دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

عصر جهانی شدن و زوایای جدیدی از کارآفرینی


عصر جهانی شدن و زوایای جدیدی از کارآفرینی

در بستر فعالیتهای سازمان مدیریت صنعتی در جهت ترویج فرهنگ کارآفرینی در کشور سمیناری با عنوان «مهارتهای کارآفرینی در عصر جهانی شدن» با تلاش گروه مطالعات این سازمان در زمینه SMES و با همکاری چند تن از استادان آلمانی در محل سازمان مدیریت صنعتی برگزار شد

در بستر فعالیتهای سازمان مدیریت صنعتی در جهت ترویج فرهنگ کارآفرینی در کشور سمیناری با عنوان «مهارتهای کارآفرینی در عصر جهانی شدن» با تلاش گروه مطالعات این سازمان (در زمینه SMES)و با همکاری چند تن از استادان آلمانی در محل سازمان مدیریت صنعتی برگزار شد.

در این سمینار که طی روزهای پایانی بهمن ماه سال ۸۲ برگزار شد درباره موضوعات مهمی چون شناسایی و ایجاد فرصتهای کسب و کار و جهانی شدن و بنگاههای کوچک و متوسط سخنانی ایراد شد و دلایل ناکامی بنگاههای تـازه تاسیـس مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه خلاصـه ای از چند سخنرانـی را با هم مـی خوانیم.

● ایجاد فرصتهای کسب و کار

خانم «دکتر فردریکه ولتر» یکی از سخنرانان این سمینار در سخنان خود چگونگی شناسایی فرصتهای شغلی و کسب و کار را مورد بحث قرار دادند و اشاره کردند که نزدیک به ۳۰ درصد از شرکتها به دلیل ناکامی در شناسایی فرصتها و ایده های کسب و کار دچار ورشکستگی و ناکامی می شوند: وی افزود؛ فرصتها لزوماً از اختراعات جدید و یا از تغییرات تکنولوژیکی جدید ناشی نمی شوند. گاهی فرصتهای کسب و کار باایجاد تغییرات بسیار ساده در کالاها و خدمات فعلی بوجود می آیند به نظر دکتر ولتر فرصتهای جدید کسب و کار فقط در بازارهای فعلی و جدید پدید نمی آیند یا تنها براثر شانس و اتفاق مورد شناسایی قرار نمی گیرند مهم تر اینکه همیشه به صورت یک برنامه کسب و کار(BUSINESS PLAN) آماده برای اجرا نیستند بلکه باید به صورت نظام مند مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرند و در صورت نیاز تغییرات لازم در آنها ایجاد گردد.

خانم دکتر ولتر در ادامه به ارائه دو تعریف از فرصتهای کسب و کار پرداختند. براساس تعریف اول فرصتها وضعیتهای دلخواه و مطلوب آتی هستند که رشد و یا دست کم ایجاد تغییر را دربر دارند و افراد بایستی اعتقاد داشته باشند که امکان رسیدن به آن وضعیت دلخواه و مطلوب وجود دارد. در این تعریف بر دو عامل «تغییر» و «پشتکار و اعتقاد فرد نسبت به قابل دستیابی بودن آن وضعیت دلخواه» تاکید شده است. براساس تعریف دوم فرصت یک اقدام عملی است که منجر به دستیابی به یک وضعیت مطلوب و دلخواه می گردد. در این تعریف نیز بر اقدام عملی و اهداف و اعتقادات فردی تاکید می شود.

سخنران به سه دیدگاه متداول در مورد کارآفرینی و شناسایی فرصتها اشاره کردند که عبارتند از:

- دیدگاه عینی OBJECTIVE VIEW

- دیدگاه رفتاریBEHAVIORAL WIEW

- دیدگاه مبتنی بر خلاقیتCREATIVE WIEW

وی به برخی الزامات برای شناسایی فرصتها پرداختند و بااشاره به اینکه فرصتهای موفقیت آمیز کسب و کار ایجاد ارزش افزوده می کنند براهمیت تجارب و سوابق حرفه ای فرد سرگرمی ها علایق و محیط اجتماعی افراد در شناسایی اینگونه فرصتها تاکید نمودند و گفتند شناسایی فرصتها نیاز به نوآوری و خلاقیت بالایی دارد و یادگیری دگرگونه اندیشیدن (LEARNING TO THINK DIFFERENTLY) و نگاه کردن به مسائل از ابعاد و راههای جدید به عنوان یکی از ابزارها و شیـوه های تفکر خلاق شناخته شده است.

خانم دکتر ولتر سه پرسش اساسـی را که می توانند به عنوان کلید شناسایی فرصتهای کسب و کار مورد استفاده قرار گیرند. اینگونه مطرح کردند:

۱) آیا می توان کالاها و یا خدمات جدیدی را به بازار عرضه کرد؟

۲) چگونه می توان کالاها و یا خدمات فعلی را بهبود بخشید؟

۳) آیا در بازار فعلی (بین عرضه و تقاضا) فاصله و شکاف وجود دارد؟

وی سپس چهار تکنیک تصویرسازی VISUALISATION طوفان مغزی BRAIN STORMING تجزیه و تحلیل فاصلهGAP ANALYSIS و تجزیه و تحلیل شکل ظاهری و ریخت شناسی MORPHOLOGICAL ANALYSISرا به عنوان تکنیکهایی برای دریافت و تغییر اطلاعات از منظر شناسایی فرصتها توضیح دادند.

سخنران در بخش پایانی سخنان خود به بحث ریسکهای فردی و کارآفرینی برای شناسایی و ایجاد فرصتهای کسب و کار پرداختند. و ریسکهای فردی را به سه بخش تقسیم کردند که شامل ریسکهای مالی ریسکهای کاری و حرفه ای و ریسکهای مربوط به خانواده و اجتماع می شود.

در کنار ریسکهای فردی ریسکهای کارآفرینی نیز در سه زمینه شناخته شده اند که عبارتند از ریسکهای مربوط به بازار ریسکهای مالی و ریسکهای مربوط به اعتبار و پذیرش ایده های کسب و کاری جدید.

● جهانی شدن و بنگاههای کوچک و متوسط

در ادامه این سمینار پروفسور «هانس ریمیرت همر» به تاثیر جهانی شدن بر بنگاههای کوچک و متوسط پرداختند و عوامل زیر را به عنوان مهم ترین عوامل در این باره معرفی کردند:

- روند فزاینــده ادغام شرکتها در سطح بیــــن الملل.

- کم شدن و حذف تدریجـی موانع تجارت بین الملل و تسهیل جریان آزاد سرمایه.

- پیشرفتهای سریع فناوری به ویژه در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)

- استانداردشدن تقاضاها در سطح جهان و یکسان شدن سلیقه ها و الگوهای مصرف.

- تشدید مهاجرت نیروی کار و سرمایه های انسانی.

دکتر همر با توضیح هریک از عوامل فوق نتیجه گرفتند که فرآیند جهانی شدن به صورت بنیادین ماهیت رقابت در سطح بین الملل را دگرگون ساخته است.

وی سپس به بررسی فرصتهای بالقوه حاصل از جهانی شدن برای بنگاههای کوچک و متوسط پرداختند. و برخی از این فرصتها را در قالب ایجاد فرصتهای جدید برای رشد و توسعه بنگاهها از طریق تلفیق بنگاههای کوچک و متوسط در بازارهای جهانی& ایجاد فرصتهای بیشتر بـرای برقراری ارتباطات بیـــن بنگاهها مثلاً تشکیـل شبکه های تولیـد بیـــــن المللی و زنجیره های عرضه فرامرزی و نیز نظامهای پیمانکاری جزء(SUB CONTRACTING) و استفاده از منابع خارج از سازمان (OUT SOURCING) دانستند و به برخی فرصتهای بنگاههای کوچک و متوسط برای ارتقای سطح بهره وری و انعطاف پذیری فعالیتهای اقتصادیشان به علت انقلاب در فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) اشاره کردند وی بر فرصتهای پدید آمده برای بنگاههای کوچک و متوسط در زمینه تجارت الکترونیک(E-COMMERCE) تاکید نمودند.

دکتر همر در ادامه به بیان چالشهای فراروی بنگاههای کوچک و متوسط پرداختند. و از رشد شتابان رقابت پیچیده ترشدن سلیقه و ترجیحات مصرف کنندگان و استانداردهای بازار و نیز تغییرات مداوم در تقاضــای بازار بـه عنوان مهم ترین چالشها نام بردند و به برخی موانع که مشخصاً فراروی بنگاههای کوچک و متوسط قرار دارد اشاره کردند ایشان این موانع را در چهاربخش موانع مالی - موانع بازاریابی - موانع تولید و موانع نهادی و سازمانی معرفی کردند.

سخنران مشکلات خاص بنگاههای کوچک ومتوسط در زمینه نوآوری و توسعه بازار را مورد بررسی قرار داد و اساس این مشکلات را ناشی از تخصصی شدن بسیار زیاد و بازارها و رقابت بسیار شدید موجود در آنها دانست و گفت امروزه دیگر این سوال مطرح نیست که آیا یک بنگاه باید در اقتصاد جهانی مشارکت نماید یا خیر بلکه مساله کنونی این است که بنگاهها چگونه در این بازارهای جهانی حضور یابند.

وی در ادامه سخنان خود به مقایسه نقش سیاستگذاری ها و برنامه های تشویقی پرداختند و از تناقض همیشگی بین تصمیمات مربوط به سیاستگذاری های عمومی و برنامه های خاص تشویقی (از جمله مشوقهای پولی و مالی قانونی و...) یاد کردند.

پروفسور همر در بخشی از سخنرانی خود به برخی از سیاستهای مرتبط با صادرات بنگاههای کوچک و متوسط اشاره و بر اهمیت تجارب قبلی در توسعه سودآورصادرات این نوع بنگاهها تاکید کردند. وی از نبود اطلاعات در مورد فرصتهای موجود در بازارهای خارجی و ناتوانی بنگاههای کوچک و متوسط برای تخصیص منابع مالی کافی برای بهره برداری از این فرصتها و ناتوانی آنها در تامین سفارشهای بزرگ به عنوان برخی از مشکلات بنگاههای کوچک و متوسط در بازارهای صادراتی یاد کردند.

سخنران در بخش دیگری از سخنان خود به بررسی نقش ایجاد شبکـه های بنگاهی همکاریهای بین المللی و تشکیل خوشه های صنعتی پرداختند. ایشان شبکه را گروهی از بنگاهها دانستند که از منابع مشترک برای همکاری در پروژه های مشترک استفــاده مــی کنند و مهم ترین مزایای این شبکه ها را افزایش سطح یادگیری بنگاهها و تبادل تجارب و ایده ها بین بنگاهها کم شدن سهم هر بنگاه از هزینه های سربار استفاده از صرفه جویی های ناشی از مقیاس معرفی نمودند.

پروفسور همر در بخش پایانی سخنان خود موضوع حمایت و پشتیبانی از بنگاههای کوچک و متوسط را مطرح و بر ضرورت بهــره گیری از الگوی های موفق برای ارتقای توان رقابت این بنگاهها تاکید نمودند اما به این نکته نیز اشاره داشتند که توان رقابت بنگاههای کوچک و متوسط در صنایع مختلف به شدت متفاوت است و در انجام حمایتها بایستی به این تفاوتها توجه گردد.

● بنگاهها از تاسیس تا تعطیلی

بررسی دلایل ناکامی بنگاههای تازه تاسیس عنوان سخنرانی آقای «پروفسور دکتر ولکر نینهاووس» بود که در بخش دیگری از این سمینار ایراد شد.

پروفسور نینهاووس در آغاز سخنان خود دو شیوه متداول برای شکل گیری یک بنگاه خصوصی جدید (بویژه بنگاههای کوچک و متوسط) را معرفی نمودند. این دو شیوه عبارتند از: خصوصی سازی بنگاههای تحت مالکیت دولت (SOEs) و تاسیس مستقیم یک بنگاه جدید از طرف بخش خصوصی.

وی گفت معمولاً اینگونه بنگاههای تازه تاسیس در شروع فعالیتهایشان حداقل با سه نوع ریسک مواجه هستند:

۱) ریسک بازار (سودآوری)

۲) ریسک سیاسی

۳) ریسک فنی.

دکتر نینهاووس با ارائه آماری از تعداد بنگاههایی که طی سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۲ میلادی در آلمان تاسیس شده اند به بررسی موارد انحلال تسویه و ورشکستگی در این بنگاهها پرداختند. در این زمینه ایشان به دو تحقیق در مورد علل ورشکستگی و یا درماندگی (INSOLVENCY) در بنگاههای کوچک و متوسط اشاره نمودند و گفتند تحقیق اول از سوی بنیاد KFW (که یک موسسه مطالعاتی و پژوهشی در کشور آلمان می باشد) و دومین تحقیق از طرف بانک جهانیWB صورت گرفته است.

براساس نتایج این دو تحقیق عواملی همچون برخورداری از جایگاهی ضعیف در بازار فعالیت در بازار رکودی کم بودن حاشیه سود نداشتن سرمایه و منابع مالی و غیرمالی لازم بالابودن نسبت بدهی کم بودن رشد اقتصادی و... به عنوان مهمترین عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار بر ناکامی بنگاههای کوچک و متوسط مورد شناسایی قرار گرفتند.

پروفسور نینهاووس بر این نکته تاکید داشتند که ناکامی بنگاهها و ناتوانی آنها در بازپرداخت بدهی هایشان تنها ناشی از یک عامل نیست بلکه عوامل متعددی دست به دست هم داده و باعث ورشکستگی و یا اعسار بنگاهها می شوند.

سخنران در ادامه به معرفی سیستمها و روشهای هشداردهنده برای پیشگیری از ورشکستگی پرداخت و چهار نسبت مهم مالی یعنی نسبتهای نقدینگی نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام نسبت سودآوری و نسبت گردش موجودی را به عنوان نسبتهای کلیدی در این زمینه معرفی کردند و علاوه بر آن بر اهمیت راهکارهایی از قبیل کنترل اعتبارات ملاحظه و بازنگری در پیش بینی ها و سرمایه گذاری ها کنترل هزینه های سربار ایجاد پیوندهای قویتر با مشتریان و نیز در نظرگرفتن تعهدات بنگاه به عنوان موضوعاتی بسیار مهم و کلیدی تاکید نمودند.

وی دو راهکار مهم برای جلوگیری از ورشکستگی های گسترده بنگاههای کوچک و متوسط پیشنهاد دادند: این دو راهکار عبارتند از: ارائه خدمات مشاوره ای مدیریت و انجام حمایتهای مالی لازم. در این زمینه ایشان ویژگـی های یک نظام کارآمد و قابل اعتماد برای جلوگیری از ورشکستگی و ناکامی در اینگونه بنگاهها را وجود شفافیت مالی پاسخگویی و قابلیت پیش بینی پذیری دانستند. دکتر نینهاووس سپس چارچوبهای قانونی لازم برای تامین حقوق وام دهندگان و نظام حقوقی و قانونی برای شرکتهایی که با ورشکستگی روبه رو می شوند را توضیح دادند و متذکر شدند که قوانین کشورهای مختلف در این زمینه باهم تفاوت دارد.

پروفسور نینهاووس در پایان سخنان خود به توضیح ابعاد مختلف و زمینه ای که در آن سیستم پیشگیری از ورشکستگی در آن فعالیت می کند پرداختند. به اعتقاد وی این سیستم دارای سه سطح می باشد که عبارتند از: سطح نهادی - سطح قانونگذاری و سطح حقوقی. همچنین این نظام دارای ابعاد مختلفی همچون ابعاد اقتصادی و تجاری ابعاد سیاسی و حکومتی و ابعاد فرهنگی و اجتماعی می باشد.

منبع: ماهنامه تدبیر شماره ۱۴۳

http://glo۱۱۰.blogfa.com