دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
مجله ویستا

آخرین ترور ۲۰۰۷


آخرین ترور ۲۰۰۷

شاید جالب باشد بدانید بی نظیر بوتو از هنگام بازگشتش به پاکستان نگران این بود که روز بازگشتش به پاکستان روز حادثه خیز و خطرناکی باشد او هر چند از بازگشت خود پس از تبعیدی هشت ساله خوشحال بود, اما بوی خطر را هم حس می کرد

شاید جالب باشد بدانید بی نظیر بوتو از هنگام بازگشتش به پاکستان نگران این بود که روز بازگشتش به پاکستان روز حادثه خیز و خطرناکی باشد. او هر چند از بازگشت خود پس از تبعیدی هشت ساله خوشحال بود، اما بوی خطر را هم حس می کرد. بوتو لحظاتی پیش از آنکه دوبی را به مقصد پاکستان ترک کند، نامه یی نوشت و دستور داد یکی از مشاوران مورد اعتمادش آن را شخصاً به دست رئیس جمهور مشرف بدهد. در نامه بی نظیر بوتو به مشرف نوشته شده بود؛ «اگر هر حادثه یی برای من اتفاق افتاد، لطفاً تحقیقات خود را روی این افراد که عضو دولت شما هستند، متمرکز کنید.» در ادامه نامه نخست وزیر سابق پاکستان به مشرف، نام شماری چند از مقامات سیاسی و امنیتی بلندپایه دولت مشرف آمده بود که بوتو آنها را دشمن خود می دانست. بوتو در این نامه هشدار داده بود که «تروریست ها تلاش می کنند کنترل کشور را در دست بگیرند و ما باید به هر نحو ممکن در برابرشان بایستیم.» همان طور که وقایع بعدی نشان داد، احساس خطر بوتو بی دلیل نبود.

بی نظیر بوتو چند روز پیش از اینکه در تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۰۷ به کراچی باز گردد در مصاحبه یی با بی بی سی پاکستان را یکی از خطرناک ترین کشورهای جهان نامید. این اظهارات او درست چند ساعت پس از بازگشت او به پاکستان که انفجار دو خودروی بمب گذاری شده منجر به کشته شدن بیش از ۱۴۰ نفر از هوادارانش شد که او را از فرودگاه استقبال می کردند، درست از آب درآمد. بعد از اینکه بوتو با فاصله کمی از مرگ، از آن تلاش تروریستی جان سالم به در برد، او دولت پرویز مشرف را به عدم تامین امکانات محافظتی کافی متهم کرد. این اتهامی است که هواداران بوتو بعد از قتل او در راولپندی در تاریخ ۲۷ دسامبر همچنان دولت مشرف را بدان متهم می کنند. این اتهام از آن جهت حائز اهمیت است که شهر راولپندی بزرگترین شهر نظامی پاکستان است که ساختمان های اصلی ارتش پاکستان، دفاتر سرویس های اطلاعاتی و منازل هزاران نفر از نظامیان بازنشسته و در حال خدمت در آن قرار دارد.

مرگ تاسف بار بوتو یک بار دیگر شکاف ها و نواقص عمیق در ساختار سیاسی و اجتماعی کشوری را در کانون توجه قرار داد که خود بوتو نمونه بارز آن بود. بوتو جزء آن دسته از سیاستمداران پاکستانی محسوب می شد که تمایل به غرب دارند و تحصیلکرده دانشگاه های هاروارد و آکسفورد هستند. او اولین زنی بود که برای هدایت یک کشور اسلامی انتخاب شده بود. در مقابل چنین سیاستمدارانی اشخاص متعصبی در پاکستان هستند که از حامیان القاعده اند و بیشتر در مناطق قبایلی شمال غرب پاکستان متمرکز هستند و هوادارانی نیز در سراسر پاکستان دارند. برای آنها انتخابات، همانند همان انتخاباتی که برای ۸ ژانویه ۲۰۰۸ برنامه ریزی شده بود در بهترین حالت موضوعی نامربوط و در بدترین حالت یک تهدید محسوب می شود. آنها بی نظیر بوتو را یک سیاستمدار طرفدار امریکا و خطری احتمالی برای خودشان می دانستند که برای تحکیم قدرت خودشان در مناطق لم یزرع مرزی حد فاصل مرزهای پاکستان و افغانستان تلاش می کردند. به نظر می رسد که هدف آنها از حذف بوتو اطمینان حاصل کردن از انتخاب مجدد طرفداران القاعده در حزب مسلم لیگ شاخه مشرف (PML-Q) بوده است. این حزب بخشی از ائتلاف حزب حاکم پاکستان بوده که ظرف پنج سال گذشته از مشرف حمایت کرده و پیش بینی می شد بین حزب مردم پاکستان (PPP) به رهبری بوتو و حزب مسلم لیگ شاخه نواز شریف (PML-N) له شود. نتایج آخرین نظرسنجی ها که توسط یک مرکز تضارب افکار امریکایی انجام شده بود، نشان می داد که بوتو و شریف با به دست آوردن ۳۸ درصد آرا پیشاپیش سایر رقبای خود قرار داشتند. این در حالی بود که شاخه طرفداران القاعده در شاخه مشرف حزب مسلم لیگ (PML-Q)تنها ۲۰ درصد آرا را در این نظرسنجی به خود اختصاص داده بود. در این سناریو حزب مردم پاکستان و حزب مسلم لیگ شاخه شریف (PML-N) در انتخابات بعدی اکثریت کرسی های مجلس و نهایتاً بخش گسترده یی از دولت ائتلافی را نیز به دست می آوردند. صرف نظر از کاهش قدرت حزب PML-Q و تبدیل آن به یک گروه سیاسی اقلیت نتایج چنین انتخاباتی بدون شک اخبار بسیار بدی برای مشرف در پی می داشت زیرا او به طرز بی رحمانه یی دو رهبر اپوزیسیون را از زمان رسیدن به قدرت در سال ۱۹۹۹ از کشور تبعید و در فرصت های مناسب پی در پی به آنها حمله کرده بود. اگر هر یک از این دو (بوتو یا مشرف) دولت بعدی را تشکیل می داد صاحب امتیازاتی می شدند که با مشرف تسویه حساب کنند. به هر حال اظهارات نواز شریف به دنبال ترور بوتو مبنی بر بایکوت کردن انتخابات ۸ ژوئن و اعلامیه حزب مردم پاکستان برای ۴۰ روز عزاداری برای بوتو قطعاً منجر به ،به تعویق افتادن انتخابات خواهد شد. حزب مردم پاکستان حزبی است که توسط ذوالفقار علی بوتو پدر بی نظیر بوتو در سال ۱۹۶۷ تاسیس شده است. بعد از اینکه او توسط ژنرال ضیاء الحق از قدرت در سال ۱۹۷۷ سرنگون شد این حزب توسط «نصرت بوتو» همسر او رهبری می شد و بعد از چند سال رهبری آن به بی نظیر بوتو رسید. نتیجه رهبری این حزب توسط این خانواده این بوده که هیچ شاخه رهبری جایگزینی فرصتی برای به وجود آمدن نداشته است. حتی بی نظیر بوتو در سال هایی که در تبعید به سر می برده یک کاندیدا برای رهبری حزب به جای خودش تعیین کرده بود ولی با این حال او دفتری برای حزب در دوبی یا لندن تاسیس می کند تا تصمیم گیری های مهم با حضور خودش گرفته شود. بدین ترتیب حزب مردم پاکستان در آستانه انتخابات خودش را بی رهبر می بیند. این جذبه بی نظیر بوتو و حمایت فقیران و بخش زیادی از افراد محروم پاکستان از او بود که هسته مرکزی این حزب را شکل داده بود. در حال حاضر این احتمال وجود دارد که بدون وجود بی نظیر بوتو در سمت رهبری حزب مردم پاکستان این حزب در ایالت های مختلف این کشور دچار انشعاب شود. در شرایط فعلی هیچ یک از رهبران این حزب از نظر مقام و شخصیت در حدی نیستند که بتوانند ادعای جانشینی بوتو را داشته باشند. سه فرزند او نیز خیلی جوان هستند تا نقشی جدی در این میان ایفا کنند و همسر او آصف زرداری نیز به خاطر توهین به بوتو در هنگام دوران بد اقتصادی اش به شدت مورد تنفر اعضای حزب قرار دارد.

با این حال نباید منکر شد که زرداری استراتژیستی ماهر است. پس از مرگ همسرش هیچ خطایی از او سر نزده است. وی رهبری حزب را به پسرش واگذار کرد و برای خودش نقش «سرپرست» را در نظر گرفت. او از برگزاری انتخابات حمایت و «مخدوم امین فهیم» را که ظرف ۸ سال گذشته یکی از ستون های اصلی حزب مردم پاکستان بوده ، با پیشنهاد مقام نخست وزیری در دولت جدید راضی کرد. وی در عین حال با کالبد شکافی بی نظیر بوتو مخالفت کرد و در عین حال خواستار تحقیق بین المللی پیرامون ترور تاسف بار بوتو شد. آصف علی زرداری حتی سعی کرده رهبر اپوزیسیون، یعنی نواز شریف را که در شمار دشمنان شخصی اوست، متقاعد کند سیاست تحریم انتخابات را کنار نهاده و در انتخابات شرکت کند. هر چند حزب مردم پاکستان در شرایط فعلی تصمیم گرفته از «بلاوال بوتو» تنها پسر بوتو برای رهبری حزب استفاده کند ولی حتی در نبود شخص بوتو حزب مردم پاکستان یکی از جریان های قدرتمند سیاسی در پاکستان باقی خواهد ماند.

بدون شک ترور رهبر این حزب حتی بسیاری از افراد غیر سیاسی پاکستان را ترغیب به رای دادن به نفع این حزب خواهد کرد. در چنین فضایی حتی اگر انتخابات به تعویق بیفتد حزب مردم پاکستان مصمم خواهد ماند که تعداد زیادی از کرسی های پارلمان را به خود اختصاص دهد. به احتمال زیاد در چند هفته آینده رهبری جدید این حزب برای شرکت در انتخابات تصمیم خود را خواهد گرفت و آن وقت باید دید در آینده و بدون بی نظیر بوتو چگونه اهداف رهبر فقید خود را دنبال خواهد کرد. هر چند با مرگ بوتو جامعه بین الملل یکباره روی پاکستان متمرکز شده ولی تعدادی از مسائل توجه بیشتری را می طلبند. این مسائل عبارتند از؛ انتخابات؛ آیا انتخابات مطابق برنامه ریزی در ۸ ژانویه برگزار خواهد شد؟ به احتمال زیاد خیر. فعالان حزب مردم پاکستان ممکن است بدون حضور رهبر مقتدر خود تمایلی به شرکت در انتخابات نداشته باشند. نواز شریف نیز خواستار تحریم انتخابات شده است. از سوی دیگر مشرف نیز ممکن است برگزاری انتخابات پارلمانی در وضعیت نامساعد فعلی را غیر ممکن ببیند. این در حالی است که رهبران غربی معتقدند به تعویق انداختن انتخابات به مثابه مصالحه با تروریست ها است.

آینده حزب مردم پاکستان؛ آن طور که «آناتول لیون» اخیراً در کنفرانسی در خصوص پاکستان گفته حزب مردم پاکستان از تمام مولفه های یک حزب سیاسی برخوردار نیست و بیشتر شبیه اتحاد تعدادی از فعالان سیاسی و اجتماعی است که همگی آنها به واسطه شخصیت بوتو گرد هم جمع شده بودند.

عرفان حسینی

ترجمه؛ محمدصادق امینی

منبع؛ Opendemocracy