جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
تصویر هنرمند به عنوان یک مرد جوان
جیمز جویس۳ بهعنوان یکی از نابغههای ایرلند، اثرهای ادبی ماندگاری را از خود بر جای گذاشته است که از میان آنها میتوان تصویر هنرمند بهعنوان یک مرد جوان و اُلیس۴ را نام برد. رمانهای این نویسندة خلاق ایرلندی، در زمان حیاتش به دلیل تجربهگرایی نو۵ در امر نوشتن چندان مورد توجه عموم واقع نشد و به همین دلیل جیمز جویس همیشه در مضیقه زندگی نمود.
تنها رمان جیمز جویس که به لحاظ ساختاری و تکنیک نوشتاری، در مقایسه با دو رمان آخر او یعنی الیس و فینیقیها برمیخیزند۶، بیشتر برای عموم قابل فهم بود ـ البته صرف نظر از مجموع داستان کوتاه او یعنی دوبلینیها۷ ـ تصویر هنرمند بهعنوان یک مرد جوان است. در این رمان، جویس زندگی شخصی خود را به طور هنرمندانهای، با استفاده از نمادهای مذهبی و اسطورهای۸، به تصویر کشیده است. اولین سر نخی که ما را به این باور سوق میدهد خود عنوان اثر است که نمایانگر بازآفرینی یک زندگی است که در واقع زندگی خود نویسنده است. البته علاوه بر خود اثر، کتابهای متعددی در این مورد نوشته شده است که از جمله میتوان کتاب ارزشمند جیمز جویس۹ بهوسیلة ریچارد المن را نام برد. المن در این کتاب اول از همه به زندگینامة جیمز جویس میپردازد و سپس تأثیرات بیرونی و درونی حاکم بر کتابهای جویس را مورد بررسی قرار میدهد؛ که یکی از آنها زندگی شخصی خود جویس است که بهوضوح در رمان تصویر هنرمند بهعنوان یک مرد جوان دیده میشود.
● سبک۰۱ یا شیوة نوشتاری رمان
بهعنوان زندگینامة ادبی جیمز جویس، تصویر هنرمند بهعنوان یک مرد جوان به طرز حیرتآوری به سبک تکاملی۱۱ به قلم درآمده است، به این معنا که رمان با یک داستان کودکانه آغاز میشود و سر آخر با فصلی تمام میشود که در آن شخصیت اول رمان یعنی استیون ددالوس به تصمیم نهایی خود در زندگی میرسد.
در آغاز داستان استیون ددالوس یک کودک ساده و پاکفطرت است که جویس به منظور نشان دادن این ویژگی، رمان را با سبکی بسیار ساده آغاز میکند: «یکی بود یکی نبود...»۲۱ این اولین جملة رمان است که در واقع آغاز یک داستان کودکان است که پدر استیون ددالوس، سایمون ددالوس، برای او میخواند.
با رشد فکری استیون ددالوس به همان نسبت سبک رمان نیز تغییر میکند. این تغییر، بسیار تدریجی و پلهپله است و خواننده آن را کاملاً منطقی و پذیرفتنی درمییابد. در آغاز داستان، افکار و منش استیون ددالوس بسیار کودکانه است. این نکته در آغاز داستان به شیوههای گوناگونی توسط جویس، آشکارا نشان داده شده است. به طور مثال این را میتوان در صحنهای که او درباره نام خداوند با خود حرف میزند دریافت:
«اما بههرحال نامهای متفاوتی برای خداوند در تمام زبانهای مختلف دنیا وجود داشت و خداوند آنچه را که تمامی افراد در دعاهایشان با زبانهای متفاوت میگفتند میفهمید... و نام واقعی خداوند، خداوند بود.»۳۱ (جویس ۱۶)
یا در صحنة دیگری استیون ددالوس با کمال صداقت به دوستانش میگوید که او هنگام خوابیدن صورت مادرش را میبوسد و با این حرف که ریشه در پاکی او دارد مورد تمسخر دوستان واقع میشود. در اصل این صحنهها در اوایل داستان نشانگر سادگی و پاکی استیون جوان هستند که جویس این حقیقت را با ساده بودن کلمات و جملات در آغاز رمان به تصویر کشیده است؛ یعنی اینکه تغییر سبک رمان بهنسبت با رشد فکری و جسمی شخصیت اول متوازن است.
همانطوری که قدرت تحلیل ذهن استیون با گذشت زمان قویتر میشود، سبک نوشتاری داستان نیز متناسب با این تغییر حرکت میکند؛ به این معنا که بهنسبت جملات و کلمات پیچیدهتر میشوند. این تکنیک نوشتاری، یادآور تکنیک تسمیه تقلیدی۴۱ در شعر است که شاعر بهوسیلة آن احساس یا تصویر ویژهای را از طریق صوتهای خاص یا بهوسیلة چند بیت متوالی در ذهن خواننده به وجود میآورد. در این رمان نیز تغییر تدریجی سبک نوشتاری، رشد فکری استیون را در ذهن خواننده تداعی میسازد.
از همان آغاز داستان استیون ددالوس با دوگانگیهای متفاوتی روبهرو میشود: دو گروه رز سفید و رز قرمز۵۱ در مدرسه و یا بحث پدرش با دانته بر سر مذهب و سیاست در شب مهمانی، همچنین تنبیه ناعادلانة استیون توسط معلمش بر سر شکسته شدن عینک استیون که هیچکس باور نمیکند. استیون منحصربهفرد بودن خود را به روشهای گوناگون نشان میدهد. برای مثال هنگامی که دوستانش از او دربارة نویسندة مورد علاقهاش میپرسند او در پاسخ به آنها جان هنری نیومن ۶۱ و لرد بایرن۷۱ را معرفی میکند. این دو نویسنده و شاعر جزء بزرگان انقلابی مذهب و ادبیات هستند. با ذکر نام این دو فرد، استیون مورد تمسخر و تنبیه دوستانش واقع میشود؛ دوستانی که بیانگر جامعه اطراف او هستند. آنها آلفرد لرد تنیسن۸۱ را پیشنهاد میکنند که در ادبیات به «شاعر مردم»۹۱ معروف است. مواجه شدن استیون با این شرایط باعث رشد فکری او میشود و این رشد، که در واقع رشد فکری خود نویسنده است، توسط جویس با تغییر تدریجی سبک رمان نشان داده شده است.
در کل، از دیدگاه سبکشناسی۰۲، آغاز داستان با پایان آن اصلاً قابل قیاس نیست و دلیل این تمایز تلاش جیمز جویس در همانندسازی سبک رمان با رشد فکری استیون است.
● بنمایه۱۲ و نمادشناسی۲۲
نکتة دیگری که در این رمان حائز اهمیت است کاربرد بنمایههای متفاوت در طول داستان است که از میان آنها میتوان بنمایة پرواز یا پرنده را نام برد که مکرراً در داستان تکرار میشود. اوج این بنمایه در رمان در آن قسمت از داستان روی میدهد که تجلی۳۲، یا نیل شهودی به یک حقیقت جاویدان بر اثر دنیای مادی اطراف، روی میدهد. استیون با دیدن یک دختر زیبااندام در کنار ساحل؛ که در واقع نماد دنیای زیبای هنر است؛ به این باور میرسد که زندگی ادبی و هنری برتر از زندگی مذهبی و اعتقادی است و در این لحظه با این باور از زندگی قبلی خود یعنی پیوستن به یک گروه مذهبی پرواز میکند و در دنیای هنر و زیباییشناسی۴۲ به زمین مینشیند.
دلایل متعددی برای اثبات این ادعا وجود دارند که از جملة آنها نامی است که جویس به این دختر زیبااندام میدهد. جویس او را «یک پرندة دریایی زیبا و غریب»۵۲ ( جویس, ۲۱۵) مینامد.
این بنمایه با در نظر گرفتن نام شخصیت اول رمان، استیون ددالوس، بیشتر معنا پیدا میکند. هنگامیکه به اسطورهها مراجعه میکنیم میبینیم که ددالوس یک شخصیت اسطورهای است که مخترع اولین ماز است. ددالوس در مازی که خود او درست کرده اسیر میشود و برای فرار کردن از آن، بالهایی برای خود و فرزندش، ایکاروس، میسازد و با این بالها آنها موفق به فرار میشوند. انتخاب این نام بهعنوان نام شخصیت اول تصویر هنرمند بهعنوان یک مرد جوان با تأمل بیشتر رنگ زیبایی به خود میگیرد. استیون ددالوسِ داستان جویس، در واقع به طور نمادین در ماز اعتقادات، افکار و رفتار اطراف خود یعنی ایرلند و دوبلین اسیر است و به منظور فرار از آن زندگی هنری و زیباشناسی را برمیگزیند. در واقع هنر و ادبیات بالهای پرواز استیون ددالوس هستند که او را از ماز اطراف خود رها میسازند. این نکته با این جمله از رمان بیشتر قابل ادراک میشود: «هنگامیکه روح آدمی در این کشور [ایرلند] متولد میشود، تورهایی وجود دارند که آن را از پرواز بازمیدارد. آنگاه شما از ملیت، زبان، مذهب برای من سخن میگویید! من سعی میکنم تا از این تورها پرواز کنم.»۶۲ (ص۲۰۳)
نام استیون نیز در رمان نمادی از مذهب است. استیون اولین شهید دین مسیحیت است که در راه مذهب و اعتقادش و به خاطر حسادت دیگران کشته شد. استیون ددالوس در رمان تصویر هنرمند بهعنوان یک مرد جوان نیز مانند استیون، شهید میشود. اما شهید شدن او کاملاً نمادین است. او در واقع شهید افکار منحصربهفرد خود در زمانش میباشد. او با این افکار، که در فصل آخر رمان بسیار زیبا بیان شدهاند، خود را فدا میکند و از جامعة اطراف خود جدا میشود. در واقع، جامعة اطراف او، استیون ددالوس را برای داشتن این نوع افکار شهید میکند. این شهید شدن به طور نمادین، با جدا ساختن او از جامعة اطراف خود صورت میگیرد.
ترکیب هنرمندانه و معنادار این اسامی توسط جیمز جویس در این رمان، یادآور هنر خلاقانة او در حیطة هنر و ادبیات میباشد که در دو رمان آخر او یعنی اولیس و فینیقیها برمیخیزند به رشد و نمو میرسد.
● نتیجهگیری
در مجموع، استیون ددالوس از آغاز رمان تا پایان آن تغییرات و مشکلات زیادی را سپری میکند. ولی در آخر، زندگی هنری و ادبی را به هرچیز دیگری ترجیح میدهد. او دلیل اصلی همة این تغییرات و تصمیمها را محیط اطراف خود یعنی مردم، ملیت و کشورش میداند:
«این نژاد و این کشور و این زندگی مرا به وجود آوردند، من همانگونه که هستم خود را بیان میکنم» ۷۲(جویس). این تغییرات چه به لحاظ سبکی و چه به لحاظ فکری شخصیت اول، به طور هنرمندانهای از طرق مختلف از جمله بنمایه و یا نماد به تصویر کشیده شدهاند که در اصل سند محکمی بر خلاقیت منحصربهفرد جیمز جویس هستند.
ترجمة فرهاد مرسلی پاورسی
پینوشتها:
۱. Stephen Daedalus.
۲. A Portrait of the Artist as a Young Man :James Joyce, ۱۹۱۶.
۳. James Joyce (۱۸۸۲-۱۹۴۱).
۴.Ulysses: James Joyce, ۱۹۲۲.
۵. New Experimentation.
۶. Finnegans Wake: James Joyce, ۱۹۳۹.
۷. Dubliners: James Joyce, ۱۹۱۴.
۸. Religious and Mythological Symbols.
۹. James Joyce: Richard Ellman, ۱۹۵۱.
۱۰. style.
۱۱. Evolutionary Style.
۱۲. “Once upon a time…”
۱۳. “ But though there were different names for God in all the different languages in the world and God understood what all the people who prayed said in their different languages…God’s real name was God” (Joyce ۱۶).
۱۴. Onomatopoeia.
۱۵. White-Rose and Red-Rose Group.
۱۶. John Henry Newman (۱۸۰۱-۹۰).
۱۷. Lord Byron (۱۷۸۸-۱۸۲۴).
۱۸. Alfred Lord Tennyson (۱۸۰۹-۹۲).
۱۹. “the poet of people”.
۲۰. Stylistics.
۲۱. Motif.
۲۲. Symbolism.
۲۳. Epiphany.
۲۴. Aestheticism.
۲۵. “a strange and beautiful seabird” (Joyce ۲۱۵).
۲۶. “When the soul of a man is born in this country there are nets flung at it to hold it back from flight. You talk to me of nationality, language, religion. I shall try to fly by those nets” (Joyce ۲۰۳).
۲۷. “This race and this country and this life produced me, I shall express myself as I am”) Joyce).
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست