یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
پاسخ دکتر فیل به سوالات شما
دکتر فیل مکگرا، روانشناس مشهور با حضور در نقش مشاور در برنامه تلویزیونی اوپرا شهرتی جهانی یافته است. حالا خود یک برنامه تلویزیونی روزانه دارد و جزو مشهورترین مشاوران دنیا محسوب میشود.
● پدر
سوال
پدر من در یک ماجرا به شدت از ناحیه نخاع صدمه دید. او جان سالم به در برد اما حالا از کار افتاده است. من تنها فرزند او هستم و ما هیچ فامیل نزدیک دیگری هم نداریم. من از ۱۸ سالگی مراقب پدرم بودم و حالا ۳۲ساله هستم، بارها دلم خواسته که مستقل شوم اما خوب میدانم که پدرم نمیتواند خودش به تنهایی کارهایش را انجام دهد و زندگی کند. من و او ارتباط خیلی خوبی با هم داریم و پدرم همیشه حامی من بوده و هروقت به او نیاز داشتهام حضور داشته، برای همین نمیخواهم او را از خودم برنجانم. اما خب احساس میکنم فرصت تجربه زندگی مستقل را از دست میدهم. به نظر شما چه کار باید بکنم؟
جواب
واقعیت این است که در زندگی بعید است زمانی باشد که شما در یک بخش زندگیتان سود کنید، بدون اینکه در بخشهای دیگر مجبور به ضرر، نباشید. در واقع نمیتوان گفت که میشود همه چیزهای خوب را همیشه با هم داشت، این خیلی خوب است که شما آنقدر به پدرتان وفادار بوده و همیشه در کنار او حضور داشته و به او کمک کردهاید. اما اینکه همیشه در خدمت او باشید و با او زیر یک سقف زندگی کنید، ممکن است مشکلات زیادی را برای شما رقم بزند.شاید بهترین کار این است که یک پرستار برای پدرتان پیدا کنید و بخشی از هزینه پرستار را پدرتان پرداخت کند و بخشی از هزینه را شما. طبیعی است که هیچ پرستاری نمیتواند آنقدر که شما مراقب پدرتان بودهاید مراقب او باشد و مثل شما به او خوبی کند ولی خوب باید با این حالت کنار بیاید. شما ۲ نفر یک ارتباط متقابل داشتهاید ولی حالا باید بپذیرید که این ارتباط را نمیتوانید تا ابد ادامه دهید و پدرتان باید بتواند به فردی دیگر تکیه کند.این خیلی طبیعی است که افرادی که سن آنها در حال بالا رفتن است از تنها ماندن و به حال خود رها شدن نگران باشند. این اتفاق به احتمال بسیار زیاد برای پدر شما هم میافتد یا افتاده است، اما مسئله این است که این تنها موضوعی نیست که باید به آن توجه کنید، او باید به نیازهای شما و حق شما برای زندگی مستقل هم فکر کرده و خودش را برای شرایط جدید زندگی آماده کند. شما حتی میتوانید به گذاشتن او در مراکز مخصوص نگهداری از بیماران هم فکر کنید و اینگونه او هم در کنار افرادی مثل خودش زندگی خواهد کرد و شما در هر زمان که بخواهید میتوانید او را به خانه بیاورید و از با هم بودن لذت ببرید. طبیعی است که هم پدرتان و هم شما در این مورد اضطراب داشته و نگران باشید اما شاید بد نباشد چنین متنی (یا مشابه آن را) برای پدرتان بنویسید یا بخوانید.
● من تو را دوست دارم
سوال
خود میدانی که همیشه برای من مهم بودهای و همیشه دوست داشتهام که کنارت باشم،اما خب من به مستقل شدن نیاز دارم، برای همین به راهحلی فکر کردهام که تو بتوانی همچنان زندگی خوبی داشته باشی و من هم بتوانم زندگی کنم. میدانم که رفتن به مرکز سالمندان یا آوردن یک پرستار به خانه چیزی نیست که دوستش داشته باشی اما خب ما باید به تمام راهحلها و امکانات فکر کنیم. دلم میخواهد راهی پیدا کنیم که هر دوی ما با آن راضی باشیم و بهترین راهحل در دسترس برای ما باشد. دلم میخواهد در این راه تو هم به من کمک کنی؛ هم با عقل و هم با احساسات. میدانم که تو لیاقت این را داری که بهترین زندگی ممکن را داشته باشی، ولی من هم باید بتوانم استقلال و مستقل بودن را تجربه کنم برای همین باید سعی کنیم راهحلی پیدا کنیم و بتوانیم زندگیمان را از این وضعیت فعلی به وضعیت جدیدی ببریم که در آن باز هم هر دوی ما بتوانیم احساس خوبی داشته باشیم.
جواب
از دید من، بزرگترین اشتباه این است که شما همچنان همین وضعیت زندگی را ادامه بدهی. مشخص است که شما از وضعیت فعلی راضی نیستی و اگر بخواهی به این وضعیت ادامه بدهی خودت احساس بدی پیدا خواهی کرد. شما باید فرصت تجربه کردن زندگی و کسب تجربههای جدید را به خودت بدهی.
● با خواهرم چه کنم؟
سوال
۵ سال قبل، از خواهر بزرگترم خواستم تا به من در اداره کافه کوچکی که داشتم کمک کند. او در جایی خیلی دور از ما زندگی میکرد اما پیشنهاد من را قبول کرد و به منطقه ما آمد. اوایل همهچیز خوب بود. او کاملا فعال بود و از من حمایت میکرد اما آرام آرام اخلاق و رفتار او تغییر کرد. او با همه مراجعان رفتار خوبی داشت اما رفتارش با من و سایر کارکنان اصلا خوب نبود. هیچکس دوست نداشت با او کار کند. او خیلی تلاش میکرد اما تلاشش او را خستهتر میکرد و در نتیجه عصبیتر میشد. او حتی چندنفر از خدمتکاران را اخراج کرد. من به او گفتم که اخلاقش هم به رابطه دونفره ما و هم به کارمان لطمه میزند و درعین حال دلم نمیخواهد او را از دست بدهم، به نظر شما چه کاری باید انجام دهم؟
جواب
خب واقعیت این است که خواهرتان باید تصمیم بگیرد، او میتواند بماند یا برود. بگذارید شفاف صحبت کنیم؛ شما در این مورد، احساس گناه و عذاب وجدان دارید زیرا او زندگیاش را در نقطهای دیگر از کشور رها کرده و به شهر شما آمده و کمکتان کرده اما این کار او باعث نمیشود که او حق رفتار زشت و ناپسند با شما و کارمندان کافه را داشته باشد. شما مدت زیادی به او وقت دادهاید تا اخلاق و رفتارش را اصلاح کند، ولی حالا باید شیوه عملکردتان را تغییر دهید. سختترین بخش کار این است که مشارکت او را برای حل مشکل جلب کرده و بهطور مشترک مشکل را حل کنید. به او بگویید رفتار خشن و توهینآمیز از سوی هیچکس پذیرفته نمیشود و شما نمیتوانید صرفا بهخاطر او کارمندان و همکاران خوب خودتان را اخراج کنید. قطعا خواهر شما دوست دارد که کافه از لحاظ اقتصادی سودآورتر باشد تا درآمد او هم بیشتر شود. این نقطه شروع برای شماست؛ برایش توضیح دهید که هر دو شما به کسب و کار موفق نیاز دارید و این باید اولین هدفتان باشد و برای رسیدن به این هدف همکارانی میخواهید که با جان و دل همراه شما باشند. به او بگویید مشارکتتان در حال فروپاشی است و این میتواند به ضرر هردوی شما باشد. اگر واقعا به این نتیجه رسیده که دیگر نباید به این مشارکت ادامه دهد یا شما باید سهم خود را بفروشید یا سهم او را بخرید، در این مورد صحبت کنید و بهترین تصمیم را بگیرید. درضمن به این فکر کنید چطور میتوانید حال خواهرتان را خوب کنید. از او بپرسید آیا چیزی در رفتار شما یا سایر کارمندان هست که او را آزار میدهد یا مشکلی در زندگی شخصیاش دارد که او را رنج میدهد. از خودتان بپرسید، آیا به قدر کافی به او فکر میکنم و به او اهمیت میدهم؟ آیا او از شرایط کاری راضی است و آیا میتوانم کاری برای بهتر شدن حال او انجام دهم؟ به او بگویید که تمام تلاشتان را خواهید کرد تا او راضی باشد و شرایط بهتری را تجربه کند. اما این را هم یادتان باشد، نباید رابطه شما و خواهرتان تمام زندگی حرفهای، شغل و آینده شما را تحتتاثیر قرار دهد.
سوال
پسر من و همسرش زمستان گذشته صاحب یک پسر شدند. این پسر تنها نوه من است اما من از زمان تولدش تاکنون این بچه را ندیدهام. زمانی که عروسم به بیمارستان رفته بود تا زایمان کند بدون اینکه کسی چیزی به من بگوید به بیمارستان رفتم و برای عروسم گل بردم اما عروسم از این کار ناراحت شد و پسرم هم هیچ حمایتی از من نکرد. بارها و بارها عذرخواهی کردم و برای تولد پسرم کارت تبریک فرستادم و یکبار هم برای آنها گل فرستادم اما تنها جوابی که گرفتم ایمیل کوتاهی از پسرم بود که در آن نوشته بود خیلی کار دارد و سعی میکند به زودی با من تماس بگیرد. چطور میتوانم با این شرایط ناراحتکننده کنار بیایم و آن را حل کنم؟
جواب
خب، به نظر میرسد کاملا حق با شماست. رفتار آنها با شما منصفانه و درست نیست. باید سعی کنید مشکل را از طریق پسرتان حل کنید نه از طریق عروستان. طبیعی است که پسرتان سالها با شما ارتباط داشته، شما را میشناسد و شما او را میشناسید و قطعا بهتر میتوانید با هم حرف بزنید. میدانم که رفتار پسرتان کار را برای شما سخت کرده است اما شما نباید ناامید شوید یا دست از تلاش برای بهبود رابطه با پسر و عروستان بردارید. به نظرم شما باید به نوشتن ادامه دهید، برای پسر، عروس و نوهتان نامه و ایمیل بنویسید زیرا ماندگاری نوشتهها در ذهن بیشتر است. برای پسرتان توضیح دهید قصد صدمه زدن به آنها و دخالت در زندگیشان را ندارید و از آنها بخواهید که شما را به دلیل رفتاری که مرتکب شدهاید و ممکن است اشتباه بوده ببخشند و درضمن به آنها یادآوری کنید که رفتار آنها مناسب نیست. راستش را بخواهید، خیلی از افراد جرمهای بسیار سنگینی مرتکب میشوند ولی حکم آنها محکومیت به حبس ابد نیست.
پس شما هم که اشتباهات نهچندان بزرگی مرتکب شدهاید نباید اینگونه محکوم شوید. درضمن رفتار پسر و عروس شما میتواند به ضرر نوهتان هم باشد که ارتباطش با تنها فامیلهایی که دارد قطع میشود و کودکی که ارتباطات خانوادگی مستحکمی نداشته باشد بیشتر در معرض مشکلات روحی- روانی قرار میگیرد. زمانی که ایمیلهای خوانندگان را میخوانم، وقت بسیار زیادی را صرف این میکنم که حدس بزنم آنها چه چیزهایی را ممکن است به من نگفته باشند. خب میدانید من احساس میکنم که شما بخشی از واقعیت را به من نگفتهاید. آیا واقعا مشکل از بازدید شما و بیمارستان شروع شد؟ بعید است که یک بازدید و یک ملاقات مشکل را تا این حد حاد کند. آیا از قبل با هم مشکل نداشتید؟ مطمئن هستم که نکتههای زیادی بوده است که شما آنها را به من نگفتهاید. به نظرم این درست نیست، زیرا اینگونه نمیتوانم خیلی خوب به شما کمک کنم. اگر همهچیز را میدانستم قطعا میتوانستم بیشتر به شما کمک کنم و توصیههای مناسبتری برای شما داشته باشم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست