جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
تحلیل استنادی
![تحلیل استنادی](/web/imgs/16/141/obdp21.jpeg)
هدف از طراحی هر نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات، بازیابی اطلاعات مرتبط است و ربط زیربنای طراحی و ارزیابی این نظامها است و تلاش برای افزایش ربط یعنی تطابق بین نیاز کاربر و پاسخ نظامهای بازیابی همچنان ادامه دارد. متخصصان حوزه اطلاعرسانی برای سنجش میزان ربط یک سیستم، مدلهایی را طراحی و ارائه کردهاند. این مدلها به دو گروه عمده سنتی و مدرن تقسیم میشوند و هریک مزایا و معایب خود را دارند. مقاله حاضر سعی دارد با معرفی هر مدل و بیان مزایا و معایب آن، امکانی برای ارزیابی مدلهای بازیابی اطلاعات فراهم آورد.
● مقدمه
فعالیتهایی که برای تحلیل و سازماندهی مدارک و منابع صورت میگیرد «ذخیره اطلاعات» و تلاشهایی که برای یافتن یک یا چند مدرک از میان انبوه مدارک ذخیرهشده انجام میشود «بازیابی اطلاعات» نام دارد. نظامهایی که این جریانها درآنها روی میدهد «نظامهای ذخیره و بازیابی اطلاعات» خوانده میشوند.
نظامهای اطلاعاتی در طول تاریخ پیدایش خود به دنبال این هدف بودهاند که میزان انطباق خواسته کاربران و مدارک ارائهشده به عنوان نتایج جستجو را افزایش دهند (حسنزاده ۱۳۸۳). یکی از مسائل محوری مربوط به اینگونه نظامهای اطلاعاتی پیشبینی میزان ربط مدارک بازیابیشده است. تعیین چنین امری معمولاً به یک الگوریتم رتبهبندی بستگی دارد که با استفاده از آن، تلاش میشود یک نظم ساده درمدارک بازیابیشده برقرارگردد. در این راستا مدلهای مختلفی برای بازیابی اطلاعات شکل گرفته است که بررسی آنها میتواند دانش ما را نسبت به مسئله کارآیی هر یک ازمدلها و مسئله ربط، ارتقا دهد. دراین مقاله ضمن تشریح مدلهای بازیابی اطلاعات، تأثیر آنها بر میزان ربط مدارک بازیابیشده مورد بررسی قرار میگیرد. ابتدا به مفهوم مدل بازیابی اطلاعات میپردازیم.
در مقابل واژه «مدل» در واژهنامه وبستر آمده: «نظامی مفروض برای توصیف ریاضی دادهها، نتایج، ماهیت یا وضع امور». تعبیر دومی نیز به این صورت آمده: «مدل، الگویی است برای چیزی که میخواهد ساخته شود» (فهیمنیا ۱۳۸۳).
نقش مدل، نمایش عناصراصلی و روابط موجود دریک نظام، فرایند، موجودیت، ساختار، اندیشه و مانند آن است. موارد یادشده را میتوان به وسیلههای متعدد و درعین حال متفاوتی نمایش داد و مدلها خود از نظر چگونگی نمایش عناصر و روابط موجود، مورد ارزیابی قرار میگیرند (حریری ۱۳۸۳).
مدل بازیابی اطلاعات عبارت است از مجموعهای از دیدگاهها یا بازنمونهای منطقی مربوط به مدارک موجود دریک مجموعه (مثلاً در یک پایگاه) و نیازهای اطلاعاتی بیانشده کاربران که تحت چارچوبی خاص با یکدیگر ارتباط مییابند و درقالب نتایج جستجو ارائه میگردند. طبق این تعریف، چهار مولفه اصلی درهرمدل بازیابی قابل شناسایی است:
۱) مجموعهای از نمادهای منطقی یا بازنمونهای مربوط به مدارک موجود در مجموعهای که به شکل اصطلاحهای نمایه در پایگاه ارائه میشود؛
۲) مجموعهای از نمادهای منطقی یا بازنمونهای نیازهای اطلاعاتی کاربران که به صورت عبارت پرسش از سوی آنها به نظام ارائه میگردد؛
۳) چارچوبی نظری و مفومی که درقالب آن، بازنمونهای مدارک، عبارتهای پرسش و روابط آنها مدلسازی میگردد؛
۴) الگوریتم رتبهبندی در پایگاه که مدارک را براساس میزان تطابق نتایج بازیابی با عبارت پرسش، مرتب میسازد.
برای ایجاد یک مدل، ابتدا بازنمونهای مدارک (اصطلاحات نمایهای) و نیاز اطلاعاتی کاربر مورد توجه قرار میگیرد. سپس با دردست داشتن این بازنمونها، چارچوب مدلسازی آنها مشخص میشود که درقالب آن، رتبهبندی نتایج بازیابی انجام پذیرد. هر یک از مدلهای بازیابی دارای چارچوب خاص خود هستند و از نظریههای متفاوتی برای رتبهبندی و ارائه نتایج استفاده میکنند.
مدلهای بازیابی اطلاعات به دو دسته عمده سنتی و مدرن تقسیم میشوند. سه مدل کلاسیک بازیابی عبارتاند از:
ـ مدل بولی
ـ مدل بُرداری
ـمدل احتمالی
ـ مدلهای تعاملی
بازیابی اطلاعات عبارتاند از :
ـ مدل شناختی
ـ مدل اپیزودی
ـ مدل طبقه ای
که شرح آنها در دنباله آورده میشود.
● مدلهای سنتی
مدلهای سنتی[۷] بازیابی اطلاعات یا مدل نظامگرا[۸] که نخستین و متداولترین مدل مورد استفاده در دهههای گذشته بوده است، تأکید بر نظام بازیابی اطلاعات دارند و ربط را ازدیدگاه عینی مورد توجه قرار میدهند. در این مدلها، بازیابی اطلاعات شامل دو شاخه، یعنی دو گروه از عناصر و فرایندها (نظام و استفادهکننده) است که دریک نقطه با یکدیگر تلاقی میکنند. شاخه «نظام» در مدل سنتی شامل عناصر اطلاعاتی مانند متون، تصاویر، دادهها و ... است که به نحو خاصی بازنمایی و سپس سازماندهی شدهاند و به این ترتیب برای مرحله تطبیق آماده گردیدهاند. شاخه «استفادهکننده» شامل نیاز اطلاعاتی استفادهکننده، بیان کلامی نیاز درقالب یک درخواست، و تبدیل آن به پرسشی است که برای نظام قابل پذیرش باشد. مرحله بعدی در این شاخه نیز تطبیقدادن این پرسش با اطلاعات سازماندهیشده است که درصورت مطابقت، بازیابی اطلاعات تحقق مییاید. «بازخورد» در این مدل امکان اصلاح را فراهم میآورد، اما تنها به شاخه «استفادهکننده» برمیگردد (Sarasevic and Kantor ۱۹۹۷). در این رویکرد نظامگرا، منابع باربط، توسط نظام بازیابی اطلاعات براساس مطابقت موضوعی با پرسش استفادهکننده (که نماینده نیاز اطلاعاتی او است) تشخیص داده میشود (Green ۱۹۹۵). در مدل سنتی بازیابی اطلاعات، ربط درنتیجه مطابقت پرسش و منابع بازیابیشده حاصل میشود و از طریق بررسی این مطابقت، مورد ارزیابی قرار میگیرد. در این مدل، ربط به چگونگی فرایند گردآوری، بازنمایی، سازماندهی و تطبیق منابع با پرسش و به سخن دیگر به تدابیر اتخاذشده در درون نظام بستگی مییابد. از آنجا که این فرایندهای درونی نظام، شیوههای مختلف و متعددی دارد، ارزیابی نظامهای بازیابی اطلاعات عمدتاً بر این تمرکز یافته است که میزان موفقیت رویکردها و الگوریتمهای گوناگون فرایندهای درونی نظام را در بازیابی منابع مربوط مشخص نماید (حریری ۱۳۸۳).
▪ مدل بولی
مدل بولی مدلی بسیار ساده است که بر نظریه مجموعهها و جبر بولی مبتنی است. از آنجا که مفهوم مجموعه از دیدگاه ریاضیات کاملاً مشخص و روشن است، درک مدل بولی نیز دشوار نیست. علاوه بر آن، عبارات جستجو که به صورت عبارات بولی بیان میشوند مفهوم روشنی دارند. با توجه به همین ویژگی ساده و قابل فهم، مدل بولی درسالهای گذشته توجه بیشتری را به خود جلب کرده و توسط بسیاری از نظامهای کتابشناختی تجاری مورد پذیرش و استفاده قرار گرفته است.
درمدل بولی، فرض بر این است که کلیدواژه مورد نظر کاربر ممکن است دو حالت داشته باشد: الف) درمیان مدارک موجود درمجموعه (پایگاه) وجود دارد، ب) درمیان مدارک، موجود نیست. به عبارت دیگر، از قاعده صفر و یک پیروی میکند که مبتنی بر منطق دودویی است. هر عبارت پرسش در مدل بولی میتواند سه عملگر را تحت پوشش قراردهد: «و»، «یا» و «بجز» (حسنزاده ۱۳۸۳).
مزایای این مدل را میتوان به شکل زیر ذکرکرد:
۱) مدل بولی به لحاظ سادگی و قابل فهم بودن، در بسیاری از نظامهای کتابشناختی (از جمله در نرمافزارهای کتابخانهای فارسی) مورد استفاده قرار گرفته است.
۲) این مدل به کاربران خبرهای که با آن کار میکنند، احساس تسلط به سیستم را میدهد. وقتی که تعداد مدارک بازیابیشده بسیار اندک یا خیلی زیاد باشد، به راحتی با استفاده از عملگرهای فوق میتوان پرسش را ویرایش کرد.
۳) اکنون این مدل توسط عملگرهای نزدیکیابی و کوتاهسازی، به روشی منطقی و ریاضی برای کاوش متن کامل نیز تقویت شده است.
۴) دارای تکنیکهایی برای گسترش یا محدودسازی سؤال است.
۵) هزینههای اصلی در طراحی و ساخت نرمافزار متناسب با این عملگرها بسیار ناچیز است.
این مدل معایبی نیز دارد:
۱) برای کاربر مبتدی مشکل است.
۲) قادر به رتبهبندی نتایج بازیابیشده نیست.
۳) تفاوت ریاضی عملگرهای بولی در زبان طبیعی با این شکل لحاظ نمیشود. درواقع این مدل بسیار پیچیدهتر از نیازهای کاربر مبتدی است.
بسیاری بر این باورند که این مدل «مدل مدلها» است، یعنی مناسب آن است که کاربر با آن کار کند ولی مدلهای دیگر در زیرساخت سیستم، با رتبهبندی مدارک به کار گرفته شوند.
▪ مدل بُرداری
با توجه به محدودیتهای اوزان دودویی، لزوم ارائه چارچوبی برای انطباق نسبی، پیش از پیش احساس میشد (Salton and Lesk ۱۹۶۸). این کار مستلزم وزندهی غیر دودویی به کلیدواژههای موجود در عبارت پرسش کاربران، و مدارک موجود در مجموعه بود. مدل بُرداری دقیقاً در راستای همین هدف ارائه گردید. در این مدل، ابتدا کلیدواژههای موجود در هر یک از مجموعههای عبارت پرسش و بازنمون مدارک موجود در پایگاه، وزندهی میشوند؛ سپس این اوزان برای تعیین میزان مشابهت بین عبارت پرسش و مدارک، مورد استفاده قرار میگیرند. سرانجام، مدارک بر اساس درجه مشابهت با عبارت پرسش، بازیابی میشوند. نتایج ارائهشده توسط این مدل بسیار دقیقتر از نتایج مدل بولی است. این مدل قادر است با اخذ یک مقدار مشخص به عنوان آستانه مشابهت مورد نظر کاربر، فقط مدارکی را بازیابی کند که مورد نظر کاربر باشد (حسنزاده ۱۳۶۸).
مزایای مدل بُرداری عبارتاند از:
۱) وزندهی و ارائه برداری از اوزان مربوط به کلیدواژههای عبارت پرسش و مدارک موجود در مجموعه، موجب سادگی در تشخیص میزان تشابه میان این دو مجموعه میشود و درنتیجه عملکرد بازیابی ارتقا مییابد.
۲) راهبرد مبتنی بر تطابق نسبی این امکان را به نظام بازیابی اطلاعات میدهد که مدارکی را بازیابی کند که برخی از شرایط عبارت پرسش را برآورده میسازد. بنابراین کاربر میتواند به بیشترین منابع دسترسی یابد و آنچه را که با نیاز خود، منطبقتر است انتخاب کند.
۳) رتبهبندی مدارک بازیابیشده بر اساس میزان تشابه آنها با عبارت پرسش، به کاربر کمک میکند درمورد نتایج ارائهشده قضاوت کند.
علاوه برموارد مذکور، مدل برداری مدلی ساده و سریع است. با توجه به این مزایا امروزه مدل برداری از مطلوبیت نسبتاً خوبی در عرصه بازیابی اطلاعات برخوردار است. چنین تصور میشود که میزان ربط نتایج ارائهشده توسط این مدل بیشتر است.معایب این مدل عبارتاند از:
۱) مدل بُردار فضایی نشاندهنده ارزش هر بردار و اجزای آن نیست (Salton ۱۹۷۱)
۲) محاسبه دقیق بردار برآیند برای تمامی بردارها عملی نیست، چون مقدار دقیق بردارها لازم است.
۳) ارتباط و وابستگی لغات در این روش نشان داده نمیشود (فهیمنیا ۱۳۸۳).
▪ مدل احتمالی
مدل احتمالی درسال ۱۹۷۶ توسط «رابرتسون» و «اسپارک»[۹] مطرح شد و بعدها به عنوان مدل بازیابی مستقل دودویی شهرت یافت. در این مدل تلاش میشود مسائل بازیابی را درچارچوب احتمالات حل کنند؛ با این پیشفرض که وقتی کاربر پرسشی را ارائه میکند، مجموعهای از مدارک وجود دارد که دقیقاً به آن پرسش مرتبط است و این مجموعه به مجموعه آرمانی معروف است. با دردست داشتن ویژگیهای این مجموعه آرمانی، دیگر مشکلی برای بازیابی اسناد مرتبط نخواهیم داشت. بنابراین میتوان فرایند پرسش را «فرایند تشخیص ویژگیهای یک مجموعه آرمانی پاسخ» نامگذاری کرد. مشکل اصلی اینجا است که ما نمیدانیم این ویژگیها چیست؛ تنها چیزی که در اختیارداریم واژگان کلیدی است و باید از معانی آنها برای تعیین این ویژگیها استفاده کنیم. از آنجا که این ویژگیها در هنگام پرسش شناسایی نمیشوند، باید ابتدا این ویژگیها را حدس بزنیم. این حدس اولیه به ما امکان میدهد که یک مجموعه پاسخ آرمانی را با استفاده از احتمال، به شکل ابتدایی توصیف کنیم. درنتیجه نخستین مجموعه از اسناد بازیابی میگردد. تعامل بعدی با کاربر، توصیف مجموعه پرسش آرمانی را تکمیل میکند. درطی این تعامل، کاربر مدارک بازیابیشده را مرور، و انتخاب میکند که کدامیک مرتبط و کدامیک نامرتبط هستند. سپس نظام از این اطلاعات برای بهبود توصیف مجموعه آرمانی پاسخ استفاده میکند. با تکرار این فرایند به دفعات مکرر، انتظار میرود که این توصیف تکامل یابد و به توصیف واقعی مجموعه آرمانی پاسخ نزدیکتر شود. بنابراین همیشه درابتدای کار، نیاز به حدس زدن توصیف مجموعه آرمانی پاسخ درذهن خود داریم. علاوه بر این، لازم است که تلاش آگاهانهای نیز برای شکلدهی چنین توصیفی درقالب احتمال صورت گیرد.
به طور خلاصه میتوان گفت که مدل احتمالی، پرسش کاربر را اخذ میکند، احتمال ربط و عدم ربط مدارک موجود درمجموعه به پرسش کاربر را حدس میزند و با اخذ بازخورد از کاربر، نتایج نهایی را ارائه میدهد. لازم به ذکر است که متغیرهای وزن واژگان نمایهای، همگی دودویی هستند.
مزیتی که به لحاظ نظری برای مدل احتمالی میتوان بیان کرد این است که مدارک بر اساس احتمال ارتباط آنها با پرسش کاربر، به شکل از بالا به پایین رتبهبندی میشوند. درمقابل معایبی نیز و جود دارد که مهمترین آنها عبارتاند از:
۱) نیاز به حدس در جداسازی اولیه مجموعههای مرتبط و نامرتبط؛
۲) عدم توجه به فراوانی واژگان نمایهای درون یک مدرک؛
۳) پذیرش فرض استقلال برای واژههای نمایهای.
● مدلهای تعاملی یا شناختی
هرچند که دیدگاه سنتی درمورد بازیابی اطلاعات هنوز از اهمیت زیادی برخوردار است، این واقعیت نیز روز به روز آشکارتر میشود که بازیابی اطلاعات، ماهیتاً فرایندی تعاملی است. توجه به موضوع تعامل، سابقهای نسبتاً طولانی درمطالعات مربوط به بازیابی اطلاعات دارد. انعکاسی از این دیدگاه بنیادی در فرایند بازیابی اطلاعات به سه دهه گذشته برمیگردد و درمطالعات پژوهشگرانی مانند «بلکین»[۱۰] (۱۹۸۲)، «بیتز»[۱۱] (۱۹۸۹) و «اینگورسن»[۱۲] (۱۹۹۲) انعکاس یافته است. دیدگاه سنتی به دلیل ضعفهای آشکاری که داشت به طرق گوناگون مورد انتقاد پژوهشگران قرار گرفت. از آن جمله «ادی»[۱۳] (۱۹۷۷) و «بلکین» و همکارانش (۱۹۹۳) این سوال را مطرح کردند که چرا استفادهکننده نظام باید نیاز اطلاعاتی خود را به صورت پرسشی مطرح کند که برای نظام، قابل درک و پذیرش باشد و چرا نظام این امکان را برای استفادهکننده فراهم نمیکند که نیاز اطلاعاتی خود را به جای تبدیل به پرسش قابل فهم برای نظام، به طور مستقیم و به همان صورتی که هست مطرح نماید. با مطرحشدن این گونه انتقادها بازیابی اطلاعات از دیدگاه گستردهتری مورد توجه قرار گرفت. از سوی دیگر پیشرفتهای حاصلشده، امکان کاوش در متن منابع را فراهم کرد و پیامد این پیشرفتها ارائه مدلهای دیگری برای جستجو و بازیابی اطلاعات بود. به این ترتیب همزمان با ظهور نظامهای جدید بازیابی اطلاعات، مدلهای دیگری ارائه گردید که برخلاف مدلهای سنتی، ویژگیهای تعاملی این فرایند را به نحوی منعکس میکنند. اهمیت این گونه پژوهشها در این است که بررسی زوایای گوناگون تعامل استفادهکننده با دیگر اجزای نظام بازیابی اطلاعات میتواند طراحی نظامهای کارآمدتر بازیابی اطلاعات را در پی داشته باشد. طراحان نظامهای خبره[۱۴] نیاز به اطلاعات بیشتری در زمینه تعامل استفادهکننده با نظام بازیابی اطلاعات دارند و ایجاد پایگاههای دانش برای نظامهای خبره، نیازمند آگاهی از چگونگی تعامل در نظامهای بازیابی اطلاعات است (Robins ۱۹۹۷). قبل از پرداختن به این مدلهای تعاملی، مفهوم تعامل در بازیابی اطلاعات، درچارچوب بحث کلیتری به نام تعامل انسان- رایانه مورد بحث قرار میگیرد.
مفهوم تعامل درپژوهشهای تعامل انسان- رایانه توسط «استورز»[۱۵](۱۹۹۴) به صورت زیر تعریف شده است:تبادل اطلاعات میان شرکتکنندگان [۱۶] در حالی که هدف هریک از آنها، بهرهگیری از این تبادل درجهت ایجاد تغییر در وضعیت خود یا دیگری است. این تعریف درمورد تعامل در بازیابی اطلاعات نیز صادق است. عناصر کلیدی درتعریف یادشده عبارتاند از شرکتکنندگان، یعنی انسان و رایانه که رایانه شامل سختافزار و نرمافزار، منابع اطلاعاتی و ... است. بنابراین تعامل در بازیابی اطلاعات، فرایند پیچیدهای است که کاملاً به شرایط زمینهای بستگی دارد؛ به این معنا که از یک سو، شروع آن از استفادهکنندگان است و ارتباط کاملی با استفادهکنندگان، وظایف و مشکلات، تواناییها، وضعیت دانش، و مقصد و منظور آنها دارد، و از سوی دیگر با ویژگیها و قابلیتهای نظام، منابع اطلاعاتی (متن در معنای وسیع، و چگونگی بازنمایی آن) و رابط سروکار دارد. هرچند که در وهله نخست آنچه به وضوح تشخیص داده میشود دو گروه از شرکتکنندگان، یعنی انسان و رایانه است، اما در هر یک از این دو گروه، عناصر متعددی دخالت دارند و هرگروه دارای اهداف متفاوت و نقشهای بسیارمتنوعی است که باید به دقت بررسی و مشخص شوند. انسان به عنوان یکی از دو گروه شرکتکنندگان، دارای وجوه شناختی و ویژگیهای متعدد دیگری است و اهداف و مقاصدی دارد.
رایانه به عنوان شرکتکننده دیگر، درواقع استعارهای برای عناصر متعدد مانند سختافزار، نرمافزار، منابع اطلاعاتی، پردازش منابع، قابلیتها و اتصالات است و میزبان عناصر مصنوع متعدد و جنبههای شناختی متنوع است. تعامل میتواند مستقیم یا با واسطه، تعاونی یا انفرادی، و مستلزم صرف منابع کمتریا بیشتری باشد که هر یک از اینها، ردههای متفاوتی از تعامل هستند و ویژگیهای خاصی برای تشخیص و مطالعه دارند (Sarasevic ۱۹۹۶).
به اعتقاد «استورز» (۱۹۹۴)، «تعامل» مجموعهای از اظهارات است که این اظهارات را میتوان با علائم ویژهای توضیح داد. گفتوگو[۱۷] الگویی از تبادل اظهارات میان شرکتکنندگان است. ماهیت این الگوها، محدودیتهای آنها، چگونگی تولید، و ردیابی آنها موضوع اصلی مطالعات تجربی و توسعه مبنای نظری تعامل انسان- رایانه را تشکیل میدهد. به این ترتیب، میتوان گفت که تعامل عبارت است ازگفتوگو با هدف ایجاد تغییر در وضعیت یک یا چند شرکتکننده. این مفاهیم در مورد بازیابی اطلاعات نیز مصداق دارند و سوالات اساسی مربوط به تعامل انسان- رایانه در بازیابی اطلاعات نیز مطرح میشود. مهمترین مدلهای تعاملی بازیابی اطلاعات مدل شناختی «اینگورسن» (۱۹۹۶)، مدل اپیزودی «بلکین» و مدل طبقهای «ساراسویک» است که در اینجا شرح داده میشود.
▪ مدل شناختی
رویکرد شناختی بر فعالیتهای ذهنی شناختی، هیجانی و انگیزشی هریک از اجزای تشکیلدهنده تعامل بازیابی اطلاعات تاکید دارد و افزون بر این، عوامل محیطی- اجتماعی پیرامون بازیابی اطلاعات را نیز مورد توجه قرار میدهد. مدلی که «اینگورسن» در سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۶ از تعامل بازیابی اطلاعات ارائه داد، عوامل شناختی موثر بر کلیه عناصر حاضر در بازیابی اطلاعات اعم از عناصر اطلاعاتی(متون)، نظامهای بازیابی اطلاعات و وضعیت آنها، رابطها، فضای شناختی استفادهکنندگان، ومحیط اجتماعی- سازمانی پیرامون این فرایند را منعکس میکرد.
در این مدل استفادهکنندگان نهتنها با نظام بازیابی اطلاعات، بلکه با متون و منابع نیز به عنوان ساختارهای شناختی که «اینگورسن» آن را فضای اطلاعات مینامد، درتعامل هستند. فضای شناختی استفادهکننده از یک سلسله عناصر ساختاریافته تشکیل شده است و در این میان زمینههای شناختی و موقعیتی استفادهکننده نقش برجستهای دارند. فرایند تعامل بسیار پویا است و کلیه عناصر موجود در فضای اطلاعاتی نظامهای بازیابی اطلاعات و فضای شناختی استفادهکننده میتوانند به صورتهای گوناگون تظاهر یابند. به این ترتیب تعامل بازیابی اطلاعات در این مدل عبارت است از یک سلسله فرایندهای شناختی که ویژگیهای نظام (فنون بازنمایی و بازنمایی متون)، ویژگیهای موقعیتی استفادهکننده و کارکردهای رابط کاربر یا واسطه کاوش را دربرمیگیرد.
▪ مدل اپیزودی
اساس دیدگاهی که «بلکین» از تعامل بازیابی اطلاعات دارد بر فرضیه وی مبنی بر «وضعیت بیقاعده دانش»[۱۸] استوار است. بر اساس این فرضیه، استفادهکنندگان با درجات متفاوتی از دانش در خصوص موضوع مورد جستجوی خود، اقدام به کاوش اطلاعات میکنند. از نظر «بلکین» و همکارانش، مسئله اصلی دربازیابی اطلاعات، چگونگی بازنمود متون نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد نحوه نمایش وضعیت بیقاعده دانش استفادهکننده، یعنی وجوه موقعیتی و شناختیای است که دلیل جستوجوی اطلاعات و وارد شدن استفادهکننده به گفتگو با نظام بازیابی اطلاعات بوده است. مدل «بلکین» تعامل استفاده با نظام بازیابی اطلاعات را به صورت توالی تعاملهای گوناگون در هریک از اپیزودهای جستوجوی اطلاعات تصویر میکند. فرایند اصلی، تعامل استفادهکننده با اطلاعات است، و هریک از فرایندهای بازیابی اطلاعات که در مدل با عناوین بازنمود، مقایسه، تعامل، راهبری، و تجسم مطرح شدهاند، میتوانند به شیوههای گوناگون تمثیل شوند (Sarasevic ۱۹۹۶). به اعتقاد «بلکین» تعامل میان استفادهکننده و اجزای مختلف نظام بازیابی اطلاعات بستگی به ویژگیهای استفادهکننده مانند وضعیت دانش و اهداف و وظایف وی دارد. چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، در بازیابی اطلاعات انواع مختلفی از تعامل وجود دارد، زیرا این تعاملها فرایندهای متنوعی مانند قضاوت، تفسیر، تغییر، اصلاح و مرور و ... را پشتیبانی میکنند. به این ترتیب درمدل اپیزودی «بلکین» وارد شدن به برخی تعاملها و نه همه انواع تعاملها، به عنوان ربط شناخته میشود.
▪ مدل طبقهای
مدل طبقهای «ساراسویک» برگرفته از مدل استفاده از اطلاعات است که با نام مدل «فراهمآوری- شناخت- کاربرد»[۱۹] در طی مطالعات مربوط به ارزش کتابخانه و خدمات اطلاعرسانی ارائه گردید. مدل طبقهای بر اساس این پیشفرضها قرار دارد که تعامل استفادهکنندگان با نظام بازیابی اطلاعات برای استفاده از اطلاعات و استفاده از اطلاعات در ابتدا به شناخت (پردازش و جذب شناختی اطلاعات) و سپس به تفسیرهایی در رابطه با بهکارگیری اطلاعات در یک موقعیت خاص مربوط میشود؛ در بازیابی اطلاعات، فراهمآوری عبارت از دستیابی به اطلاعات است و این اطلاعات میتواند انواع مختلفی داشته باشد؛ شناخت شامل جذب یا پردازش شناختی اطلاعات است؛ و کاربرد عبارت است از استفاده از اطلاعات در مورد یک مسئله یا وظیفه در یک موقعیت و محیط معین هریک از این اجزا شامل عناصر مختلف با نقشها، مقاصد و اهداف متفاوت است. به این ترتیب تعامل در بازیابی اطلاعات عبارت است از گفتوگو میان شرکتکنندگان- استفادهکننده و رایانه- از طریق یک رابط، به منظور اثرگذاری بر موقعیت شناختی استفادهکننده برای استفاده کارآمدتر از اطلاعات در رابطه با مسئلهای که با آن روبرو است. چنانکه ملاحظه میشود استفادهکننده و رایانه، عناصر یا شرکتکنندگان در فرایند بازیابی اطلاعات هستند. تعامل بازیابی اطلاعات با دارا بودن عناصر یادشده، در چند سطح یا طبقه مرتبط اتفاق میافتد. هر سطح یا طبقه شامل عناصر و فرایندهای متفاوتی است. این عناصر و فرایندها در بخش استفادهکننده میتوانند فیزیولوژیکی، روانشناختی و شناختی و در بخش رایانه، فیزیکی، نمادین و الگوریتمی باشند. برای تجسم این طبقهها میتوان چنین تصور کرد که شرکتکنندگان، یعنی استفادهکننده و رایانه، به طور مستقیم و از طریق یک رابط، در رویه سطحی درتعامل هستند. استفادهکننده همچنین با رایانه و با منابع اطلاعاتی در سطوح شناختی، موقعیتی و انگیزشی نیز تعامل دارد. رایانه نیز دارای سطوحی مانند مهندسی، محتوا یا درونداد و پردازش است.
تعامل در رویه سطحی عبارت از تسلسلی از رخدادها (یا به گفته «بلکین»، اپیزودها) است. به این ترتیب که:
۱) استفادهکنندگان با اظهارات خود (مثلاً دستورها) و دریافت پاسخ (اظهارات رایانه) از طریق یک رابط، نهتنها اقدام به کاوش و تطبیق میکنند، بلکه درگیر شماری از فرایندهای دیگر نیز میشوند، فرایندهایی مانند ادارک و استنباط در مورد یک رایانه یا منبع اطلاعاتی معین، تورق، شناوری، تعیین وضعیت یک فرایند، تجسم نتایج، فراهمآوردن بازخوردهای متعدد، ساختاربندی مجدد پرسش و البته، برداشتهایی در مورد ربط.
۲) رایانهها نیز با پردازشها و ادراکات ویژه خود، با استفادهکنندگان تعامل دارند، درجریان گفتوگو به درخواستها پاسخ میدهند، پاسخهایی را در استفادهکنندگان موجب میشوند، در مورد وضعیت فرایند، اطلاعات فراهم میکنند و رهنمودهایی ارائه میدهند. برخی از فرایندها براساس الگوریتمها و شیوههای پیشبینی شده، با برداشتها و استنباطهایی از ربط همراه هستند.
در بخش رایانه، منابع اطلاعاتی، نحوه بازنمود، و تنظیم آنها میتواند در سطح محتوا یا درونداد درنظر گرفته شود. الگوریتمهای رایانه برای پردازش متون و کنشهای تطبیقی، در سطح پردازش لحاظ میشوند و سختافزارها و نرمافزارهای سیستمی همراه با آنها در سطح مهندسی قرار دارند. بدیهی است که این سطوح اثرات متقابلی بر یکدیگر دارند و بدیهیتر اینکه، در این سطوح در رابطه با طراحی، روشها، اثربخشی، کارآیی و ... ملاحظات مختلفی در نظر گرفته میشود. شماری از این ملاحظات بویژه در سطوح محتوا و پردازش، با تصورات و گمانهایی در خصوص ربط سروکار دارند و یکی از مهمترین کنشهای آنها، برداشت درمورد ربط است. درواقع طراحان، ایجادکنندگان الگوریتمها یا برنامهنویسان، گمانهزنیهایی در مورد ربط میکنند و درساختار بخش رایانه، ساختار شناختی دیگری نیز درکار است. ادراک تعامل بازیابی اطلاعات مستلزم تشخیص و درک عناصر و فرایندها درسطوح مختلف و اثرات متقابل آنها بر یکدیگر است.
● استنتاج ازمرور مدلهای بازیابی اطلاعات
با مرور انواع مدلهای بازیابی میتوان پی برد که عنصر ربط، کانون تمرکز همه این مدلها است و همه آنها به نوعی به دنبال این هستند که مدارک بازیابیشده تا حد امکان از ربط بالایی برخوردار باشند؛ یعنی «ربط» عنصر کلیدی مدلهای بازیابی اطلاعات است. برای ارتقای ربط شیوههای مختلفی به کار گرفته میشوند که عبارتاند از: وزندهی، رتبهبندی، توجه به ساختار درونی محتوای مدرک، اخذ بازخورد از کاربر، و ایجاد ارتباط دوسویه بین مدرک و واژگان آن. هر یک از این مدلهای بازیابی به یک یا چند مورد از مولفههای مذکور توجه داشتهاند. میتوان گفت که مدلهای بازیابی اطلاعات در مسیر پیشرفت خود از نظر ارتقای میزان ربط و بازیابی مدارک مرتبطترتلاش کردهاند تا:
۱) مفهوم عضویت (یک واژه در مدرک یا یک مدرک در مجموعه مدارک) را از دودویی (قطعیت) به عضویت نسبی و تدریجی تغییر دهند.
۲) نتایج ارائهشده را براساس وزندهی و تشکیل بردارهای دوگانه (بردار مدارک و بردار پرسش) رتبهبندی نمایند تا کاربر بتواند از درجه ارتباط آنها با عبارت پرسش خود، آگاهی پیدا کند.
۳) ساختار داخلی مدارک موجود را به عنوان مؤلفههای یاریدهنده برای افزایش ربط و حتی تطبیق تصورات ذهنی کاربر و بازیابی مدارک مرتبط مورد استفاده قرار دادهاند.
علاوه بر افزایش ربط، عناصر دیگری نیز مورد توجه مدلهای بازیابی اطلاعات قرارگرفتهاند که از آنها میتوان به کاربرمداربودن تعبیر کرد. هرچند که رابط کاربر در نظامهای اطلاعاتی به صورتی طراحی میشود که بتواند رضایت کاربر را جلب کند، اما کاربرمدار بودن مدلهای بازیابی اطلاعات، خود موضوعی است که میتوان از بررسی مدلهای بازیابی اطلاعات استنتاج کرد. شیوههایی که برای اخذ این بازخورد در برخی از مدلها رعایت شده عبارتاند از: اخذ بازخورد از کاربر، آگاهی کاربر از فرایند تطبیق عبارات پرسش و واژگان نمایهای مدرک، و قابلیت مرور.
● نتیجهگیری
گرچه ربط امری نسبی است، بهکارگیری مدلهای کارآمد میتواند تا حدودی مسئله ربط ظاهری یا تطابق فیزیکی میان واژگان عبارت پرسش و مدارک موجود در مجموعه را حل کند.سخن پایانی اینکه همانطور که «بلکین» و دیگران (۱۹۹۳) اشاره کردهاند، لازم است ترکیبی از رویکردهای انطباق کامل و انطباق نسبی مورد استفاده قرار گیرد. گسترش محیط وب و فناوریهای مربوط به آن و گسترش بهکارگیری هوش مصنوعی در بازیابی اطلاعات از جمله عواملی هستند که امکان دستیابی به یک مدل بازیابی اطلاعات را فراهم میآورند و در واقع میتوان گفت که رویکرد دانشمدار به بازیابی اطلاعات در حال شکلگیری است.
امیرحسین عبدالمجید کارشناس ارشد علوم کتابداری و اطلاعرسانی
منابع
۱. حریری، نجلا. ۱۳۸۳. ربط در مدل سنتی و مدلهای تعاملی بازیابی اطلاعات. مجله اطلاعشناسی ۲(۱): ۱۱۳-۹۱.
۲. حسنزاده، محمد.۱۳۸۳ . تأثیر مدلهای بازیابی اطلاعات بر میزان ربط. مجله اطلاعشناسی ۲(۱): ۸۹-۶۴.
۳. فهیمنیا، فاطمه. ۱۳۸۳. بررسی اجمالی مزایا و معایب مدلهای بازخورد ربط. مجله اطلاعشناسی ۲(۱): ۱۲۶-۱۱۵.
۴. Bates, M. ۱۹۸۹. The designe of browsing and berry picking techniques for the online search interface. Online review ۱۳(۵): ۴۰۷-۴۲۷. http:www.gseis/Ucla.Edu/faculty/bates/berrypicking.html (accessed August ۲۰۰۶).
۵. Belkin, N. J. ۱۹۸۲. Models of dialouge for information retrival. In Proceeding of the ۴th informational research forum in information Science, ed. I. Frriberg, ۱۵-۳۶. Boras, Sweden: Skifter fran Hogskolan I Boras.
۶. Belkin, N. J., C. Cool, W. B. Croft, J. P. Callan. ۱۹۹۳. The effect of multiple query representations on information retrival systems performance. In Proceedings of the ۱۶th annual international ACM SIGIR conference on research and development in information retrieval, ۳۳۹-۳۴۶. Pittsburgh, PA
۷. Green, Rebecca. ۱۹۹۵. Topical relecance relationships: why topic matching fails. The American society for information science ۴۶(۹): ۶۴۶-۶۵۳.
۸. Ingwersen, P. ۱۹۹۲. Information retrieval interaction. London: Taylor Graham. P. x, ۲۴۶. http://www.db.dk/pi/iri (accessed August ۲۰۰۶).
۹. Ingwersen, P. ۱۹۹۶. Cognitive perspectives of information retrieval interaction. Journal of documentations ۵۲(۱): ۳-۵۰.
۱۰. Oddy, R. N. ۱۹۷۷. Information retrival through man-machine dialouge. Journal of documentation ۳۳(۱): ۱-۱۴.
۱۱. Robins, David. ۱۹۹۷. Shifts of focus in information retrieval interaction. In Proceedings of the ASIS annual meeting, ۳۴(۱۲۳-۱۳۴). http:// www. asis. Org/ annual-۹۷/shifts.html (accessed August ۲۰۰۶).
۱۲. Salton, G. ۱۹۷۱. The SMART retrieval system: experiments, in automatic document processing. Prentice- Hall.
۱۳. Salton, G., and M. E. Lesk. ۱۹۶۸. Computer evaluation of indexing and text processing. Journal of ACM ۱۵(۱): ۱-۳۶.
۱۴. Sarasevic, Tefko. ۱۹۹۶. Modeling interaction in information retrieval (IR): a review and proposal. In Proceedings of the American society for information science ۳۳: ۳-۹.
۱۵. Sarasevic, T. and P. Kantor. ۱۹۹۷. Studying the value of library and information services. Part I. Establishing a theoretical framework. Journal of the American society for information science ۴۸(۶): ۵۲۷-۵۴۲.
۱۶. Storrs, G. ۱۹۹۴. A conceptualization of multiparty interaction. Interacting with computers ۶(۲): ۱۷۳-۱۸۹.
پینوشتها
[۱]. Boolean Model.
[۲].Vector Model.
[۳].Probablilistic Model.
[۴] Cognitive Model.
[۵] Episod Model.
[۶]Stratified Model.
[۷] Traditional Model .
[۸] System Oriented.
[۹] Robertson & Spark.
[۱۰] Belkin .
[۱۱] Bates.
[۱۲] Ingwersen.
[۱۳] Oddy.
[۱۴]Expert Systems.
[۱۵] Storrs.
[۱۶] Participants.
[۱۷] Dialog.
[۱۸] Anomalous State of Knowledge(ASK).
[۱۹] Acquisition- Cognition- Application(A-C-A)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست