سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
موسیقی والا,موسیقی سخیف

موسیقی یا هر پدیده دیگری، پیوسته رنگ و بوی متولیانش را به خود میگیرد. شمشیر تیز در دست مستِ زنگی، کاری میکند و در دست مردان خدا، کار دیگری. موسیقی هم اگر همچون سایر عناصر هنری ملعبه دست اربابان زر و زور و تزویر شود و در بازار هفت رنگ آنان، به مثابه سایر کالاهای مصرفی دست به دست بگردد همان میشود که تا حدّ زیادی در سطح دنیا و در ابعاد محدودترش، در این جغرافیا شده است.
نگاهی اجمالی به سرنوشت و حال و روز کسانی که به عنوان موسیقیدان، ترانهسرا و خواننده مطرح بودهاند، به خوبی نشان میدهد که بسیار کم هستند کسانی که از این پدیده شگفتآور و هنر معجزهوار، در جهت اصلاح امور خود و جامعه خویش بهره جستهاند. آن معدود هنرمندان حقیقی که شأن موسیقی را میشناسند، همانهایی هستند که خون دل خورده و پیوسته از اعوجاج و انحراف این هنر والا نالیده و معمولاً هم البته، فریادشان به گوش کسی نرسیده است.
متأسفانه، ما در زمینه موسیقی هم، مثل بسیاری از امور فرهنگی، کاملاً انفعالی عمل کردهایم. بیش از ربع قرن از انقلاب میگذرد و هنوز تعریف درست و روشن و کاملی از موسیقی سازنده و موسیقی مخرّب داده نشده است. هنوز تکلیف هیچ کس معلوم نیست که بالاخره بنوازد یا ننوازد و اگر نواخت، چه چیز را بنوازد و چه چیز را ننوازد.
از سویی آثار نسبتاً پذیرفتنی، در بایگانیهای موسیقی خاک میخورند و از سوی دیگر آثار شتابزده، بیمحتوا، مخرّب و بیسر و ته، سلیقه مخاطب را چنان به تخریب میکشند که دیگر گوش شنوایی برای شنیدن نغمههای آهنگین و سازنده برایش باقی نمیگذارد.
روزگاری بخش اعظم وقت جوانها صرف اشکباری برای ترانهها و آهنگهایی میشد که با رفتن یار، انهدام حیات را اعلام میکردند (بماند که در همان سالها، انصافاً معدودی هم بودند که به مدد همان موسیقی، رژیم ستمشاهی را به چالش فرامیخواندند و تاوانش را هم پس میدادند.)
انکار عواطف بشری، نه ممکن و میسّر است و نه عاقلانه. افراط در انکار عواطفی که بشر از ابتدای خلقت با آنها زیسته، آه کشیده، شادی کرده، اشک ریخته و گاهی هم جرئت به خرج داده و فریاد زده است، عنان کار را یکسره از دست متولیان امور به در میبرد و بخش اعظم ضد ارزشها را به شیوهای رندانه، جای ارزشها مینشاند و آن وقت است که باید هر هنر نحیفی را به صرف آنکه «سرگرم میکند» به خورد مخاطب بدهیم و یکباره چشم باز کنیم و با نسلی روبهرو شویم که «هیچ» موضوع جدّی و مهمی را برنمیتابد.
نمیتوان قشر عظیمی از جامعه را بیکار و بیهدف نگه داشت و از آنها خواست که به موسیقی پرمحتوا گوش بدهند و فرق اشعاری همسنگ حافظ و مولانا را با «دوتا چشم سرمهسود» بدانند!
موسیقی یکی از بهترین شاخصههای تعیین وضعیت روحی و روانی مخاطب است. مخاطبی که عادت ندارد به موسیقی خوب گوش کند، شعر خوب بخواند و فیلم خوب تماشا کند، بدیهی است که اعوجاجهای روحی خود را در هیاهوی کرکننده موسیقیهای تقلّبی جستوجو میکند و از این هنر والا نیز در جهت تخدیر و تخریب خود بهره میبرد.
یکی از آفات اصلی موسیقی ایرانی، مهجور ماندن موسیقی بومی است. نغمات محلی و بومی ایران، با توجه به تنوع شگفتآور جغرافیایی، فرهنگی و بوم و با عنایت به کهنسال بودن این سرزمین فرهنگی، از غنا و قدرت حیرتانگیزی برخوردارند.
ترانهها، لالاییها، نوحهها و بیشمار موسیقیهای بومی، در گذر سالها، امتحان خود را پس داده و رنگ و بوی نجیب، غنی و سرشار آنها، مخاطب را به واقع از سطح روزمرگی بیرون میکشد و با ظرافت ویژهای، روح و جان او را طراوت میبخشد و ارتقاء میدهد. نغمههای بومی ایران را مردمانی شریف و زحمتکش، در طی سالیان دراز و با توجه به نیازهای حقیقی خویش، با خون دل سروده و حفظ کردهاند.
این نغمهها، حاصل زحمت، رنج و صبر هستند و در آنها نشانی از دودگرفتگی ذهن، بیکارگی، زنجمورههای از سر تفرعن، تکاثر و دلزدگی نیست.
این ترانهها را ذهنهای شریف و دلهای صبور ساخته و پرداختهاند و اگر غمی هم در آنها وجود دارد، غم والا و انسانی است نه غم ناشی از توهمّات و عبثانگاریها. آفرینندگان این ترانهها و نغمهها، به لطف دوری از تهاجم «ایسم»های گوناگون، نه با آمدن کسی، جهان را «Paradise»۱ فرض میکنند و نه با رفتن او، همه را دعوت به «go to hell»۲ میکنند! اینها میدانند که موسیقی هم باید در خدمت زندگی قرار گیرد و دعوت به تسلیم و یأس، دعوتی شیطانی است، حتی اگر با شکیلترین نتها و خطها و رنگها، مخاطب خود را زیر شلّاق بگیرد.
نغمهسرایان بومی، مردمان رنج و زحمت و کارند. از همین رو، از توهمّات جنونآمیز در آثار آنان اثری نیست. از همین رو هنگامی که از یار میگویند، یارشان نجیب است و ستودنی و هنگامی که از فراق میگویند، صبوری و آرزوی شادمانی برای یار در نغمه و کلامشان موج میزند. هنوز از یاد نبردهایم سالهای نه چندان دوری را که ترانه زیبای:
«ستاره در هوا نقش زمینه
خودم انگشتر و یارم نگینه
خداوندا نگهدار نگین باش
که یار اول و آخر همینه»
را میشنیدیم و دلمان تازه میشد. این را مقایسه کنید با یار شهری که جز خیانت و سر کار گذاشتن و تخریب، خاصیتی ندارد!
علت بیتوجهی به این گنجینه بیپایان را باید از مسئولین پرسید که از طریق پرمخاطبترین رسانه کشور یعنی صدا و سیما، بیمعنیترین ترانهها را به خورد مخاطب میدهند و با تعمّد عجیبی از پخش هر نوع موسیقی اصیل، بومی یا کلاسیک غربی خودداری میکنند. گاهی هم اگر در اثر فشار ارواحی چون موتزارت، مرحوم خالقی و امثالهم، ناچار میشوند اثر باارزشی را پخش کنند، قطعاً از ساعت ۱۲ شب تا ۵ صبح است که خلقالله در خواب هستند و فقط بیماران و پاسبانها بیدار!
موسیقی ایرانی، متأسفانه از زمانی که از آبشخور اصلی خود که طبیعت، آیینها، رسوم و شعر رفیع پارسی است، دور ماند، جز احساس یأس و اندوه در شنونده خود، حسی را برنینگیخت و به جای شادمانی حقیقی، او را دچار رخوت ساخت. متأسفانه تلاشهای جانکاه معدودی چند نیز در این هایهو و زنجمورههای دردناک، دوام نیاورد.
یکی دیگر از عناصر مخرب موسیقی ایرانی، اجرای فردگرایانه آن است. این موسیقی اغلب به صورت فردی و در بهترین شکل، با گروههای کوچک اجرا میشود. اجراهای ارکستری بزرگ که مستلزم هماهنگی، رهبری، همکاری و تقویت روح جمعی است، چه در رسانهها و چه در کنسرتهای معدودی که برگزار میشوند، بسیار بهندرت دیده میشود.
در موسیقی دنیا، بهویژه در موسیقی دینی، استفاده از ارکسترها و همسرایان در ابعاد گسترده، مورد توجه قرار گرفته و انصافاً، در این زمینه شاهکارهای تأثیرگذاری را خلق کردهاند. در ایران، ملودیها و اشعار گوشنواز و اجراهای ارکستری بزرگ، عموماً منحصر به سریالهای دینی و تاریخی و برخی از موسیقیهای متن آثار سینمایی هستند که معلوم نیست چرا پس از اتمام نمایش آنها، دیگر به عنوان آثار پذیرفتنی، مورد استفاده قرار نمیگیرند.
با نگاهی اجمالی به این آثار، متوجه میشویم که به علت برخورد نسبتاً کارشناسانه با مقوله موسیقی دینی برای این سریالها و فیلمها و دعوت از کسانی که به هر حال بنیه و توان ساخت و اجرای چنین آثاری را دارند، چه از نظر موسیقی و چه از لحاظ شعر و اجرا، نسبت به کارهای دیگر، از سطح بسیار پذیرفتنیتری برخوردارند و میتوان با پخش آنها در اوقات مناسب، بهتدریج سلیقه مخاطب را در زمینه موسیقی و بهخصوص موسیقی دینی، بالا برد.
آثار دینی موسیقایی و اشعار استفادهشده برای آنها (بهویژه در مداحیها)، اسباب تأسف و موجب اجتناب شدید مخاطب از هر نوع موسیقیای است که تحت عنوان موسیقی دینی به او ارائه میشود. اجرای گروهی موسیقی، استفاده از ارکسترهای بزرگ، بهرهگیری از اساتید کارآمد و مخصوصاً فراهم آوردن زمینههای نقد سالم موسیقی، قطعاً موسیقی غنی ایرانی را از حالت خمودگی و یأس بیرون میآورد و آن را به سوی عرصههای حماسی و عرفانی حقیقی میکشاند.
تا زمانی که موسیقی ایرانی به جای پاسخگویی به نیازهای حقیقی جمعی و ارتقای روح وحدت و همگونی، به فکر پاسخگویی به نیازهای ابتدایی افراد باشد، انفعال آن در برابر موج عظیم موسیقی جهان، اجتنابناپذیر است.
موسیقی را باید از طبیعت گرفت و از فطرت پاک انسانها تا به مدد آن، ابتدا موسیقیدان بتواند گریبان خود را از چنگال تفرعنها، توهمات و آلودگیها برهاند و از این وضعیت اسفبار نجات پیدا کند و سپس جامعه، با استمداد از سلامت نفس هنرمند و تقویت روح جمعی از طریق این هنر والا، به وحدت و شادمانی ناشی از همدلی و یکرنگی دست یابد.
موسیقی را باید جدی گرفت و هر چه سریعتر، کار را باید به دست هنرمندانی سپرد که قدر این هنر والا را میدانند و در رهگذر زمان و با ممارست و پایداری و بهویژه پرهیز از شائبههای مخرّب هنر واقعی، جایگاه ارجمندی را در زمینه موسیقی کسب کردهاند و آثارشان بیتردید، ابرهای تیره را از آسمان پاک این هنر بهشتی کنار میزند و خورشید حقیقی را بر دل و جان افسردگان، میتاباند. موسیقی، عطیهای الهی است و تنها کسانی میتوانند آن را در جهت اعتلای جانها به کار گیرند که این مفهوم را با دل و جان درک کرده و پذیرفته باشند. متولیان موسیقی بومی، غالباً نگاهی بر آسمان دارند و پنجهای بر زخمة ساز. به قول سعدی علیه الرحمه قدرشان را پیش از آنکه نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان، بدانیم.
پروین قائمی
پانویس:
۱ـ پردیس، بهشت، فردوس.
۲ـ برو به جهنم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست