فوتبال کودکانه

گویند که حکایت بازی با کودکان بسی سخت باشد و برای بسیاری که سرو کاری با کودکان دارند این واقعیت بسیار ملموس و حقیقی است در بازی با کودکان نمی تواند همواره برنده بود

گویند که حکایت بازی با کودکان بسی سخت باشد و برای بسیاری که سرو کاری با کودکان دارند این واقعیت بسیار ملموس و حقیقی است در بازی با کودکان نمی تواند همواره برنده بود زیرا این حس را کودکان دارند که همیشه حس برتری طلبی و دارای حق بودن را داشته باشند و از سوئی یک کودک هیچگاه باخت را به گردن نمی گیرد و همواره سعی می کند که کمتر از باختن صحبت نماید از دیگر حکایت کودکی قضیه ” جرزنی ” است کودک برای احیای حق خود هیچ محدودیت را نمی بیند و سعی می کند که براحتی حرفهایش را نفی کرده و تقصیر را به گردن همه دنیا بجز خویشتنش بگذارد از دیگر بازیهای کودکی این است که باید برای ادامه دادن بازی حتما انگیزه ها به او داده شود و خود به سختی قادر است که با تحلیلی برای خود تولید انگیزه کند و… حال با توجه به برخی از این جوانب باید حکایت فوتبال ما را نیز یک حکایت کودکانه نامید رفتارها و گفتارها و اندیشه های مسافرین قطار فوتبال امروز ما بخوبی نشان می دهد که این ترن به هیچ عنوان چون لوکوموتیو و واگن های واقعی نبوده بلکه همانند ترن شهر بازی کودکان است که در آن بچه ها مشغول سواری هستند با هم نگاهی به برخی از رفتارها و گفتارهای ترن شادی فوتبال ایران می اندازیم

۱) در راس هرم فوتبال ایران مردی به نام علی کفاشیان نشسته است او عادت دارد که هیچگاه تقصیر ها را به گردن نگیرد و در مقابل انتقادها واکنش منفی سریع نشان بدهد که آخرین آن مربوط به دفاع ایشان از اظهار نظر سر مربی تیم ملی در یک برنامه زنده تلویزیونی است که مدعی بوده ” همه به او حسودی می کنند و می خواهند صندلی تیم ملی را از او بگیرند ” کفاشیان در قبال این سخن قطبی آن را یک بازی رسانه ای اعلام کرده ووقتی خبرنگار مربوطه به او می گوید این اظهار نظر در یک برنامه زنده تلویزیونی گفته شده چون کودکان بار دیگر بهانه گیری می کند و اعلام می داند ” سرمربی به اصطلاح ایرانی تیم ملی ایران چون درست نمی تواند فارسی صحبت کند این گونه واکنش نشان داده وگرنه او چنین قصدی نداشته است …” براستی توجیه چنین کودکانه ای شنیده بودید؟یعنی هیچ عقل سلیمی می تواند این توجیه کودکانه راننده ترن شهر بازی (بخوانید رئیس فوتبال ایران ) را قبول کند ؟ یعنی تیم ملی ایران را به کسی سپردید که نمی تواند درست صحبت کند ؟اگر این طور است چرا برای او مترجم نمی گیرید ؟مترجم برای کسی که مدعی ایرانی بودن است از آن حکایت بالاتر از کودکانه است

۲) جناب سرپرست تیم ملی یعنی اصغر حاجیلو هم در واگن شماره دو ترن شادی می گوید یک سری حرفها را تو دهن قطبی گذاشته اند و آن بیچاره هیچگاه چنین حرفهائی نزده و خودش ( قطبی )می گوید هر حرفی بزنم ایراد است و در ادامه اصغر داداش تیم ملی

می فرمایند که “من فهمیده ام اگر خدا نخواهد کسی خراب نمی شود ” براستی ایشان تنها کسی است که این مسئله را فهمیده اند ؟ اصلا چه ربطی این سخن به آن اظهار نظر قطبی دارد که همه را متهم به حسودی می کند ؟چرا ایشان فکر می کنند انتقادها از قطبی به معنی خراب کردن او است و کار او و روسا و همکارانش ( از جمله خود جناب سرپرست )هیچ عیبی ندارد ؟ این توجیهات جناب سرپرست کودکانه نیست ؟

۳) صحبت از سرپرست شد به یاد محمود خور دبین سرپرست تیم پرسپولیس افتادیم که می فرمایند ” شکست پرسپولیس از بوشهر اتفاقی بوده و باختن با این نتیجه تا آخر دنیا امکان ندارد ” ایشان به گونه ای صحبت از تیم شاهین بوشهر می کنند که گوئی تا به حال هزاران بار این تیم را شکست داده اند تا آنجا که تاریخ می گوید پرسپولیس یک بار در بازیهای دوستانه از تیم ایران جوان بوشهر ۵ گل خورده است و بار دیگر در تهران به تساوی با شاهین بوشهررسیده است پس از بعد کارنامه نمی توان این مسئله را اتفاقی دانست اما خدمت آقای خوردبین که در نوستالژی سالهای دور پرسپولیس هستند باید عرض کنیم که سالها است که از برد تاریخی ۶ به ۰ پرسپولیس در برابر استقلال می گذرد آیا به صرف این که تا ابد این اتفاق نمی افتد هیچ کس نباید در مورد آن صحبت کند ؟ و از سوئی مگر پرسپولیس دفعه اولش است که ۴ تا گل می خورد پرسپولیس در بازی فصل پیش هم ۴ تا از ابومسلم خورد سال قبل آن هم ۴ تا از استقلال خورد سال قبل تر از آن هم باز از هیمن ابومسلم ۴ تا خورد و… براستی تا به کی باید با بهانه های کودکانه باختها را توجیه کرد ؟

۴) حکایت علی کریمی هم خود حدیثی از این مجمل است ایشان می فرمایند ” بغض نرفتن به امارات را با استقلال می ترکانم ” براستی برای علی کریمی که سابقه رفتن به بایرن مونیخ را دارد نرفتن به تیم اماراتی باید بغض آور باشد ؟ یعنی انگیزه های کریمی برای بازی خوب در برابر استقلال باید منوط به این باشد که بغض از دست دادن عربها و دلارهای سبزآنها را داشته باشد ؟ آقای کریمی ! اینها همان عربهائی هستند که هنوز چند روزی نیست که مارا به صرف درج نام خلیج فارس بر جوایز مسابقات همبستگی کشورهای اسلامی تحریم کرده اند خبر دارید

تورج عاطف