جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فنا و نیروانه


فنا و نیروانه

هر چند كه فنا از لحاظ لغوی, كه برگرفته از دیدگاه عرفی است, به معنای نابودی و انقطاع وجود است, به نظر می رسد حقیقت آن امری پیچیده باشد, زیرا متكلّمان بر سر اینكه فنا چیست, اختلاف عجیبی دارند, تا جایی كه عده ای از آنها فنا را موجودی از موجودات گرفته اند كه با خلق شدنِ آن جواهر از بین می روند

یكی از روش‏های مهم برای شناخت ادیان و تأثیر و تأثر بین آنها مقایسه مفاهیم مطرح در آنها است كه به مطالعات تطبیقی معروف است. نوشتار حاضر در این سیاق به تحلیل دو مفهوم فنا و نیروانه كه یكی در عرفان اسلامی و دیگری در آیین بودا غایت سلوك سالكان و رهروان است، می‏پردازد.

در این ارتباط در ابتدا مفهوم فنا و نیروانه هر یك جداگانه بررسی می‏شود و در نهایت موارد مشابهت و اختلاف آنها مطرح می‏گردد.

● پدیدارشناسی فنا

فنا در لغت به معنای عدم و نیستی است و معنای آن آنچنان واضح است كه اهل لغت برای توضیح آن یا به ذكر مترادفش یعنی "عدم" اكتفا كرده یا آن را با ضدش، یعنی بقا معرفی كرده‏اند.(۱) هر چند ممكن است این دو معنای فنا به ظاهر متفاوت به نظر آیند، زیرا بقا در مقابل تغییر و تحول مطرح می‏شود و عدم به معنای نیستی محض است، لیكن هردو یك امر را قصد كرده‏اند، زیرا بقا گاهی به معنای ثَبات است كه در این صورت ضد آن تحول است و گاهی به معنای استمرار وجود خاص، ثابت باشد یا متغیر، كه در این صورت ضد آن عدم و نابودی است. و به نظر می‏رسد كه در اینجا معنای دوم اراده شده است. از این جهت در كتاب‏های لغت كه به ریشه كلمات پرداخته‏اند، اصل معنای فنا را انقطاع دانسته‏اند.(۲) از اینجا روشن می‏شود كه فنا هر چند نیستی و نابودی است، میان آن و عدم، عموم و خصوص مطلق برقرار است، زیرا موارد عدم ازلی را شامل نمی‏شود و تنها موارد عدم بعد از وجود را در برمی‏گیرد. از این‏رو تعریف فنا به عدم، از باب تعریف خاص به عام است و شاید از این جهت بعضی از لُغویان از این تعریف عدول كرده و آن را با ضدش، یعنی بقا تعریف كرده‏اند كه این هم همانطور كه ملاحظه كردیم مشكل خاص خودش را دارد. به نظر می‏رسد بهترین معنای فنا همان انقطاع است كه در زبان فارسی كلمه «نابودی» همان را می‏رساند، زیرا «نابودی» در مورد چیزی معنا می‏دهد كه قبلاً موجود بوده است.

● حقیقت فنا

هر چند كه فنا از لحاظ لغوی، كه برگرفته از دیدگاه عرفی است، به معنای نابودی و انقطاع وجود است، به نظر می‏رسد حقیقت آن امری پیچیده باشد، زیرا متكلّمان بر سر اینكه فنا چیست، اختلاف عجیبی دارند، تا جایی كه عده‏ای از آنها فنا را موجودی از موجودات گرفته‏اند كه با خلق شدنِ آن جواهر از بین می‏روند. این بحث در زمینه داستان زنده شدن پرندگان در سؤال حضرت ابراهیم(ع) از چگونگی زنده شدن مردگان مطرح شده و تأكید بر این است كه فنا چیزی جز تفرق اجزای مادی و جمع شدن دوباره آنها نیست.(۳) در مورد سایر پدیده‏های مادی نیز می‏توان به آیات دیگری از قرآن كریم استشهاد كرد كه اصولاً نابودی عالم چیزی جز تبدیل شدن آن به چیز دیگری نیست. آسمان در ابتدا دود بوده است(۴) و دوباره همانند نوشته‏ای به هم پیچیده می‏شود و به آفرینش نخستینِ خویش بازمی‏گردد.(۵) اینها وآیات دیگر نشان می‏دهدكه قرآن كریم نیز فنای عالم را صرفا تغییر و تبدیل آن می‏داند. در ادیان دیگر مخصوصا ادیان شرق نیز كه صحبت از كمال و انحطاط كل عالم است، حركتی دَوَرانی تصویرمی‏شودكه عالم بعد ازرسیدن به‏مرحله‏ای خاص دوباره تجدید می‏شود. فلسفه مشائی و حكمت متعالیه نیز بنابه نظریه قِدَم عالم و فیضِ وجود و در قالب نظریات خلع و لبس و حركت جوهری به تغییر و تبدل عالم اشاره دارند، نه نابودی آن. در علم فیزیك نیز یك نظریه پذیرفته شده‏ای وجود دارد كه ماده نه از بین می‏رود و نه به وجود می‏آید، بلكه از شكلی به شكل دیگر تبدیل می‏شود.

تمام آنچه گفته شد این احتمال را جدی می‏سازد كه اصولاً حقیقت فنا چیزی جز تغییر و تبدیل نیست و آنچه عرفا نابودی انگاشته می‏شود، در حقیقت، تغییر شكل است و چون تغییر شكل چیزی را به چیز دیگر تبدیل می‏كند، به صورتی كه آثار مورد نظر قبلی بر آن مترتب نیست، به آن نابودی اطلاق می‏گردد و این كاربرد نیز امری معقول به نظر می‏رسد، زیرا حداقل چیزی كه در این میان از بین رفته، شخص است كه برای خود هویتی مستقل دارد. البته در بعضی موارد ماهیت نیز تغییر می‏كند، مثل استخوانی كه به نمك تبدیل می‏شود. پس آنچه همواره باقی است، وجود است كه تحلیل چگونگی بقای آن از موضوع این نوشته خارج است.

آنچه در اینجا اهمیت دارد بررسی این امر است كه مراد از فنا چیست؟ آیا سالكی كه به فنا می‏رسد به طور كلی نابود می‏گردد؟ یا اینكه تغییر و تحولی در یكی از ابعاد وجودی‏اش رخ می‏دهد؟ این تغییر چگونه و تا چه حدی است؟ این احتمال نیز در اینجا مطرح می‏گردد كه فنا از سنخ رفتن در حجاب باشد؛ حال یا به این اعتبار كه سالك در فنا از دیدگان پنهان می‏شود یا به این جهت كه عالم و حتی خود سالك در هنگام فنا از او مخفی می‏شود. برای بررسی اینكه حقیقت فنا از كدام سنخ است، در ابتدا به بحث مراتب فنا از دیدگاه بعضی از عارفان اسلامی می‏پردازیم تا با دیدگاهی روشن در این زمینه، به گونه‏شناسی فنا در عرفان اسلامی دست یابیم.

● مراتب فنا

عزالدین كاشانی وقتی به مراتب فنا نزد عارفان می‏پردازد، از فنای از شهوت، فنای از رغبت، و فنای متحقق به حق سخن می‏گوید. فنای از شهوت زوال أمّاره بودن نفس و اتصاف آن به لوّامه است. در این حالت هنوز اخلاق حسنه در قلب مستحكم نشده و در نتیجه هنوز اضطراب بر قلب حاكم است. در مرتبه نخست، امیال زائل شده، قلب به استقامت و مطمئن بودن متصف می‏گردد. در مرتبه فنای متحقق به حق، سالك خود و خلق را نمی‏بیند. همین خود دارای مراتبی است: در اولین مرتبه، سالك فعل خود را ندیده، آن را مستند به خدا می‏یابد؛ در مرتبه دوم، ذات خود را نمی‏بیند؛ در مرتبه سوم حتی فنای ذات خودش را نیز نمی‏بیند. كاشانی از آن تعبیر به فنای از فنا می‏كند و آخرین مرتبه، فنای وجود در وجود یا شهود در شهود است.(۶)

لاهیجی در گلشن راز فنا را دارای سه مرتبه فنای افعالی، فنای صفاتی و فنای ذاتی یعنی محو، طمس و محق می‏داند،(۷) كه سالك بعد از گذر از مرحله تبدیل اعمال و اخلاق سیئه به حسنه به آنها نائل می‏شود.(۸) در فنای افعالی، سالك همه افعال را در افعال حق فانی می‏بیند، زیرا خداوند به تجلیِ افعالی بر او متجلی شده است. در مرتبه دوم حق به تجلیِ صفاتی بر سالك متجلی می‏شود و او صفات تمام اشیاء را در صفات حق فانی می‏بیند و به غیر از خداوند هیچ شخصی را دارای صفت نمی‏بیند و خود و تمام اشیاء را مظهر و مجلای صفات الهی می‏شناسد و صفات او را در خود ظاهر می‏بیند. در مرتبه سوم، حق به تجلیِ ذاتی بر سالك متجلی می‏شود و او جمیع ذوات اشیاء را در پرتو نور تجلی ذات احدیت، فانی می‏یابد و تعینات عدمیِ وجود به فنا و توحید ذاتی مرتفع می‏شود و وجود اشیاء را وجود حق می‏داند و در دیده حق بینِ عارف «كل شی‏ء هالك الا وجهه» جلوه‏گری نموده، به‏جز وجود واجب، موجود دیگری نبیند و خیال غیریت نزد وی محال گردد.(۹)

خواجه عبدالله انصاری برای فنا سه مرتبه مطرح كرده است: فنای علمی، جحدی و فنای حقی. عبدالرزاق كاشانی در شرح این سخن، مرتبه اوّل را فنای علم عبد در علم خداوند می‏داند، زیرا علم به خداوند با عقل كه طریق ادراك آن، تصورات ذهنی است حاصل نمی‏شود، پس هر كس به مرتبه‏ای برسد كه به صورت شهودی، یعنی با علم حضوری به خداوند علم پیدا كند، در حقیقت از علم خویش فانی گشته است و به علم خداوند متصف گردیده است، زیرا علم حضوری به حق در این حالت مثل علم حضوری انسان به ذات خویش می‏باشد. مرتبه دوّم این است كه این علم حضوری نیز ساقط شده، به معاینه تبدیل می‏گردد و از این رو سالك به مقصود خویش واصل، و طلبْ متوقف می‏گردد و حتی در آخرین مراحلِ این مرتبه با فانی‏شدن وجود سالك در وجود حق و وصول به حضرت جمع، شهود معاینه نیز از بین می‏رود و تثلیثی كه در معاینه وجود دارد، یعنی معایِن، معایَن و عیان رخت برمی‏بندد. آخرین مرتبه، فنای از فنا است كه سالك درمی‏یابد كه اصلاً فنایی رخ نداده و تنها توهم سالك رخت بربسته است، زیرا فانی از ازل فانی بوده و باقی نیز همواره بوده و است و این مرتبه حقِ فنا است، زیرا خود فنا نیز ازبین می‏رود و چیزی جز حق متعال باقی نمی‏ماند.(۱۰)

نویسنده: محمد علی رستمیان

كتاب‏ نامه

۱. آملی، سیدحیدر، جامع الاسرار و منبع الانوار، شركت انتشارات علمی و فرهنگی و انجمن ایرانشناسی فرانسه، تهران، ۱۳۶۸.

۲. ابن‏عربی، الفتوحات المكیهٔ (۴ جلدی)، دار صادر، بیروت.

۳. ابن‏منظور، لسان العرب، دارالفكر للطباعهٔ والنشر، لبنان، ۱۴۱۰ه.ق.

۴. الحكیم، سعاد، المعجم الصوفی، دار الندوهٔ للطباعهٔ والنشر، بیروت، ۱۹۸۱.

۵. الزبیدی، تاج العروس، منشورات دار مكتبهٔ الحیاهٔ، لبنان.

۶. پاشایی، ع. بودا، تهران، انتشارات فیروزه، تهران، ۱۳۷۴.

۷. پاشایی، ع. بینش مقام حقیقت در آیین بودا و عرفان اسلامی، مجله هفت‏آسمان، سال دوم، شماره هشتم، ۱۳۷۹.

۸. پاشایی، ع. هینه‏یانه، مؤسسه نگاه معاصر، تهران، ۱۳۸۰.

۹. راس، نانسی ویلسون، بودیسم راهی برای زندگی و اندیشه، ترجمه منوچهر شادان، انتشارات بهجت، تهران، ۱۳۷۴.

۱۰. سوزكی، د.ت. راه بودا، ترجمه ع. پاشایی، نشر نگاه معاصر، تهران، ۱۳۸۰.

۱۱. شومان، هانس ولفگانگ، آیین بودا، ترجمه ع. پاشایی، انتشارات فیروزه، تهران، ۱۳۷۵.

۱۲. صدرالمتألهین، الحكمهٔ المتعالیهٔ فی الاسفار العقلیهٔ، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۹۸۱.

۱۳. كاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، دارالكتب المصریهٔ، القاهرهٔ، ۱۹۹۶.

۱۴. كاشانی، عزالدین محمود، مصباح الهدایهٔ و مفتاح الكفایهٔ، موسسه نشر هما، تهران، ۱۳۶۷.

۱۵. علامه حلی، كشف المراد، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۷ه.ق.

۱۶. فناری، محمد بن حمزه، مصباح الانس، انتشارات مولی، تهران، ۱۳۷۴.

۱۷. قشیری، الرسالهٔ القشیریهٔ، انتشارات بیدار، قم، ۱۳۷۴.

۱۸. قیصری، شرح فصوص الحكم، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۵.

۱۹. لاهیجی، شمس‏الدین، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، انتشارات زوار، تهران، ۱۳۷۱.

۲۰. مارالدو، جان سی. فلسفه بودایی در ژاپن، ترجمه محمدعلی رستمیان، فصل‏نامه هفت‏آسمان، سال پنجم، شماره بیستم، ۱۳۸۲.

۲۱. محمد داود، عبدالباری، الفناء عند صوفیهٔ المسلمین والعقائد الاخری، الدار المصریهٔ اللبنانیهٔ، ۱۴۱۷ه.ق.

۲۲. منازل السائرین (همراه با شرح عبدالرزاق كاشانی)، انتشارات بیدار، قم، ۱۳۷۲.

۲۳. Meriam-Webster۰۳۹;s Encyclopedia of World Religion, ed. Wendy Doniyer, USA, ۱۹۹۹.

۲۴. Encyclopedia of Religion and Religions, ed. Royston Pike, Meridian Books, New York, ۱۹۵۸.

۲۵. The Encyclopedia of Religion, ed. Mircea Eliode, MC Millan Publishing Company, New York, ۱۹۸۷.

۲۶. The Rider Encyclopedia of Eastern Philosophy and Religion, London, ۱۹۸۹.

۲۷. Buddhist Spirituality, ed. Takeuchi Yoshinori, Motilal Banarsidas Publisher, London, ۱۹۹۴.

۲۸. Nalinaksha Putt, Buddhist Sects in India, Motilal Banarsidas Publisher, Delhi, ۱۹۹۸.

۲۹. Theodore Steherbatsky, The Conception of Buddhist NirvaIna, Motilal Banarsidas Publisher Private Limited, Delhi, ۱۹۹۰.

۳۰. D. T. Suzuki, Outlines of Mahayana Buddhism, Munshiram Manahorlal Publisher, PVT, Ltd, India, ۲۰۰۰.

۳۱. The Sacred Books of the East, Ed. F. Max Mijller, Motilal Banaksidas Publisher, Delhi, ۱۹۹۸.

۱. ر.ك: تاج العروس و لسان العرب، ذیل واژه فنا.

۲. معجم مقاییس اللغه، ذیل واژه فنا.

۳. كشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۱۴۳.

۴. فصلت / ۱۱

۵. انبیاء / ۱۰۴

۶. لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، ص۲۱۸.

۷. شمس‏الدین محمد لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ص۲۲۷.

۸. همان، ص۲۲۲.

۹. همان، ص۲۲۷.

۱۰. منازل السائرین، همراه با شرح عبدالرزاق كاشانی، ص۵۷۴.

۱۱. الرسالهٔ القشیریهٔ، ص۱۳۹ـ۱۴۱.

۱۲. جامع الاسرار و منبع الانوار، ص۸۲.

۱۳. الفتوحات المكیهٔ، ص۵۱۳.

۱۴. همان، ص۵۱۵.

۱۵. رك: عبدالباری محمد داود، الفناء عند صوفیهٔ المسلمین و العقائد الاخری، ص۱۹۲.

۱۶. الفتوحات المكیهٔ، ج۲، ص۵۱۵.

۱۷. شرح قیصری بر فصوص الحكم، ص۷۹۵.

۱۸. همان.

۱۹. بحث اول مربوط به مقام سرّ است كه اهل سر را به اخفیا تفسیر می‏كنند كه اسم و رسمی ندارند و خلق از آنها غافلند، البته از اسم و رسم‏داران مثل آیهٔ‏الله قاضی نیز احوالی نقل شده است كه در زمان‏های خاص مخفی می‏شدند و هیچ‏كس آنها را نمی‏دید. بحث دوّم در مقام غیبت و حضور، سكر، صحو و جاهای دیگر مطرح می‏شود، رك: منازل السائرین والرسالهٔ القشیریهٔ، ص۱۴۱.

۲۰. رك: شرح منازل السائرین، ص۴۷۱ (باب السرّ) و ص۵۰۰ (باب الندبه) و ابواب دیگر مثل باب الصحو.

۲۱. الفتوحات المكیهٔ، ج۲، ص۵۱۳.

۲۲. الرسالهٔ القشیریهٔ، ص۱۳۹.

۲۳. رك: قاسم كاكایی، وحدت وجود به روایت ابن‏عربی و مایستر اكهارت، ص۱۴۴ به بعد.

۲۴. همان.

۲۵. الفتوحات المكیهٔ، ج۳، ص۶۸.

۲۶. رك: نجم رازی، مرصاد العباد، ص۴۷.

۲۷. شرح قیصری بر فصوص الحكم، ص۱۴۷.

۲۸. همان، ص۵۰۸.

۲۹. همان، ص۱۴۷.

۳۰. همان، ص۵۰۸.

۳۱. NirvaIna

۳۲. NibbaIna

۳۳. Nirvana in Merriam - Webster۰۳۹;s Encyclopedia of World Religion.

۳۴. ع. پاشایی، بودا، تهران، ص۵۷۰.

۳۵. Enc. of Religion and Religions, P.۲۷۷.

۳۶. nihilism

۳۷. Thomas, P. Kosulis, Enc. of Religion, edi. Mircea Eliade, V.۱۰, P.۴۵۳.

۳۸. cessation (nirodho)

۳۹. absence of craving (trsnaIksaya)

۴۰. the unconditional (asamskrta)

۴۱. detachment

۴۲. the absence of delution

۴۳. Nikaya

۴۴. happiness (sukha)

۴۵. peace

۴۶. bliss

۴۷. the farther shore

۴۸. Ibid, P.۴۴۸.

۴۹. هانس ولفگانگ شومان، آیین بودا؛ طرح تعلیمات و مكتب‏های بودایی، ص۸۵.

۵۰. Dhammapada, A Colection of Verses, Tr. by F. Man Mijller, V.۱۰, Ch.x.v.۱۳۴.

۵۱. Ibid, Ch.ix, v.۱۲۶.

۵۲. Ibid, Ch.xvi, v.۲۱۸.

۵۳. Ibid, Ch.xvii, v.۲۲۵ (unchangable Place).

۵۴. Ibid, Ch.ii, v.۲۱ (immortality).

۵۵. Ibid, Ch.xxv, v.۳۶۸ (quiet place).

۵۶. Ibid, Ch.ii, v.۲۳ (highest happiness).

۵۷. Ibid, Ch.xx, v.۲۸۹.

۵۸. Ibid, Ch.x, v.۱۳۵.

۵۹. Ibid, Ch, xxv, v.۳۷۴.

۶۰. Ibid, P.۷۶ (seclusion).

۶۱. Ibid, P.۱۷۰ (extinction).

۶۲. Ibid, P.۷۷ (destruction of attachment).

۶۳. Ibid, P.۱۹۱ (freedom from upadhi).

۶۴. Ibid, P.۱۴۲.

۶۵. Ibid, P.۴, P.۳۴ (destruction of desire).

۶۶. Ibid, P.۳۴.

۶۷. Ibid, P.۱۲۵ (exceelingly pure).

۶۸. Ibid, P.۱۹۲ (impersiable).

۶۹. Ibid, P.۱۵۰ (security).

۷۰. Ibid, P.۲۴ (trangil state).

۷۱. Ibid, P.۳۲.

۷۲. Ibid, P.۱۴۲.

۷۳. Ibid, P.۱۴۸.

۷۴. liberation

۷۵. illumination

۷۶. Nirvana in The Rider Encyclopedia of Eostern Philosophy and Religion.

۷۷. تیرواده (Thera - VadIa) یعنی پیروان تعلیم پیروان، و مهاسنگیكه‏ها (Maha - sanghica)یعنی انجمن بزرگ.

۷۸. Bodhisahva

۷۹. همان، ص۹۰.

۸۰. بودیسم؛ راهی برای زندگی و اندیشه، نانسی ویلسون راس، ترجمه منوچهر شادان، ص۷۱.

۸۱. همان، ص۷۷.

۸۲. آیین بودا، هانس ولفگانگ شومان، ص۱۲۶.

۸۳. skhanda - kkhandha

۸۴. ruIpa - k.

۸۵. vedanaI - k.

۸۶. sanInIa - k.

۸۷. sahkhaIraI - k.

۸۸. vinInIaIna - k.

۸۹. naIma

۹۰. پیشین، ص۴۲.

۹۱. karma ( : پالیkamma)

۹۲. هینه‏یانه، ص۳۱۶.

۹۳. آیین بودا، ص۴۲.

۹۴. رك: ع. پاشایی، بینش مقام حقیقت در آیین بودا و عرفان اسلامی، ارائه شده در مجله هفت‏آسمان، سال دوم، شماره هشتم، ۱۳۷۹.

۹۵. هینه‏یانه، ص۳۲۴.

۹۶. همان، ص۳۲۵.

۹۷. yathaIbhuItam

۹۸. jnIyaIna

۹۹. diyaIna

۱۰۰. رك: هفت آسمان، پیشین.

۱۰۱. Buddhis Sects in India, Nalinaksha Putt, Motilal Banarsidas, Delhi, ۱۹۹۸, P.۱۷۶.

۱۰۲. AIkaIsha

۱۰۳. dhaItu

۱۰۴. The Rider Enc. ibid, P.۶.

۱۰۵. هینه‏یانه، ص۳۲۰.

۱۰۶. همان، ص۳۱۹.

۱۰۷. MaIdhyamika

۱۰۸. klesa (آلودگی‏ها، موانع)

۱۰۹. skandhas (پنج بخش دلبستگی، گروهی از عناصر كه شخصیت انسان را می‏سازند)

۱۱۰. Theodore stcherbatsky, The Conception of Buddhist NirvaIna.

۱۱۱. The Encyclopedia of Religion, Mircea Eliode, P.۴۴۹.

۱۱۲. رك: هفت‏آسمان، پیشین.

۱۱۳. Siddhatta Gotama

۱۱۴. trikaIya

۱۱۵. NirmaInakaya

۱۱۶. د. ت. سوزكی، راه بودا، ترجمه ع. پاشایی، ص۷۸.

۱۱۷. آیین بودا، ص۱۱۵.

۱۱۸. همان و راه بودا، ص۸۰.

۱۱۹. راه بودا، ص۸۰.

۱۲۰. همان، ص۷۵.

۱۲۱. همان.

۱۲۲. آیین بودا، هانس ولفگانگ شومان، ص۱۱۵.

۱۲۳. D. T. Suzuki, Outlines of MahayaIna Buddhism, P.۲۲۳.

۱۲۴. راه بودا، ص۷۷.

۱۲۵. آیین بودا، ص۱۱۵.

۱۲۶. Buddhist Spirituality, ed. Takeuchi Yoshinori, P.۴۴; Outlines of MahayaIna Buddhism, P.۳۵۳.

۱۲۷. راه بودا، ص۶۰.

۱۲۸. همان.

۱۲۹. The Conception of Buddhist NirvaIna, P.۴۵.

۱۳۰. Outlines of Mahayana Buddhist, P.۳۴۶.

۱۳۱. Ibid, P.۳۵۵.

۱۳۲. The Conception of NirvaIna, P.۹۸.

۱۳۳. shuInyataI in The Rider Encyclopedia of Eastern, P.۳۳۰.

۱۳۴. empliness (shuInyataI)

۱۳۵. Ibid.

۱۳۶. راه بودا، ص۶۵.

۱۳۷. هینه‏یانه، ص۳۲۴.

۱۳۸. هینه‏یانه، ص۳۳۰.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 9 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.