شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

نوش کمدی و نیش تکرار


نوش کمدی و نیش تکرار

نگاهی به فیلم نیش زنبور

گویی ساخت فیلم‌های طنز در سینمای ایران به ابزار و امکانی تبدیل شده است تا کارگردانانی که آثار ناموفقی ساخته‌اند، شانس خود را در گیشه با ساخت فیلم‌های طنز امتحان کنند و از گرایش مخاطبان ایرانی به این ژانر برای فروش یا دیده شدن بیشتر آثارشان بهره ببرند.

حمیدرضا صلاحمند پس از فیلم ناموفق «زمانه» که مورد توجه منتقدان قرار نگرفت و در گیشه نیز شکست خورد، اینک به سراغ ژانر طنز رفته است تا با «نیش زنبور» شهد شیرین‌ فروش و رونق گیشه را نوش کند. او برای موفقیت از رضا کیانیان هم استفاده می‌کند تا در کنار رضا عطاران، ویترین فیلمش را جذاب بچیند و توجه مخاطبان بیشتری را به خود جلب کند. حضور مریلا زارعی به عنوان یک بازیگر جدی در این فیلم، طنز را هم نباید دست‌کم گرفت.

او پس از «خروس جنگی»، دومین حضور خود را در یک فیلم کمدی تجربه می‌کند؛ هرچند نقش او در نیش زنبور بسیار جدی و غیرکمیک است.

نیش زنبور قصه ۲ دوست خلافکار به نام رضا و اسد است که با رکب‌زنی و فریب پیرزنان به سرکیسه کردن از آنها دست زده و کلاهبرداری می‌کنند تا این‌که در یکی از صحنه‌سازی‌ها، سروکله یکی از پیرزنان فریب‌خورده به طور اتفاقی در رستوران پیدا می‌شود و رضا در دام می‌افتد و اسد از این مخمصه نجات پیدا می‌کند. رضا که پس از سال‌ها از زندان آزاد می‌شود، به دنبال اسد می‌گردد که انتقام خود را از او بگیرد؛ اما باز هم اسد او را در دام جدیدتری انداخته و با خود همدست می‌کند تا این‌که در نهایت هر دو این بار از یک جوان رندتر از خود رودست می‌خورند و سرشان کلاه بزرگی می‌رود.

تهیه‌کننده و کارگردان نیش زنبور، این فیلم را متفاوت‌ترین فیلم کمدی سال می‌دانند که به طنز موقعیت پرداخته و جای خالی این‌گونه طنز را در سینمای ایران پر کرده است! در حالی که بار اصلی کمیک قصه بر دوش خلاقیت‌های فردی رضا عطاران و رضا کیانیان نهفته است. عطاران در چهره و بازی همیشگی خودش ظاهر می‌شود. او مثل همیشه یک آدم آویزان و بی‌خیال است که سعی می‌کند از موقعیت‌های موجود به نفع خود امتیاز بگیرد؛ هرچند سویه کمیک بازی او در این فیلم بیشتر مبتنی بر همان تیپولوژی همیشگی است، نه موقعیت داستان.

اساسا طنز فیلم بیش از آن که موقعیت‌محور باشد، طنز عاملیت و فانتزی است که در جاهایی از طنز کلامی و گفتاری هم استفاده می‌شود و عجیب است که برخی این فیلم را یک طنز موقعیت ناب توصیف کرده‌اند. حتی اگر بپذیریم که طنز موقعیت در این اثر برجستگی بیشتری دارد و پررنگ‌تر از وجوه دیگر آن است؛ اما این موقعیت در یک‌سوم پایانی داستان در سراشیبی نزول می‌افتد و به یک دوپارگی دچار می‌شود. در واقع این موقعیت‌ها آنقدر در فیلم تکرار می‌شوند که نوش طنز را به نیش تکرار خنثی می‌کند و حتی مخاطب به برخی از این موقعیت‌های طنز هم نمی‌خندد.

همه این ضعف‌ها به یک کنار، حضور بازیگر توانا و صاحب سبکی مثل کیانیان در این فیلم خیلی عجیب است. حتی طرح داستان هم از اوست، البته باید این طرح اولیه را خواند تا متوجه شد که کارگردان تا چه اندازه توانسته است این طرح را در اجرا به نمایش بگذارد و به آن وفادار بماند؛ اما با این حال حضور کیانیان در این فیلم مایه شگفتی علاقه‌مندان او شده و باید پذیرفت این فیلم در حد و اندازه‌های بازیگر توانایی مثل او نیست، بویژه این‌ که کیانیان در فیلم، حضور دائمی دارد و نقشی بلند را بازی می‌کند.

این به معنی حضور نیافتن بازیگران بزرگ در فیلم‌ها یا نقش‌های کمدی نیست؛ بلکه فیلم کمدی باید متناسب با شأن حرفه‌ای بازیگر باشد، مثل «لیلی با من است» در نسبت با پرویز پرستویی که هم‌وزنی متناسبی را رقم زده است.

نیش زنبور از موقعیت دراماتیکی همه بازیگران بدرستی استفاده نمی‌کند و مثلا معلوم نیست جایگاه دختر اسد در این داستان چیست و اگر او را از کل قصه حذف کنیم، چه نقصانی در روایت قصه رخ می‌دهد. از یک سو، او دختری مدرن و تحصیلکرده به تصویر کشیده می‌شود؛ اما عجیب است که خیلی از رفتارهای غیرعادی و مشکوک پدرش برای او سوال‌برانگیز نیست و حتی در جاهایی مخاطب احساس می‌کند او با پدرش همدست است؛ اما از سوی دیگر می‌بینیم او نسبت به حرف‌های رضا درباره حرف‌های پدرش حساسیت نشان می‌دهد و ناراحت می‌شود؛ ولی بسرعت از دفاع پدرش مجاب می‌شود و در نهایت موقعیت او در قصه به حال خود رها شده و تبیین نمی‌شود. همچنین در فیلم مشخص نمی‌شود که این تعداد پیرزن چگونه به آسانی فریب اسد را می‌خورند و شگرد او در این کار چیست. درواقع کیفیت و چگونگی این فریب‌خوردگی بازنمایی نمی‌شود و یک تصویر ساده‌انگارانه و هالوگونه‌ای از پیرزن‌ها در این فیلم مشاهده می‌کنیم که برخاسته از نگاهی تحقیرآمیز به آنهاست. اساسا نیش زنبور تصویر سیاهی از زنان ترسیم می‌کنند؛ پیرزنانی که براحتی فریب چرب‌زبانی یک مرد میانسال را می‌خورند، دختر جوانی که رفتار خنثی در مقابل عملکرد پدرش دارد و در نهایت زن جوانی که کلاهبردار بزرگی از آب درمی‌آید که اسد و رضا را جوجه کلاهبردار می‌داند.

با تمام فراز و نشیب‌هایی که قصه دنبال می‌کند؛ اما پایان‌بندی سرد داستان، داغی آن را از او می‌گیرد و مخاطب با رضایت درونی، سالن را ترک نمی‌کند. نیش زنبور شاید لودگی و سخیف بودن فیلم‌های مشابه خود را نداشته باشد؛ اما یک طنز عامه‌پسند و سطحی است که قطعا به فیلمی ماندگار در سینمای طنز ایران بدل نخواهد شد.

رضا صائمی