رابیان کردهاند، ولی بعداً که تحقیق کردیم، مشخص شد که اینطور نبودهاست وامام از مساله مطلع نبودهاند. به هر حال، این پیام ما را مطمئنتر کرد که اگر اینکاررا بکنیم، در تعارض با دیدگاهها و خواستههای امام نیست و وقتی هم که اقدامشد حضرت امام حمایت کردند.
در نهایت، همانطور که انتظار میرفت، حضرت امام (ره) اصل حرکت را تاییدکرده و با واسطه شدن مرحوم حاج احمدآقا خمینی به دانشجویان میگویند که«خوب جایی را گرفتهاید، محکم نگهدارید.»
حجهٔالاسلام محتشمی پور در این باره میگوید: «امام مهر تایید بر عملکرد دانشجویانپیرو خط امام زدند و خوشحال شدند که پیامی را که سه روز قبل داده بودند، دانشجویانو روحانیون آگاه دریافت کردهاند و به مرحلهی عمل گذاشتهاند.»
مرحوم حاج احمدآقا نیز در مورد عملکرد حضرت امام میگویند: «امام خمینی (ره)،به عنوان رهبر انقلاب، نخستین کسی بود که از اقدام شجاعانهی دانشجویان حمایت کردو عمل آنان را واکنش طبیعی ملت در مقابل جنایات بیشمار آمریکا دانست.»
در این میان، تضاد دیدگاه سازشکار دولت موقت و مواضع انقلابی و ضداستکباریحضرت امام به اوج رسید. امام که تا آن زمان دیدگاههای میانهرو و لیبرال دولت موقت راتحمل کرده بودند، در جریان اشغال لانهی جاسوسی، به شدت در برابر دولت موقتموضعگیری کردند. این مسایل در بخش بعدی که به بررسی عملکرد دولت موقتاختصاص دارد، بررسی میشود تا روشن شود که این تضاد از کجا ریشه میگرفت. امابررسی مواضع امام در برابر دولت موقت خواندنی و عبرتآموز است.
مرحوم حاجاحمد آقا خمینی در این باره میگوید:
«آقای مهندس بازرگان، فردای آن روز (تسخیر سفارت) از نخست وزیری دولتموقت استعفا داد و استعفای ایشان، علیرغم وساطت عدهای سریعاً از سویامام، مورد قبول قرار گرفت و مسؤولیت ادارهی کشور به شورای انقلاب محولشد....ما همه شاهد بودیم که، چگونه جمعی به دست و پا افتاده بودند تا امام رامتقاعد کنند که استعفا را نپذیرد و نتیجتاً، دولت موقت با تایید مجدد و قوتبیشتری وارد صحنه شود و کنترل اوضاع را به نفع جریانی که مدتها برای آنسرمایه گذاری کرده بودند، دوباره به دست گیرند. اما امام هوشیارتر از آن بودندکه اینگونه حرکتها در ایشان تاثیر کند.»
حجهٔالاسلام موسوی خوئینیها نیز بیگانگی دولت موقت با آرمانهای انقلاب را ـکه در جریان تسخیر لانهی جاسوسی و استعفای دولت بازرگان، به اوج خود رسیده بود ـاز قول امام اینگونه تشریح میکند:
«مطالب دیگری پیش آمد، که در آن رابطه نیز از حضرت امام (ره) کسب تکلیفکردیم. البته اینبار، حضوری و با چند تن از برادران دانشجو. قضیه این بود کهپس از تسخیر لانه، دولت موقت به عنوان اعتراض به این اقدام استعفا نمود وگویا با این تصور که امام (ره) استعفا را نمیپذیرند و دانشجویان را وادار بهخروج از لانه میکنند. و درپی انتقادهای وسیع که چرا دو تن از اعضای دولتموقت در الجزیره با برژینسکی، مشاور امنیت ملی دولت «کارتر» ملاقاتکردهاند، توضیحاتی از طرف رئیس دولت موقت ارائه شد که در مجموع برایچگونگی موضعگیری دانشجویان در برابر استعفا و آن توضیحات، بنده با چندنفر از برادران از جمله آقایان میردامادی و اصغرزاده و گویا سیفاللهی، خدمتحضرت امام (ره) در قم رسیدیم که پس از گفتوگو و سؤالهایی که برای مامطرح بود و شنیدن پاسخهای ایشان، ضمن اینکه حضرت امام (ره) پس ازمصاحبهی رئیس دولت موقت و توضیحاتی که در توجیه ملاقات خود بابرژینسکی داده بود، ناراحت به نظر میرسیدند، دستور فرمودند که دانشجویانموضعگیری کنند و نکاتی را نیز متذکر شدند که در بیانیهی دانشجویان ذکر شود.گفتنی است که بنده تا آن روز هیچگاه چهرهی مبارک امام (ره) را بر اثر ناراحتی،تا آن حد برافروخته ندیده بودم.»
حجهٔالاسلام محتشمی پور نیز به نقش محوری و حساس امام در جریان اشغال لانهیجاسوسی اشارهای روشن دارد و همانگونه که اشاره میکند، بدون تایید حضرت امام،بسط و گسترش چنین حرکتی محال بود:
«به جرات میتوان گفت که تا پیش از مشخص شدن نظر حضرت امام و حمایتعلنی و رسمی ایشان، حتی یک نفر هم، جریان تسخیر لانهی جاسوسی را ـ باتمام اهمیت و قداستش ـ تایید نمیکرد. این عدم تایید و در برخی از مواردمخالفت شدید، بعضاً به دلیل ترس از شیطان بزرگ بود و بعضاً به جهاتدیگری همچون، غربزدگی و وابستگی برخی افراد یا گروهها و یا احترامی کهبرای ابر قدرتها به عنوان سردمداران دهکدهی جهانی قائل بودند و یا به جهترعایت مقررات و کنوانسیونهای بینالملل...
تلاش پیگیر دولت موقت و شخص مهندس بازرگان و نیز وزیر امور خارجهاش،ابراهیم یزدی، و پس از استعفای دولت موقت و تشکیل دولت شورای انقلابنیز تلاش وزرای خارجهی شورای انقلاب ـ از جمله: بنیصدر و قطبزاده ـ برایآزادسازی گروگانهای جاسوس آمریکا، همگی دال بر این مطلب بود که تنهاحضرت امام پشتیبان و حامی قدرتمند، متین و مستحکم اقدام دانشجویان وتسخیر لانهی جاسوسی بودند. اگر امام بیتفاوت میماندند و یا حمایتشانآنگونه که باید و شاید، قوی و همه جانبه نبود، دولت موقت در همان روز وساعات اولیه، به سفارت آمریکا و دانشجویان فاتح آن حمله میبرد وجاسوسان آمریکایی را با سلام و صلوات آزاد میکرد.»
حجهٔالاسلام محتشمی پور در بخش دیگری از سخنان خود به تیزهوشی امام و نحوهیدخالت و نظارت مستقیم ایشان، بر جریان تسخیر لانه میپردازد و میگوید:
«با توجه به حساسیت موضوع و سوابق جنایات آمریکا و تحریکات آن پس ازپیروزی انقلاب در ایران و نیز ژرفنگری حضرت امام، ایشان از همان روزنخست، اولویت اول را به مسالهی لانهی جاسوسی و گروگانهای جاسوسآمریکا و دانشجویان پیرو خط امام داده بودند و مسایل حول و حوش روابطبین جمهوری اسلامی و دولت انقلابی ایران با آمریکا را لحظه به لحظه پیگیریو شخصاً در این مورد دخالت میکردند، تا از کنترل خارج نشود. امام در هرلحظه، اخباری را که با تلفن و یا حضور مستقیم برادران دانشجو به بیت ایشانمیرسید، با دقت بررسی میکردند. از همان روز نخست، حضرت امام بهدانشجویان توصیه کردند که مردم را در جریان کامل و دقیق اوضاع و احواللانهی جاسوسی و کشفیات خود از اسرار آن جاسوسخانه بگذارند... حضرتامام (بیانیههای دانشجویان) را ـ قبل از انتشار ـ با دقت مطالعه میکردند ونظراتشان را در آنها اعمال و آنها را اصلاح میکردند.
امام به برادران عضو دفتر دستور دادند تا از کلیهی رسانهها و به خصوص قسمتاطلاعات و اخبار رادیو و تلویزیون خواسته شود، که کلیهی اخبار و اطلاعاتمربوط به قضایای لانهی جاسوسی را در اولویت قرار دهند. ما نیز از همان روزنخست، از برخی دوستان خواستیم که به این دستور توجه کنند و آنان نیز حقاًکمک کردند.»
حجهٔالاسلام محتشمی پور در پایان به تشریح نحوهی رهبری انقلاب اسلامی از سویامام پرداخته و نحوهی عملکرد حضرت امام، در جریان تسخیر لانه را نمونهی ملیهدایت جریان انقلاب از سوی ایشان دانسته و اظهار میدارد:
«حضرت امام از ابتدا هیچ تمایلی به دخالت در مسایل اجرایی کشور، پس ازپیروزی انقلاب، نداشتند و سعی میکردند کارها به دست دولت موقت وشورای انقلاب به انجام برسد. ایشان بیشتر اندیشهی جهانشمول خود راپیگیری میکردند و راجع به سرنوشت ملتهای جهان میاندیشیدند، ولیگاهی... در مسایل داخلی فرمان و دستور صادر میکردند.
علت اینکه حضرت امام در مسایل اجرایی دخالت مستقیم نمیکردند و حتیقبل از پیروزی انقلاب هم اعلام کرده بودند که هیچ پست رسمی و اجرایی را،بعد از پیروزی انقلاب، نخواهند پذیرفت، این بود که بتوانند فارغ از مقرراتدست و پاگیر بینالمللی ـ که باعث میشود دولتها نتوانند به وظایف انقلابیخود عمل کنند ـ انقلاب جهانشمول اسلامی را پیش ببرند. از جمله مواردی کهبه ابتکار امام عملی شد، حمایت از انقلاب دوم و برخورد با راس استکبارجهانی و شیطان بزرگ و شکستن بت آمریکا به عنوان دشمن اصلی اسلام ومسلمین و بشریت بود که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام آن را باشکوهمندی پایهریزی کردند. این حرکت، سرلوحهی مقابلهی جهانی توحید وکفر به شمار میرود و در این حادثه، کفر جهانی در قالب چهرهی کریه آمریکا بهاسارت نیروی جوان و نو پای مسلمان درآمد.»
معصومه ابتکار از دانشجویان پیرو خط امام (ره) به جنبهی دیگری از تفکرات اماماشاره کرده و میگوید:
«امام خمینی عقیده داشت، شاه دست نشاندهای است که آمریکا برای حفظمنافع خود در منطقه، او را به قدرت رسانده و از او حمایت میکند. پس از خلعشاه، طبیعتاً انقلاب اگر میخواست به راه اصلی خود ادامه دهد، باید باامپریالیسم رو در رو شود. به این ترتیب در مییابیم که وقتی امام اشغال سفارترا «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» نامیدند، چه منظوری داشتند. انقلاب نخست بانظام خود کامه مبارزه کرد و آن را سرنگون ساخت و انقلاب دوم ریشهی همهیرنجها، یعنی خود نظام امپریالیستی را هدف گرفته بود.»
خانم ابتکار در جای دیگر، به برداشتهای معنوی و ظریفی که از رفتار و عملکردامام در جریان تسخیر لانهی جاسوسی مشهود بود، اشاره میکند:
«ایشان قصد داشتند جنبههای معنوی طبیعت انسان را، که مدتها فراموش شدهو نیز نیرویی که او را به سوی اهداف متعالی رهنمون میسازد، احیا کنند. امابیش از هر چیز معلم اخلاق بودند. ایشان بارها در کلاسهایشان این مساله رامطرح کردند: «همهی انسانها به دنبال کمال هستند. آنها به دنبال بهترین هستند،ولی راه خود را گم کرده و گمراه شدهاند.» به نظر امام، همهی انسانها به دنبالصفات الهی هستند ما دانشجویان این پیام را به گوش جان شنیدیم. پیامها دراین دوران، افق جدیدی برای شناخت خدا، دین و تعریف خویشتن به عنوانانسان، به روی ما میگشود. امام خمینی از هیچ قدرت یا نیرویی در دنیانمیهراسیدند. ایشان کاملاً بر این عقیده بودند که، هیچ قدرتی بالاتر از خدانیست و ایمان داشتند هیچ مسلمان یا مسیحی و به طریق اولی هیچ انسانی،نباید از سلطهی نظامی، سیاسی یا اقتصادی آمریکا و متحدانش، شوروی سابقیا هر نیرو و قدرت زمینی دیگری بهراسد یا در برابر آن تسلیم شود. در عمل،پذیرش این نظریه برای مردم دشوار بود. زیرا این امر به اخلاص، فداکاری، ازخودگذشتکی و ایمانی تزلزل ناپذیر نیاز داشت. ما تا آنجا که درک و تواناییمحدود اجازه میداد، راه امام را برگزیده بودیم و به درستی آن اعتقاد داشتیم.»
بهطور کلی ۱۴ محور از مجموعه صحبتهای امام، در مورد تسخیر لانهی جاسوسیآمریکا در تهران، قابل استفاده و استخراج است. این ۱۴ محور به شرح زیر است:
۱) تسخیر لانهی جاسوسی، عامل کوتاه شدن دست شیطان بزرگ از ذخایرایران
امام (ره) علت هیاهوی آمریکا را کوتاه شدن دست کاخ سفید از منابع مادی و معنویکشور دانسته و فرمودند:
«در این هیاهویی که شیطان بزرگ فریاد میزند و شیاطین را دور خودش جمعمیکند، برای این است که دستش کوتاه شدهاست. دستش از ذخایر ما، از منافعیکه در اینجا داشت کوتاه شده و ترس این را دارد که، دیگر تا آخر این کوتاهیادامه داشته باشد، از این جهت توطئه میکند و آن مرکزی هم که جوانهای مارفتند گرفتند، آنطور که اطلاع دادند، مرکز جاسوسی و مرکز توطئه بودهاست کهشاه را ببرد آنجا مشغول توطئه کند، پایگاهی هم اینجا توطئه کند و جوانهای ماهم بنشینند و تماشا کنند؟»
۲) اشغال لانهی جاسوسی واکنشی طبیعی در برابر حمایت آمریکا از شاه
امام (ره) تسخیر لانهی جاسوسی را واکنش طبیعی دانشجویان در مقابل جنایتها وتوطئههای آمریکا در ایران و حمایت از شاه، پس از فرار از کشور، میدانستند:
«توقع این است که جانی دست اول ما را ببرند آنجا نگهدارند و حمایت از اوبکنند و اینجا هم مرکز توطئه درست کنند و مرکز پخش چیزهایی که توطئهگریاست درست بکنند و ملت ما و جوانهای ما و جوانهای دانشگاهی ما وجوانهای روحانی ما بنشینند تماشا کنند، تا خون این صد هزار نفر، تقریباً، هدربرود. برای اینکه احترامی قائل شوند به آقای کارتر و امثال اینها، توطئهها نبایدباشد، البته توطئه نبود، اگر این خرابکاریها نبود، اگر آن کار فاسد نبود همهیمردم آزادند در اینجا موجود باشند، اما وقتی توطئه در کار است، وقتی کهآنطور کارهای فاسد انجام میگیرد، ناراحت میکند جوانهای ما را. جوانهاتوقع دارند در این دنیا مملکتشان که آنقدر برایش زحمت کشیدند، دستشانباشد. وقتی میبینند توطئه است که میخواهند که دوباره به حال سابق برگردد ودوباره همه چیزشان به باد برود، نمیتوانند بنشینند.»
۳) سفارت آمریکا؛ مرکز توطئه بر ضد ملت
امام راحل (ره) ـ به صراحت ـ سفارت آمریکا را مرکز توطئه و جاسوسی دانسته و بههمین علت پشتیبانی ملت را از چنین حرکتی، کاملاً طبیعی میدانند:
«اگر اینها یک مسالهی سفارتی بوده است، احتیاج به این کار نبود. اگر یکمسائلی بود که مربوط به توطئههایی که بر ضد ماست نبود، این محتاج به اینعمل نبود، حالا که این توطئهها به ملت ما ثابت شدهاست و این عملی که اینجوانهای ما انجام دادهاند، تمام ملت ما، الا بعضی منحرفین در اینجا و سایرممالک دیگر، از آن پشتیبانی کردند و این خواست تمام ملت ما بودهاست، نهیک خواست از روی هوای نفسانی. این حق از برای ملت ما هست، سفارتخانههاحق قانونی ندارند که جاسوسی بکنند یا توطئه.»
۴) عملکرد سفارت آمریکا در ایران نمونهی نقض قوانین بینالمللی و تجاوزبه حقوق ملتها
حضرت امام (ره) معتقد بودند، به علت رفتارهای خلاف عرف بینالمللی کارمندانسفارت آمریکا، این مرکز از حقوق سیاسی متداول در عرف بینالمللی برخوردار نیست.بنابراین میفرماید:
«مرکز توطئه و جاسوسی به اسم سفارت آمریکا و اشخاصی که در آن بر ضدنهضت اسلامی ما توطئه نمودهاند، از احترام سیاسی بینالمللی برخوردارنیستند، تهدیدات و تبلیغات دامنهدار دولت آمریکا به قدر پشیزی نزد ملت ماارزش ندارد. نه تهدید نظامی او عاقلانه است و نه تهدید اقتصادی او واجداهمیت.»
۵) گروگانگیری در سفارت آمریکا، مقابلهی عادلانه با پناه دادن آمریکا به شاه
امام (ره) معتقد بودند که شاه به خاطر چپاول ثروت ملت ایران باید بازگردانده شودو تا آن زمان، گروگانها در اختیار ایران باقی خواهند ماند:
«چرا ملت میخواهد که شاه بیاید و تا نیاید دست از این گروگانها برداشتهنخواهد شد و چرا کارتر اینقدر اصرار دارد که شاه را نگه دارد. علت اینکه ملتایران میخواهد شاه برگردد این است که داراییهای ایران در دست اوست.»
۶) اشغال لانهی جاسوسی، برهم زنندهی امنیت دولتهای ستمگر و نهستمدیده
یک خبرنگار از امام (ره) پرسید: «مسالهی سفارت آمریکا کشورهای بسیاری رانگران کرده است. فکر میکنند که گروگانها یک سابقهی خطرناکی خواهند شد؟»
پاسخ (امام):
«کشورها هم معلوم میشود که در نظر شما هم همان است که در نظر کارتر است.وقتی که مطالعه بکنند در حال همهی کشورهای دنیا، میبینند که اکثریت قاطعبا مظلومهاست. ظالمها یک عدهی قلیلی هستند. اگر مراد شما از ناراحتی،ناراحتی ظالمهاست مطلب صحیحی است. برای اینکه ظالمها با امثال خودشانرفیق هستند و هرکسی به آن جنسی که دارد متمایل است.»
پژوهشگر: احمدرضا شاه علی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست