سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

نی نامه مطهر


نی نامه مطهر

مطهری كه بود به چه می اندیشید و چه می خواست چه كرد و می خواست ادامه دهندگان راهش چه كنند آیا او یك روشنفكر بود یا یك روحانی سنتی ضدروشنفكری آیا او یك انقلابی مبارز پرشور بود یا یك محافظه كار دست به عصای عافیت اندیش به تعبیر امروزی, آیا او یك اصلاح طلب بود یا اصولگرا به راستی او كه بود

مطهری كه بود؟ به چه می اندیشید و چه می خواست؟ چه كرد و می خواست ادامه دهندگان راهش چه كنند؟ آیا او یك روشنفكر بود یا یك روحانی سنتی ضدروشنفكری؟ آیا او یك انقلابی مبارز پرشور بود یا یك محافظه كار دست به عصای عافیت اندیش؟ به تعبیر امروزی، آیا او یك اصلاح طلب بود یا اصولگرا؟ به راستی او كه بود؟ حقیقت این است كه مطهری را هر كسی از پشت عینك ویژه خود می بیند و او را آن گونه نشان می دهد كه خود دیده است. این نگاه گزینشی و ماوراء عینكی! نه فقط در مورد مطهری بلكه درباره هر شخصیت مؤثر و ممتاز دیگری همچون سیدجمال و مدرس و امام خمینی(ره) نیز یافت می شود و شاید گریز و گزیری هم از آن نباشد و چه بسا نگارنده نیز خود، ناخواسته در این دام گرفتار آمده باشد.

اینك پس از گذشت بیش از یك ربع قرن از عروج آن شیخ شهید، وظیفه وارثان به حق آن شخصیت بی بدیل، ابتدا ارائه و طرح درست و دقیق افكار و آرای او، و سپس تلاش و همت در جهت تحقق آن افكار و آرمان های متعالی است. در این مقال، نگارنده بر آن است تا به پاره ای از مهم ترین دغدغه های فكری استاد مطهری نظری اجمالی بیندازد و در واقع با ناله پرسوز او همنوا شود تا سر سویدایش بر محرمان اسرار هویدا گردد.

▪از جمله مشكلاتی كه قرن هاست جوامع اسلامی با آن دست به گریبان اند، مشكل تحقق عینی قوانین و مقررات اسلامی در ابعاد گوناگون اجتماع است. از نظر استاد مطهری، تنها راه حل این معضل، اجتهاد توسط عالمان دین شناس و آگاه به زمان است. اما او همانند پیر و مراد خویش امام خمینی(ره) اجتهاد مصطلح و متداول در حوزه های علمیه را برای حل مشكلات پیچیده جوامع امروزی و پاسخ به نیازهای نوشونده و متغیر عصر حاضر به هیچ وجه كافی نمی دانست. او از جمله وظایف علمای امت در دوره خاتمیت را طرح و اكتشاف مسائل جدید كه هر عصری با خود می آورد، مبارزه با جمود بر شكل ها و ظاهرها و عادت ها، تفكیك احكام اصلی و ثابت و مادر از مقررات فرعی در نتیجه، و تنظیم «برنامه»های متناسب با احتیاجات روز می دانست

اما تأسف اینجاست كه علمای اسلام پس از آن دوران مشعشع علم و فرهنگ و تمدن، از اجتهاد به معنای واقعی بازایستادند و اساساًنسبت به نیازهای عصر و زمانه خود غفلت ورزیدند.

استاد مطهری می دید كه در ذهن جوانان و طبقه روشنفكر مسلمان تصور غلطی درباره احكام و مقررات اسلامی وجود دارد كه این احكام را به اصطلاح «دگم» و انعطاف ناپذیر و غیرقابل تطبیق با نیازها و شرایط متحول روز می پندارند، حال آنكه در حقیقت «مقررات اسلام براساس یك سلسله مجهولات و مرموزات و خارج از دسترس اندیشه و فكر و عقل نیست، براساس یك سلسله مصالح و مفاسد در زندگی بشر است كه برای عقل قابل مطالعه است»(۱). استاد علت این پندار باطل را چیزی جز جمود و ركود فكری حاكم بر جهان اسلام و خصوصاً باز ایستادن فقه اسلامی از تحرك و پیدایش روح تمایل و نگرش به گذشته و پرهیز از مواجهه با روح زمان، نمی دانست(۲). از این رو دردمندانه می گفت: «اثر بینش های متوالی و متكامل در هیچ جا به اندازه مسائل فقهی، محسوس و مشهود نیست... اصول و قواعد استنباط امروز با هزار سال پیش و هفتصد سال پیش متفاوت است. علمای حدود هزار سال پیش نظیر شیخ طوسی قطعاً مجتهدان مبرزی بوده اند... اما از نظر فقهای عصرهای اخیر، آن نوع بینش و آن طرز تفكر منسوخ است، زیرا بینش های نوتر و عمیق تر و وسیع تر و واقع بین تر از آن آمده و جای آن را گرفته است، همچنان كه پیشرفت دانش های حقوقی و روانشناسی و جامعه شناسی درعصر حاضر امكان تعمق های بیشتری در مسائل فقهی به وجود آورده است...

▪یكی دیگر از دغدغه های استاد مطهری، مشكلات ونیازهای نسل جوان بود. نسل جوان به دلیل شرایط روحی خاص خود و نیز بحران ها و حساسیت هایی كه مقتضای این دوره سنی است، طبعاً در معرض تهدیدهای فكری - روحی قرار گرفته و در قیاس با قشرهای دیگر اجتماع، از آسیب پذیری بالاتری نیز برخوردار است. اما نكته مهم، چگونگی برخورد با مشكلات و بحران ها و هدایت نسل جوان از میان تلاطمات روحی - فكری است. استاد مطهری در این زمینه معتقد بودند كه باید با علل و عوامل زمینه ساز انحراف فكری و اخلاقی جوانان مبارزه كرد و نه با معلول ها. طبیعی است كه مبارزه با علت همیشه دشوارتر از مبارزه با معلول است ولی قدر مسلم به همان نسبت هم كارسازتر و ثمربخش تر خواهد بود.

درباره نقص روش های تبلیغی نیز نظر استاد مطهری بسیار جالب است: «منطقی كه یك پیرزن را مؤمن می كند، اگر در مورد یك آدم تحصیلكرده به كار برده شود او را گمراه می كند. یك كتاب در یك زمان، متناسب ذوق عصر و ذوق زمان و سطح فكر زمان بوده و وسیله هدایت مردم بوده است، و همان كتاب در زمان دیگر اسباب گمراهی است... جز كتاب آسمانی و گفتار واقعی معصومین، هر كتاب دیگر را كه در نظر بگیریم یك رسالتی دارد برای یك مدت موقت و محدود؛ آن مدت كه گذشت، آن رسالت تمام می شود»(۳). استاد مطهری با همان صراحت و شجاعت كه از نثر معارف اصیل اسلامی دفاع می كند، از تبلیغ غلط و تحریف آمیز معارف اسلامی و حیات ائمه معصومین علیهم السلام انتقاد می نماید و در این زمینه هشدارهای لازم را به حاملان رسالت نبوی و پرچمداران تشیع علوی می دهد. استاد در مورد تحریفات واقعه عاشورا و خطری كه از بابت این تحریفات، جامعه اسلامی را تهدید می كند، می گوید: تحریف، ضربت غیرمستقیم است كه از ضربت مستقیم كاری تر است. (۴) با حادثه تحریف شده نمی شود به مردم خدمت كرد، در گذشته هم نمی شد. در گذشته اگر فایده ای نداشت ضررش كم بود ولی در این عصر ضررش خیلی زیاد است.(۵) عامه مردم دو نقطه ضعف در موضوع عزاداری امام حسین (ع) دارند. یكی از آنها این است كه معمولاً مؤسس یا مؤسسین و صاحبان مجالس، چه آنهایی كه در مساجد و چه آنهایی كه بالخصوص در منزلشان مجلسی برپا می كنند، در حدودی كه من تجربه دارم (استثنا ندارد) آن چیزی را كه می خواهند ازدحام جمعیت است! اگر جمعیت ازدحام كند راضی هستند، اگر ازدحام نكند راضی نیستند... نقطه ضعف دومی كه در مجالس عزاداری هست و بیشتر از ناحیه عوام الناس است و خوشبختانه كمتر شده است، مسأله «شور و واویلا» بپا شدن است. (۶) وظیفه علماست كه در این موارد حقایق را بدون پرده به مردم بگویند ولو مردم خوششان نیاید. وظیفه علماست كه با اكاذیب مبارزه كنند، وظیفه علماست كه مشت دروغگویان را باز كنند. (۷)

ضمناً استاد این سؤال مقدر رانیز خود طرح می كنندكه «مگر رهبری نسل جوان با رهبری نسل كهن فرق می كند؟! در قدیم بابا بزرگ و ننه جون ما در یك مجلس روضه چه جوری نشسته و در همان جا خدا را شناخته و هدایت شده؟ نسل جدید هم چشمش كور شود برود همان جا بنشیندو یاد بگیرد!» (۸) بعد استاد می گویند: «نسل جوان درنظر ما صرفاً یعنی یك نسل هواپرست وشهوت پرست، و خیال می كنیم با اینكه به آنها دهن كجی بكنیم وداد بكشیم: ای پسر مدرسه ها چنین ودختر مدرسه ها چنان، قضیه حل می شود. این كارها لالایی است، برای آن است كه شما در خواب بمانید و در فكر چاره نیفتید و یك وقت بیدار بشوید كه كار از كار گذشته است. »(۹)

محمد كوكب

پانوشتها:

۱ - پانزده گفتار، ص ۵۱ .

۲ - ختم نبوت ، ص ۷۲.

۳ - ده گفتار ، ص ۱۹۶ و ۱۹۷.

۴ - حماسه حسینی، ج ۱ ‎/ ص ۹۶.

۵ - همان، ص ۱۰۰.

۶ - همان، ص ۱۰۱ و ۱۰۲.

۷ - همان، ص ۱۰۴ .

۸ - ده گفتار، ص ۲۰۵.

۹- همان، ص ۲۰۶ .

۱۰ - همان، ص ۲۱۳ و ۲۱۴ .

۱۱ - پیرامون انقلاب اسلامی ، ص ۶۳ .

۱۲ - همان، ص ۶۳ و ۶۴ .

۱۳ - ر.ك: مجموعه آثار، ج ‎/۱۹ ص۳۸۵ .

۱۴ - همان، ص ۵۷ .

۱۵ - پیرامون جمهوری اسلامی، ص ۹۴ - ۹۶ .

۱۶ - سلسله یادداشتهای استاد مطهری ، ج ‎/۱ ص ۹۶.

۱۷ - پیرامون جمهوری اسلامی، ص ۱۲۹.

۱۸ - پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۱۸.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید