دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
سرگشتگی, انتقام و باز هم سرگشتگی
جیسن بورن در سال ۱۹۸۰ و با رمان «هویت بورن» نوشته رابرت لادلام به دنیا معرفی شد. این رمان هم به فروش بالایی دست پیدا کرد و هم منتقدان بهگرمی از آن استقبال کردند. مثلا پیتر کانون در «پابلیشرز ویکلی» آن را بهترین نوول جاسوسی تاریخ بعد از «جاسوسی که از سردسیر آمد» جان لوکاره خواند. هشت سال بعد هم یک مینی سریال به همین نام و با بازی ریچارد چمبرلین در نقش جیسن بورن ساخته شد که یک نامزدی گلدنگلوب به دست آورد و مهجور ماند. دهه ۸۰ میلادی زمان مناسبی برای راه پیدا کردن این جاسوس همهفنحریف به دنیای سینما نبود.
فاجعه ۱۱ سپتامبر در اوایل قرن ۲۱ سرنوشت جهان را تغییر داد. مسلما سینما هم از این تغییر و تحولات عمده مصون نبود. فروریختن برجهای تجارت جهانی که سمبل تمدن و فرهنگ شهرنشینی آمریکایی بود، به هویت آمریکاییها لطمه زد.
آنها از نزدیک شاهد از هم پاشیدن هرآنچه به آنها هویت و اصالت میداد بودند و قطعا این بهترین زمان برای ساخته شدن و دیده شدن فیلمی بود که یک جاسوس (یک «شهروند آمریکایی») به دنبال هویت گمشدهاش است و میخواهد بانیان مخدوش شدن هویتش را به سزای اعمالشان برساند. «هویت بورن» بر این بستر تاریخی و به شکلی وفادارانه به رمان لادلام (که به شکلی جزییاتپردازانه نسبت به زمان ساخته شدنش بهروز شده بود) در سال ۲۰۰۲ بر پردهها آمد و با برخورد گرم منتقدان و سینماروها روبهرو شد. طراحی و اجرای سکانسهای اکشن فیلم فوقالعاده بود و از نماهای بسیار کوتاه و قطعهای زیاد در تدوین این سکانسها خبری نبود. فیلم شخصیتپردازی درستی داشت و رابطه عاطفی بین جیسن و ماری پراحساس و پذیرفتنی از کار درآمده بود. تیم بازیگری قدرتمند «هویت بورن» هم بازیهایی یکدست و عالی ارایه دادند.
از همه بهتر مت دیمون بود که چه در صحنههای عاطفی و چه در سکانسهای اکشن، تواناییهای بازیگری خود را به رخ کشید. اما قسمت دوم، «برتری بورن»، همزمان با اوج سیاستهای جنگطلبانه جورج بوش در عراق و آمریکا در سال ۲۰۰۴ به نمایش درآمد. خط اصلی رمان و به تبع آن فیلم بیشتر حول محور انتقام میگشت. عشق زندگی بورن یعنی ماری، به شکلی ناجوانمردانه کشته میشود و بورن برای انتقامگیری از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند. درام و شخصیتپردازی در قسمت دوم کمرنگتر شدند و سکانسهای نفسگیر اکشن جایش را گرفتند. پل گرینگرس که صندلی کارگردانی را از داگ لیمن تحویل گرفته بود، فضای پرتنشتر و پرتحرکتری به فیلمش داد تا خط داستانی نسبتا نحیف فیلم به چشم نیاید. در این قسمت، همچنان قدرت بازیگری و شاخصهای فنی فیلم Vیک سر و گردن از اکثر محصولات هالیوودی بالاتر بود. اما بهترین قسمت این مجموعه در سال ۲۰۰۷ و با نام «اولتیماتوم بورن» به بازار آمد. آمریکای خسته و دلزده از جنگطلبیها و ماجراجوییهای جمهوریخواهان داشت به سمتی گرایش پیدا میکرد که در سال بعدش، برای اولین بار در تاریخ، یک رنگینپوست برنده انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده شود. قسمت سوم فیلم، که دوباره هماهنگ با روح زمانهاش ساخته شد، دیگر به رمان لادلام ارتباط زیادی نداشت.
فیلم، بورنی را به تصویر میکشید که دیگر مثل سابق، بیترحم، دشمنانش را از پای درنمیآورد. در اوایل فیلم بورن در مسکو به پلیسی روسی که میترسد به دست او کشته شود میگوید: «دشمنی من با شماها نیست.» در فصل فوقالعاده تعقیبوگریز در مراکش، بورن در آن واحد در دو موقعیت شکار و شکارچی قرار میگیرد. این سرگردانی قهرمان فیلم و موقعیت پیچیدهای که در آن قرار دارد، مستقیما با موقعیت آمریکاییهایی که وارد جنگی بهظاهر ناتمام شدهاند و راهی برای خروج از آن ندارند ارتباط پیدا میکند. «اولتیماتوم بورن» حلقههای زنجیر مخدوش شدن هویت جیسن بورن را یکییکی دنبال میکند تا در نهایت به بلندمرتبهترین سران سیآیای میرسد. در واقع سر همه پیکانها به خانه و گردانندگان کشور برمیگردد. بورن هم در نهایت با رسوا کردن آنها، خود را به آب میزند و میگریزد تا با هویت جدیدی که پیدا کرده (دیوید وِب) از نظرها دور بماند. درام حضور پررنگ و قدرتمندی در قسمت سوم دارد و فیلم به شکلی هوشمندانه، در عین استقلال، به دو قسمت پیش از خود هم معناهای تازهای میبخشد. «اولتیماتوم بورن» از نظر شاخصهای فنی و ریتم یکی از قلههای کمنظیر هالیوود محسوب میشود. گرینگرس در این فیلم موفق شده با استفاده خلاقانه از عناصر بصری و شنیداری ریتمی نفسگیر و پرهیجان ایجاد کند. قاببندی، کورئوگرافی، اجرا و تدوین هر کدام از فصلهای اکشن فیلم، یک کلاس درس تمامعیار برای اکشنسازان است. در قسمت چهارم این مجموعه که بهتازگی با نام «میراث بورن» به نمایش درآمده، سکان کارگردانی به تونی گیلروی که فیلمنامهنویس هر سه قسمت بوده سپرده شد. بعد از به توافق نرسیدن سران کمپانی یونیورسال با گرینگرس، مت دیمون هم که شرط حضورش در قسمت چهارم را کارگردانی گرینگرس قرار داده بود، از پروژه کناره گرفت و جرمی رنر جایگزینش شد. با دیدن آنونسهای جذاب «میراث بورن»، امید زیادی به وجود آمده که این قسمت هم مثل قسمتهای پیش، تریلری جذاب، پرهیجان و مطابق با روح زمانهاش باشد.
هومن داودی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست