پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بازخوانی كودتای آمریكائی انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲


بازخوانی كودتای آمریكائی انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲

با پیروزی نهضت ملی در جریان قیام سی ام تیر ۱۳۳۱ و روی كارآمدن مجدد دكتر مصدق, نهضت, به اوج اقتدار خود رسید, خصوصاً آن كه در همان اولین روز, پیروزی دیگری برای آن رقم زده شد دادگاه لاهه در همان شب, به نفع مردم ایران رای صادر نمود

نهضت‌ ملی‌ شدن‌ صنعت‌ نفت، سرآغاز یك‌ همدلی‌ فعالانه‌ میان‌ همه‌ گروهها و شخصیت‌های‌ سیاسی‌ و مذهبی‌ بود كه‌ به‌ منافع‌ ایران‌ واسلام‌ می‌اندیشیدند. ولی‌ این‌ گروهها در طول‌ زمان‌ و پس‌ از دست‌ یازیدن‌ به‌ قدرت‌ سیاسی، به‌ قلع‌ و قمع‌ و حذف‌ یكدیگر پرداختند. كودتای‌ بیست‌ و هشت‌ مرداد كه‌ با طراحی‌ انگلستان‌ و آمریكا و اجرای‌ مشترك‌ آن‌ دو به‌ انجام‌ رسید، پایان‌ غم‌ انگیزی‌ بر نهضت‌ ملی‌ شدن‌ صنعت‌ نفت‌ و آغاز دورهٔ‌ جدیدی‌ از دیكتاتوری‌ و استبداد بوده‌ است. نظر به‌ اهمیت‌ این‌ واقعه، نگاهی‌ گذرا به‌ آنچه‌ كه‌ گذشت، می‌اندازیم.

با پیروزی‌ نهضت‌ ملی‌ در جریان‌ قیام‌ سی‌ ام‌ تیر ۱۳۳۱ و روی‌ كارآمدن‌ مجدد دكتر مصدق، نهضت، به‌ اوج‌ اقتدار خود رسید، خصوصاً‌ آن‌ كه‌ در همان‌ اولین‌ روز، پیروزی‌ دیگری‌ برای‌ آن‌ رقم‌ زده‌ شد؛ دادگاه‌ لاهه‌ در همان‌ شب، به‌ نفع‌ مردم‌ ایران‌ رای‌ صادر نمود. مجلس‌ شورای‌ ملی‌ نیز روز سی‌ام‌ تیر را به‌ عنوان‌ روز قیام‌ مقدس‌ ملی‌ اعلام‌ نمود و قوام‌السلطنه‌ را به‌ دلیل‌ كشتار مردم‌ و قیام‌ مسلحانه‌ علیه‌ ملت‌ ایران، مفسد فی‌الارض‌ شناخت‌ و كلیه‌ اموال‌ او را مشمول‌ مصادره‌ دانست.

رئیس‌ مجلس، سیدحسن‌ امامی، كه‌ از فراماسون‌های‌ برجسته‌ و از طرفداران‌ دربار و شاه‌ بود، كنار رفت‌ و آیت‌ الله‌ سید ابوالقاسم‌ كاشانی‌ به‌ ریاست‌ مجلس‌ انتخاب‌ شد. در مجلس‌ هم‌ كمیسیونی‌ برای‌ تعقیب‌ مسببین‌ حوادث‌ و كشتار سی‌ام‌ تیر تشكیل‌ گردید. اما در عین‌ حال، دكتر مصدق، سرلشكر احمد وثوق، فرمانده‌ ژاندارمری‌ زمان‌ قوام‌ السلطنه‌ را كه‌ در جریان‌ قیام، دست‌ به‌ كشتار مردم‌ زده‌ بود، به‌ عنوان‌ كفیل‌ وزارت‌ دفاع‌ منصوب‌ كرد.

● دكتر مصدق، قدرت‌ بلا منازع‌

به‌ دنبال‌ تضعیف‌ دربار و نمایندگان‌ مجلس‌ طرفدار شاه، و تقویت‌ قدرت‌ دكتر مصدق‌ مجلس‌ شورای‌ ملی، طی‌ مصوبه‌ای‌ دیگر بنا به‌ درخواست‌ دكتر مصدق، اختیارات‌ قانونگذاری‌ را برای‌ شش‌ماه‌ به‌ او واگذار كرد و این‌ در شرایطی‌ بود كه‌ دكتر مصدق‌ علاوه‌ بر ریاست‌ قوه‌ مجریه، ارتش، فرماندهی‌ كل‌ قوا و اختیارات‌ تام‌ در قانونگذاری، عملا در كشور قدرتی‌ بلامنازع‌ شده‌ بود.(۱) از طرف‌ دیگر، شاه‌ كه‌ به‌ شدت‌ توسط‌ دكتر مصدق‌ كنترل‌ می‌شد به‌ گونه‌ای‌ كه‌ حتی‌ هزینه‌های‌ شخصی‌ دربار او نیز به‌ دقت‌ بررسی‌ می‌گردید و بدون‌ اجازه‌ مصدق‌ عملاً‌ كاری‌ نمی‌توانست‌ انجام‌ دهد. تا جائیكه‌ حتی‌ بعضی‌ از اعضای‌ خانواده‌ سلطنت‌ نیز از كشور تبعید شدند.(۲)

در شانزدهم‌ مرداد ماه‌ سال‌ ۱۳۳۱، مجلس‌ طی‌ ماده‌ واحده‌ای، استاد خلیل‌ طهماسبی، عامل‌ اعدام‌ انقلابی‌ سپهبد رزم‌ آرا و عضو برجسته‌ فدائیان‌ اسلام، را با قید سه‌ فوریت، مشمول‌ تبرئه‌ و سپهبد رزم‌ آرا را خائن‌ به‌ ملت‌ ایران‌ دانست.

● قطع‌ رابطه‌ انگلیس‌ با ایران‌

در اواخر مهرماه‌ ۱۳۳۱، و در پی‌ تلاش‌ نافرجام‌ وینستون‌ چرچیل، نخست‌ وزیر انگلیس، و هاری‌ ترومن، رئیس‌ جمهور آمریكا، برای‌ سیطرهٔ‌ مجدد بر نفت‌ ایران، دولت‌ انگلیس‌ رابطه‌ سیاسی‌ خود را با ایران‌ قطع‌ كرد. و در پی‌ آن‌ دولت‌ ایران‌ نیز با تشكیل‌ شركت‌ ملی‌ نفت‌ ایران، برای‌ اجرای‌ قانون‌ ملی‌ شدن‌ صنعت‌ نفت‌ در ایران‌ گام‌ موثری‌ برداشت.

با وجود این، در شركت‌ نفت، مرتضی‌ قلی‌ بیات‌ (سهام‌ السلطان)، به‌ عنوان‌ مدیر عامل‌ و رضا فلاح‌ به‌ عنوان‌ مدیر پالایش‌ كه‌ هر دو به‌ جاسوسی‌ برای‌ انگلستان‌ شهرت‌ داشتند، منصوب‌ شدند به‌ همین‌ جهت، حسین‌ مكی‌ و نمایندگان‌ عضو هیئت‌ مدیره‌ شركت‌ نفت، در اعتراض‌ به‌ انتخاب‌ این‌ افراد استعفا دادند و در پی‌ آن، دكتر مصدق، جمع‌ دیگری‌ را به‌ مدیریت‌ امور نفت‌ برگزید. اما رضا فلاح‌ و مرتضی‌ قلی‌خان‌ بیات‌ را در مسئولیت‌ خود ابقاكرد.

احمد قوام‌ السلطنه‌ كه‌ به‌ موجب‌ مصوبه‌ مجلس‌ می‌بایست‌ تحت‌ تعقیب‌ قرار گیرد و مجازات‌ شود علی‌ رغم‌ اینكه‌ دسترسی‌ به‌ وی‌ ممكن‌ بود، از مجازات‌ وی‌ استنكاف‌ شد(۳) و عملاً‌ اقدامی‌ علیه‌ وی‌ صورت‌ نگرفت. همین‌ امر، زمینه‌ ساز جرأت‌ یافتن‌ دیگران‌ در فعالیت‌ علیه‌ مصدق‌ و اعتراض‌ دیگر رهبران‌ و سیاسیون‌ نهضت‌ گردید. و در كنار مجموعه‌ای‌ از ناهماهنگی‌های‌ مختلف‌ كه‌ موجب‌ بروز اختلافات‌ و تشتت‌ تصمیمات‌ بود، بستری‌ مناسب‌ برای‌ دخالت‌ بیشتر بیگانگان‌ و پی‌گیری‌ سیاست‌ سقوط‌ دولت‌ ملی‌ فراهم‌ شد.

● شبكه‌ «بدامن» و فعالیتهای‌ آن‌

یكی‌ از مسائل‌ اساسی‌ بعد از جنگ‌ جهانی‌ دوم، گسترش‌ كمونیسم‌ و افكار و گروه‌های‌ كمونیستی‌ در كشورهای‌ آسیائی‌ و آفریقایی‌ بود كه‌ برای‌ جهان‌ سرمایه‌داری، بخصوص‌ آمریكا، به‌ موضوعی‌ بسیار در خور اهمیت‌ تبدیل‌ شده‌ بود. دو حزب‌ سیاسی‌ عمده‌ آمریكا - یعنی‌ جمهوری‌ خواه‌ و دمكرات‌ - هر كدام‌ برای‌ مبارزه‌ با گسترش‌ كمونیسم‌ سیاست‌های‌ خاص‌ خود را دنبال‌ می‌كردند. استراتژی‌ حزب‌ دمكرات، آن‌ بود كه‌ احزاب‌ ملی‌گرا و ناسیونالیست، موانعی‌ جدی‌ در برابر رشد كمونیسم‌ در جهان‌ سوم‌ هستند. به‌ همین‌ خاطر سیاست‌ آنها تقویت‌ حكومت‌های‌ ملی‌گرا در این‌ كشورها بود. ولی‌ جمهوری‌ خواهان‌ بر این‌ اعتقاد بودند كه‌ احزاب‌ ملی‌ گرا عمدتاً‌ سرپل‌های‌ مناسبی‌ برای‌ قدرت‌ گرفتن‌ كمونیست‌ها می‌باشند. بر همین‌ اساس، گرایش‌ این‌ حزب‌ در كشورهای‌ تحت‌ نفوذ آمریكا، بیشتر به‌ سوی‌ تشكیل‌ دیكتاتورهای‌ نظامی‌ و حكومت‌های‌ غیر ملی‌ و غیر دموكراتیك‌ بوده‌ است.

براساس‌ همین‌ تحلیل، در دوران‌ ریاست‌ جمهوری‌ هاری‌ ترومن‌ از حزب‌ دموكرات، دولت‌ آمریكا تا حدودی‌ در برابر سیاست‌های‌ انگلستان، از دولت‌ مصدق‌ حمایت‌ می‌كرد. و در قالب‌ «اصل‌ چهار» و كمك‌های‌ نظامی‌ همراه‌ آن، درصددنفوذ و جانشینی‌ انگلیس‌ در ایران‌ بود. از طرفی، دكتر مصدق‌ نیز برای‌ آنكه‌ بر ترس‌ آمریكائی‌ها از كمونیسم‌ بیفزاید، اجازهٔ‌ فعالیت‌ علنی‌ به‌ حزب‌ توده‌ و سایر وابستگان‌ به‌ آنها را داده‌ بود تا دولت‌ آمریكا را در حمایت‌ از خود مصمم‌تر نماید.

این‌ سیاست‌ مصدق‌ كه‌ در داخل‌ مورد اعتراض‌ نیروهای‌ مذهبی‌ و روحانیون‌ قرار گرفته‌ بود، سازمان‌ جاسوسی‌ انگلستان‌ را بر آن‌ داشت‌ كه‌ شبكه‌ای‌ از فعالیت‌های‌ سیاسی‌ علیه‌ دولت‌ مصدق‌ را در قالب‌ فعالیت‌های‌ كمونیستی‌ سازماندهی‌ نماید. فعالیت‌هائی‌ كه‌ از حوزهٔ‌ اشراف‌ حزب‌ توده‌ و سازمان‌ جاسوسی‌ دولت‌ كمونیستی‌ شوری‌ خارج‌ بود و هر دو تصور می‌كردند كه‌ فعالیت‌ این‌ گروه‌های‌ سیاسی‌ به‌ نفع‌ سیاست‌های‌ آنها صورت‌ می‌گیرد. در همین‌ راستا، سازمان‌ جاسوسی‌ انگلستان، با هدایت‌ شاپور جی‌ در داخل‌ و كریستوفر ودهاوس‌ درانگلستان، با كارگردانی‌ اسدالله‌ علم‌ به‌ جذب‌ تعدادی‌ از كمونیست‌های‌ سابق‌ پرداخت‌ و با به‌ خدمت‌ گرفتن‌ آنها، فعالیت‌های‌ مختلفی‌ را در پوشش‌ حزب‌ توده‌ انجام‌ داد.

تصور حزب‌ توده‌ و روس‌ها، گسترش‌ نفوذ آنها در ایران‌ بود. اما تصور دكتر مصدق، استفاده‌ از آنان‌ در مسیر اهداف‌ خود بود این‌ گروه‌ انگلیسی‌ كه‌ در بین‌ مردم‌ به‌ «توده‌ نفتی» مشهور بودند، با تبلیغات‌ علیه‌ مذهب‌ و روحانیت‌ و معتقدات‌ دینی، این‌ باور را در میان‌ مردم‌ ایجاد می‌كردند كه‌ دولت‌ مصدق‌ دولتی‌ ضد مذهبی‌ و زمینه‌ ساز نفوذ كمونیست‌هاست. شبكه‌های‌ تحت‌ هدایت‌ «شاپور جی» و «اسدالله‌ علم» در اجرای‌ این‌ سیاست‌ نقشی‌ فعال‌ داشتند. اسدالله‌ علم، با جذب‌ چهره‌های‌ روشنفكر، مطبوعاتی‌ و سیاسی‌ یكی‌ از موثرترین‌ اجزای‌ این‌ عملیات‌ بوده‌ است.

‌یعقوب‌ توكلی‌

پی‌ نوشت‌

۱- باقر عاقلی، روز شمار تاریخ‌ ایران، نشر گفتار، ۱۳۷۴، تهران، ج‌ ۱، ص‌ ۴۷۰

۲- حسین‌ فردوست، ظهور و سقوط‌ سلطنت‌ پهلوی، موسسه‌ مطالعات‌ و پژوهشی‌ سیاسی‌ انتشارات‌ اطلاعات، سال‌ ۱۳۷۸، ج‌ ۱

۳- حسن‌ ارسنجانی، یادداشتهای‌ سیاسی، بی‌ جا، بی‌ تا، صص‌ ۷۵-۷۶

۴- مارك‌ گازیورسكی، سیاست‌ خارجی‌ آمریكا، ص‌ ۲۷

۵- همان، ص‌ ۱۷۹

۶- گاز یورسكی، سیاست‌ خارجی‌ آمریكا، ص‌ ۲۷

۷- پیتر آوری، تاریخ‌ معاصر ایران، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۱

۸- جیمز بیل، مصدق‌ نفت‌ ناسیونالیسم، ص‌ ۴۳۵

۹- افراسیابی‌ بهرام، ایران‌ و تاریخ، ص‌ ۱۲

۱۰- حاج‌ مهدی، عراقی، ناگفته، نشر رسا، تهران، ص‌ ۸۷

۱۱- سیدحسین‌ خوش‌ نیت، سیدمجتبی‌ نواب‌ صفوی، اندیشه‌ها و مبارزات، تهران‌ بی‌تا. ص‌ ۴۵.

۱۲- ایران‌ ما، ۴ مرداد ۱۳۳۰، (۲۷ ژوئیه‌ ۱۹۵۱)

۱۳- علی‌ امینی، خاطرات، به‌ كوشش‌ یعقوب‌ توكلی، حوزه‌ هنری‌ تهران، ۱۳۷۷، ص‌ ۷۱

۱۴- امینی، همان، ماخذ، ص‌ ۶۹

۱۵- كشورهای‌ اروپای‌ شرقی‌ از جمله‌ مشتریان‌ نفت‌ ایران‌ بودند كه‌ علی‌ رغم‌ تحریم‌ بین‌ المللی‌ انگستان‌ علیه‌ ایران، به‌ دنبال‌ خرید نفت‌ ایران‌ بودند.

۱۶- عاقلی، روز شمار، ج‌ ۱، ص‌ ۴۲۵

۱۷- همان‌ ماخذ، ص‌ ۹۰

۱۸- همان‌ ماخذ، ص‌ ۹۱

۱۹- احمد كسری، افسران‌ ما، ص‌ ۱۳

۲۰- ظهور و سقوط‌ سلطنت‌ پهلوی، ۲۵۳

۲۱- ژنرال‌ نورمن‌ شوارتسكف، مستشار سابق‌ ژاندارمری‌ و پدر ژنرال‌ شوارنسكف، فرمانده‌ نیروهای‌ آمریكائی‌ در جنگ‌ خلیج‌ فارس.

۲۲- كریستوفر و رودهاوس‌ رئیس‌ امور ایران‌ اینتلیجنت‌ سرویس‌ انگلستان.

۲۳- اشرف‌ پهلوی، من‌ و برادرم، ص‌ ۲۵۳

۲۴- روز شمار روابط‌ ایران‌ و آمریكا، ص‌ ۹۱

۲۵- همان‌ ماخذ، ص‌ ۹۱

۲۶- همان‌ ماخذ، ص‌ ۹۲

۲۷- روزولت، همان‌ ماخذ، ص‌ ۱۸۰

۲۸- روز شمار روابط‌ ایران‌ آمریكا، ص‌ ۹۳

۲۹- خواندنی‌ها (مجله)، ۳۱ مرداد ۱۳۳۲

۳۰- سیدجلال‌الدین‌ مدنی، تاریخ‌ سیاسی‌ معاصر ایران، انتشارات‌ اسلامی، قم، ۱۳۶۱، ج‌ ۱، ص‌ ۲۸۰

۳۱- غلامرضا نجاتی، جنبش‌ ملی‌ شدن‌ صنعت‌ نفت‌ و همچنین‌ عاقلی، روز شمار، جلد دوم، ضمایم، صص‌ ۴۳۰-۴۲۱

۳۲- محمود تفضلی، مصدق، نفت، كودتا، ص‌ ۱۴۴

۳۳- كرمیت‌ روزولت، كودتا در كودتا، ص۲۱۴


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.