جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

باد و قاصدک


باد و قاصدک

باد به تندی وزید. از میان شاخه‌های جنگل عبور کرد و به ساقه قاصدک برخورد کرد. ناگهان قاصدک فرو پاشید و پرهای پوشه‌ای‌اش در هوا پراکنده شد. مدتی بعد نه از قاصدک خبری بود و نه از پرهایش. …

باد به تندی وزید. از میان شاخه‌های جنگل عبور کرد و به ساقه قاصدک برخورد کرد. ناگهان قاصدک فرو پاشید و پرهای پوشه‌ای‌اش در هوا پراکنده شد. مدتی بعد نه از قاصدک خبری بود و نه از پرهایش.

باد مکثی کرد. دوباره به قاصدک نگاه کرد. یادش آمد چند روز پیش وقتی از کویر برهوت، گرم و سخت عبور می‌کرد هرچه تلاش کرد، نتوانست کاکتوس را از جا بکند. با خود گفت: «اگر قاصدک به لطافت طبیعت و نعمت جنگل اکتفا نمی‌کرد اکنون سخت و مقاوم بود و می‌توانست زندگی کند.»