پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
جایگاه آثار ادبی در نگرش زمان
دگرگونی درشیوه نگرش به آثار ادبی نکته مهمی است و نیز نوع کیفیت این دگرگونی ها و درمیزان تفاوت میان نظرگاه های مختلف. مثلاً برای آثار«فنیمورکوپر» می توان قدر بسیار قائل شد. شاید کوپر از جهاتی هم طرازبا «والتراسکات» باشد، اما والتراسکات نباید با کوپریاکوپر با والتر اسکات مقایسه شود. هریک از ایشان به شیوه خودشان بزرگ هستند.
هریک از آنها، بی همتا واصیل اند و هر دوی آنان با آثارشان جایی در میان بزرگ ترین گنجینه های هنر جهان بدست آورده اند. برای مثال نام هایی چون «رادکلیف لافونتن، کریمر،چارلز دیکنز، ویکتورهوگو»، نام هایی مهم و به حق مشهورهستند؛ اما نمی توان آنها را درهمان زمره ای آورد که نام «سروانتس، والتر اسکات، کوپر، کوته» به مثابه رمان نویس می آید. اما جان کلام، در تفاوت میان نگرش ما نیست بلکه در دلایلی است که سبب می شود هنرمند، چنان قدرو رفعتی بیابد که نگرش نسبت به او متفاوت شود. چنین تفاوت هایی درارزیابی، شایسته توجه است. اما تنها نکته قابل توجه دربررسی این موضوع نیست. به عنوان نمونه «بلینسکی» درمقاله خود درباره ارواح مرده گوگول، آثار گوگول را با «ژرژساند» مقایسه کرد. به گفته بلینسکی:
«ژرژساند نه تنها درادب فرانسه که برای ادبیات جهان اهمیتی والا دارد حال آنکه گوگول با آن قریحه بی همال، مطلقا هیچ اهمیتی ممکن است برای ادبیات جهان نداشته باشد و تنها درمحدوده ادبیات روسیه بگنجد. نام ژرژساند به زمره نویسندگان بزرگ اوپا پیوست؛ حال آنکه کنار گذاشتن نام گوگول درکنار «هومرو شکسپیر» خوار داشتن ذوق سلیم است.»
و این ها سخنان مردی است که احترامی عمیق به گوگول داشت.
البته زمان نشان داده است که بلینسکی دراشتباه بوده است؛ چرا که تاثیر آثار ژرژساند رفته رفته ضعیف شده است؛ درحالیکه شهرت گوگول بالیده و درسراسر جهان پراکنده شده است. اما دراین مبحث ما، کاری به این مسائل نداریم بلکه به آن چیزی کار داریم که سبب چنین ارزیابی هایی می شود. داستایوفسکی درخاطرات نویسنده درباره مرگ ژرژساند چنین نوشت:«تصور نمی کنم دراین مورد اشتباه کرده باشم اگر بگویم که تا آنجا که به خاطر می آورم ژرژساند ازمیان هفت تن نویسنده ای که ناگهان در اروپا شهرت یافتند بی درنگ مقام نخست را به دست آورده بود. حتی چارلزدیکنز که او را نیز درهمان دوران کشف کردیم احتمالا درچشم خوانندگان از توجه کمتری بهره مند شده است تا چه رسد به بالزاک که پیش از رساند بدست ما رسید و از قلم او آثاری چون «اوژنی گرانده» و ««باباگوریو» را درسالهای و ۱۸۳۰خوانده ایم».
دراین راستا جالب است ارزیابی بلینسکی را از والتراسکات با عقیده استاندال مقایسه کنیم:
«می بینید که چه شمار انبوهی از مردان و زنان علاقه داشتند که سروالتر اسکات را مردی بزرگ بدانند. علی رغم این شمارانبوه، من هرگز سر آن ندارم که نقاب تزویری را که در قرن نوزدهم مد و مطلوب بود بر چهره بزنم. من با همه صداقتم عقیده ام را اعلام می دارم که درعرض ۱۰سال، شهرت این رمان نویس اسکاتلندی به نصف خواهد رسید».
اساس این اعتقاد استاندال به دلیل مثال هایی بود که از تاریخ گرفته بود:«شهرت ریچارد سون در فرانسه با اسکات برابر بود». ریچاردسون نیز مانند اثر والتراسکات درپاریس مشهور تر از انگلیس بود.پیش بینی های استاندال درباره والتر اسکات به حقیقت نپیوست و آثار وی در بوته زمان برای دورانی به کفایت طولانی مقاومت کرد.
در دوران های مختلف همه نوع داوریهای گمراهانه و خطا وجود داشته است. نگرش شکاکانه به نویسندگان بزرگ، ستایش ناسزاوار نویسندگانی که قریحه ای داشته اند و توفیق دیوانه وار آثار ضعیف هنری. مثلا در فرانسه زمانی، رمانهای اوژن سو-چون، اسرار پاریس محبوب و مقبول بودند. آثار اوژن سوکه از نگرش احساسی نویسنده نسبت به فقر و رنج تاثیرهای ملودرام سبک و مبتذل و برگشت های ناگهانی بخت بودند نزد بسیاری از معاصران وی ارزشی والاتر از آثار بعضی از بزرگترین نویسندگان از جمله بالزاک داشتند.
محبوبیت وسیع نویسندگان بی قریحه ای در میان معاصرانشان نیز پدیده ای بغایت مشهور است. بر همین منوال می توانیم از بسیاری نویسندگان بزرگ یاد کنیم که شهرت خود را بسی دیر بدست آوردند. روال کار ادبی بعضی از نویسندگان بسی گویاست. با این همه نباید بگذاریم که این امر ما را به این نتیجه گیری که گاه بعضی نظریه پردازان بدست آورده اند برساند که معاصران هر نویسنده معمولا در ارزیابی خود از آثار وی راه خطا می پویند. این نتیجه گیری نادرست است. اول از آن رو که میان نیروی درونی هر اثر هنری و نیازهای زیبایی شناختی زمانه آن رابطه ای بس عمیق و مهم وجود دارد. هنرمند در آثار خود به خوانندگانی انتزاعی خطاب نمی کند، بلکه خطاب وی به مردمی است که در جامعه او زندگی می کنند و او خود تحت تأثیر مقاومت ناپذیر اندیشه ها، احساسها و آمال زمانه خویش است.
این واقعیت واکنش آنی معاصران هنرمند بزرگ را نسبت به اثر وی بیان می کند. اینکه نیازهای زیبایی شناختی و ذوقی مردم در مرحله ای از تکامل جامعه چه از حیث ماهیت اجتماعی و چه از نظر سطح پختگی و شایستگی متغیر و متفاوت است امری است دیگر. البته این امر نشان خود را بر شیوه استقبال از اثر تازه بر جای می گذارد و نیز باید پیچیدگی رابطه میان کشف هنری و شیوه «جا افتادن» آن در نزد خوانندگان و رابطه میان چگونگی و ماهیت تعمیم هنری و برون تاب اجتماعی و روان شناختی را نیز به شمار آورد. شیوه پیوستن آثار بزرگ ادبی به بخشی از فرهنگ دوران آینده، خود پدیده ای بس متنوع و بغرنج است. تقدیر و نقش اجتماعی- زیبایی شناختی این آثار غالباً ارتباطی با هدفهای اصلی مؤلفشان ندارد و حتی به کلی با آنها مغایر است.
رومن رولان در این باره می گوید: «برای تاریخ نگار ادبی جالب است که به وضوح دریابد که در نویسندگانی چون روسو، والتر، کدام چیزهاست که از آنان جلوتر است و چه چیزهایی در آنان «هر چند که خود ایشان از آن آگاه نیستند» به آن آینده ای تعلق دارد که اگر می توانستند پیش بینی اش کنند بی درنگ از آن همه می بریدند».
عقیده آینده، چیزی است پهناور و نامعین؛ که در مورد اثر ادبی در برگیرنده بسا دورانهای متفاوت و بسا مردمان متفاوتی است که به آن اثر نیاز دارند و از همین روست که سرنوشت اثر ادبی چنین جالب و پیچیده است. تغییراتی که با گذشت سالیان در شیوه نگاه کردن به آثار ادبی پدید می آید، چیزی نیست که در دوره محدودی رخ بدهد. این تغییرات تنها در نحوه های نگرش به آثار متعلق به گذشته دور یا نزدیک پدید نمی آیند بلکه بر ادبیات دوران ما نیز تأثیر می گذارند. مثلا در زمانه ما ممکن است درباره آثار بعضی از نویسندگان تغییر عقیده های مهمی صورت بگیرد و وجوه و چهره های به کل متفاوتی از آثار کشف بشود. بی شک زندگی خلاق هر نویسنده ای بی همتاست.
اما به نظر می رسد که باز قواعدی هستند که در همه موارد مصداق دارند، قواعدی که هنوز باید از راه تحقیق و بررسی آشکار شوند. همه نوشته های نویسندگان از محک زمان ممکن است پیروز به در نیایند. بهترین آثار ادبیات آلمان، آثار خوب «شیلروگوته» است؛ چراکه دیگر هیچ نویسنده ای که برخوردار از چنان قریحه ای باشد که بتواند راه آنان را در پیش بگیرد پدید نیامد. در این بین، نیمی از آثار شیلرو- نه، دهم- آثار گوته مورد توجه قرار نگرفتند اما بقیه آثارشان نسبت به هر آنچه تاکنون به زبان آلمانی نوشته اند برتری مقایسه ناپذیری دارد.
گاه گفته می شود که اثر هنری راستین فناناپذیر است. این سخن تنها بدان معنا حقیقت دارد که اهمیت و معنای تعمیم های آن به دوران خاصی محدود نباشد. با این همه همین واقعیت که آثاری که در طی نسل های بسیار در زمره آثار کلاسیک شمرده می شدند اکنون دیگر تأثیر خود را از دست داده اند، نشان می دهد که ظرفیت و توان خلاقشان از میان رفته است. مسلما همه عناصر متشکل آنها در آن واحد از کار نمی افتد. اثر هنری مانند نظام پیچیده ای است که از لایه های متفاوتی به وجود آمده که با یکدیگر رابطه ای پویا دارند و یکپارچگی زیبایی شناختی خود را، حتی وقتی که بعضی از عناصر آن از حیث زیبایی شناختی بی اثر شده باشند، حفظ می کند. چنان که در سرنوشت بسیاری از آثار هنری و از جمله در شاهکارهای ادبی، می توان آن را مشاهده کرد. آنچه در این مورد با آن روبرو هستیم مسئله فرونشاندن توان خلاق اثر نیست بلکه مسئله نگریستن بدان از زاویه ای تازه است. حتی وقتی که با چنین «خنثی شدگی» های زیبایی شناسانه ای روبرو می شویم باز باید درباره پایان یافتن انرژی درونی آن و از آزمون نهایی زمان، با احتیاط سخن بگوئیم.
در اینجا باید از سخنان فناناپذیر «آناتول فرانس» یاد آوریم:
«نه خیر، داوری های آیندگان هرگز خالی از خلل نیست که غالبا بسیار عارضی است و به هر تقدیر، چگونه می توان آنها را نهایی دانست؟ چرا که آیندگان هرگز پایانی ندارند، و نسل های تازه همواره داوری پیشینیان خود را از نو تصحیح می کنند. قرن هفدهم، رونسار شاعر فرانسوی که به پدر شعر فرانسه مشهور بود را متهم و محکوم کرد. قرن هجدهم این محکومیت را تأیید کرد و قرن نوزدهم آن را لغو کرد. کسی چه می داند که قرن بیستم و بیست و یکم چه رایی خواهد زد؟ زبان به سرعت در تطور و تغییر است و برای درک او باید سخت فرهیخته بود.»
آناتول فرانس به واقعیت های فراوانی اشاره می کند که نمایانگر وجود تغییرات در نگرش به آثار نویسندگان گوناگون و کاهش یافتن تأثیر آنها بر جماعت خوانندگان است.
آناتول فرانس در جایی دیگر می گوید:
«گاه شهرت با گذشت زمان از میان می رود. شهرت بسیاری از نویسندگان، مرده است. شاعر فرانسوی «دوبارتا» در دوران زندگی اش از رونسار، مشهورتر بود. چه کسی یقین دارد که شهرت او بازنخواهد گشت؟. بیست سال پیش لامارتین دیگر از یادها رفته بود اما «موسه» همچنان به شدت ستوده می شد و سپس با گذشت زمان محبوبیت خود را از دست داد. اکنون هر دو ستایشگران خود را به دست آورده اند.»
سرنوشت میراث هر نویسنده غالباً در قرن های مختلف، متفاوت است. مثلاً «کمدی الهی دانته» را درنظر بیاوریم که در بسیاری از کشورهای اروپایی به سرعت به شهرت و شناخت دست یافت. اما در فرانسه سالها گذشت و ناشناخته ماند. «ورنرپ. فریدریش» نویسنده کتاب «شهرت دانته در خارج» در این باره چنین می نویسد:
«فرانسویان، به استثنای کریستین دوپیزان و از همه مهمتر، مارگریت دوناوار- در طی قرون و تا زمان مرگ ولتر و طلیعه رمانتیسم، به دانته توجهی اندک داشتند. رنسانس فرانسوی پیام های شاعران ایتالیایی همچون «پترارکاآریوستر» و «کاستیلیونه» را دریافت اما با دلایل فراوان منطقی، دانته را قرون وسطایی می شمرد تا مدرن».
بطور مثال: تأثیر لئوتولستوی و داستایوفسکی در کشورهای مختلف بسی پیچیده و متفاوت بود. کافی است که به تأثیر تولستوی در هندوستان و بعضی کشورهای شرقی توجه کنیم که تولستوی را پیش و بیش از هرچیز فیلسوفی مذهبی می دانستند و یا در اروپای غربی که از داستایوفسکی به خاطر نظریه وی درباره تراژدی وجود و حقارت انسانی، علی رغم انتقادهای شدید وی که در بعضی آثارش بیان شده و علی رغم حمله های پرشور او به دنیای سرمایه داری، اسطوره ای ساخته بودند. مثال بارز و نمونه وار از برداشت ها و نگرش های متفاوت از یک نویسنده به سبب شرایط ملی گوناگون، نمونه «هاشک» نویسنده اهل کشور جمهوری چک است.
آثار او در بسیاری از کشورها به عنوان نویسنده ای بزرگ و بیشتر به خاطر خصلت و روانشناسی قهرمان وی در «شویک سرباز شجاع» پیش از آنکه در وطن خود شهرت یابد به محبوبیتی عظیم دست یافت.
ارزیابی های گوناگون از آثار ادبی که در دوران های مختلف صورت می گیرد و ارزیابی های متفاوت از آنها در کشورهای گوناگون تنها نتیجه و معلول خصلتی پنهانی در درون آن نیست. این تفاوت ها نتیجه رابطه متقابل محتوای شاعرانه آنها با نیازها و خواست های خوانندگان گوناگون است.
محمد طالبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست