دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

نقش مثبت دولت در آغاز کارآفرینی


نقش مثبت دولت در آغاز کارآفرینی

دولت آمریکا میلیاردها دلار صرف بهبود وضعیت شرکت های دچار دردسر کرده است آیا اکنون زمان آن است که عمو سام در شرکت های جدید کارآفرین نیز سرمایه گذاری کند

دولت آمریکا میلیاردها دلار صرف بهبود وضعیت شرکت‌های دچار دردسر کرده است. آیا اکنون زمان آن است که عمو سام در شرکت‌های جدید کارآفرین نیز سرمایه‌گذاری کند؟ پروفسور جاش لرنر در کتاب خود تحت عنوان بلوار رؤیاهای در هم شکسته: چرا تلاش‌های دولت برای ارتقای کارآفرینی و سرمایه‌گذاری‌های مشترک شکست خورده است – و چه کاری باید در این خصوص انجام داد، به نقش محدود دولت در این عرصه پرداخته است. مفاهیم کلیدی عبارتند از:

▪ حمایت دولت از کسب و کارهای کارآفرین می‌تواند باعث رشد اقتصادی و حمایت از صنعت در حال چالش سرمایه‌گذاری‌های مشترک شود.

▪ برای هر گونه مداخة موفق دولتی، تلاش‌های شکست خوردة زیادی وجود دارند که میلیاردها دلار پول مالیات‌دهندگان را از بین می‌برند.

▪ دولت می‌تواند به دو طریق کمک کند: تضمین این که محیط اقتصادی نسبت به فعالیت کارآفرینی مهیا باشد و سرمایه‌گذاری‌های مستقیم صورت بگیرند.

▪ ادبیات تحقیق دانشگاهی در این عرصه به شدت متفرق و پراکنده است.

در این مقاله با جاش لرنر مصاحبه شده که در ادامه آمده است:

▪ پرسش: چرا این کتاب برای دوران کنونی مناسب است؟

ـ لرنر: دو رخداد وجود دارند که این کتاب را مشخصاً برای دوران فعلی کارآمد ساخته است.

۱) آگاهی زیادی از جانب بسیاری از دولت‌ها نسبت به نیاز به بنگاه‌های با پتانسیل بالا به وجود آمده که به رشد و توسعه پس از پشت سر گذاردن بحران منجر خواهد شد. بحران مالی درها را به روی مداخلات گستردة دولتی در اقتصادهای جهان باز کرده که در آنها، دولت به عنوان یک سرمایه‌گذار مشترک عمل می‌کند. اما این تلاش‌ها متمرکز بر بنگاه‌هایی هستند که بیشترین دردسر را دارند و مدیریتشان بسیار ضعیف می‌باشد. از آن جا که بسیاری ملت‌ها بر این باورند که این دوران استثنایی نیازمند بودجه‌های کلان دولتی است تا از آنها برای مداخلات اقتصادی شود، آیا نباید این تلاش‌ها حداقل به گونه‌ای طراحی شوند که باعث ارتقای کسب و کارهای جدید گردند؟

۲) در بسیاری از کشورها، صنعت سرمایه‌گذاری‌های مشترک، از حیات شرکت‌هایی حمایت می‌کند که برای بقا می‌جنگند. این صنعت تلاش کرده تا از سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته پس از سال ۲۰۰۰ به سود خوبی دست یابد. بسیاری از سرمایه‌گذاران ادامة این گونه سرمایه‌گذاری‌ها را زیر سؤال برده‌اند. اما با توجه به نقش مهمی که سرمایه‌گذاری مشترک در ارتقای نوآوری ایفا می‌کند، طبیعی است که در قبال نقش دولت در تضمین بقای این صنعت متعجب باشیم. در واقع، دولت‌های مختلف از لندن گرفته تا دهلی‌نو، ابتکارات خود را در خصوص سرمایه‌گذاری مشترک طی چند ماه اخیر اعلام کرده‌اند.

▪ پرسش: چرا برای کارآفرینی و سرمایه‌گذاری مشترک، به تشویق دولت نیاز است؟ آیا بروکرات‌ها باید کنار گذارده شوند؟

ـ پاسخ: کارآفرینی کسب و کاری است که در آن بازده فزاینده‌ای وجود دارد. به زبان دیگر، اگر ۱۰ کارآفرین هم کنار هم باشند، باز هم تأسیس یک کسب و کار نوپا راحت‌تر است. به طرق گوناگونی، بنیان‌گزاران و سرمایه‌گذاران مشترک از همتایان خود سود می‌برند.

مثلاً، اگر کارآفرینان قبلاً در بازار فعال باشند، آنگاه سرمایه‌گذاران، کارکنان و واسطه‌هایی همچون شرکت‌های حقوقی و ارایه‌کنندگان اطلاعات و بازارهای وسیع‌تر سرمایه، احتمالا به دنبال فرآیند سرمایه‌گذاری‌ها و استراتژی‌های مشترک، تأمین مالی، حمایت و ساز و کارهای خروج هستند که مورد نیاز می‌باشند. در فعالیت‌های مرتبط با کارآفرینی و سرمایه‌گذاری مشترک، اقدامات یک گروه می‌توانند برای گروه‌های همتا مفید باشند. در این شرایط است که دولت می‌تواند نقش بسیار مثبتی را به عنوان یک کاتالیزور ایفا کند. این موضوع از طریق نمونه‌های بسیاری از مداخلات دولتی حمایت شده که رشد یک بخش سرمایه‌گذاری مشترک را هدف قرار داده‌اند.

▪ پرسش: مشخصاً، دولت چگونه می‌تواند رشد کارآفرینی را ترغیب نماید؟ از طریق کاهش مالیات، تحقیقات، دسترسی به اطلاعات، مصونیت‌ها و غیره؟

ـ پاسخ: سیاست‌هایی که دولت برای ترغیب سرمایه‌گذاری مشترک و فعالیت کارآفرینی به کار می‌گیرد، در دو دستة گسترده قرار دارند: آنانی که تضمین می‌نمایند محیط اقتصادی برای فعالیت کارآفرینی و سرمایه‌گذاری مشترک مساعد است و آنانی که مستقیماً در شرکت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند.

۱) لازم است تضمین گردد که کارآفرینی خودش یک گزینة جذاب است. در بسیاری موارد، رهبران دولتی ایجاد یک محیط مناسب را نادیده می‌گیرند. چنین تلاش‌هایی برای ایجاد یک فضای مناسب برای کارآفرینی، دارای ابعاد گوناگونی است. تضمین این امر که ایده‌های خلاق بتوانند به راحتی از دانشگاه‌ها و لابراتوارهای دولتی منتقل شوند، اهمیت بسیار زیادی دارد. البته، بسیاری از کارآفرینان دارای سمت‌های سازمانی هستند نه دانشگاهی. مطالعات نشان می‌دهند که برای این گونه افراد، جذابیت کارآفرینی، با توجه به سیاست‌های مالیاتی بسیار حساس است. همچنین مهم است تضمین گردد که قانون به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا قراردادهای لازم را منعقد کنند – مثلاً با تأمین کنندگان مالی بالقوه یا یک منبع فن‌آوری – و این که بتوان این گونه قراردادها را اجرا کرد.

۲) نقش دولت مداخلة مستقیم در فرآیند کارآفرینی است. اما این برنامه‌ها باید با دقت انجام شوند تا اثربخش باشند. در میان حوزه‌های کلیدی موفقیت، می‌توان به این موارد اشاره کرد:

ـ اطمینان از این که بازار در زمان ارایة یارانه‌ها برای تهییج نوآوری و سرمایه‌گذاری مشترک، تعیین مسیر می‌کند.

ـ درک نیاز به پیوندهای قوی با کارآفرینان و سرمایه‌گذاران مشترک به جای تمرکز صرف بر فعالیت‌های داخلی.

ـ آگاهی از وسوسة افراد و سازمان‌ها برای سود رساندن به خودشان به جای خدمات اجتماعی.

▪ پرسش: وقتی دولت‌ها تلاش می‌کنند رشد سرمایه‌گذاری مشترک و کارآفرینی را افزایش دهند، چگونه ممکن است به بی‌راهه بروند؟

ـ پاسخ: به هنگام توسعة فعالیت‌های مشترک، دو مسئله پیش روی دولت‌ها وجود دارند.

۱) آنها ممکن است آنها کاملاً اشتباه کنند: تخصیص بودجه و کمک به شکلی نابجا و حتی بدتر، به شکلی معکوس. تصمیماتی که ممکن است در یک نهاد دولتی یا قانونگزار قابل قبول به نظر ربسند، از نظر کارآفرینان و حامیانشان چنین نباشد.

اقتصاددانان نیز بر مسئلة دوم تمرکز کرده‌اند که مبتنی بر نظریة قانونگزاری است. این موارد حکایت از آن دارند که نهادهای خصوصی و دولتی اقدام به سازماندهی یارانه‌های مستقیم و غیرمستقیم می‌کنند. مثلاً، برنامه‌هایی که به دنبال ارتقای کارآفرینی هستند، ممکن است در عوض باعث ارتقای قدرت قانونگزاران شوند.

▪ پرسش: شما فصلی را به حوزة بودجه و ثروت اختصاص داده‌اید که می‌دانم یک موضوع جذاب برای شما است. آیا آنها منبعی مناسب برای کمک دولت به تلاش‌های کارآفرینی هستند؟

ـ پاسخ: در این کتاب، من یک موضوع ویژه و البته بسیار ملموس را مد نظر قرار داده‌ام یعنی بودجه و ثروت. بودجه می‌تواند به همان صورت سرمایه‌گذاری دولت در دارایی‌های مختلف مالی باشد. این مؤسسات رشد قابل توجهی را تجربه کرده‌اند. این امر می‌تواند باعث رشد کارآفرینی به دلیل حجم بالای منابع سرمایه و چشم‌انداز بلند مدت آن شود. مطمئناً انجام این کار ساده نیست. چالش‌های بسیاری در قبال این موضوع وجود دارند که در عرصة کارآفرینی نیز به نوعی شاهد آنها بوده‌ایم. البته سازمان‌ها باید تلاش خود را در خصوص انجام دهند و بتوانند حتی در زمان وجود چالش نیز به خوبی از هدایت این امر برآیند.

۱) سازمان‌ها با موشکافی‌های سیاسی به ویژه در اروپا و آمریکا مواجه هستند. اگرچه این حوزه بخشی از مبحث اقتصادی به مدت بیش از نیم قرن بوده است اما با این وجود نگرانی‌های زیادی در خصوص آن وجود دارد. البته رشد این بودجه‌ها در سالیان اخیر و نقش آنها در معاملات، باعث جلب توجه به آنها و البته افزایش نگرانی‌های عمومی شده است.

موشکافی دقیق حکایت از آن دارد که بسیاری از انتقادها در این عرصه فقط گمراه‌کننده هستند اما حتی برداشت‌های مسئله‌ساز نیز می‌توانند اجرا نقش‌های آنها را دشوار سازند.

۲) چالش اصلی در ارتباط با نیاز به بازده مناسب سرمایه‌گذاری است. گروه‌ها به ویژه گروه‌های بزرگ، باید تلاش کنند تا حجم موضوع را به کمک فرمول‌های ریاضی مشخص کنند. استراتژی‌هایی که برای یک مجموعة کوچک جذاب هستند، برای مجموعه‌های بزرگ‌تر کفایت نمی‌کنند. این مسئله زمانی اهمیت ویژه‌ای می‌یابد که سرمایه‌گذاری بر پروژه‌های کارآفرینی و خصوصی مطرح هستند.

▪ پرسش: آیا به تحقیق بیشتری در این عرصه نیاز است؟

ـ پاسخ: متأسفانه ادبیات تحقیق دانشگاهی در این عرصه بسیار پراکنده و متفرق است. اقتصاددانان اخیراً به موضوع ارتقای کارآفرینی پرداخته‌اند. بر خلاف دیگر ارتباطات دولتی که برای رشد اقتصادی طراحی شده‌اند مانند خصوصی‌سازی، برنامه‌های ارتقای کارآفرینی توجه زیاد اقتصاددانان را به خود جلب ننموده‌اند. نه تنها مبانی تئوریک آنها کمتر توسعه یافته‌اند بلکه مطالعات تجربی نیز کمتر انجام شده‌اند. در حالی که موضوعات مرتبط – همچون تأثیر یارانه‌های تحقیق و توسعه – توجه بیشتری را به خود جلب کرده‌اند، پاسخ‌های قطعی و روشن به ندرت در قبال این موضوع یافت می‌شود.

بنابراین فرصت مهمی برای تحقیق بیشتر دربارة موضوعاتی وجود دارد که امید می‌رود طی سال‌های آینده روشن شوند. در عین حال، این مسایل پیچیده بوده و احتمالاً به راحتی منجر به پاسخ نمی‌شوند. سیاست‌گذاران با این چالش مواجه هستند که باید گزینه‌های مختلفی را مد نظر قرار دهند. اغلب روشن نیست که چگونه تغییرات پیشنهادی در تعامل با یکدیگر خواهند بود. به علاوه، هیچ دستورالعمل روشنی وجود ندارد که تشریح کند کدام تغییرات دارای تأثیرات مطلوب هستند و احتمالاً تحقیقات دانشگاهی نیز به سرعت انجام نخواهند شد.

مرجع: sean silverthorne