سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

شیخ کلینـی علیه الرحمه ,دانشمندی که فقاهتش از سرچشمه جوشان امامت و ولایت سیراب شد


شیخ کلینـی علیه الرحمه ,دانشمندی که فقاهتش از سرچشمه جوشان امامت و ولایت سیراب شد

ابو جعفر محمد بن یعقوب بن اسحق رازی معروف به « ثقه الاسلام », « شیخ مشایخ شیعه », « رئیس محدثان علمای امامیه », از مروجین مذهب شیعه در دوران غیبت امام زمان بود وی صاحب کتاب «کافی» یکی از کتب اربعه شیعه است که در عقاید اسلامی مرجع مهمی برای محققین و علما به شمار می آید

● مقدمه

ابو جعفر محمد بن یعقوب بن اسحق رازی معروف به « ثقه الاسلام »، « شیخ مشایخ شیعه »، « رئیس محدثان علمای امامیه »، از مروجین مذهب شیعه در دوران غیبت امام زمان بود. وی صاحب کتاب «کافی» -یکی از کتب اربعه شیعه- است که در عقاید اسلامی مرجع مهمی برای محققین و علما به شمار می‌آید.

به تصدیق شیخ مفید، کتاب « کافی » ارزشمندترین کتاب اسلامی و نفیس‌ترین کتاب شیعه است. کتاب « کافی » شامل شانزده هزار و یکصد و نود و نه حدیث است که طی سه قسمت « اصول » و « فروع » و « روضه » تدوین شده است.

کلینی اولین محدثی بود که به جمع و نظم و ترتیب اخبار دینی پرداخت. از کتب دیگر او می‌توان « تعبیر الریا »، « رد قرامطه »، « وسائل الائمه »، « کتاب الرجال »، « ما قیل فی الائمه من الشعر » را نام برد.

ایشان از علمای زمان غیبت صغری بود و در ماه شعبان سال ۳۲۹ هجری یعنی ۶۹ سال پس از وفات امام حسن عسگری فوت کرد. مزار او در باب الکوفه بغداد قرار دارد.

● ولادت :

برجسته تریـن دانشمند فقیه و محـدث نامدار شیعه در نیمه دوم سده سـوم و نیمه اول سـده چهارم هجـری، ثقه الاسلام شیخ محمـد کلینـی است، او در عهد امامت امام یازدهـم، در دهی به نام کلیـن در ۳۸ کیـومتری شهر ری و در خانه ای مملو از عشق و محبت به اهل بیت علیه‌السلام چشـم به جهان گشود. پدرش یعقوب بـن اسحاق که مردی با فضیلت و پاک سرشت بـود از همان اوان کـودکـی تربیت فرزندش را بر عهده گـرفت و بـا زبـان عمل، اخلاق، رفتـار و آداب اسلامـی را به او آموخت .

کلینـی بعد از کسب ادب از محضر پدر بزرگوار خود نزد دائی خـود که از محـدثین بزرگ و از شیفتگان مکتب اهل بیت به شمار مـی رفت، به ادامه تعلیم و تعلم پرداخت و با منابع علـم حدیث و رجال آشنا گردید. بعد از طـی تحصیلات ابتدایی برای پیمـودن مدارج کمال انسانـی به شهر ری که در آن عصر از مرتبه علمـی خاصـی برخـوردار بـود مسافرت کرد.

ابو جعفر محمد بن یعقوب بن اسحق رازی معروف به « ثقه الاسلام »، « شیخ مشایخ شیعه »، « رئیس محدثان علمای امامیه »، از مروجین مذهب شیعه در دوران غیبت امام زمان بود. وی صاحب کتاب «کافی» -یکی از کتب اربعه شیعه- است که در عقاید اسلامی مرجع مهمی برای محققین و علما به شمار می‌آید.

به تصدیق شیخ مفید، کتاب « کافی » ارزشمندترین کتاب اسلامی و نفیس‌ترین کتاب شیعه است. کتاب « کافی » شامل شانزده هزار و یکصد و نود و نه حدیث است که طی سه قسمت « اصول » و « فروع » و « روضه » تدوین شده است.کلینی اولین محدثی بود که به جمع و نظم و ترتیب اخبار دینی پرداخت.

از کتب دیگر او می‌توان « تعبیر الریا »، « رد قرامطه »، « وسائل الائمه »، « کتاب الرجال »، « ما قیل فی الائمه من الشعر » را نام برد.

ایشان از علمای زمان غیبت صغری بود و در ماه شعبان سال ۳۲۹ هجری یعنی ۶۹ سال پس از وفات امام حسن عسگری فوت کرد. مزار او در باب الکوفه بغداد قرار دارد.

● اساتید :

شیخ کلینـی از محضر اساتید برجسته ای که هـر یک در عصـر خـود از نـوابغ روز گار بشمار مـی رفتنـد کسب فیض نموده است که بـرخـی از آنها عبـارتند از:

۱ـ احمد بن محمد بن عاصم کوفی. ۲ـ حسن بن فضل بن زید یمانی. ۳ـ محمد بن حسن صفار . ۴ـ سهل بن زیاد آدمی رازی . ۵ـ محمد بن حسن طایی . ۶ـ محمد بن اسماعیل نیشابوری . ۷ـ احمد بن مهران . ۸ـ احمد بن ادریس قمی . ۹ـ عبدالله بن جعفر حمیری.

● شاگردان :

بسیاری از فقها و محـدثیـن بنام شیعه که مشاهیـر علمای ما بـوده انـد از جمله شاگـردان کلینـی به شمار مـی رونـد:

۱ـ ابـن ابـی رافع صمیـری. ۲ـ احمد بن احمد کاتب کوفی. ۳ـ احمد بن علی بن سعید کوفی. ۴ـ ابو غالب احمد بن زراری . ۵ـ جعفر بن محمد بن قولویه قمی. ۶ـ علی بن محمد بن موسی دقاق. ۷ـ محمـد بن ابـراهیـم نعمانـی معروف به ابـن ابـی زینب.۸ـ محمد بـن احمد صفوانی. ۹ـ محمـد بـن احمـد سنـانـی زاهـری مقیـم ری. ۱۰ـ محمد بن علی ما جیلویه . ۱۱ـ محمـد بـن محمـد بـن عصـام کلینی.۱۲ـ هارون ابن موسی.

● تألیفات :

۱ـ کتاب رجال ۲ـ کتاب رد بر قرامطه ۳ـ کتـاب رسایل ائمه علیهم السلام ۴ـ کتاب تعبیر الرویا ۵ـ مجمـوعه شعر، مشتمل بـر قصـایـدی که شعرا در منـاقب و فضایل اهل بیت عصمت و طهارت علیه‌السلام سـروده اند. ۶ـ کتاب کـافی (کتاب با عظمت کافـی که مهمتـریـن اثـر کلینـی و بلکه جـامعـه شیعه است مشتمل بـر سه بخش است:

الف : اصول کافی ب : فروع کافی ج : روضه کافی) کتاب اصول کافی دارای ۱۶۱۹۹ حدیث از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و ائمه اطهار علیه‌السلام بـوده و مشتمل بر سـی کتاب است.

معروف تـریـن تألیفات کلینـی کتاب بـا عظمت و گـرانقـدر و نفیـس (کـافـی) است.

جمله ای نیز منسـوب به امام زمان (عج) است که ایشان فرمـودند: (الکافـی کاف لشیعتنا) کافی شیعیان ما را کفایت می کند.

● گفتار بزرگان درباره کلینی :

۱) نجاشی می گوید: او در زمان خـود، شیخ و پیشـوای شیعه در شهر ری بـود و حدیث را از همه بیشتر ضبط کرده و بیشتر از همه مـورد اعتماد است.

۲) ابـن طاووس می گـویـد: تـوثیق و امانت شیخ کلینـی مـورد اتفاق همگان است.

۳) ابـن اثیر می گـویـد: او به فرقه امامیه در قرن سـوم، زنـدگـی تـازه ای بخشیـد و عالـم بزرگ و فاضل مشهور در آن مذهب است.

۴) ابـن حجر عسقلانی می گوید: کلینـی از روسا و فضلای شیعه در ایام مقتدر عباسی است.

۵) محمد تقـی مجلسـی می گـوید: حق ایـن است که در میان علما شیعه مانند کلینی نیامده است و هر کـس در اخبار و ترتیب کتاب او دقت کند، در مـی یابـد که از جانب خـداونـد مـورد تاییـد بـوده است.

مـی تـوان گفت که کلینی نام آورترین و بلند آوازه تریـن اندیشمند عصر خود بود. عصری که اوج تلاش محدثیـن و علمای بزرگ و حتی نـواب خاص امام قائم علیه‌السلام می باشد. ثقه الاسلام شیخ محمد کلینی بـا چهار سفیـر و نماینـده خاص حضـرت امام زمان علیه‌السلام که در طـول غیبت صغری ۶۹ سال رابط بیـن آن حضرت و شیعیان بـودنـد، هـم عصر بود. با اینکه آن چهار تـن از فقها و محدثین بزرگ شیعه بودند و شیعیـان آنها را به جلالت قـدر مـی شنـاختنـد مع الـوصف کلینـی مشهورتریـن شخصیت عالـی مقامـی بـود که در آن زمان میان شیعه و سنی با احترام مـی زیست و به طـور آشکار به ترویج مذهب حق و نشر فضایل اهل بیت عصمت و طهارت علیه‌السلام همت می گماشت عمـوم طبقات او را به راستـی و درستـی گفتـار و کـردار و احاطه کامل بـر احادیث و اخبار می ستودند.

● وفات :

وفات ایشان زمانی بود که ۷۰ سال از عمر بابرکتشان گذشته بود و پس از ۲۰ سال تلاش در تدویـن کتاب کافی و تحمل رنجها، غربتها و مشقت هـا، در سال ۳۲۹ هجـری قمری اتفاق افتاد، سالـی است که سال (تناثـر نجـوم) نام گرفته است یعنی سال فـرو ریختـن ستاره ها سالـی که آسمان علـم ایـن دنیای خاکی بی ستاره ماند.

در این سال با رحلت آخریـن نایب امام قائم (علـی بـن محمـد سمـری) غیبت کبـری آن حضـرت نیز آغاز گـردید.

عـصـر کلـینی را می‌توان عصر بروز و خودنمایی فرقه‌های مختلف نامید.در آن‌زمان فرقه‌های مختلف از شافعی و حنبلی و حنفی گرفته تا اسماعیلیه ‌ و دهریین و پیامبرهای ساختگی و صاحبان مکاتب کفر و شـرک، هـمـگـی بـه طـرز عـجـیبی، در بلاد مختلف اسلامی به تبلیغ می‌پرداختند.

● جستاری دیگر از شخصیت علمی و مذهبی شیخ کلینی

در یکـی از روزهای زیبای خدا، در قریه‌ای از توابع "ری"، خانه‌ی یعقوب کلینی به نور تولد نوزادی پاک، روشن شد. نوزادی که بعدها او را "شیخ کلینی" نامیدند.

پدرش به خاطر ارادتی که به رسول گرامی اسلام، حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) داشت، او را محمد نامید و از آن پس محمدابن یعقوب کلینی، در خانه‌ای که معنویت در آن موج می‌زد، تحت تربیت قرار گرفت.

پدر او فاضلی عالم و زاهدی متقی بود که در قریه‌ی کلین همه او را به ایمان و دیانت می‌شناختند.مادرش نیز عالمه‌ای مطهره، از خاندانی ربانی و دانشمندانی بزرگ بود‌‌‌.

در این خاندان پاک، آن‌چنان نور معنویت و تقوا تلالؤ داشت که مردم ری به سبب علم و کمالات سرشار، آن‌ها را "علّان" (یعنی کسی که علم و فضیلتش آشکار است) لقب داده بودند.

زیر سایه‌ی تربیت‌های عالمانه‌ی چنین پدر و مادری که هر دو بندگان مؤمن خدا بودند، محمد ابن یعقوب کلینی از کودکی با معنویات مأنوس گشت و پاک و مطهر تربیت شد، لذا علاقه‌ی زیادی به کسب علوم اهل بیت از خود نشان می‌داد.

وی تحصیلات اولیه را نزد پدرش گذراند و سپس برای کسب علوم بیشتر، نزد بزرگترین عالم آن‌زمان در شهر خود شاگردی کرد. این عالم وارسـته، "اسـتاد شهید"، "علی بن محمدبن ابراهیم ابان"، دایی شیخ کلینی(رحمةالله علیه) بود.

‌"‌ابراهیم ابان"، یکی از علمای بزرگ خاندان "علانی" بود، که تمام مـردم آن دیار احکام و مسائل شرعی خود را از او می‌پرسیدند، عالمی وارسته و فقیهی بی‌نظیر، که در علم و معنویات زبان‌زد خاص و عام بود و آن‌چنان در دفاع از حریم دین تلاش و ایستادگی کرد که دشمنان دین ستیز نتوانستند وجودش را تحمل کنند و او را به شهادت رساندند.

آری یکی از توفیقات بزرگ شیخ کلینی(رحمةالله علیه) این بود که اولین استاد اخلاق او چنین عالم با فضیلتی بود و تربیت‌های همین مرد خدا بود که از کلینی در همان ایام جوانی، فقیهی حدیث شناس و اهل معنا ساخت.

مـحـمـدابـن یعقوب پس از کسب فیض از محضر دایی بزرگوارش تصمیم گرفت تا موطن خود را به قصد ری ترک کند، تا در آن‌جا بتواند از محضر دیگر علما و اندیشمندان نیز بهره ببرد و با معارف خاندان عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) بیش از پیش آشنا شود.

هرچند آن زمان ری، شهری بود که اکثر مردمش سنی مذهب بودند، ولی علمای بزرگی در آن شهر زندگی می‌کردند که شیخ کلینی توانست در مدت اقامتش در ری، از وجود آن‌ها استفاده‌های فراوانی ببرد.

او نزد این اساتید بزرگوار، روح خود را تحت تربیت قرار داد و با استفاده از معارف اهل بیت، پله‌های کمالات روحی را یکی پس از دیگری طی می‌کرد، و از طرف دیگر، چون جهل را بزرگترین دشمن انسان می‌دانست، از محضر اساتیدش که همگی حدیث شناس و فقهایی نامدار بودند، علم فقه و حدیث شناسی را به طور اکمل فرا گرفت، به طوری که بعد از گذشت چند سال، "محمدابن یعقوب"، خود یکی از علمای بزرگ ری شد.

عالمی فقیه و زاهدی خداشناس که مظهر صفات نیک بود و هر دو فرقه برای فتوا گرفتن به وی رجوع می‌کردند.‌

هرچند کلینی تا آن زمان از موفقیت‌های چشم‌گیری برخوردار شده بود و از جهت علمی و معنوی خود را به سطحی عالی رسانده بود، اما همواره دغدغه‌ای بزرگ ذهن او را می‌آزرد، غصه‌ای که همیشه با او بود و هیچ‌گاه از فکرش بیرون نمی‌رفت.

برای این‌که بدانیم این عالم بزرگ چه دغدغه‌ای داشته بهتر است با موقعیت عصر و زمان او بهتر آشنا شویم.

‌● عصر کلینی

عـصـر کلـینی را می‌توان عصر بروز و خودنمایی فرقه‌های مختلف نامید.در آن‌زمان فرقه‌های مختلف از شافعی و حنبلی و حنفی گرفته تا اسماعیلیه و دهریین و پیامبرهای ساختگی و صاحبان مکاتب کفر و شـرک، هـمـگـی بـه طـرز عـجـیبی، در بلاد مختلف اسلامی به تبلیغ می‌پرداختند

به بیان دیگر می‌توان عصر کلینی را "عصر حدیث" هم نامید. چون در آن زمـان هـر یک از گـروه‌هـا بـا فـرستادن افراد مختلف به بلاد و سرزمین‌های اسلامی سعی می‌کردند هر طور که شده، احادیثی هرچند مـجـهول و ساختگی برای حقانیت طریقت خود جمع‌آوری کنند، تا با دلایلـی مـحـکم، مردم را به سوی خود بخوانند. لذا در آن‌زمان تلاش فوق‌العاده‌ای بین مردم، برای جمع آوری حدیث وجود داشت، به طوری کـه هـر شـش کـتاب مـرجع اهل سنت (صحاح ستّه) در همین عصر جمع‌آوری و به رشته‌ی تحریر درآمد و سعی می‌کردند تا مردم را با عقاید ضاله و انحرافی خود همراه نمایند.

بـا توجه به این‌که ری در آن‌زمان یکی از مهم‌ترین شهرهای بلاد اسـلامی بود، سران فرقه‌ها بر این گمان بودند که اگر ری را در دست بگیرند، دیگر کار بر آن‌ها سهل شده و به راحتی می‌توانند مردمان دیگر بلاد را هم با خود همراه سازند؛ از این رو در عصری که شیخ کلینی در ری تحصیل می‌کرد، فرق مختلف هم در جهت تبلیغات و هم در تلاش برای تصرف ری، رقابت عجیبی با هم داشتند.

▪ منشأ جهالت و بدبختی بشر از کجاست؟

تقارن زمانی مرحوم کلینی(رحمةالله علیه) با غیبت صغری، سبب شده بود تا او شاهد همه‌ی این جریانات باشد. ‌ ‌

آن عالم بزرگوار به چشم خود می‌دید که چگونه هواپرستان مشرک، از جهل مردم و نبود امام معصوم، سوء استفاده کرده و ایمان و اعتقاد آن‌ها را به تاراج می‌برند و این همان دغدغه‌ی کلینی بود.

او غصه‌ی مردم را می‌خورد و نمی‌توانست این وضع را ببیند و کاری نکند و مدام به این می‌اندیشید که اکنون قضای الهی بر این قرار گرفته که امام معصوم در بین مردم نباشد، باید کاری کرد که شیاطین، اصل دین و معارف و حقایق نبوی را از ریشه نسوزانند.

بـاید کـاری کرد تا معارف حقه‌ای که از اهل بیت(علیهم‌السلام) به ما رسیده، بین مردم پخش شود، تا آن‌ها با استفاده از علوم خاندان عصمت، حقایق را بفهمند و خود را در برابر حملات عقاید انحرافی ایمن کنند.

مرحوم کلینی معتقد بود علت این‌که این‌طور عقاید انحرافی و شرک آلـود در بـین مـردم رخـنـه کـرده، فـقـط و فـقـط دوری از کـلام اهـل بیت(علیهم‌السلام) است. او می‌گفت، اگر مردم، خداشناسی را از مکتب قـرآن و کلام اهـل بیت(علیهم‌السلام) بیاموزند، ایمانشان از کوه‌ها هم استوارتر خواهد بود. ولی تا زمانی که برای فهم حقایق دین به در خانه‌ی غیر معصوم(علیه‌السلام) می‌روند، ایمان مستقری نخواهند داشت؛و در دام عقاید کفر آمیز و انحرافی گرفتار خواهند شد.

▪ نهضت علمی و کتابخوانی

مشکل اصلی این بود که آن زمان، از آن‌همه فرمایشات گهربار اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام)، جز یکی دو کتاب کوچک، چیز دیگری در دست نبود. همین موضوع سبب شد، تا شیخ کلینی(رحمةالله علیه)، آن عالم وارسته، با توجه به احساس مسئولیتی که نسبت به حفظ دین مردم می‌کرد، تصمیم به جمع‌آوری احادیث و معارف اهل بیت بگیرد، تا مردم با اسـتعانت به فرمایشات معصومین(علیهم‌السلام) راه نجات را بیابند و از انحرافات نجات پیدا کنند. از این‌رو، شیخ کمر همت بست تا با سفر به بلاد و شهرهای مختلف اسلامی، این گنج‌های نهفته در ذهن راویان حدیث را در یک‌جا جمع کند، تا مردم دنیا برای همیشه بتوانند با استفاده از معارف اهل بیت(علیهم‌السلام) راه حقیقت را بیابند و از گمراهی مصون بمانند. اولین مقصد سفر شیخ، شهر مقدس قم بود.

حاکم شهر در آن زمان احمد نامی بود که خود از علما و دانشمندان شیعه بود. مردی متقی که در علم حدیث هم استاد بود و آن‌چنان به حفظ مـعـارف خـاندان عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) اهمیت می‌داد که اگر می‌شنید کسی در شهر حدیثی غلوآمیز به زبان آورده و یا حدیثی در تضعیف خاندان عصمت(علیهم‌السلام) بیان کرده، او را از شهر تبعید می‌کرد.

علاوه بر حاکمیت شیعه، که امتیازی بزرگ در این شهر بود، حضور در جمـع مـردم قـم کـه اکثـراً احـادیث بسیاری از اهل بیت(علیهم‌السلام) می‌دانستند، برای شیخ بسیار مفید بود، چون با ثبت و نوشتن آن احادیث به هدفش (جمع‌‌آوری احادیث) نزدیک می‌شد.

البته علاوه بر این‌ها قم در آن‌زمان یک امتیاز خاص هم داشت و آن هم حضور جمعی از علما و دانشمندانی بود که از صحابه و شاگردان امام عسکری(علیه‌السلام) بودند، که از جمله‌‌آن‌ها می‌توان "احمد بن ادریس قمی" و "عبدالله بن جعفر حمیری" را نام برد.

این علمای وارسته همگی تربیت شده‌ی مکتب خاندان عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) و حدیث شناسانی بودند که به خاطر معاصر بودن با امامان معصوم(علیهم‌السلام)، بی واسطه از امام معصوم(علیه‌السلام) نقل حدیث می‌کردند.

شیخ کلینی(رحمةالله علیه) در مدت اقامتش در قم نزد این بزرگواران زانوی شاگردی به زمین زد تا با استفاده از علوم و معارف آن اساتید، هم عطش خود را برای دانستن معارف خاندان عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) سیراب کند و بر کمالاتش بیافزاید، و هم با ثبت و ضبط آن احادیث از قول صحـابـه‌ی امـام عسکـری(علیه‌السلام)، گـام مهمی در جهت گردآوری احادیث و روایات خاندان عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) بردارد.

شیخ هدف بزرگتری داشت که برای تحقق آن می‌بایست به دیگر بلاد اسلامی هم سفر می‌کرد، لذا بر خلاف میل باطنی خود با شهر قم وداع کرد و عازم سرزمین عراق شد.

▪ کوفه شهر حدیث

‌مقصد بعدی شیخ شهر کوفه بود. شهری که سالیان سال امیرمؤمنان، علی(علیه‌السلام) در مساجد و منبرهایش حقایق و حکمت‌های الهی را بیان می‌کرد و در و دیوار و کوچه و بازار شهر هر یک راوی احادیثی هستند، که مولای متقیان برای مردم می‌گفت و آن‌ها بی‌توجه از کنارش می‌گذشتند.

زمانی که شیخ کلینی(رحمةالله علیه) وارد شهر کوفه شد، جای جای این شهر مملو از مردمانی بود که احادیث و روایات فراوانی از خاندان عصمت و طـهارت(علیهم‌السلام) در حافظه‌شان ثبت شده بود، چه آن‌ها که از قول پدرانشان، از امیرمؤمنان(علیه‌السلام) نقل حدیث می‌کردند و چه آن‌ها که در گـذر و رفـت و آمد معصومین(علیهم‌السلام) به کوفه، مستقیماً از امام معصوم حدیث نقل می‌کردند.

در کوفه‌ی آن زمان علما و دانشمندان بزرگی، مجالس نقل حدیث داشتند که در آن برای طالبان علم و جویندگان حقیقت، احادیث و روایات خـانـدان عـصـمت (علیهم‌السلام) را بیان می‌کردند. لذا حضور در کوفه فـرصت مغتنمی برای شیخ شد تا با ثبت و ضبط احادیثی که در کوفه آموخت، مجموعه‌ی احادیث خود را غنی‌تر کند. ‌ ‌

ولـی سفـرهـای شیخ به کوفه هم ختم نشد. او طالب علوم خاندان عصمـت(علیهم‌السلام) بـود، لـذا به شهرهای مختلف بلاد اسلامی سفر می‌کرد به امید آن‌که شاید در شهری حقیقت جدیدی را درک کند و حدیثی را بشنود که تا آن زمان نشنیده است.تحمل رنج دوری از وطن و سختی مسافرت‌های طولانی مدت، برای او که جویای حقیقت بود، سهل و آسان می‌نمود.

او گوهر شناسی بود که قدر و منزلت کلام معصوم(علیه‌السلام) را فهمیده بود، لذا مثل جویندگان گنج، شهر، به شهر می‌گشت و دُرّ و گوهرهای کلام خاندان عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) را ابتدا در صندوقچه‌ی دلش و سپس در مجموعه‌ی احادیثش، که بعدها با عنوان کتاب "کافی" عرضه شد، ثبت و ضبط می‌کرد.

▪ ‌"‌ثقة‌الاسلام"، شخصیتی مورد اعتماد برای اسلام

هـرچـند در عصر حاضر، القابی چون "ثقةالاسلام" (کسی که مورد اعتماد اسلام و مسلمانان است)، حجةالاسلام (کسی که حجت و دلیل حقانیت اسلام است) و ... ممکن است جنبه‌ی تشریفاتی به خود گرفته باشد و متأسفانه کمترین لقب، که حتی ممکن است عده‌ای، آن را برای خود کسر شأن بدانند، "ثقةالاسلام"، است و لقب "حجةالاسلام" لقبی مـعـمولی است، اما اگر جنبه‌های تشریفاتی و غیر واقعی کنار گذاشته شوند، چنانکه در گذشته چنین بود و کسی را بی‌جهت به این القاب نسبت نمی‌دادند، به خوبی در می‌یابیم که لقب "ثقةالاسلام" برای مرحوم کلینی که از بزرگترین دانشمندان تاریخ شیعه است و پس از هزار سال هنوز احادیث کتابش منبع اصلی احادیث شیعه به شمار می‌آید، لقبی بس بجا و شایسته است که باید برای رسیدن به چنین لقبی، ده‌ها سال زحمت و ریاضت تحمل نمود؛ لذا در اثر زحمات فراوان آن مرحوم، همگان از دوست و دشمن او را دوست می‌داشتند و مورد اعتماد و وثوق همه‌ی فرق اسـلامـی بـود و بـر سـخنش استناد می‌کردند؛ و به شایستگی به او "ثقةالاسلام کلینی" می‌گفتند.

در عین حال نباید از خاطر دور داشت که گروه‌های منحرف هم، ترس عجیبی از شیخ داشتند، چون شیخ به هر شهری که می‌رسید به افشاگری در مورد مسلک‌های انحرافی می‌پرداخت؛ به خصوص آن‌جا که شیخ دید فرقه‌ی قرامطه (از شاخه‌ی اسماعیلیه) که عقاید شرک آلودی را ترویج می‌کردند، به پیشرفت‌های قابل توجهی دست یافته است، دست به قلم برد و با نوشتن کتابی با عنوان »الردُّ علی القرامطه« مردم را با انحرافات عقیدتی این فرقه آشنا کرد.

ابن حجر (از علمای متعصب اهل سنت): «ابوجعفر محمدبن یعقوب کلینـی از رؤسـای دانشمندان شیعه است که در زمان مقتدر (خلیفه‌ی عباسی) می‌زیسته است».

‌ابن اثیر (از علمای اهل سنت): «محمدبن یعقوب، پیشوای مذهب اهل بیت، دانشمندی بزرگ می‌باشد، وی نزد شیعه، فاضلی مشهور است که از تجدید کنندگان مذهب به شمار می‌رود».

متن پیام رهبر معظم انقلاب به کنگره بین‌المللی بزرگداشت ثقه‌الاسلام شیخ کلینی به شرح ذیل است.

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اقدام جناب آقای ری شهری و مؤسّسه دارالحدیث، در تجلیل از شخصیت شیخ کلینی – رضوان الله تعالی علیه – و کتاب شریف کافی، شایسته سپاس و قدردانی است.

کتاب کافی، در دوره‌ای هزار و صد ساله، از وفات مرحوم کلینی در ۳۲۹ هجری تا روزگار ما، بیش از هزار سال است که مرجعیّت علمی دارد و بین جوامع شیعه ، دست به دست می‌گردد و هرگز هیچ فقیه، متکلّم یا مفسّر شیعه، از آن، مستغنی نبوده است. با وجود این و با وجود چاپ‌های متعدّدی که از این کتاب، انجام گرفته، تاکنون، حقّ آن ادا نشده بود و به نظر این جانب، چاپ عرضه شده به مناسبت این کنگره، به خاطر تصحیح فنّی بسیار خوب، مراجعه دقیق به نسخه‌های اصلی، ذکر گسترده نسخه بدل‌ها، جدا کردن اَسانید از متن روایات و مزایای دیگر ، اثر برجسته و ارزشمندی است که با سلیقه به کار رفته در آن، اِن شاء‌الله یادگاری ماندگار خواهد بود.

شخصیّت شیخ کلینی رحمه‌الله علیه نیز شخصیّت علمی بارز و برجسته‌ای است. او در هر دو حوزه ری و بغداد، سال‌های زیادی را به علم آموزی و اخذ حدیث از محضر اساتید و مشایخی که شمار آنها بیش از پنجاه تن است، سپری کرد و از دیگر سو‌، به تربیت گروه بزرگی از طالبان علم و معارف مکتب اهل بیت علیهم‌السّلام پرداخت که خود، گواهی بر برجستگی‌های علمیِ شیخ کلینی‌اند.

کلینی، تنها یک محدّث نبود. بررسی کتاب کافی، از جهت چگونگی تبویب و تقدیم و تأخیر ابواب آن و عناوین انتخابی آنها (نظیر: کتاب العقل و الجهل، کتاب الحجة، کتاب التوحید و …) نشان می‌دهد که کلینی، علاوه بر آن که محدّثی بزرگ است، متکلّمی چیره دست نیز هست و محتوا و روش و عناوینِ به کار گرفته شده توسّط وی ، ناظر به مسائل کلامیِ رایج در روزگار اوست. ضمناً مقدّمه شیخ بر کافی، مقدمه درخشانی است که نشان می‌دهد این مرد، چه تسلّطی بر عبارات و کلمات و مطالب و مفاهیم کلامی و … داشته است.

عصر کلینی نیز روزگار حسّاس و دشواری است. ولادت او، در حوالی سال ۲۶۰ هجری اتّفاق افتاده است که سال وفات امام عسکری علیه السّلام و آغاز غیبت صُغراست و با در نظر گرفتن سال درگذشت او (یعنی ۳۲۹ هجری) ، در می یابیم که حیات وی، کاملاً منطبق بر دوره غیبت صُغراست که از پیچیده‌ترین و حسّاس ترین بُرهه‌ها در تاریخ تشیّع است و شیخ کلینی ، تقریباً بیست سال پایانی عمر خویش را، در بغداد به سرآورد که محلّ سکونت نُوّاب اربعه و وکلای ناحیه مقدّسه بود و این ویژگی‌ها در حیات کلینی، برای کسانی که می‌خواهند درباره حرکت علمی شیعه به تحقیق بپردازند ، در خورِ توجّه است.

به هر حال، به نظر این جانب، تجلیل از کلینی، تجلیل از علم، تجلیل از دین و تجلیل از تشیّع است. کافی نیز اثر ارزشمندی است و در مورد این کتاب شریف و مؤلف بزرگوارش، هر چه تجلیل و هر اندازه کار علمی انجام بشود، جا دارد.

نویسنده : علی معروفی

منابع :

ماهنامه خورشید مکه-شماره۴۱

سایت تبیان

سایت دارالحدیث