جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا

مادربزرگ خوب چه مادربزرگی است


مادربزرگ خوب چه مادربزرگی است

پرسشی از د کتر بدری السادات بهرامی مشاور خانواده که خودش به تازگی مادربزرگ شده است

همه مادربزرگ‌ها خوب و دوست‌داشتنی هستند. این را به هر کسی که مادربزرگش در قید حیات است یا به دیار باقی رفته بگویی، آن را تایید می‌کند...

اما واقعا معیار مادربزرگ خوب بودن چیست؟ مادربزرگی که هر آنچه نوه‌اش اراده کرد در آن واحد مهیا کند؟ شاید هم مادربزرگی که مثل کوه پشت نوه‌اش بایستد و اجازه ندهد کسی از گل نازک‌تر به او بگوید حتی پدر و مادر بچه! نظر شما چیست؟ خوب است نظر خانم دکتر بدری‌السادات بهرامی، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه را بپرسیم؛ نه‌تنها به این دلیل که روان‌شناس است، بلکه به‌دلیل اینکه به تازگی مادربزرگ هم شده ‌است! کافی است بگویید پارسا، تا ببینید چطور از خود بی‌خود می‌شود و شروع می‌کند به قربان‌صدقه رفتن پارسا کوچولو. خانم دکتر دو پسر دارد و پارسا اولین نوه او است. ایشان معتقد است وقت گذاشتن برای نوه، بازی با او و تلاش برای اینکه قلب کوچکش حس کند خوشبخت است و خانواده آرام و خوشحالی دارد، از وظایف هر مادربزرگی است.

خانم دکتر! یک مادربزرگ خوب باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

هر مادری که بتواند هنر حمایت به‌موقع و بجا از فرزندان خود را بیاموزد و اجرا کند، قطعا می‌تواند برای بچه‌های فرزندش هم یک مادربزرگ خوب باشد. خیلی از مادرها نمی‌دانند چطور باید از فرزند خود حمایت کنند و به نیازهای او پاسخ دهند. به همین دلیل دچار افراط و تفریط می‌شوند. وقتی فرزند یا عروس خانمی باردار است و قرار است به زودی مادربزرگ شود، باید تا می‌تواند او را از نظر فکری، ‌عاطفی و روانی تغذیه کند و شرایطی برایش به وجود آورد که به آرامش برسد وگرنه از یک مادربزرگ خوب دور می‌شود.

تعریف شما از یک مادربزرگ خوب خیلی جالب است چون مسئولیت‌های یک مادربزرگ را از دوره جنینی می‌دانید، دوره‌ای که شاید هنوز بعضی‌ها حس نوه‌دار شدن هم ندارند.

صحبتم بر مبنای دلایل علمی است که محققان زنان و زایمان و طب مادر و جنین به آن تاکید می‌کنند؛ سلامت روان مادر و هورمون‌هایی که در اثر استرس و تنش‌ها در خون او ریخته می‌شود و در دسترس جنین قرار می‌گیرد، روی رشد و پرورش بچه‌‌ای که قرار است به دنیا بیاید، اثر مستقیم دارد. همه شنیده‌اید نوزاد مادرانی که در دوره بارداری مدام تحت اضطراب و تنش بوده‌‌اند، ۳ خصیصه بارز دارند؛ بدقلق، بدخواب و بدغذا هستند. شاید بیشتر مادربزرگ و حتی بزرگ‌ترهایی که با زوج جوانی که قرار است پدر و مادر شوند مراوده دارند، این موضوع را بدانند که باید با مراقبت بیشتر از مادر باردار به او کمک کنند دورانی آرام و بی‌دغدغه‌ را پشت سر بگذارد.

پس اولین اقدام به محض باخبر شدن از بارداری فرزند یا عروس، کمک به حفظ آرامش او است.

کاملا درست است. باید هر طور که می‌توانیم با تغذیه مناسب، حمایت‌های عاطفی و توصیه‌های آرامش‌بخش و آگاهانه، کمک کنیم آرامش در زندگی زوج جوان که بچه‌های ما هستند، جریان بیشتری پیدا کند. اگر حس می‌کنیم با حرف زدن و رفتارهایمان نمی‌توانیم تنش آنها را رفع کنیم، لااقل نباید باری باشیم بر دوششان. بسیاری از مادرها و مادرشوهرها مدام از دوره بارداری خود می‌گویند؛ از اینکه چقدر کار می‌کردند و زحمت می‌کشیدند، این همه استراحت نمی‌کردند و مثل زنان امروز آمار سقط و تولد نوزادان ناقصشان بالا نبود! گفتن این حرف‌ها یا صحبت کردن از سن مادر در بارداری جز دلخوری و تنش نتیجه‌ای ندارد.

بله، اما متاسفانه این مقایسه‌کردن‌ها به امری رایج در فرهنگ ما تبدیل شده و از وزن هنگام تولد بچه تا رشد او و نمره درسی‌اش، حتی معدل و رتبه دانشگاهی همه‌چیز را با هم مقایسه می‌کنیم.

کاش این مقایسه برای رشد بود، اما معمولا این‌طور نیست و جز تضعیف روحیه خودمان و خانواده‌مان نتیجه‌‌ای ندارد. هرکدام از ما آدم‌ها منحصربفرد و با توانایی و نقاط‌ضعف خاص هستیم که اگر دلمان می‌خواهد پیشرفت کنیم و موفق و خوشبخت باشیم، نباید خود را با دیگران مقایسه کنیم. مادری که از بچگی به قول شما نمره درسی فرزندش را با بچه‌های اقوام مقایسه کرده و بر سر او کوبیده فلانی‌ فلان رشته قبول شد تو چی شدی؟! حالا اگر تصمیم دارد مادربزرگ خوبی باشد، نباید وزن‌گیری بارداری دخترش را با دیگران مقایسه کند. اگر حتی خود این بچه‌ها که حالا زوج جوانی هستند، به‌دلیل استرس خود یا همسر و ترس از زایمان و مواجهه با ناشناخته‌های بارداری با شما درددل می‌کنند، باید به آنها آرامش دهید.

حالا برویم سراغ معیارهای مادربزرگ خوب.

می‌خواهم در آغاز تاکید کنم که بهتر است هر دو مادربزرگ‌ موقع زایمان در بیمارستان حضور داشته باشند و با حرف‌ها، دعاها و حمایت عاطفی، لمس آمیخته با محبت و همدردی به مادر جوان بگویند زایمان خوبی خواهدداشت و برایش دعا می‌کنند. تهیه هدیه‌ای درخور که بیانگر محبت مادرانه باشد هم الزامی است. منظورم ارزش مادی هدیه نیست؛ ۱۰ روز اول زایمان مادربزرگ‌ها باید رفتار و گفتارشان را برای تامین آرامش مادر و پدر جوان به شیوه قبل ادامه دهند. از هر گونه اوقات تلخی و اصرار بر انجام رسوم‌ دست و پا گیر و با طعنه و سرزنش صحبت‌کردن مادربزرگ‌ها با هم باید پرهیز شود. اجازه دهید زائو خودش براساس شرایط جسمی و روانی‌اش آزادانه تصمیم بگیرد دوست دارد کدام‌یک از شما مراقب او باشید. به نظر من احترام گذاشتن به مادر دختر و قبول این واقعیت که زائو با مادرش راحت‌تر است اصلا سخت نیست. گاهی تنش‌های بدی که بین دو خانواده‌ شکل می‌گیرد، مضحک است و توجیه منطقی ندارد مثلا اینکه مادر پسر به هر دلیل قهر کند و زائو که حتی برای شیردهی هم نیازمند حمایت است، مجبور باشد برای حفظ زندگی و خاتمه دعوا به دست و پای مادر و شوهر بیفتد! اینها بخشی از گفته‌های مراجعان من است که وقتی از خاطرات تلخ تولد فرزندشان می‌گویند، تعریف می‌کنند!

با این اوصاف از مادربزرگ انتظار می‌رود پسرش را از نقشش در شیردهی موفق آگاه‌ کند!

بله،‌ به نظر من مهم‌ترین مسئولیت مادربزرگ پدری، آشنا کردن پسرش با احساسات و انتظارهایی است که تازه‌مادر از همسر خود دارد. یادتان باشد مادر باید توصیه‌های خود را با این هدف به پسرش بگوید که چنان آرامشی در خانه مهیا شود که نوه عزیزش با تمام وجود معنای خوشبختی و لذت از زندگی را بچشد. من تازه‌ حس عجیب و غریب نوه‌دار شدن را چشیده‌ام و باید اعتراف کنم نوه به شدت عزیزتر از فرزند خود آدم است، اما به نظر من اینکه مادربزرگ‌ها از سر عشق و محبت به نوه گاهی بچه خود یا عروسشان را دعوا می‌کنند، ناشی از ناآگاهی آنهاست. وقتی من به عروس یا دخترم تذکر می‌دهم یا در حضور بچه ۲ ساله می‌گویم: «ولش کن بچه‌ام رو بگذار هر کار می‌خواهد بکند» یا «حق نداری بهش تو بگویی!» می‌خواهم عشقی که به نوه‌ام دارم نشان دهم اما نمی‌دانم با این کار و کوچک کردن والدینش یا ناتوان جلوه دادن آنها در تربیت، خیانت بزرگی در حق او می‌کنم. حتی توصیه می‌کنم به خاطر مختل شدن خواب مادر و پدر، در دوره شیردهی مادربزرگ‌ها سعی کنند با نظر مادر، بچه را نگهداری کنند تا آنها کمی بخوابند.

البته خواب پدرها که اصلا مختل نمی‌شود چون همان اوایل پا به فرار می‌گذارند.

چقدر خوب شد این موضوع را گفتید چون این هم جزو وظایف مادربزرگ پدری است که به پسرش بگوید: «شما هر دو صاحب بچه شده‌اید و باید در شب‌بیداری، نگهداری از بچه، شیردهی و هر کاری که مربوط به او است شریک باشید. قرار نیست عوض کردن بچه و شب‌بیداری و آرام کردن گریه وظیفه مادر باشد و تو هر شب بالش خود را برداری و او را تنها رها کنی.‌ شیردهی زمان‌بر است و کمر مادر خسته می‌شود بنابراین بلافاصله پس از شیردهی بچه را بگیر تا بادگلو بزند. با این کار هم به نوزادت نزدیک می‌شوی هم به همسرت» یا «تو فقط ماشین پول‌سازی نیستی. از این به بعد باید وقت بیشتری برای زن و بچه‌ات بگذاری چون رسیدگی به بچه آن هم تا یک سال اول خسته‌کننده است و باید قدردان همسرت باشی.» جمله‌هایی از این قبیل فراوان‌اند. کافی است بخواهید مادربزرگ خوبی باشید تا این جمله‌ها بر زبانتان بیایند.

یادمان باشد شیوه تربیتی والدین را زیر سوال نبریم

برخی از مادربزرگ‌ها ناخواسته باعث بروز مشکلات رفتاری در نوه‌شان می‌شوند. خیلی از مادربزرگ‌ها به خاطر سن کم بچه گمان می‌کنند او رفتارهایی که بزرگ‌ترها با هم دارند درک نمی‌کند. اغلب می‌گویند بچه‌ام فقط ۲ ساله است و سعی دارند با حمایت از نوه شیوه تربیتی والدین را محکوم کنند. ما به‌عنوان مادربزرگ خوب و آگاه باید بگوییم هر طور مامانت، بابات می‌گن باش و محور رفتارمان با کودک باید طبق دیدگاه والدینش باشد. حتی اگر به نظر ما آن شیوه غلط است، وقتی بچه حضور ندارد، می‌توانیم به‌عنوان پیشنهاد، نظرمان را مطرح کنیم. نباید با ناراحت نشان دادن یا حق به جانب بودن، والدین را مجبور کنیم رفتارشان مطابق نظر ما باشد. اگر آنها صلاح می‌دانند فرزندشان شب جایی نماند، قبل از شام بستنی نخورد و... باید طوری نشان دهیم که کودک بداند ما تابع قوانین والدین او هستیم. در این صورت حس خوشایند آرامش و اعتماد به والدینی که تکیه‌گاه او هستند، خواهد داشت.

الهه رضاییان