دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پایان کودکی, تمرین بزرگسالی


پایان کودکی, تمرین بزرگسالی

نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است و از آنجایی که با تغییرات جسمی و هورمونی فراوانی همراه است منجر به دگرگونی برخی رفتارها و خلقیات در نوجوانان می شود و از سوی دیگر این رفتارها با مقابله والدین روبه رو شده و بدین ترتیب نوجوان را برای رسیدن به بعضی اهداف و ارزش ها و هویتی که به دنبال آن هستند, برمی انگیزد

نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است و از آنجایی که با تغییرات جسمی و هورمونی فراوانی همراه است منجر به دگرگونی برخی رفتارها و خلقیات در نوجوانان می شود و از سوی دیگر این رفتارها با مقابله والدین روبه رو شده و بدین ترتیب نوجوان را برای رسیدن به بعضی اهداف و ارزش ها و هویتی که به دنبال آن هستند، برمی انگیزد. حال می خواهیم با شما از دورانی حرف بزنیم که به اصطلاح پیش از بلوغ است. در این دوران والدین و سایر افرادی که با نوجوان در ارتباط هستند باید برخی ضوابط را رعایت کنند تا وقتی کودک به سن بلوغ رسید و خود را در دنیای ناشناخته بلوغ دید ، دچار نگرانی ها و تشویش ها و به اصطلاح اریکسون، دانشمند بزرگ روانشناسی ، دچار سردرگمی هویت و تشویش هویت نشود.

● نقش والدین پیش از بلوغ

امروزه مهمترین و بهترین و سالم ترین واحدی که در جامعه ما وجود دارد «خانواده» است. عنصری که در صورت صحت و سلامت کامل می تواند افراد متخصص، سالم و مفید به جامعه عرضه کند. بنابراین بسیاری از ریشه های کودکی، نوجوانی، جوانی، بزرگسالی و پیری در خانواده قرار دارد و برای اینکه هر دوره رشدی به خوبی سپری شود باید آنها ریشه و پایه خوبی داشته باشند.

نوجوان برای اینکه بداند کیست، در این جهان چه می کند ، و آینده و شغل او چه خواهد بود و ... شروع به کاوش و جست وجو در محیط خود می کند. او برای رسیدن به هویت سازمان یافته و جواب سؤال هایش به گذشته رجوع کرده و در ابتدا به دنبال هویت خود در سال های نوباوگی و کودکی می گردد بنابراین وقتی که پدر و مادری تصمیم به بدنیا آوردن فرزندی در این جهان می گیرند باید به تمامی شرایط زندگی شان توجه کنند که آیا پس از این مدت زندگی، آنها از بودن باهم احساس رضایت می کنند آیا آنها به آن ملاک و معیارها و نقشه هایی که قبل از ازدواجشان کشیده بودند، رسیده اند یا حداقل برای آن تلاش کرده اند و یا اینکه آیا آنها در سال های بعد نیز می توانند در کنار هم خوب و خوش زندگی کنند یا خیر اگر آنان در دادن پاسخ به این سؤال ها و سؤال های مشابه آن ناتوان بودند و تا حدودی مطمئن باشند که حتی پس از پای گذاشتن یک بچه در زندگی شان باز هم کانون خانواده آنها ناپایدار است و منجر به طلاق آنها می شود باید از به دنیا آوردن فرزند خودداری کنند. زیرا بسیاری از تحقیقات نشان داده نوجوانان و یا حتی بزرگسالانی که نمی توانند به خود انسجام ببخشند و یا حتی مضطرب و ناموفق اند کسانی هستند که در کودکی کانون خانوادگی شان از هم پاشیده است و یا خانواده ای نامنسجم داشتند.

بدین ترتیب خانواده وقتی در موقعیت مطلوبی قرار داشته باشد و والدین به لحاظ عاطفی و خلقیات در حد مناسبی باشند می توانند نسلی موفق و منسجم تربیت کنند بویژه آنکه در تربیت فرزندان خود شیوه قاطعانه داشته باشند. این شیوه نه مانند پدر و مادر های سهل گیر است که آزادی فراوان به فرزندانشان می دهند و نه مانند پدر و مادرهای مستبد است که حتی اجازه نفس کشیدن به فرزندانشان را نمی دهند. در این شیوه (قاطعانه) پدر و مادر نقش مشاوری را برای فرزندشان بازی می کنند که دلیل محدودیت ها و کنترل ها و ندادن آزادی ها را به آنها با جدیت و به شکلی منطقی توضیح می دهند و البته در موقعیت های مناسب تا حدودی به آنان آزادی می دهند.

اگر والدین از همان ابتدای کودکی با فرزندشان به خوبی و با مهر و محبت رفتار کنند و نیز این محبت را به آنان یاد بدهند آنها علاوه بر اینکه در دوران کودکی کمترین مشکلات و چالش ها خواهند داشت بحران هویت نوجوانی شان را نیز با موفقیت پشت سر می گذارند.

چند توصیه به والدین

- نقش پدری یا مادری خود را به خوبی ایفا کنید. نقش ها متقابل باشند و پررنگی یکی بر دیگری غلبه نداشته باشد.

- شیوه پرورش و تربیت قاطعانه داشته باشید.

- سعی کنید همیشه آرامش را در خانه فراهم سازید.

- مشاور خوبی برای کودکتان باشید.

- هنگام خطا از کودکتان او را مورد سرزنش قرار نداده و تنبیه نکنید بلکه به او بفهمانید که کارش اشتباه بوده.

- بسیاری از مسائلی که کودک در آن کنجکاوی می کند به سؤالاتش پاسخ درست و منطقی بدهید.

- تفریحات و سرگرمی های کودکتان را افزایش داده و اجازه دهید با دوستان سالم رفت و آمد کنند چون این دوستان در آینده می توانند دوست دوره نوجوانی شان شوند.

- شاد و سرزنده باشید. حتی اگر فاصله سنی زیادی با فرزندتان دارید نگذارید این فاصله شما را از هم دور کند.

- بپذیرید که دوران عوض شده و حالا باید خود را برای پذیرش برخی مسائل آماده کنید.

وقتی که شما به عنوان والدین توانستید خود را بشناسید و نیروهای درونی خود را بسازید قادر خواهید بود والدین خوب و مشاوری دلسوز برای کودک امروز و نوجوان فردایتان باشید.

● آستانه بلوغ

درست چندسال قبل از ورود کودک به سن نوجوانی تغییرات اندکی درجسم و رفتارش رخ می نماید.

خصوصاً این تغییرات در دخترها شایع تر است. شاید دخترتان تا کلاس دوم - سوم دبستان همچنان به عروسک بازی و بازی با دوستانش مشغول باشد اما با ورود او به کلاس چهارم - پنجم دبستان متوجه برخی تغییرات رفتاری در او می شوید. البته نباید فراموش شود که شروع بلوغ به عواملی چون وراثت، عرض جغرافیایی، شرایط بهداشتی خانواده و تغذیه کودک و شرایط روانی و رفتاری وی بستگی دارد اما در حال حاضر در کشور ما متوسط بلوغ دختران در سن ۱۱تا۱۳ سالگی و ۱۴ سالگی در پسران است.

با بروز نامحسوس علائم بلوغ کودکان نیز کم کم دست از بازی کشیده و بیشتر تمایل دارند اوقاتشان را با همسالان هم جنس خود بگذرانند. آنها ساعت ها با دوستانشان به صحبت می نشینند. در ابتدای این صحبت ها یعنی همان سال های پیش از بلوغ این کودکان در آستانه نوجوانی درباره خانواده، افتخاراتی که خانواده شان داشته، مسافرتی که پدر و مادرشان داشتند، دارایی های خانوادگی، دوستان و آشنایانشان و بحث های داغی که این روزها در زندگی آنها جاری است صحبت می کنند . در این دوره کودکان سعی می کنند خود و خانواده شان را برتر از دیگری دانسته و یا حتی با خیال پردازی هایی ذهن دوستانشان را به سمت خود سوق دهند. شاید شما فکر کنید که آنان به دوستانشان دروغ می گویند اما خیر! بیشتر اوقات آنان واقعیات زندگی شان را با خیالات آمیخته کرده و به دوستانشان می گویند.

این دوره بهترین دوره ای است که شما می توانید به رفتارهای کودکتان جهت مناسب بدهید مثلاً می توانید دوستان آنها را که اکثراً هم محله ای ها و همکلاسی هایشان هستند شناسایی کنید و درباره خلقیات آنها و خانواده شان بیشتر آشنا شوید البته فراموش نکنید که باید غیرمستقیم این کار را انجام دهید. زیرا احساس غروری که در سال های بعد تبدیل به غرور جوانی می شود در کودک شما در حال شکل گیری است. هرگونه رفتار توهین آمیز و تحقیرآمیز شما باعث می شود که غرور و عزت نفس کودکتان خدشه دار شود.

بهتر است بگوییم که با ورود کودکتان به این مرحله و بروز این قبیل رفتارها رفتار شما نیز باید پخته تر و منطقی تر شود.

سعی نکنید کودکتان را با همان شیوه های قبلی به سمت خود گرایش دهید بلکه باور داشته باشید که او در تلاش برای رسیدن به یک استقلال فکری و منطقی است. حتی در این مرحله ممکن است شاهد نافرمانی های او باشید. یادآور می شویم که در این دوره ممکن است کودکان برخی رفتارهای نادر نیز داشته باشند مثل شب ادراری که البته بیشتر از اینکه این قضیه یک مسئله روانشناختی باشد مربوط به تغییر هورمون ها در بدن وی است.

ناگفته نماند که شما در نقش پدر و مادری که هنوز کودکتان شدیداً به شما وابسته است می توانید در پایان این دوران نقش مهمی را همچون یک دوست ایفا کنید. مثلاً برخی مسائلی که دختران و پسران ممکن است در دوران بلوغ با آن مواجه شوند. بهتر است مادر یا زنی مورد اعتماد دختر نوجوان با او درباره دوران بلوغ و نیز مردی مورد اعتماد پسر نوجوان درباره بلوغ با او صحبت کند. زیرا در صورت نا آگاهی از پدیده های بلوغ ممکن است آنها در مواجهه با این موقعیت ها دچار اضطراب و نگرانی شده و عواقب روانی بدی در انتظار آنان باشد.

برای چگونگی مطرح کردن این بحث ها بهتر است با مشاوران و روانشناسان صحبت کنید.

نسرین زارعی