سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

بررسی تنگناها و مشكلات موجود اطلاع رسانی كشور


بررسی تنگناها و مشكلات موجود اطلاع رسانی كشور

اطلاع رسانی, یكی از ضرورتهای عصر حاضر است و در كشور ما به ویژه, با عنایت به شروع سازندگی, ضرورت آن بیشتر محسوس است متاءسفانه موانعی بر سر راه است كه نه تنها ما بلكه اغلب كشورهای مشابه ما با آن دست به گریبان اند

اطلاع رسانی، یكی از ضرورتهای عصر حاضر است و در كشور ما به ویژه، با عنایت به شروع سازندگی، ضرورت آن بیشتر محسوس است. متاءسفانه موانعی بر سر راه است كه نه تنها ما؛ بلكه اغلب كشورهای مشابه ما با آن دست به گریبان اند. در این مقاله، ضمن تعریف مختصری از مدیریت و اطلاع‌رسانی، به موانع دهگانه در این زمینه پرداخته خواهد شد. این موانع عبارت اند. از:

۱) عدم عنایت به تفكر منظم و منطقی در كارها،

۲) عدم توجه به نظام در اطلاع رسانی،

۳) حاكمیت تفكر بخشی،

۴) نبود روحیه جمعی

۵) عدم ثبات در مدیریتها

۶) نبودن پیگیری و نظارت

۷) جدی نگرفتن تحقیقات از طرف مقامات مسوءول برای محققان داخلی،

۸) مشكل زبان

۹) عدم تفاهم و یا ارتباط بین اطلاع رسانان و متخصصان كامپیوتر،

۱۰) حلاوت تماس و یا ارتباط با خارج كه اثرات این موانع در موارد زیر تجلی می یابد:

الف) بریدگی، انقطاع و انسداد در كار اطلاع رسانی،

ب) در هم برهمی و بلاتكلیفی،

ج) حبس اطلاعات،

د)تولید اطلاعاتی كه ضروری نیست،

ه) زمینه سازی برای ورود اجنبی.

توصیهء اصلی در این مقاله، این است كه باید به خویشتن بازگشت و هر چه سریع‌تر نظامی را برای گردآوری ذخیره و بازیابی اطلاعات طراحی كرد و پذیرفت.قبل از بحث دربارهء موانع عمده در امر مدیریت اطلاع رسانی و كتابداری اجازه می‌خواهم تا سه واژه "اطلاع"، "رساندن" و "مدیریت" را تعریف كنم.

▪ اطلاع:

آنچه كه ارزش معنوی داشته و ما را نیل به مقصود و هدف یاری می رساند.[۱]

▪ رساندن:

وقتی صحبت از رساندن پیش می آید، طبعا˜ مبدا و مقصد در ذهن تداعی می شود. زیرا اگر مبدای در كار نباشد و مقصدی نیز در نظر گرفته نشود، رساندن چه معنا دارد؟ لذا وقتی این دو، مطرح شدند لازم می آید كه مبدا اطلاع معلوم باشد و صحت و اعتبار آن مورد توجه قرار گیرد. و نیز در برابر، مقصد هم مشخص باشد تا "اطلاع" متناسب با نیاز مقصد و گیرنده، تعیین و تبیین گردد. آن وقت در امر "رساندن"، وسیله ارسال مطرح خواهد شد كه: این وسیله چیست و آیا با حمل اطلاع متناسب است؟ آیا سرعت و دقت لازم در ارسال پیام را داراست؟ و آیا كاربرد و استمرار آن در فضای مفروض، معنا و مفهومی خواهد داشت؟ طبعا˜ باید همه اینها تعریف و روشن شود. فی‌المثل، اطلاع رسانی در یك شهر كوچك، شهر متوسط، شهر بزرگ و در سطح جهان، ابزارهای گوناگونی را می طلبد - اگر چه در بعضی موارد دارای نقطه و یا نقاط اشتراك هستند.[۲]

▪ مدیریت:

مدیریت كه از نظر لغوی از دوره، دایره و مدار گرفته شده، به این معناست كه اجزای تشكیل‌دهندهء یك مجموعه برگرد محور، به گونه‌ای دایره‌وار بچرخند كه، بتوانند ضمن حفظ مجموعه‌ای بودن خود، از همه امكانات به طور متعادل بهره‌ور شوند. و نیز طبعا مدیریت از نظر اصطلاحی شاید، بتواند به معنای استفاده بهینه از وضع موجود با حداقل هزینه تعریف شود.مدیریت در دورانهای گوناگون، به انواع مختلف اعمال شده است. و اگر چه، از نظر هدف همه دورانها با همه نقاط اشتراك دارند؛ اما روشها و شیوه‌ها در اعصار گوناگون زندگی بشر، تفاوت داشته است. می‌گویند زمانی كه بشر غارنشین بوده به مدیریت نیازی نداشته و اگر چنین نیازی را احساس می‌كرده، چماق بزرگترین حربه و ابزار اجرایی مدیریت او بوده است. در دوران سلطه تفكر زراعت و زراعت پیشگی، شلاق، جای چماق را گرفته و بشر برای پیشبرد كار خود، از شلاق برگرده رعیت استفاده كرده است. و در عصر حاكمیت صنعت هم، معروف است كه مدیریت حماری و یا تشویقی، ابزار كار بوده و حاكمان صنعتی برای بهره‌گیری هر چه بیشتر از نیروی كار، به تشویق آنها می‌پرداخته‌اند[۳]. اما مدیریت امروزه ر ا مدیریت انسان فرهیخته و دانش آموخته‌ای می‌دانند كه براساس اطلاع و دریافت آن تصمیم می‌گیرد و عمل می‌كند. امروزه، بسیاری از محققان در سراسر جهان، با یكدیگر ارتباط اطلاعاتی دارند و بدون آنكه یكدیگر را ببینند با رد و بدل اطلاعات، به بحث می نشینند و تصمیم گیری می كنند. انسان امروز، انسان اطلاعاتی است و موج سوم [۴] خود ناظر به همین مسئله است. البته، بحث در اینكه این انسان اطلاعاتی، در مدیریت خویشتن راهی برتر را برگزیده و به مقاصد انسانی خویش رسیده یا نه، امری دیگر است كه به بحث مفصل دیگری نیاز دارد.

● مدیریت كلان و مدیریت بخشی

عده‌ای به ویژه در كشورهای در حال رشد، مدیریت بخشی را بر مدیریت كلان، ترجیح و یا به آن اهمیت بیشتری می‌دهند. می‌گویند: "كار بزرگ" انجام نمی‌شود، زیرا به اصطلاح سنگ بزرگ علامت نزدن است. این عده عقیده دارند "كار" باید كوچك باشد و هر كس مشغول "كار" خودش باشد. درحالی كه اگر، اطلاع رسانی خرد و كلان تبیین شود و روح جمعی بر جامعه حكومت كند و موانع تفاهم و برقراری ارتباط از بین برود، این دو با هم منافات ندارند و مكمل یكدیگرند. این عده، معتقدند كه مدیریت كلی و همه جانبه، هم زود است و هم ناشدنی:-زود است؛ زیرا باید "بخشها" در كوران كار و با دست و پنجه نرم كردن با مشكلات، پا بگیرند و نیز ضمن درك ضرورت مدیریت، عمیقا˜ بفهمند كه باید با دیگران تفاهم و ارتباط حسنه كاری برقرار نمود.

ناشدنی است، به خاطر خصلتهای جاه‌طلبانه و منییّتهای فردی و یا سازمانی كه، مانع از انجام "كاربزرگ" می شود.

باید دانست كه این استدلال درست نیست. امامت و رهبری در همه امور، از جمله و به ویژه در امر اطلاع رسانی، از هم مسایل است. البته به زعم بسیاری، "بخشی" نگریستن فوایدی دارد كه از آن جمله است:

۱) هر كسی كار خودش را می كند.

۲) كسی مزاحم كار دیگری نمی شود و خودیها، نمی توانند در كار یكدیگر دخالت كنند چون اطلاعی از كار یكدیگر ندارند.

۳) ارتباط با بالاترها، به ویژه كشورها و سیستمهای خارجی برای همه میّسر است.

۴) چه بسا به ظاهر كار سهل‌تر، زودتر و كم هزینه‌تر انجام می‌شود.

اما در برابر، باید دانست كه معایب این طرز تفكر هم، كم نیست. و از جمله این معایب می‌توان به موارد زیر اشاره كرد:

الف) هزینه‌ها چند باره انجام می‌شود و این امر متاءسفانه در میان كشورهایی كه با این طرز تلقی اداره می‌شوند، شایع است.

ب)نیروها به هدر می‌رود و به جای اینكه، نیروی انسانی ماهر در "طول" و در ادامه هم و برای پیشرفت، كاركننده در "عرض" گرفتار می شوند.

ج)حیثیت و حرمت اجتماعی و ملی در مخاطره قرار می‌گیرد.

د)صمیمیت و دوستی داخلی، از بین می‌رود و به جای رقابت سالم، حسادت جایگزین می‌شود.

به یاد دارم كه در پیش از انقلاب اسلامی كه در جلسات شورای هماهنگی مراكز اطلاعات و اسناد شركت می‌كردم، نماینده سازمان برنامه و بودجه-كه عضو این شورا بود-در مورد دوباره كاریها اظهار می داشت كه: برای انجام دو پروژه مشابه، مثلا˜ در مورد آب رسانی كشورمان كه یكی در شمال و دیگری در جنوب، در حال اجرا بوده است، مشاور خارجی، همان طرح قبلی را كپی نموده و با تعویض فقط جلد و بعضی مطالب ظاهری و ضروری متن طرح، دوباره پولی به جیب زده و بدین صورت از بیت المال سوء استفاده كرده است.بنابراین چنین تفكری، به عنوان امر مزاحم در مدیریت قابل قبول نیست. مدیریت كلان و بخشی مكمل یكدیگرند، كل و فرد از هم منفك نیستند. باید به طور منظم و سیستماتیك با هم باشند-بدون اینكه در قلمرو یكدیگر وارد شوند. در مدیریت مهم این است كه، هر بخش ضمن حفظ استقلال، وابستگی جمعی خود را فراموش نكند. در چنان شرایطی است كه هر بخشی در مدیریت، به صورت كلاف سردرگمی در نمی‌آید و سر نخ همیشه پیداست.تاءكید بنده در این مورد، از این جهت است كه در طول خدمتگزاریم در گذشته، به كرات به این مسئله برخورده، به آن گوشزد كرده و از آن رنج برده‌ام و آن بخشی فكر كردن و بخشی نگریستن و بخشی عمل كردن صرف است. چرا كه در آن صورت، رابطه‌های طولی و عرضی در بسیاری از موارد قطع می‌شود و هر كس، "خودش" می‌شود و "خودش" حتی در انجام امورش مورد سئوال هم قرار نمی‌گیرد و به تعبیری، امامت و رهبری كلی فراموش می گردد.در یكی از جلسات كمیته اطلاع رسانی عمومی، وابسته به سازمان ملی یونسكو در ایران-كه نمایندگان چندین سازمان و دانشگاه تهران در آن عضویت دارند-بحث نظام اطلاع رسانی مطرح بود و در آنجا، یكی از اعضاء موءثر اظهار می‌داشت كه: هنوز نظام اطلاع رسانی كلان، برای كشور زود است. باید اجازه داد هر بخش، برای خودش كار كند تا آن كه، زمان، خود وقتش را معین كند.در اینجا با آنكه قضیه برای همگان روشن است؛ ولی چون در "عمل" در كشور ما توفیق چندانی نیست، خوبست برای تیّمن مثالی عرض كنم: گویند هشام بن‌حكم، شاگرد امام صادق علیه السلام و متكلم معروف زمان خودش بود. و حریفی بر علیه امامت تبلیغ می‌كرد و ضرورت آن را منكر بود. او در جلسه بحث آن حریف، حاضر شد و به صورت ناشناس از او سئوالاتی كرد كه: آیا دست دارد؟ پا دارد؟ گوش و چشم دارد؟ و مصارف هر یك از اعضا چیست و چه وظایفی انجام می‌دهند. آنگاه، پرسید قلب هم دارد (البته منظور قلب گوشتی نبود) و فایده اش چیست؟ پس از جواب، از او پرسیده بود كه با آنكه هر یك از اعضا وظایف خود را به نحو كامل انجام می دهند، دیگر قلب به چه درد می‌خورد؟ و بدین صورت او را متنبه می‌كند. لذا همچنان كه در امور داخلی، هماهنگ كننده لازم است در امور خارجی هم، "رهبری" جایگاه ویژه دارد.[۵]

توضیحات و ارجاعات

۱-اطلاع، یك محصول انسانی است و عمدتاً از تجربه، مشاهده، تكامل، مطالعه و تحقیق سرچشمه می‌گیرد. روش ثبت شده واقعیات، داده‌ها، پیامها، علایم، نشانه‌ها، مفاهیم، عقاید، اظهار نظرها، بیانیه‌ها و غیره كه هر یك دارای معنایی هستند، عناصر اطلاعات هستند: موهیندر، سینق "پاره ای از اصطلاحات و مفاهیم در حوزه كتابخانه و اطلاع رسانی". اطلاعات علمی، ۶ (۷)، (۱۳۷۱)، ص ۷

۲ -مدل طرح پیام ۱. چه كسی=فستنده پیام ۲. چه چیزی را=پیام ۳. به چه كسی گیرنده پیام ۴. از چه طریقی= وسیله ۵. در چه شرایطی= شرایط زمانی و مكانی ۶ با چه تاءثیری نتیجه: (محمد احمدیان. مقدمات تكنولوژی آموزشی. تهران: نشر برن)

۳ )محمد لطیفی. دانش مدیریت. شماره ۱۱، زمستان ۱۳۶۹

۴ -كتاب موج سوم تاءلیف آلوین تافلر.

۵ -داستان هشام ابن الحكم، شاگرد مبرز حضرت امام جعفر صادق (ع) كه در علم كلام سرآمد زمان خود بود.

۶-شاهنگیان، مدیریت اطلاع رسانی، تهران: وزارت سپاه.

۷-منظور این است: با آنكه در جامعه به تحقیقات به طور فراوان نیاز وجود دارد، اما به خاطر ضعف مدیریت و عدم برنامه ریزی و نامشخص بودن سیاست علمی و تحقیقاتی كشور، كسی نمی داند چه كار در اولویت است و كدام تحقیق در درجه اول و.. قرار دارد. بودجه‌ها صرف می‌شود بدون اینكه از حال كار بهره لازم برگرفته شود.

۸ -با تحقیقی كه انجام شده، ۷/۶۶ درصد فقدان حس تعاون برای انجام كار و فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی را عنوان كرده اند. بازنگری به مسایل و مشكلات مراكز تحقیقاتی دولتی". فصلنامه سیاست علمی و پژوهشی، ۲ (۱) ۱۳۷۰، ص ۱۶۶.

۹ ) مشكل مالی و به دنبال آن فرار نیروی انسانی نیز از تبعات مدیریتهای ضعیف است.

۱۰ ) با تعویض دبیر كل یونسكو در ایران، كمیته اطلاع رسانی عمومی (پی.جی.آی) پا در هوا مانده است و دبیر كل جدید ماه هاست كه هیچ تصمیمی درباره آن نگرفته است.

۱۱ ) در این بخش، لزوم حمایت و پاسداری از حرمت و منزلت محققان در جامعه، جلب توجه جامعه به تحقیقات آنان، به كارگیری نتایج پژوهشها و دستاوردهای علمی آنان در سطح جامعه، باید مورد توجه قرار گیرد. در این راه، رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی مكلف اند به وظیقه خطیری كه از این بابت عهده دارند، به نحو مطلوب عمل نموده و توجه جامعه را به نقش بس مهمی كه محققان و پژوهشهای آنان در سربلندی و خودكفایی و استقلال كشور ایفا می كنند معطوف سازند. در فصلنامه سیاست علمی و پژوهشی، جهت مشخص نبودن جایگاه واقعی تحقیقات در جامعه و قایل نبودن منزلت كافی برای تحقیق-۵۰ درصد بی توجهی جامعه به نتایج تحقیقات و به ویژه تحقیقات كاربردی ۲۰ درصد-مجموعهً ۷۰ درصد عنوان شده است. فصلنامه سیاست علمی وپژوهشی، ۲ (۱)، ۱۳۷۰، ص ۱۶۸.

۱۲ ) با اصطلاح ساختار اقتصادی كشور، امید است كه از این حلاوت كاسته شود و به داخل كشور و نیورهای كیفی آن توجه بیشتری مبذول گردد.

۱۳ -با فرار مغزهاست كه راه برای ورود خارجی باز می شود. این فرارها هم عمدتاً مشكل اقتصادی و مدیریتی دارد. عموماً افراد متخصص از كار دولتی به نیمه دولتی و نیمه خصوصی و سپس به بخش خصوصی و بعد هم به خارج عزیمت می كنند.

متن سخنرانی ایراد شده در نخستین "سمینار بررسی نقش اطلاع رسانی درتحقیق و توسعه".

نوشته: غلامرضا فدائی عراقی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.