دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مالکیت اشتراکی و بنگاه ها مهم هستند
اعطای جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۰۹، این دیدگاه را که علم اقتصاد تماما راجع به بازارها است، به چالش کشید. نیمی از جایزه به دانشمند علوم سیاسی الینور اوستروم به خاطر اثبات این نظریه تعلق گرفت که منابع طبیعی، مثل ماهیان دریا یا مراتع و بیشهزارها را میتوان در مالکیت مشترک نگه داشت در عین حال که مدیریت موفقی داشته باشند.
نیم دیگر این جایزه به اقتصاددان الیور ویلیامسون به خاطر اثبات این نکته داده شد که ساختارهای درونی بنگاهها و شرکتها قابلیت بهتری در حل و فصل منازعات نسبت به بازار آزاد دارند. اعطای جایزه نشان میدهد نظریه اقتصادی توانایی پرتوافکنی نه صرفا بر معاملات جدی تجاری، بلکه همچنین بر سایر قالبهای سازمان اجتماعی را دارد.
استپهای آسیای میانه: مالکیت اشتراکی کوچنشینها، بهتر از تعاونیهای کشاورزی دولتی عمل کرده است
یک مثال شگفتآور از موفقیت مالکیت اشتراکی را باید در مراتع مرکز آسیا جستوجو کرد. استپهای مغولستان و مناطق همجوار در چین و روسیه، به لحاظ تاریخی تحت تسلط صحرانشینهایی بود که پیوسته با احشام خود از این سو به آن سو کوچ میکردند. در مغولستان سنتهای کوچنشینی دوام آورده است؛ اما در چین و روسیه این سنتها جای خود را به مجتمعهای کشاورزی دولتی داد که اسکان و یکجانشینی را پیاده کردند. تصاویر ماهوارهای نشان میدهد به خاطر این سیاست، زمینها در چین و روسیه آسیب جدی دیدند؛ در حالی که مراتع مغولستان نسبتا سالم و طبیعی باقی ماندهاند. تلاش چینیها در دهه ۱۹۸۰ برای جلوگیری از تخریب مراتع بهوسیله خصوصیسازی نیز ناموفق از کار درآمد. در این مثال و برخلاف درک و فهم مرسوم اقتصادی، هر دو خصوصیسازی و مالکیت دولتی شدیدا کنترل شده، شکست خوردند.
● به خاطر مصلحت عمومی
الینور اوستروم به خاطر انبوه موردکاویهایی مورد تقدیر قرار گرفت که با دقت به تجزیه و تحلیل مالکیت مشترک، از نظامهای آبیاری در نپال گرفته تا حوضچههای آب زیرزمینی در کالیفرنیا پرداخته است. نتایج بررسیهای اوستروم نشان میدهد که اگر چه مالکیت مشترک بهترین راهحل در همه موارد نیست در غالب اوقات اثربخشی بیشتری دارد. نظام مالکیت مشترک اغلب متکی بر قرنها دانش و تجربه ارزشمندی بوده است که به مرور زمان تکامل یافته است و ظرافتها و باریکبینیهایی در خود دارد که مقامات بیرونی اغلب توان درک و ارزشیابی آنها را ندارند؛ اما اوستروم مجموعه قواعد و رویههای انتزاعیتری را نیز شناسایی کرده است که برای اثربخش بودن مالکیت مشترک ضروری هستند. برخی از نتیجهگیریهای تعجبآورتر وی درسهایی جالب نیز برای مالکیت دولتی یا خصوصی دارد. برای مثال اوستروم نشان میدهد که استفادهکنندگان از خدمات نهادهای بیرونی بیطرف، باید شخصا روال کارها را پایش کرده و تنبیههایی که لازم میدانند، اجرا کنند. فرآیندهای تصمیمگیری باید تا حد امکان دموکراتیک باشد که به هر استفادهکننده اجازه شرکت جستن در وضع و اصلاح قواعد حاکم بر گروه را میدهد. اوستروم همچنین نشان میدهد رویکرد «از پایین به بالا» جهت تشکیل یک سازمان، به نحوی که گروههای کوچکتر خوش- کارکرد گرد هم میآیند تا همکاری بزرگتری را تشکیل دهند، بامنفعتتر از رویکرد مخالف «از بالا به پایین» است.
● الینور اوستروم
تمرکز اوستروم بر موردکاوی، در تضاد با رویکرد ریاضیوارتر برخی برندگان پیشین جایزه نوبل است. یک زاویه دید ریاضیاتی درباره تعامل انسانی، با استفاده از «نظریه بازی» بهدست میآید که بررسی میکند بازیگران عقلایی و نفع شخصیخواه در یک بازی با مجموعه قواعد روشن، چگونه رفتار میکنند. همکاری انسانها که بر پایه مقولات مبهمی مثل اعتماد بنا شده است، ظاهرا به سادگی به این شیوه مدل نمیشود، اما ریاضیدانان با استفاده از بازیهایی که چندین دور ادامه مییابد تلاشهایی در این زمینه کردهاند. به این ترتیب، بازیگرانی را که به اعتماد سایرین خیانت کرده یا قواعد را نقض میکنند میتوان در دور بعد تنبیه کرد.
یک مثال، نسخة تکرار بازی در قضیه معمای زندانی است که پلیس دو شریک در یک جنایت را به صورت جداگانه بازجویی میکند و زندانیها دو گزینه دارند که ساکت بمانند یا دیگری را لو دهند. اگر هر دو ساکت بمانند، هر دو مجازات سبکی میگیرند، اگر هر دو هم را لو دهند مجازات اندکی سنگینتر میگیرند، اما اگر یکی لو دهد و دیگری ساکت بماند، لودهنده آزاد شده و دیگری حداکثر مجازات زندان را میگیرد. خیلی واضح است که بهترین گزینه برای هر دو، ساکت باقیماندن است، اما اگر این بازی فقط یکبار اتفاق بیفتد مجموع راهبردهای باثبات، به این معنا که نتوان بروندادها را با تغییر راهبردهای خود تغییر داد، برای هر کس این است که دیگری را لو دهد.
این معضل نشان میدهد بهترین راهبرد برای یک فرد، همیشه بهترین راهبرد برای گروه نیست، اما نتیجه بالا تغییر میکند اگر بازی چندین بار تکرار شود. ترس انتقامگرفتن شریک دیگر اکنون به این معناست که حالت هر دو ساکت ماندن، راهبرد باثبات است - در این مورد، بهترین راهبرد برای فرد، با راهبرد گروه همخوانی دارد. نظریهپرداز بازیها رابرت اومان تئوری جامع بازیهای تکراری بر اساس معمای زندانی را بسط داده و جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۵ را بدین خاطر دریافت کرد.
در حالی که اوستروم، تئوری اومان را برای تفسیر موردکاویهای خود استفاده کرد، کار وی همچنین نشان داد که مدلهای نظری بازی نیاز به پالایش دارد تا تفاوتهای جزیی در تعاملات انسانی را لحاظ نماید. در مجموعهای از تجربیات آزمایشگاهی، اوستروم از داوطلبان خواست تا بازیهای همکاریجویانه انجام دهند که مستلزم کمک و مشارکت به یک صندوق مشترک بود تا منافع فردی بهدست آورند.
یک درس مهم و شاید مورد انتظار از این آزمایشات این بود که رفتار انسانی، آنطور که نظریه بازی از قدیم فرض میکرد عقلایی نیست. یکی از نوآوریهای اوستروم که از نتایج موردکاویهای وی الهام گرفته شده است معرفی دامنهای برای تنبیه به درون بازیهای آزمایشگاهی بود. نتایج کار وی که با نتایج سایر آزمایشکنندگانی که کارهای وی را ادامه دادند پشتیبانی میشد نشان داد مردم از وضع مجازات بر دیگران، لذت ذاتی، اگر نگوییم غیرعقلایی، میبرند حتی زمانی که تنبیه کردن دیگران با تحمل هزینهای برای آنها همراه است. همچنین مشخص شد مجازاتهای نمادین دقیقا به اندازه مجازاتهای مادی موثر است؛ بیانگر این نکته که ترس از شرمساری عمومی و نه زیان مادی است که تنبیه را کارساز میسازد. نظریهپردازان بازی واکنشی اشتیاقآمیز به این نتایج نشان داده و از آن زمان به بعد دامنه گستردهای از مدلهای ریاضی پیچیدهتر که بسیاری بر پایه معمای کلاسیک زندانی بودند، توسعه یافت. در مجموع، نتایج کارهای اوستروم باعث شد تا پژوهشهای بسیاری درباره همکاری انسانی، نه فقط در نظریه بازی، بلکه همچنین در اقتصاد اجتماعی و زیستشناسی تکاملی برانگیخته شود.
● اولیور ویلیامسون بزرگ در برابر کوچک
همکاری و حل و فصل منازعات نیز نقش مهمی در کارهای اولیور ویلیامسون ایفا میکند. پرسش مهم ویلیامسون این بود که چرا برخی کسبوکارها به صورت بنگاههایی سلسله مراتبی گرد هم جمع میشوند به طوری که دامنه کاملی از مراحل تولید را درون خود میگنجانند در حالی که سایر کسبوکارها مستقل باقیمانده و بر ارائه فقط یک کالا یا خدمت خاص تمرکز مینمایند.
مزایای آشکار بنگاههای بزرگ این است که درون بنگاه، هیچ جر و بحث و چانه زنی پرهزینهای بر سر قراردادها وجود نداشته و اینکه منازعات درون واحدها و بخشها را میتوان با اتکا به اقتدار مراجع بالاتر حل و فصل نمود. از سوی دیگر، مزایای کسبوکار مستقل این است که سازوبرگ و تجهیزات اداری نسبتا اندکی داشته و ریسک سوء استفاده مدیران از قدرتشان در مقایسه با ساختار سلسله مراتبی بزرگ، کمتر است. از آنجا که هر دو شرکتهای بزرگ و کسبوکارهای مستقل در اقتصاد حضور دارند روشن است که هیچ کدام از این دو مجموعه، مزایای کاملا برتر نسبت به دیگری ندارد.
ویلیامسون تشخیص داد پاسخ به پرسش وی به میزان وابستگی متقابل خریدار و فروشنده، همچنین به درجه آسانی مذاکره و چانهزنی قراردادها منوط است. اگر این وابستگی متقابل قوی باشد برای مثال در صورتی که معامله بین طرفین به هم بخورد یافتن خریدار یا فروشنده دیگر مشکل باشد، پس تمایل شرکا به این سمت خواهد بود که با هم دیگر ادغام شده و بنگاه بزرگتری بهوجود آورند، تشکیل سازمانی بزرگتر که سازمان کوچکتر را در ساختار سلسله مراتبی ادغام میکند. به طور مشابه، اگر پیچیدگی کسبوکار یا نااطمینانیها در بازارها به حدی باشد که امضای قراردادهای رضایتبخش برای هر دو طرف را مشکل میسازد، پس طرفین با استقرار درون بنگاهی وضعیت بهتری پیدا خواهند کرد، چون اینک مذاکرات و چانهزنیهای هزینهبر حذف میشوند. از طرف دیگر اگر قراردادها ساده و سرراست بوده و رقبای فراوانی وجود دارند، بازار به تنهایی عملکرد کارآیی داشته و نیازی به بنگاههای بزرگتر نبوده و احتمال تکامل یافتن آنها بسیار بعید است.
● حل و فصل منازعه در بنگاهها، راحتتر از بازارها است
ویلیامسون بر پایه این ایدهها بود که نظریهای گسترده بنا کرد نظریهای که با شواهد قوی از بازارهای جهان واقع پشتیبانی شدهاند. برای مثال، بررسی معادن ذغال سنگ و نیروگاههای برق ذغالی نشان داده است که اگر اینها وابستگی متقابل به هم دارند احتمال بیشتری میرود در مالکیت مشترک باشند چون سایر معادن و نیروگاههای برق در فواصلی بسیار دور قرار داشته و امکان رقابت ندارند. این نظریه همچنین بر سیاست اقتصادی ایالاتمتحده درباره ادغام شرکتها تاثیر گذاشت: در حالی که ادغام شرکتها از دیرباز فقط به معنای تلاش برای تسلط بر بازار دیده میشد، اینک معلوم شده که ادغامها در غالب اوقات به دلیل افزایش کارآیی رخ میدهد تا بنگاهها از مذاکرات دشوار هنگام عقد قراردادها خلاصی یابند یا نااطمینانیها را از بین ببرد.
در کار ویلیامسون نیز مثل اوستروم ریاضیات وجود ندارد؛ اما در اینجا هم برخورد ریاضیوار با قضیه، خیلی زود توسط سایرین پی گرفته شد. وقتی منازعات درون بنگاهها در میگیرد، حل آن به شهرت و صداقت مدیر میانجیگر بستگی دارد و ریاضیدانها از بازیهای تکراری استفاده کردهاند که شهرت و اعتبار مدیر را میتوان در هر دور بازی در واکنش به اقدامات پیشین تغییر داد تا حل و فصل منازعات در این بستر را مدل کنند. به خاطر فقدان شفافیت در بازارها، مذاکرات اغلب پیچیده هستند، چرا که طرفین کارتهای بازی خود را آشکار نمیکنند، ژست راهبردی مثل فرستادن تهدیدها یا قولهای توخالی میگیرند و نیز نااطمینانی در بازارها، برای مثال درباره قیمت آینده کالاها را داریم. بسط مدلهای نظریه بازی برای وضعیتهایی که بازیگران اطلاعات ناقص یا نامتقارن دارند زمانی زیادی طول کشید، اما اینک با الهامگیری از کار ویلیامسون، چندین مدل گسترده چانهزنی و مذاکرات قراردادها وجود دارد.
بنابراین به نظر میرسد اعطای جایزه نوبل سال ۲۰۰۹ در علم اقتصاد نه فقط پیامی درباره رابطه بین اقتصاد و بازارها با خود دارد بلکه یک پیام درباره رابطه اقتصاد و ریاضیات نیز دارد. در حالی که مدلهای ریاضی نقش باارزشی در اقتصاد داشتهاند، اقتصاد قادر نیست فقط با ریاضی زندگی کند. هر مدل ریاضی فقط به اندازه فروضش خوب است و لازم است دایما با بینشهای جدید که از مشاهدات دقیق جهان واقع گرفته شدهاند پالایش شود. اوستروم و ویلیامسون به خاطر ارائه چنین بینشهای عمیق، شایسته تقدیر و تمجید بودند.
جعفر خیرخواهان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست