پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
سروش سرافرازی در كلام سیدالشهداعلیه السلام

● حدیث عزت
حسین، امام عزت است و كربلا، تجلیگاه عزتمندی یاران خدا. و عاشورا، لحظهای تاریخی كه افتخار حفظ دین و ارزشها و فدا كردن خود برای بقای آنها به حسین علیه السلام تعلق گرفت. حسین از آن رو افتخار بشر شد كه زندگی بدون ارزش را همسنگ «مرگ زرد»، دانست و رفتار و گفتارش آكنده از عطر سرافرازی ماند.
به قول شهید مطهری: «با این كه از امام حسین علیه السلام كلام زیادی نقل نشده است، اگر به نسبت حساب كنیم، در میان ائمه از ایشان بیشتر از همه، در مسأله كرامت و عزت نفس مأثور است. از جمله كلمات قصار ایشان است: «موت فی عزّ خیر من حیاهٔ فی ذُلّ»... راز این كه این گونه كلمات از ایشان به نسبت بیشتر از سایر ائمه رسیده، این است كه داستان كربلا زمینهای بود برای این كه روح امام حسین علیه السلام در این قسمت تجلی خودش را ظاهر كند.» (۱)
ما نیز در این مقاله بر آنیم که چهل گوهر حسینی پیرامون عزّت(۲) را به خوانندگان تقدیم نماییم .
▪ زندگی در سایه عزت
۱) مَوْتٌ فی عِزٍّ خیرٌ مِنْ حَیاهٍٔ فی ذلّ.(۳)
مرگ با عزت بهتر از زندگی در ذلت است.
▪ مرگ در سایه ذلت
۲) لَیْسَ المَوْتُ فی سبیلِ العِزِّ الاّ حیاهٌٔ خالِدَهًٔ و لیستِ الحیاهُٔ معَ الذُّلِّ الاّ الموت الذی لاحیاهَٔ مَعَهُ.(۴)
مرگ در راه عزت، تنها حیات جاودان است و زندگی با ذلت، چیزی جز مرگی كه تهی از حیات است، نیست.
▪ ذلتپذیری، هرگز!
۳) یا اَخی وَاللهِ لَولم تكُن فی الدّنیا مَلْجَأً ولا مَأویً لَما بایَعتُ یزیدَ بنَ مُعاوِیَهَٔ اَبَداً.(۵)
برادرم! حتی اگر در دنیا هیچ پناه و آشیانی نداشته باشم، به خدا قسم هرگز با یزید پسر معاویه بیعت نخواهم كرد.
▪ مرگ عزت آفرین
۴) ما اَهوَنَ الموتُ علی سبیل نَیل العزّ و احیاءِ الحقِّ.(۶)
چه آسان است مرگ در راه رسیدن به عزت و احیای حق.
▪ شعار عزت
۵) الموتُ اولی مِن ركوبِ العارِ ، والعارُ اولی مِن دخولِ النَّارِ.(۷)
مرگ، بهتر از ننگ پذیری است و ننگ، بهتر از ورود در آتش است.
▪ عزت اهل ایمان
۶) شخصی به امام حسینعلیه السلام گفت: تو متكبری! فرمود:
كُلُّ الكِبْرِ للهِ وَحْدَهُ ولا یكونُ فی غیرهِ. قالَ اللّهُ تعالی: «فَلله العزَّهُٔ و لِرَسولِهِ و للمؤمنین(۸)»(۹)
همه عظمت، کبر و بزرگی از آنِ خدای یگانه است و در دیگری نیست. خدای متعال فرمود: «عزت مخصوص خدا و رسول و اهل ایمان است.».
▪ تشخیص روش عزت آفرینی
بعد از صلح امام حسن علیه السلام، شخصی به امام حسین علیه السلام گفت: آیا عزت را با ذلت معامله كردید؟ امام حسین علیه السلام فرمود:
۷) اِنَّ قَد بایَعنا و لیس الی ما ذَكَرتَ سبیل.(۱۰)
ما بیعت كردهایم و به آنچه تو میگویی، راهی نیست.
▪ اولویت امام برای عزت آفرینی
۸) اِنَّ هؤُلاءِ قَومٌ لَزَموا طاعَهَٔ الشیطانِ و تَرَكوا طاعَهَٔ الرحمانِ و اَظهروا الفسادَ فیالارضِ و اَبْطلوا الحدودَ و شَرِبوا الخُمورَ و اِسْتَأثَروا فی اموالِ الفقراء والمساكینِ و انا اَولی مَن قام بنُصرَهِٔ دین الله و اعزازِ شَرعِهِ والجهادِ فی سبیله لتكون كلمهٔ الله هی العلیاء.(۱۱)
اینان مردمی اند كه در پیروی شیطان پا برجایند و خدای رحمان را پیروی نمیكنند و در زمین فساد را رواج داده و حدود خداوند را باطل كردهاند. شراب مینوشند و اموال فقرا و مساكین را ویژه خود ساختهاند و من سزاوارترم كه به یاری دین خدا برخیزم و آیین او را عزیز دارم و در راهش جهاد كنم تا كلمه «الله» برترین باشد.
▪ ذلت گریزان
۹) یأبَی اللهُ ذلك (الذلّهَٔ) لنا و رسولُهُ و المؤمنون و حُجُورٌ طابَتْ و طَهُرَتْ و اُنوفٌ حَمیَّهٌٔ و نفوسٌ اَبِیَّهٌٔ مِن اَنْ تُؤثَرَ طاعَهَٔ اللّئامِ عَلی مصارع الكرام.(۱۲)
خداوند و پیامبر و مؤمنان و دامنهای پاك و سرافرازان غیور و دلاوران با رشك، آن (ذلت) را برای ما نمیپذیرند و پیروی فرومایگان را بر قتلگاه بزرگواران برنگزینند.
▪ دل نبستن به دنیا
۱۰) هَلْ تَقْدِرونَ عَلی اكثر مِن قتلی؟ مَرحَباً بالقَتْلِ فیسبیل اللهِ ولكِنَّكُم لاتقدرون عَلی هَدمِ مَجدی و مَحوِ عزّی و شَرَفی فَاِذاً لا اُبالی بِالقَتْلِ.(۱۳)
آیا شما به بیشتر از كشتن من توان دارید؟ خوشا به مرگِ در راه خدا! اما شما نمیتوانید مجد و عزت و شرف مرا نابود كنید، پس مرا از كشته شدن چه باك.
▪ عمل به تكلیف در هر شرایط
۱۱) أَلا اِنّی زاحِفٌ بهذه الاُسْرهِٔ عَلی قِلَّهٔ العتادِ و خَذَلَهِٔ الأصحاب، فَاِنْ نَهزِم فهَزّامون قِدْماً، و ان نُهزَم فَغَیرُ مُهزَّ مینا، و ما اِن طِبُّنا جُبْنٌ و لكن منایانا و دَولهُٔ آخرینا. (۱۴)
بدانید با همین آمادگی ناچیز و یاران اندك، با شما پیكار میكنم. اگر دشمن را بشكنیم، از دیرباز غالب بودهایم و اگر شكست بخوریم، باز مغلوب نشدهایم كه در خوی ما ترس نیست، بلكه این، اجلها و نوبت واپسین ماست.
▪ ذلت ناپذیری
امام حسین علیه السلام در برابر تقاضای بیعت از سوی اشعث بن قیس فرمود:
۱۲) لا وَاللهِ لا اُعطیهم بِیَدی اِعطاءَ الذَّلیل ولا اُفِرُّ اِفْرارَ العبید. «عِبادَ اللهِ اِنّی عُذْتُ بِرَبّی و ربِّكُم اَن تَرْجِمُونِ.»(۱۵)
نه به خدا سوگند! هرگز دست مذلت در دست ایشان ننهم و مانند بردگان تسلیم نشوم و یا فرار نكنم «بندگان خدا! من به پروردگار خود و شما پناه میبرم از این كه مرا سنگسار كنید.»
▪ بر سر دو راهی عزت
۱۳) اَلا اِنَّ الدَّعِیَّ بن الدَّعِیَّ قَد رَكَزَ بینَ اِثنَتَینِ؛ بَین السَّلِّهِٔ والذِّلَّهِٔ و هیهاتَ مِنّا الذِّلَّهُٔ.(۱۶)
آگاه باشید كه زنازاده فرزند زنازاده میان دو چیز پافشرده است؛ كشته شدن و ذلت. هیهات كه ما ذلت را بپذیریم!
▪ سازش، هرگز!
عبدالله بن عمر از امام حسینعلیه السلام خواست تا با یزید سازش كند، امام فرمود:
۱۴) اُفٍّ لِهذا الكلامِ أبَداً ما دامتِ السَّماواتُ و الارضُ أسألُكَ باللّهِ یا عبدَالله أنا عندكَ عَلی خَطَاءٍ من أمری هذا فَاِنْ كنتُ عندكَ عَلی خَطاءٍ فَرُدَّنی فَاِنّی اَخْضَعُ و اَسْمَعُ و أطیعُ.(۱۷)
برای همیشه و هر زمان، اف بر این سخن! عبدالله! تو را به خدا، آیا نزد شما من در تصمیم خود اشتباه میكنم؟ اگر در اشتباهم، بگو كه من خاضعم و میشنوم و میپذیرم.
▪ پذیرش هزینه؛ خواست خدا
۱۵) لا أُعطی المَقادَهَٔ و المَذَلَّهَٔ مِن نَفسی فَقد عَلِمتُ واللهِ اَنَّهُ جاءَ مِنَ الامر ما لا قِوامَ بِهِ وَ لكِنْ قَضاءُ اللهِ ماضٍ فِیَّ وَ هوالذّی یَفْعَلُ فی بیتِ رسولِهِ ما یَشاءُ و یَرضی. (۱۸)
من از بیعت با یزید خودداری خواهم كرد و زیر بار بردگی و ذلت نخواهم رفت. به خدا سوگند! میدانم حادثهای پیش آمده كه هیچ نظام (حساب و كتاب) ندارد؛ ولی قضای خداوندی در حق من رخ خواهد داد و اوست كه در خاندان پیامبرش آنچه را میخواهد و میپسندد، انجام میدهد.
▪ نیروی بیپایان، دلیل عزت
۱۶) سبحانَ ربِّكَ رَبِّ العِزَّهِٔ عَمَّا یَصِفونَ... سبحانَ ذی العِزَّهِٔ و العظمهِٔ... لاحولَ ولا قُوَّهَٔ الاَّ باللهِ العلیِّ العظیم.(۱۹)
پاك و منزه است پروردگار تو كه مالك عزت است از آنچه كه خلق در توصیف او میگویند... پاك و منزه است صاحب عزت و عظمت... هیچ جنبش و نیرویی جز از خدای بلند مرتبه عظیم الشأن نیست.
▪ پیروی از امام زمان علیه السلام سمبل خداشناسی
۱۷) اَیّها النَّاسُ اِنَّ الله جَلَّ ذِكرهُ ما خَلقَ العبادَ الاّ لِیَعرِفُوهُ فاِذا عَرَفوه عَبدوه فاذا عبدوه استغنوا بعبادتِهِ عن عبادهِٔ ما سَواهُ (فقال له رجل: یابن رسول الله! بابی انتَ و امّی فما معرفهُٔ الله؟) قال: معرفهُٔ اهلِ كُلّ زمان اِمامَهُم الذی یَجِبُ علیهم طاعتُهُ.(۲۰)
ای مردم، خدای بزرگ بندگان را نیافرید، مگر برای آن كه او را بشناسند، وقتی او را شناختند او را پرستش خواهند كرد و هنگامی كه او را بپرستند، از بندگی غیر او بینیاز خواهند شد.
مردی پرسید: ای فرزند رسول خدا پدر و مادرم فدایت، شناخت خدا چیست؟ فرمود: شناخت مردم به امامشان در هر زمان؛ آن امامی كه اطاعتش بر آنها واجب است.
▪ در حزب خدا بودن
۱۸) نحنُ حِزبُ اللهِ الغالبونَ و عترهُٔ رسولِ الله ِصلی الله علیه و آله و سلم الاَقربونَ... .(۲۱)
ما حزب خدا و پیروزیم و از نزدیكترین بستگان رسول خداییم...
▪ بینیازی
شخصی از امام پرسید: عزت آدمی در چیست؟ فرمود:
۱۹) اِستِغناؤُهُ عَنِ النَّاسِ.(۲۲)
در بینیازیاش از مردم.
▪ توكل به خدا
۲۰) اِنَّ العِزَّ والغِنی خَرَجا یَجولانِ فَلَقیا التَّوَكُّلَ فاسْتَوْطَنا.(۲۳)
"عزت" و "بینیازی" بیرون آمدند و به گردش پرداختند، وقتی با توكل رو به رو شدند، در آن مقیم شدند.
▪ راست گویی
۲۱) الصّدقُ عِزُّ وَالكِذْبُ عَجزٌ. (۲۴)
راستی، عزت و دروغ ناتوانی است.
▪ هوس ستیزی
۲۲) اِصبِر عَمَّا تُحِبُّ فیما یَدعوكَ الیه الهَوی.(۲۵)
در مواردی كه هوای نفس تو را فرا میخواند، از آنچه (ناحق است) دوست داری، خود را نگهدار.
▪ زندگی با ظالمان
۲۳) ألا تَرَونَ اَنَّ الحَقَّ لا یُعْمَلُ بِه و اَنَّ الباطلَ لا یُتناهی عَنه لِیَرْغَبَ المؤمِنُ فی لِقاءِ اللهِ مُحِقّاً فَاِنّی لا اری الموتَ الاّ شهادهًٔ ولا الحیاهَٔ مع الظالمینَ الاّ بَرَماً. (۲۶)
آیا نمیبینید به حق عمل نمیشود و از باطل بازداشته نمیشود؟ (در چنین شرایطی) مؤمن را بایسته است كه خواهان دیدار خدا باشد، كه من چنین مرگی را جز شهادت، و زندگی با ظالمان را جز ننگ و خواری نمیدانم .
▪ قتل پاكان (انبیا)
۲۴) زن پادشاه بنیاسرائیل پیر شد و خواست دخترش را به ازدواج شاه در آورد؛ پادشاه با یحیی مشورت كرد و یحیی او را از این كار نهی كرد. آن زن چون فهمید، دخترش را آراست و نزد شاه فرستاد. او نزد شاه به رقص و كرشمه پرداخت. پادشاه گفت: چه میخواهی؟ گفت: سر یحیی را...؟
فَقَتَلَهُ ثُمَّ بَعَثَ الیها فی طشتٍ من ذَهَبٍ. فَأُمِرَتِ الارضُ فَأَخَذَتْها و سَلَّطَ علیهم بُختَ نُصَّر... فَقُتِلُ علیه سبعین أَلفاً... .(۲۷)
شاه یحیی را كشت و سرش را در طشت طلایی نزد دختر فرستاد. پس زمین فرمان یافت و آن را گرفت و خدا «بُخْت نُصَّر» را بر بنیاسرائیل مسلط كرد... پس هفتاد هزار نفر را كشت... .
▪ ترس و طمع
۲۵) اِعْتَبِروا ایُّها النَّاسُ بما وَعَظَ اللهُ بِهِ أَولیاءَهُ مِن سوء ثَنائِهِ عَلیَ الأحبار اذ یَقولُ: «لولا یَنهاهُمُ الرّبّانِیُّونَ و الأحبارُ عَن قولِهِم الأثم.» (۲۸)
...انّما عابَ اللهُ ذلك علیهم لأَنَّهم كانوا یَرَونَ مِنَ الظَّلَمَهِٔ الّذینَ بینَ أظهُرِهِمْ المُنكَرِ و الفسادَ فَلا یَنْهَونَهُم عَن ذلك رَغْبَهًٔ فیما كانوا یَنالونَ منهُم و رَهبَهًٔ ممّا یَحْذَرُونَ واللهُ یقولُ: «فَلا تَخْشَوا النّاسَ وَاخْشَونِ.»(۲۹) (۳۰)
ای مردم! از آنچه خدا به آن، اولیای خود را پند داده، پند گیرید؛ مانند بدگویی او از دانشمندان یهود آنجا كه میفرماید: «چرا دانشمندان الهی آنان را از گفتار گناهشان باز نمیدارند؟...» بدین سان خداوند آنان را نكوهش كرد، چون آنان از ستمگران میان خود، كارهای زشت و فساد میدیدند و نهیشان نمیكردند به طمع آنچه از آنها به ایشان میرسید و از بیم آنچه از آن میترسیدند، با این كه خدا میفرماید: «از مردم نترسید و از من بترسید.»
پینوشتها:
۱. فلسفه اخلاق، ص ۱۵۲ - ۱۶۰ (با تلخیص).
۲. طبرسی مینویسد: اصل العزهٔ الشدهٔ و منه قیل للارض الصُلبهٔ الشدیدهٔ: عزاز، العزیز: القوی المنیع بخلاف الذلیل (مجمع البیان لعلوم القرآن، ج ۳، ص ۱۹۳.)
یادآوری میشود برای اطلاع از سخنان امام حسین(ع) پیرامون «عزّت» باید واژههای فراوانی از جمله موارد زیر مطالعه شود:
عزت، ذلت، غیرت، علوّ، قوّت، اباء، عبد، غل، حرّیت، غنی، مجد، كرامت نفس، حرمت، استخفاف، هزیمهٔ، تكویت، حصر، عجز، غمص، سفه، انجذاد، مناص، فظیع، وهن، هون، سداد، خذلان و...
۳. بلاغهٔ الحسین، ص ۱۴۱.
۴. احقاق الحق، ج ۱۱، ص ۶۰.
۵. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۹.
۶. احقاق الحق، ج ۱۱، ص ۶۰.
۷. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵۰.
۸. منافقون/ ۸.
۹. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۸.
۱۰. انساب الاشراف، ج ۳، ص ۱۵۱.
۱۱. تذكرهٔ الخواص، ص ۲۱۷.
۱۲. مقتلالحسین، خوارزمی، ج ۲، ص ۷ و ۸.
۱۳. احقاق الحق، ج ۱۱، ص ۶۰.
۱۴. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۸.
۱۵. همان، ص ۶.
۱۶. مقتل خوارزمی، ج ۲، ص ۷ و ۸/ تحف العقول، ص ۱۷۱(با اختلاف عبارت)/ مقتل خوارزمی، ج ۱، ص ۱۸۲.
۱۷. متقل خوارزمی، ج ۱، ص ۱۹.
۱۸. الفتوح، ج ۵، ص ۱۱ / مقتل، خوارزمی، ج ۱، ص ۱۸۲ (با اختلاف).
۱۹. منهج الدعوات، ص ۱۴۹، (دعای عشرات).
۲۰. كنز الفوائد، ص ۱۵۱.
۲۱. وسایل الشیعه، ج ۱۸، ص ۱۴۴.
۲۲. بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۸۴.
۲۳. مستدرك الوسایل، ج ۱۱، ص ۲۱۸.
۲۴. تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۴۶.
۲۵. نزههٔ الناظر و تنبیه الخاطر، ص ۸۵، ح ۱۸.
۲۶. احقاق الحق، ج ۱۱، ص ۶۰۵، «الاّالسّعادهٔ»/ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۸۱.
۲۷. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۹۹.
۲۸. مائده/ ۶۳
۲۹. همان/ ۴۴.
۳۰. تحف العقول، ص ۱۶۸.
۳۱. همان.
۳۲. همان.
۳۳. همان و بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۷۹.
۳۴. تحف العقول، ص ۱۶۸.
۳۵. همان.
۳۶. بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۲۸۸.
۳۷. موسوعهٔ كلمات امام حسین(ع)، (ترجمه)، ص ۸۴۰.
۳۸. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۸۳.
۳۹. همان، ج ۱۰۰، ص ۷۹.
۴۰. احتجاج طبرسی، ج ۱، ص ۲۹۲.
۴۱. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۹۹.
۴۲. مقتل، خوارزمی، ج ۱، ص ۲۲۶.
۴۳. بحارالانوار، ج ۴، ص ۳۶۴.
۴۴. تاریخ طبری، ج ۳، ص ۳۳۴.
۴۵. دیوان امام حسین(ع)، ص ۱۷۸.
منبع:
كوثر، شماره ۵۲
"اشرف آشوری"
لینک مطالب مرتبط:
آخرین صحابی و نخستین زائر حسینی
زیارت اربعین
سرّ عدد چهل
كاروان اسیران كربلا از شام تا مدینه
شهیدی چون حسین کربلا کو؟
زیارت کعبه دلها در سیره خوبان
حسین در سیمای اساطیر
شرحی بر زیارت اربعین
مثل اعلای انسانیت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست