شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا

موسیقی و اوقات فراغت در ماه رمضان


موسیقی و اوقات فراغت در ماه رمضان

اوقات فراغت در ماه رمضان به دو دسته تقسیم می شد فراغت های روزانه, فراغت های شبانه اوقات فراغت روزانه بیشتر اختصاص به زنان داشت در این زمان, آنان به مراسمی جمعی که در آن نغمات عبادی مذهبی نقش اول را داشت, می پرداختند

اوقات فراغت در ماه رمضان به دو دسته تقسیم می‌شد؛ فراغت‌های روزانه، فراغت‌های شبانه. اوقات فراغت روزانه بیشتر اختصاص به زنان داشت. در این زمان، آنان به مراسمی جمعی که در آن نغمات عبادی - مذهبی نقش اول را داشت، می‌پرداختند. تلاوت قرآن، برگزاری جلسات ختم انعام، صحیفه‌خوانی (ویژه آموزش و خواندن صحیفه سجادیه) و جلسات دعاخوانی و ذکر که اغلب در ساعات بین روز (حدود ۱۰ صبح تا ظهر) انجام می‌شد و این رسم هنوز به عنوان «ساعت‌دهی» در بین زنان پاره‌ای مناطق ایران در زندگی روزمره‌شان جریان دارد، با این تفاوت که دیگر در اوقات عادی بیشتر به مسائل اجتماعی می‌پردازند.

اوقات فراغت شبانه، بیشتر به مردان اختصاص داشت که به دو صورت انجام می‌شد؛

▪ اول: حضور در مجالس وعظ و خطابه و تلاوت قرآن.

▪ دوم: تشکیل شدن مجالس روایتگری و غزلخوانی.

رویتگران بومی به خلاف ماه‌های دیگر سال، منظومه‌های دینی و یا حماسه‌خوانی دینی را با نوای ساز خود برای مردم تعریف می‌کردند و در ماه رمضان، نقل و روایت آنها به منظومه‌هایی چون خاورنامه (اثر محمدبن حسام‌الدین)، حمله حیدری (از صافی اصفهانی)، حمله حیدری (از راجی کرمانی)، معراج‌نامه (مخصوص حکایت معراج پیامبر (ص)) الهی‌نامه، «داوری خوانی»: (شرح قضاوت‌های مولاعلی (ع) و جوانمردی‌های ایشان) اختصاص پیدا می‌کرد. در میان بسیاری از اقوام ایرانی که پیرو اهل سنت بودند، خواندن زندگینامه امام حسین (ع) و خواندن شرح جوانمردی‌ها و زندگانی امام علی (ع) جزو رسوم لازم و دینی واجب برگردن بزرگ خانواده بود که باید انجام می‌‌دادند. مانند خواندن قصه‌های منظوم «باب روشن» در میان ترکمن‌ها و یا زندگانی امام حسین (ع) که اینک فقط دو تن از افراد کهنسال در کل آسیای میانه برای ترکمن‌ها بازمانده که آن دو هم خوشبختانه در ایران و در استان گلستان می‌زیند: یکی آق اویلی آقا با ۹۵ سال سن و دیگری حسین خیوه‌چی ۷۵ ساله. در میان اهل سنت جنوب خراسان، استاد نور محمد درپور با ۷۶ سن هنوز گاه‌گداری این گونه روایات را می‌خواند.در کردستان نیز اهل سنت شافعی چنین روایتگری‌هایی داشته‌اند که اینک فقط مکتوباتی از آن باز مانده است و تا جایی که می‌دانم، سردار کاملی که اهل آمل است در زمان حضورش در قرارگاه رمضان، در مریوان، نسخه‌ نایابی از یک مقتل امام حسین (ع) را که شاعری کردستانی آن را سروده بود، به چاپ رساند و باعث ماندگاری این گونه اسناد در ذهن جامعه شد. گرچه که قدرش را ندانستند، این مقتل جزو نمونه‌ای از روایتگری‌های رمضان و محرم و صفر در بین کردهای ایران بوده که فقط متن آن باقی ماند و رسم آن به کلی از بین رفته است.

تداوم و ممارست همه ساله در اجرای این گونه روایتگری‌ها در ماه رمضان در ایران، باعث شد تا موسیقی آوازهای خاصی پدید آمده و در کنار سایر نغمات موسیقی ماندگاری یابند که هر کدام را می‌توان به عنوان «شیوه» نام برد مانند: «حمله خوانی» که از خواندن نسخ مختلف حمله حیدری نتیجه شده است. «معراج نامه‌خوانی» که اختصاص به حکایت معراج رفتن پیامبر اکرم(ص) دارد. «باب‌خوانی» که نوع خواندن یک باب از یک منظومه دینی حماسی است.

هدف از این نوع روایتگری مذهبی در ماه رمضان، به کارگیری صحیح از هنر موسیقی - داستان بود که ضمن آشنا ساختن جمع با اتفاقات مختلف رخ داده در طول تاریخ مذهبی، آنان را با جنبه‌های مختلف سیره ائمه طاهرین(ع) و پیامبر(ص) نیز آشنا می‌کرد.

حکایت‌خوانی و «پندنامه خوانی» و «حکمت خوانی» بخش‌های دیگری از موسیقی اوقات فراغت در ماه رمضان بود که اختصاص به بازگویی منظومه‌ها و حکایات ادیبان زبان پارسی داشت و در عین حال از شرح ماجراها به نتایج اخلاقی و حکمی خاص می‌رسید مانند: حکایت سلطان جمجمه، حکایت شهر عجایب، حکایت موسی و شبان، حکایت چهل درویش، حکایت یوسف و زلیخا، که از قصص قرآنی است، حکایت شیخ ابوالپشم، حکایت عاق والدین، حکایت ذبح اسماعیل، حکایت امیر حمزه صاحبقران، ابومسلم‌نامه خوانی، حکایات شمسه و قهقهه و ...

بی‌گمان هدف از تغییر رویه حکایت‌خوانی و روایتگری در این ماه، در بین هنرمندان اهل فن همانا کمک بیشتر به جریان‌سازی مفید برای پروردن ارواح خداجو، تقویت نزدیکی و ارتباط یافتن جمع به منشأ هستی، ایجاد روح توسل و توکل و تبلیغ رفتار علوی به هر نحو ممکن در جامعه بوده است؛ کاری بسیار خطیر که امروزه رسانه‌ها با همه پیشرفت‌شان به لحاظ فنی، از انجام آن عاجز مانده‌اند. این نکته را باید پذیرفت که روح و باطن آن مجریان هنرمند با نوع عملی که موظف به انجام دادنش بوده‌اند عجین بوده و به کار خود اعتقاد قلبی داشته‌اند و هدفشان صرف ایجاد سرگرمی برای گذران وقت نبود، وجود و حضور مقامات جلیل در موسیقی ترکمن آن هم در چهار رپرتوار مختلف، زارنجی و صوفیانه در موسیقی ترک‌های شمال خراسان، حقانه در موسیقی کردهای شمال خراسان، حقانی و امیری در موسیقی مازندران، شیخانه و صوفیانه در موسیقی کردستان، سرانجام و کلام‌خوانی در موسیقی کرمانشاه و لرستان، عرفان مقام و دیوان مجلس در موسیقی ترک‌های ایران، ساقی‌نامه و صوفی‌نامه در موسیقی اصفهان و یزد، مقام‌های جهر و ذکر در موسیقی جنوب خراسان، بیت‌خوانی‌های عزا در موسیقی بوشهر و بسیاری دیگر شاهدی بر مدعای من است. دستگاه‌های فرهنگی و هنری کشور در این زمینه قصور ورزیده و مرتکب خطایی بس نابخشودنی شده‌اند که نمی‌توان از آن به سادگی گذشت و چشم پوشید، به راستی مسئولان این دستگاه‌ها در برابر مؤاخذه نسل آینده و کنونی چه پاسخی غیر از اظهار شرم می‌توانند داشته باشند؟

برگرفته از کتاب موسیقی رمضان درایران به کوشش هوشنگ جاوید و نت‌نگاری محمدرضا درویشی