شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

از ”فن تدبیر منزل“ تا ”اقتصاد خانواده“


از ”فن تدبیر منزل“ تا ”اقتصاد خانواده“

درباره اهمیت بنیان خانواده در شکل گیری و قوام یافتن جوامع, تحلیل های فراوانی از منظرهائی چون روانشناسی, جامعه شناسی, مردم شناسی و ارائه شده است که هرکدام به گونه ای بر نقش تعیین کننده این نهاد در چگونگی بافت و ساخت اجتماعی تأکید کرده اند

درباره اهمیت بنیان خانواده در شکل‌گیری و قوام یافتن جوامع، تحلیل‌های فراوانی از منظرهائی چون روانشناسی، جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی و... ارائه شده است که هرکدام به‌گونه‌ای بر نقش تعیین‌کننده این نهاد در چگونگی بافت و ساخت اجتماعی تأکید کرده‌اند. چه آن زمان که هزاران سال قبل، چند خانواده در کنار رودخانه‌ای بساط زندگی پهن می‌کردند و چه اکنون که دنیای فرامدرن، خانواده‌ها را کوچک و کوچک‌تر ساخته است، همواره نظام‌های اجتماعی، تا حدود زیادی، بازتابی از نحوه تعامل انسان‌ها در درون خانواده بوده‌اند.

از این در همه اندیشمندان و متفکرانی که ر شاخه‌ای از علوم انسانی فعالیت می‌کرده‌اند، ناگزیر و گاه ناخوسته به تأمل درباره روابط خانوادگی پرداخته‌اند، نگاهی به تاریخ اندیشه، از یونان باستان تاکنون، گواهی بر این سخن است.

خانواده اولین و کوچترین واحدی است که انسان‌ها در آن به آزمایش و تجربه بزرگترین مقولات می‌پردازند. بر این اساس، ”اقتصاد“ در خانواده، همچون ”هر چیز دیگر“ در خانواده از آن جهت امری گرانقدر شمرده می‌شود که می‌تواند نموداری از وضعیت این متغیر در کل کشور و یا حتی مقیاس‌های بزرگتر باشد.

● نمونه‌ای از فیلسوفان باستان

۱) شکل‌گیری و اهداف خانواده

ارسطو (ارسطاطالیس، ۳۸۴-۳۳۲ ق.م) از جمله فیلسوفان یونان باستان است که به تأمل در این باره پرداخت و موارد مورد تأکید او تا مدت‌ها دستمایه‌ای برای تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. او در اولین جمله کتاب معروفش ”سیاست“ استدلال می‌کند که ”هر اجتماعی به قصد خیر برپا می‌شود“. از این رو کارکرد اصلی خانواده، شهر یا هر اجتماع دیگر، تحقق خیر و فضیلت است. شکل‌گیری خانواده‌ها، در اندیشه ارسطو به واسطه این ضرورت است که انسان‌ها - به‌خصوص دو جنس مخالف - ”نمی‌توانند بدون یکدیگر زندگی کنند“.

پس، نیاز به زیست و زندگی مشترک از سوئی و بهره‌مندی از فضیلت از سوی دیگر، بنیان خانواده را پی‌ریزی می‌کند، بنابراین تشکیل خانواده و اضافه شدن بر تعداد آنها، ”امری طبیعی“ تلقی می‌شد.

از طرفی، برخی نیازهای مشترک و مرتبط به یکدیگر، از جمله امنیت منجر به نزدیکی هر چه بیشتر جغرافیائی این خانواده‌ها، می‌شود. مهمترین کارکرد و دستاورد این اجتماعات کوچک یا دهکد‌ه‌ها، رفع نیازهای مشترک است تا بدین‌ترتیب گونه‌ای ابتدائی از تقسیم و تخصیص کار، پدید آید.

افزایش جمعیت، شرایط آب‌وهوائی و همچنین در امان ماندن از هجوم بیگانگان باعث شد که این دهکده‌ها فاصله کمتری از هم داشته باشند. در نتیجه اجتماع بزرگتری به نام ”شهر“ پدید آمد. در تمام این مراحل نباید از یاد برد که هدف و کارکرد اساسی این واحدهای کوچک و بزرگ، در اندیشه ارسطو، برپائی خیر و فضیلت است. پس، این نهادها نه فقط برای ”زیستن“ که برای ”بهزیستن“ به‌وجود آمده‌اند.

۲) اقتصاد خانواده

ارسطو درباره نحوه اداره اقتصادی خانواده، بین دو موضوع ”فن تدبیر منزل“ و ”فن به دست آوردن مال“ فرق قائل می‌شود و تلاش برای جمع‌آوری مال و ثروت را بر عهده ”شهریار“ خانواده قرار می‌دهد، که خواه ”پارچه‌باف“ باشد یا ”پیکرتراش“، مهمترین فرد در تحصیل روزی شناخته می‌شود. اما ”فن تدبیر منزل“ نحوهٔ استفاده و به‌کارگیری مجموعه وسایلی است که برای زندگی و بهزیستن کسب شده‌اند. ”آشکار است که فن تدبیر منزل با فن به‌دست آوردن مال یکی نیست، این یک، فقط وسایل زندگی را فراهم می‌کند و آن یک، یعنی تدبیر منزل، وسایلی را که فراهم شده است به‌کار می‌بندد“.

اما آنچه که برای بهزیستن کسب می‌شود نه فقط مال و ثروت که مهمتر از آن، فراهم آمدن هر آن چیزی‌ است که لازمه زندگی است. پس در اندیشه ارسطو، حتی در اداره اقتصادی خانواده نیز باید آن خیر و فضیلت، که ”ثروت راستین“ نامیده می‌شود، لحاظ شود.

۳) اقتصاد خانواده در گذر تاریخ

از زمان ارسطو تاکنون، اقتصاد خانواده و حتی بنیان تشکیل آن، دگرگون شده است. بر این باور شاید لزومی در پرداختن به اندیشه متفکران اعصار گذشته در این باب احساس نشود، اما بازنگریستن در آراء این اندیشمندان جوهرها و ذات برخی نهادها را همچون خانواده و موارد مربوط به آن مثل اقتصاد آن چنان آشکار می‌سازد که شاخ و برگ‌هائی را که در طول زمانی بر آنها اضافه شده، به یکباره هرس می‌کند. بنابراین، ”از فن تدبیر منزل“ تا ”اقتصاد خانواده“ اگرچه راه و زمان طولانی سپری شده اما اقتصاد خانواده، با اندکی تسامح همان فن تدبیر منزل همراه با فن به‌دست آوردن مال است. بدیهی است که ابزارهای انسان امروزی برای بهزیستن با ابزارهای انسان قرون گذشته، تفاوت‌های شگرفی یافته، اما اگر مهمترین اهداف آنها را در ”بهزیستن“ و ”نیل به خیر و فضیلت“ بدانیم - یعنی زندگی در رفاه اقتصادی بیشتر همراه با پایبندی به برخی اصول اعتقادی - تقدس این اهداف دستخوش دگرگونی نشده است؛ هر چند رنگ و ظاهری متفاوت یافته یا تعابیر متفاوتی از آنها ارائه شده است.

به‌عنوان نمونه، همان‌طور که اشاره رفت، ارسطو قرن‌ها قبل از میلاد مسیح و بهزیستن و تدبیر منزل تأمل می‌کند. ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز بر حق برخورداری از استاندارد موردنیاز زندگی برای تندرستی و رفاه خود و خانواده از جمله خوراک، پوشاک، مسکن و مراقبت‌های پزشکی و خدمات اجتماعی تأکید می‌کند.

اما قسمت‌ غم‌انگیز و تراژدیک این گذار تاریخی آنجا آغاز می‌شود که علی‌رغم این همه پای‌فشاری‌های علمی و اخلاقی درباره اقتصاد، خانواده، استاندارد زندگی و مقولاتی دیگر از این دست، هنوز هم هستند انسان‌هائی که فرسنگ‌ها پائین‌تر از خط فقر زندگی می‌کنند و همانطور نیز می‌میرند.

یوحنا نجدی

پی‌نوشت:

برای توضیح بیشتر درباره اندیشه ارسطو نگاه کنید به:

ارسطو، سیاست، ترجمه شادروان حمید عنایت، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ چهارم ۱۳۸۱

دکتر کمال پولادی، تاریخ اندیشه سیاسی در غرب از سقراط تا ماکیاولی، نشر مرکز، چاپ دوم ۱۳۸۲

مایکل فاستر، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه جواد شیخ‌الاسلامی، انتشارات امیرکبیر، چاپ پنجم ۱۳۸۰.