دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
بالای چشم بعضی ها «ابرو» نیست
همانگونه که پیشبینی میشد هشدار هاشمی رفسنجانی درخـصـوص لـزوم »دوری از اقـتصاد صدقهای و گداپروری«واکنش شدید احمدینژاد را به دنبال داشت. البته آنچه که رئیس مجلس خبرگان به آن اشـاره کـرد قـبـلا با عبارات دیگر توسط تعدادی از سیاستمداران اصولگرا، اصلاحطلب و میانهرو نیز بیان شده بود و در اظهارات همه هشداردهندگان، این نـکته به صورت مشترک وجود داشت که »اقتصاد کـشـور نـباید به صورت صدقهای و کمیته امدادی درآید«. تکرار همین هشدار توسط آیت الله جوادی آملی آن هم دقیقا یک روز پس از اظهارات شدیداللحن دکـتـر احـمدینژاد، نشان داد که این موضوع یک دغدغه فراگیر است و مبنای تفکر بسیاری از عالمان دینی، متخصصان اقتصاد و سیاستمداران کشور را تشکیل میدهد. اما به هر حال رئیسجمهور، هنوز این شانس را دارد که انتقادهای مـطرح شده در برخی رسانهها را از طریق پرمخاطبترین- و نه پرنفوذترین- رسانهکشور یعنی صدا و سیما پاسخ دهد و پاسخ او، بارها به سمع و نظر مردم برسد. در نقطه مقابل، هیچ نشانهای وجود ندارد که آمادگی رسانه ملی را برای تـبـدیل این سوژهها به برنامهای برای مناظرههای علمی و دور از عصبانیت به نمایش بگذارد و منتقدان، تـنـهـا مـیتـوانـنـد از طریق تعداد محدودی رسانه مکتوب، دیدگاه خود را بیان کنند.
رئیسمجلس شورای اسلامی، رئیس مجلس خبرگان و آیتاله جوادی آملی، سه چهره سرشناس نزدیک به اصولگرایان هستند که در ماههای گذشته نـسـبـت به پیگیری »سیاستهای اقتصادی کمیته امدادی« هشدار دادهاند. در کنار این سه، تعداد دیـگـری از نـمـایـنـدگان مجلس و گروهی از کارشناسان نیز هشدارهایی در این موضوع بیان کردهاند و لذا میتوان واکنش اخیر رئیسجمهور را تحت تاثیر عوامل دیگری نیز دانست که احتمالا مهمترین آنها، ورود مستقیم هـاشـمـی رفسنجانی بـه ایـن بـحـث اسـت. اظـهـارات شـدیـداللـحن احمدینژاد سوالات دیگری را نیز ایجاد میکند که این یادداشت به دو مورد از آنها میپردازد:
۱) پــاسـخـگــویـی اخـیـر رئـیـسجـمـهـور بـه رفسنجانی، به گونهای تنظیم شده بود تا ثابت کند احمـدینـژاد بیـش از منتقدان خود، به فکر اقشار ضعیف جامعه است و اگر کسی با ایدههای او برای رفع مشکلات اقتصادی این اقشار مخالفت کند باید منتظر پـاسـخ شـدیداللحن رئیسجمهور باشد. البته این دغدغه، ستودنی است اما اولاً بسیاری از منتقدان دولت نیز بیش از هر چیز نگران اقشار آسیب پذیر هسـتـند و بــرخــی طــرحهـای دولـت را مـوجـب مشکل آفرینی برای پایینترین دهکهای درآمدی میدانند. ثانیاً از ماههای گذشته تاکنون، بسیاری از سیاستمداران، اقتصاددانان و تحلیلگران اقتصادی- سیاسی، از این جهت با تعجیل دولت برای اجرا طرح تحول اقتصادی مخالفت کردهاند که به عقیده آنها »ایـن طـرح در شـرایـط فـعلی، بـیـش از هـر کس به گـروههـای کمدرآمـد جـامـعـه، صدمه میزند«. اما متاسفانه این هشدارها و ابراز نگرانیها مورد توجه قرار نگرفته و دولتمردان بر اجرای هرچه سریعتر »طرح موسوم بـه تـحـول اقـتـصادی« تاکید میکنند. دولتیها که در برابر پرهیزدهندگان از »روشهای کمیته امدادی و صدقهپروری« از خـود بـیتـابی نشان میدهند و برای دهکهای کم درآمد جامعه، اظهار دلسوزی میکنند در برابر دلسوزی منتقدان طرح تحول اقتصادی برای همین دهکها، پاسخگویی علمی و کارشناسی را کنار میگذارند و ادعا میکنند که »مخالفان طرح تحول، کسانی هستند که منافع آنها با اجرای این طرح به خطر میافتد«. به عبارت دیگر به نظر میرسد آنچه که بیش از هر چیز اهمیت دارد به کرسی نشستن حرفها و طرحهای مسئولان دولت نهم است و نه رفع دغدغهها نسبت به مشکلات اقتصادی اقشار ضعیف! واضحتر بگوئیم. ظاهراً کسی نباید به بعضی افراد یا برخی سیاستها جسارت کند و از »وجود ابرو در بالای چشم آنـهـا« سخن بگوید! فرقی هم نمیکند که مفهوم این سخن، مـخـالـفـت با روشهایی باشد که ظاهراً در حمایت از اقشار ضعیف جامعه است و »اقتصاد کمیته امدادی و صدقهای« نام میگیرد یا هشدار نـسبت به روشهایی که میتواند موجب تحمیل بیشترین مشکلات اقتصادی بر همان اقشار باشد.
۲) دکتر احمدینژاد در سخنرانی اخیر، برخی مخالفان روشهای »صدقهای و گداپروری« را مخاطب قرار داد و گفت: ... » اگر این یارانهها را به امثال شما بدهیم که جیب خود را پُر و شکمهایتان را سیر کردهاید گداپروری نیست اما اگر به مردم بدهیم، گداپروری تلقی میشود؟«
سخن رئیس جمهور اگر بر این اساس تحلیل شود که نباید کسی به مـسـئـولان دولـتی و طرحهای آنها بگوید »بالای چشمتان ابروست« میتوان از کنار آن عبور کرد. اما اگر این سخن، یک هشدار جدی وبراساس اطلاعات دقیق باشد آنگاه دو فرض نسبت به این »شکم سیرانِ جیب پُر« وجود دارد. نخستین فـرض آن اسـت کـه آنـان از راههایی مشروع - مانند آقای محصولی- به ثروت دست یافتهاند که براساس رهنمود اخیر آقـای رئـیـسجـمهور و حامیان او، کسی حق ندارد به این »جیبهای پُر« اعتراضی داشته باشد. اما اگر در خصوص این افراد، شائبههایی مانند ابهامات مطرح شده نسبت به یکی از وزرای پیشنهادی رئیس جمهور در سال ۸۴، وجود داشته باشد آنگاه آقای رئیسجمهور باید به مردم پاسخ دهد که علت سکوت قبلی در برابر این افراد چیست؟ رئیسجمهور از حدود ۴۰ ماه پیش تاکنون به همه اسناد مالی کشور دسترسی دارد و اگر بعضی از »شکم سیرانِ« موردنظر احمدینژاد، از راههای غیرمشروع به ثروتهایی رسیدهاند، رئیسجمهور و همکاران او باید به مردم بگویند با اجازه چه کسی اسامی این افراد را در »لـیستهای جیب پُرکن« بایگانی کردهاند و یکبار برای همیشه آنها را به مردم معرفی نمیکنند تا آنها نتوانند در برابر طرحهای ابداعی دولت نهم، سخنپراکنی کنند!
عدم پاسخگویی به این سوال، تقویتکننده این شائبه خـواهد بود که عصبانیت از بعضی افراد نه به خاطر مبانی انتقادات، بلکه ناشی از عدم همراهی کافی آنها با ایدههای دولت نهم است. به عبارت دیگر، کسی نباید به بعضی افراد بگوید »بالای چشمتان ابروست« .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست