یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

در تصرف ریتم و تصویر


در تصرف ریتم و تصویر

سبک زندگی ایرانی و تاثیر تبلیغات

تبلیغات، روزانه فضای بیشتری را به خود اختصاص می‌دهند. حالا لابه لای تمام سریال‌ها و فیلم‌های بلند و کوتاه تلویزیونی آنچه در تصرفش هستیم تبلیغات است. آگهی‌های گوناگون کالاهایی که بسیاری از آنها نیازهای روزمره زندگی ما نیستند. لابه‌لای خبرها، بین برنامه‌های آموزشی و فرهنگی و اقتصادی تا برنامه‌های سرگرمی حتی در برنامه‌های شبانه و تخصصی هم ریتم‌های تند و شتاب‌زده تبلیغات تلویزیونی است که طنین‌انداز است. حالا ما ذائقه‌ای را می‌طلبیم که بیشتر و خوش‌آب و رنگ‌تر در تلویزیون به ما عرضه شود و راحت‌تر بتوان به آن دسترسی پیدا کرد. ما به عنوان انسان‌های عصر مدرن ناگزیر از پذیرش این جایگاه و عملکرد رسانه هستیم. اما آنچه قابل تامل است شیوه این عملکرد و رویارویی درست یا نادرست رسانه با تبلیغات و آگهی‌های تلویزیونی است. تکنولوژی‌های جدید تبلیغات، نه‌تنها ظاهر واقعی اشیا و مکان‌ها را به صورت آگهی‌های تبلیغاتی تغییر می‌دهند، بلکه اصالت تبلیغات در تلویزیون و محتوای برنامه‌ها را نیز تحت‌الشعاع قرار داده است.

این طور به نظر می‌رسد که وجود تبلیغات، اصالتا برای عرضه چیزهایی است که مردم حقیقتا نیازی به آنها ندارند و این تامل‌برانگیز است. امروزه شاید مردم کمتر قورمه سبزی‌های جا افتاده روزهای گذشته را هوس کنند، آنها بیشتر به دنبال غذاهای آماده و سریعی هستند که در چند دقیقه حاضر می‌شود و بوی زیادی در آشپزخانه‌های کوچک فضاهای امروزی به پا نمی‌کند. از همان‌هایی که در تبلیغات تلویزیونی زیاد سراغ داریم. در این روند پر شتاب زندگی امروز آگهی‌ها حتی به جای ما فکر می‌کنند و ما را به تصمیمات زودهنگامی وا می‌دارند و ما از این بابت خرسندیم. ما امروزه در زندگی‌های پرمشغله و کم‌زمانی اسیر شده‌ایم که بسیار خوشحال می‌شویم اگر کسی برایمان تصمیم بگیرد و چه کسی بهتر از رسانه و چه شیوه‌ای رسا‌تر از یک آگهی چند ثانیه‌ای! اما آیا هر تصمیم و هر شیوه‌ای برای زندگی را می‌پسندیم یا بهتر است گاهی برای این تاثیرپذیری کمی بیشتر بیندیشیم؟ تاثیرپذیری از تبلیغات امری غیرقابل انکار است و تنها کسانی می‌توانند چنین مسئله‌ای را رد کنند که یا غرضی خاص را دنبال می‌کنند یا از فرط ناآگاهی دچار چنین خطایی شده‌اند. تلویزیون مبتنی بر تبلیغات است. صاحبان و سیاستمداران رسانه‌ها و غول‌های بزرگ تبلیغاتی در جهان که شبکه‌های تلویزیونی را اداره می‌کنند نمی‌توانستند بدون تلویزیون، به اندازه فعلی بزرگ شوند. بدون صحبت کردن از تبلیغات، سخن گفتن از تلویزیون ممکن نیست. اما یادمان باشد که ما مصرف‌کنندگان در این چرخه تبلیغات در نقطه‌ای حیاتی برای صاحبان آگهی‌ها قرار داریم، استقبال ما یا رد یک محصول از سوی مشتریان می‌تواند یک شرکت را به سود کلان اقتصادی برساند یا آن را ورشکسته کند... این جایگاه ارزشمند مصرف‌کننده است که اگر آگاهانه از آن بهره گیرد می‌توان سیاستگذاران تبلیغاتی را به سمت صداقت و درستی هر چه بیشتر در آگهی‌ها و شعارهای تبلیغاتی‌شان سوق دهد. در ادامه تحقیقی را با هم مرور می‌کنیم که در آن محقق‌ـ دکتر رسولی جامعه‌شناس و دکترای ارتباطات‌ـ به شیوه عملکرد تیزرها و تبلیغ فرم خاص زندگی در آگهی‌های بازرگانی در تلویزیون پرداخته است.

● در آغاز

این مقاله گزیده‌ای از یک پژوهش دانشگاهی است که به بررسی مولفه‌های سبک زندگی در تبلیغات تجاری تلویزیون ایران می‌پردازد. در این تحقیق دو هدف عمده دنبال شده است که شامل ارائه تصویری کمی از ویژگی‌های مختلف تبلیغات تجاری و همچنین شناسایی سبک‌های زندگی مورد توجه در تبلیغات مذکور می‌باشد.

نتایج به‌دست آمده حاکی از آن است که سه گونه سبک زندگی در تبلیغات مطرح شده است؛ سبک زندگی مبتنی بر نمایش الگوها و ارزش‌های مربوط به طبقات اجتماعی، سبک زندگی مبتنی بر مصرف کالاهای فرهنگی و اقتصادی (منزلتی) و سبک زندگی مبتنی بر الگوهای مدرن و سنتی. بررسی نشان می‌دهد از میان سبک‌های فوق بیشتر الگوها و ارزش‌های مربوط به زندگی مدرن و طبقات متوسط و مرفه جامعه در تبلیغات عرضه شده است.

امروزه‌ مطالعه‌ آگهی‌های بازرگانی‌ رسانه‌ها از بعد مضامین‌ و محتوای‌ در برگیرنده آن به‌ عنوان‌ یک‌ جهت‌ مطالعاتی‌ جامعه‌شناسی‌ تبلیغات‌ در وسایل‌ ارتباط جمعی‌ شناخته‌می‌شود. اهمیت‌ مطالعه‌ در محتوای‌ پیام‌های‌ تبلیغاتی‌ قبل‌ از هر چیز به‌ آثار ناشی‌ از انتشار پیام‌ها معطوف‌ می‌شود، از این‌ رو تحلیل‌ محتوای‌ پیام‌های‌ انتشار یافته‌ اولین‌ گام‌ در مسیر تحقیقات ‌زمینه‌یابی‌ محسوب‌ می‌شود.

● نگرش‌های موجود به تبلیغات

به‌طورکلی به‌ تبلیغات‌ تجاری‌ از دو منظر تئوریکی‌ «انتقادگرا» و «کارکردگرا» نگاه می‌شود.

نگرش‌ انتقادی‌، تبلیغات‌ تجاری‌ را همزاد نظام‌ سرمایه‌داری‌ می‌داند و از آن‌ به‌ مثابه‌ یکی‌ از مجراهای‌ اصلی‌ نفوذ و از مهم‌ترین‌ ابزارهای‌ تحقق‌ و ثبات‌ این‌ نظام‌ تعبیر می‌کند.

هورکهایمر و آدرنو دو تن‌ از پیشگامان‌ نظریه‌پرداز انتقادی‌، اعتقاد دارند:

«کارکرد اصلی‌صنایع‌ فرهنگی‌ در عصر سرمایه‌داری‌ پیشرفته‌، از میان‌ برداشتن‌ هرگونه‌ امکان‌ مخالفت‌ اساسی‌ با ساخت‌ سلطه‌ مستقر است‌. جامعه‌ای‌ که‌ در چنبره‌ صنعت‌ فرهنگی‌ در غلتیده‌ باشد، هرگونه‌نیروی‌ رهایی‌بخش‌ را از دست‌ می‌دهد.»

اما دیدگاه‌های کارکردگرایی‌ بر نقش‌ مثبت‌ و اثرگذار تبلیغات‌ تجاری‌ در رونق‌ اقتصادی‌ تاکید می‌کند و برای‌ تبلیغ، وجهی‌ مثبت‌ در ایجاد اشتغال‌، توسعه‌ بازار و فروش‌ محصولات‌ و رونق‌ کسب‌ و کار قائل‌ است‌. گاهی‌ اوقات‌، دیدگاه‌ کارکردگرایی‌ از منظر سیاسی‌ و به منظور ایجاد تعادل‌ و نظم‌اجتماعی‌ به‌ نقش‌ تبلیغات‌ تجاری‌ نگاه‌ می‌کند. پاره‌ای‌ دیگر از نگرش‌ها، برای‌ تبلیغات‌ تجاری‌، نقش فرهنگ‌ «هدایت‌ از برون‌» قائل‌اند.

ویلیام‌ لیس‌ در کتاب «ارتباطات‌اجتماعی‌درتبلیغات‌» با توجه‌ به‌ یافته‌های دیوید رایزمن ‌اعتقاد دارد قدرت‌ انطباق‌یابی‌ انسان‌ «دگر راهبر» ( فردی که برای گذران زندگی خود نیازمند حمایت و آگاهی دیگران است) با محیطی‌ که‌ دائما در حال‌ تغییر و تحول‌ است‌، او را آماده‌ پذیرش‌ گروه‌های همتایان‌ می‌کند.

● کارکرد تبلیغات

با توجه‌ به‌ شرایط حاکم‌ بر محیط اجتماعی‌ سال‌های اولیه‌ قرن‌ بیستم‌، بسیار دشوار بود که‌جامعه‌ای‌ بدون‌ داشتن‌ «فرهنگ‌ هدایت‌ از برون‌» بتواند به‌ سرعت‌ توسعه‌ یابد. از این‌ دیدگاه‌ آثارروانشناختی‌ تبلیغات‌ تجاری‌ در تقلیل‌ گمگشتگی‌های‌ انسان‌ قرن‌ بیستم‌ با تکیه‌ بر مصرف‌ و اثبات‌وجود خود حصول‌ می‌یابد.

تبلیغات‌ در این‌ شرایط به‌ خوبی‌ می‌تواند اثربخش‌ باشد. با تبلیغ‌ می‌توان‌ انسان‌ سرگردان‌ را که‌از فشارهای‌ محیطی‌ - به‌ ویژه‌ محیط اجتماعی‌ - رنج‌ می‌برد، به‌ آسانی‌ تحت‌ تأثیر قرار داد و او را به‌سوی‌ خواسته‌ معینی‌ به‌ حرکت‌ درآورد.

در این مقاله ما با دو مفهوم‌ اساسی‌ «سبک‌ زندگی‌» و «تبلیغات‌ تجاری‌» روبه‌رو هستیم‌. اگر تبلیغ‌ تجاری‌ را فرآیندی‌ ارتباطی‌ بدانیم‌ که‌ با معرفی‌ کالاها و خدمات‌ تجاری‌ تلاش‌ می‌کند تا مخاطبان‌ خود را برای‌ انتخاب‌ و خرید آن‌ کالا مجاب‌ نماید، دو کارکرد آگاهی‌بخشی‌ و ترغیب‌ رامی‌توان‌ به‌ عنوان‌ مهم‌ترین‌ نقش‌ تبلیغات‌ تجاری‌ محسوب‌ کرد. از سوی‌ دیگر عمل‌ آگاهی‌ و ترغیب‌ در خلاء اتفاق‌ نمی‌افتد، بلکه‌ تبلیغ‌ تجاری‌ نیازمند بازسازی‌ فضای‌ اجتماعی‌ مرتبط باخواست‌هایی‌ است‌ که‌ به‌ عنوان‌ مکانیزم‌ انگیزش‌ در ارجح‌ دانستن‌ کالای‌ مورد تبلیغ‌ عمل‌ می‌کند. از اینجا به‌ بعد ما با مفهوم‌ شیوه‌ یا «سبک‌ زندگی‌» سر و کار پیدا می‌کنیم‌ که‌ به‌ مثابه‌ اسلوب‌هایی‌ نه‌چندان‌ واضح‌، فضای‌ اجتماعی‌ لازم‌ را برای‌ فروش‌ کالاهای‌ تجاری‌ مهیا می‌کنند.

● سبک زندگی

«سولومون» اعتقاد دارد، هرجامعه‌ای دارای سبک‌ و شیوه‌ زندگی متفاوتی است. سبک‌ زندگی‌ فعل و انفعال فرد را در محیط زندگی او نشان می‌دهد. در جوامع سنتی انتخاب‌های مبتنی بر مصرف به شکل گسترده‌ای براساس، طبقه، سواد، محیط روستا یا خانواده دیکته می‌شود درحالی که در جوامع مدرن به هر حال مردم دارای آزادی عمل بیشتری در انتخاب‌ کالاها و خدمات و فعالیت‌هایی هستند که به نوبه خود هویت اجتماعی را خلق می‌کند. به‌ نظر «آرتور آسابرگر» برای‌ تعریف‌ واژه Life style (سبک زندگی )، با واژه‌ فراگیری‌ روبه‌رو هستیم‌ که‌ از سلیقه‌ فرد در زمینه‌ آرایش‌ مو و لباس‌، تا سرگرمی‌ و تفریح‌ و ادبیات‌ و موضوعات‌ مربوط دیگر را شامل‌ می‌شود، کلمه‌ سبک‌، مد را تداعی‌ می‌کند. پس‌ سبک‌ زندگی‌ در واقع‌ مد یا حالت‌ زندگی‌ یک ‌فرد است‌. سبک‌ زندگی‌ معمولا با طبقه‌ اقتصادی‌ - اجتماعی‌ پیوند دارد و در تصویری‌ که‌ از فرد ساخته‌ می‌شود بازتاب‌ می‌یابد.

سبک‌ زندگی‌ را می‌توان‌ شیوه‌ زندگی‌ طبقات‌ و گروه‌های اجتماعی‌ مختلف‌ جامعه‌ تعبیر کرد که‌ در آن‌ افراد جامعه‌ با پیروی‌ از الگوهای‌ رفتاری‌، باورها، هنجارها و ارزش‌های اجتماعی‌ یا انتخاب‌ نمادهای‌ فرهنگی‌ و منزلتی خاصی‌، تعلقات‌ خود را نسبت‌ به‌ آن‌ هویدا می‌کنند. از آنجا که‌ آگهی‌های تجاری‌ در نهایت‌ با هدف‌ انتقال‌ اطلاعات‌ و تغییر در رفتار مخاطبان‌ قصد دارند موجبات افزایش مصرف‌ کالایی‌ خاص‌ را پدید آورند یا باورهای‌ مشخصی‌ را درباره‌ کالاها یا خدمات‌ مرتبط با آن‌ در جامعه‌ رواج‌دهند; مطالعه‌ این‌ پیام‌ها از نظر مضامین‌، محتوا و فرم‌ ارائه‌، قابل‌ توجه‌ و حائز اهمیت‌ ویژه‌ای است‌، چراکه‌ هر روزه‌، توده‌های‌ کثیری‌ از مخاطبان‌ تلویزیونی‌ در چندین‌ نوبت‌ شاهد تکرار پیام‌هایی‌ هستند که‌ با اهداف‌ ارتباطی‌ مشخصی‌، مفاهیمی‌ را در جامعه‌ مخاطبان‌ منتشر می‌کنند. از سوی‌ دیگر، چگونگی‌ و کم‌ و کیف‌ این‌ پیام‌ها بر ما پوشیده‌ است‌. به‌ بیان‌ دیگر، این‌ نکته‌ که‌ موضوعات‌عمده مورد توجه‌ در پیام‌های‌ منتشر شده‌ چیست‌ و اهداف‌ و روش‌ این‌ پیام‌ها کدام‌ است‌ و اینکه‌ این‌پیام‌ها به‌ چه‌ نیازی‌ از نیازهای‌ انسانی‌ پاسخ‌ می‌گویند و از چه‌ تکنیک‌ ساختاری‌ برخوردارند، مکتوم‌است‌. در واقع‌ بر ما معلوم‌ نیست‌ که‌ این‌ پیام‌ها چه‌ سبک‌ زندگی‌ را به‌ مردم‌ معرفی‌ می‌کنند و حاوی‌کدام‌ الگوها و ارزش‌های اجتماعی‌ هستند؟

● تبلیغات

واقعیت‌ آن‌ است‌ که‌ تبلیغات‌ علاوه‌ بر معرفی‌ کالاها و خدمات‌، رویاها و شیوه‌های‌ آرمانی‌ زندگی‌ را نیز در برمی‌گیرند. گویی‌ قرار است‌ سبک‌ زندگی‌ آرمانی‌ همراه‌ با کالاها یکجا به‌ فروش‌ برسند. به‌ نظر واتسون‌ تبلیغات‌ بازرگانی‌، عقاید غالبی‌ است‌ که‌ با تکرار ارزش‌های زندگی‌ آرمانی‌ و مرفه‌، مصرف‌گرایی را استحکام‌ می‌بخشد. متاسفانه‌ از زمان‌ تصمیم‌گیری‌ برای‌ پخش‌ آگهی‌های تبلیغاتی‌ از تلویزیون‌ ایران تا به‌ حال‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ محتوای‌ پنهان‌ این‌ آگهی‌ها به‌ شکل‌ جدی‌، منظم‌ و عینی‌، آن‌گونه‌ که‌ «برلسون‌» در روش‌ پیشنهادی‌ خود مورد توجه‌ قرار می‌دهد، انجام‌ نگرفته‌ است‌. معدود بررسی‌های‌ موجود، محتوای‌ آگهی‌ها را صرفا از بعد آشکار آن‌ و به‌ شکل‌ کمی‌ مورد مطالعه‌ قرار داده‌اند.

از آنجا که‌ پیام‌های‌ تبلیغی‌ با هدف‌ تاثیر گذاشتن‌ بر مشتری‌ به‌ منظور ارجح‌ دانستن‌ کالای‌ موردنظر تبلیغ‌کننده‌ تهیه‌ می‌شوند، تجزیه‌ و تحلیل‌ محتوای‌ این‌ پیام‌ها می‌تواند ساختار کلی‌ پیام‌های‌ تبلیغی‌ را از حیث‌ دو مقوله‌ فرم‌ و محتوا روشن‌ نماید. این‌ بررسی‌ شناخت‌ ویژگی‌ها و محتوای‌ مکتوم‌ پیام‌های‌ تبلیغاتی‌ را که‌ در قالب ‌یک‌ ساخت‌ کلی‌ تهیه‌ و ارائه‌ می‌شود، به‌ مثابه‌ یک‌ هدف‌ عام‌ مورد توجه‌ قرار می‌دهد. از این‌رو مسئله اساسی‌ این‌ بررسی‌، شناسایی‌ ویژگی‌های پیام‌های‌ تبلیغی‌ از نظر فرم‌ و محتواست‌. شناخت‌ اینکه‌ پیام‌ها از چه‌ موضوعات‌، ارزش‌ها، تکنیک‌ها، روش‌ها، عناصر محوری‌ بازیگری‌، فضای‌ اتفاق‌ و تحت‌ پوشش‌ و ویژگی‌های جامعه‌شناختی‌ شخصیت‌ها، عرصه‌ اتفاق‌ و... برخوردارند، می‌تواند سوال‌ و مسئله‌ این‌ تحقیق‌ را که‌ عبارت‌ از این‌ است که‌ تبلیغات‌ تجاری‌ تلویزیون‌ چگونه‌ و کدام‌ عناصر و مولفه‌های‌ سبک‌ زندگی‌ را در برابر مخاطبان‌ خود به‌ تصویر می‌کشد، پاسخ‌ دهد.

● واگویه‌های یک تحقیق

روش‌ مورد استفاده‌ برای‌ اجرای‌ این‌ تحقیق‌ روش‌ تحلیل‌ محتواست. از آنجا که‌ در تحقیق‌ حاضر، از یک‌سو باید به‌ شناخت‌ ویژگی‌ها و صفات‌ کمی‌ تبلیغات‌ تجاری‌ تلویزیونی‌ پرداخت‌ و از سوی‌ دیگر گرایش‌های‌ اساسی‌ محتوای‌ تبلیغات‌ تجاری‌ را در ارتباط با شیوه‌ زندگی، مورد مطالعه‌ و تجزیه‌ و تحلیل‌ قرار داد، از روش‌ تحلیل‌ محتوا که‌ برای‌ شناخت‌ گرایش‌های‌ اساسی‌ در محتوای ‌وسایل‌ ارتباط جمعی‌ به کار می‌رود و روش‌ پژوهشی‌ که‌ به‌ صورت‌ منظم ‌و عینی‌ برای‌ توصیف‌ مقداری‌ محتوای‌ ارتباطات‌ به کار برده‌ می‌شود استفاده ‌شده‌ است‌.

این‌ تحقیق‌ از نوع‌ تحقیقات‌ توصیفی‌ - تبیینی است‌ که‌ نتایج‌ آن‌ رویکرد کاربردی‌ پیدا می‌کند. از آن‌ جهت‌ توصیفی‌ است‌ که‌ ویژگی‌های شکلی‌ تبلیغات‌ تجاری‌ در قالب‌ مقوله‌ و زیر مقوله‌های‌ مربوطه ‌مورد توصیف‌، تشریح‌ و تفسیر قرار گرفته‌ است‌ و از آن‌ جهت‌ تبیینی‌ است‌ که‌ تحقیق‌ با طرح ‌فرضیات‌ متعددی‌ در مقام‌ اثبات‌ یا رد ادعایی‌ قرار دارد، از این رو باید بود یا نبود ارتباط میان ‌متغیرهای‌ هر یک‌ از فرضیات‌ را تبیین‌ و وارسی‌ کند.

در این‌ بررسی‌ با توجه‌ به‌ روش‌ تحقیق‌ موردنظر، پرسشنامه‌ای‌ حاوی‌ ۶۲ مقوله‌ اصلی‌ و ۳۲۸ زیر مقوله‌ و ۱۱ رده‌ در زیر مقوله‌ تدوین‌ شده‌ است‌. این‌ پرسشنامه‌ به‌ مثابه‌ ابزار تحقیق‌ در نظر گرفته شده است. مجموعه‌ اسناد مورد بررسی‌ این پژوهش‌ را پیام‌های‌ تبلیغات‌ بازرگانی‌ که‌ در طی‌ سال‌های۷۷، ۷۸ و ۷۹ از شبکه‌های مختلف رسانه‌ تلویزیون‌ پخش‌ شده‌ است‌ تشکیل می‌دهد. اطلاعات‌ و آمار مربوط به ‌تبلیغات‌ بازرگانی‌ که‌ دارای‌ کد پخش‌ است، از طریق‌ سیستم‌ آرشیو رایانه‌ای‌ اداره‌ کل ‌بازرگانی‌ سازمان‌ صداوسیما تهیه‌ گردید و نمونه‌ آماری‌ مورد نیاز از آن‌ انتخاب‌ شد.

به‌‌طور کلی‌ مجموعه‌ آگهی‌های بازرگانی‌ شامل‌ ۷ گروه‌ موضوعی‌ شامل موارد زیر است: فرهنگی - ‌آموزشی - خدمات‌ عمومی‌ - دولتی‌ - اجتماعی - کالای‌ تجاری‌

تطبیق یافته‌های مربوط به سه الگوی نظری ارائه شده در تحقیق که مبتنی بر سه پارامتر، تجدد، منزلت و مصرف می‌باشد، حاکی از این نکته است که مولفه‌های سبک زندگی مبتنی بر لایه‌بندی اجتماعی در تبلیغات تلویزیونی بیشترین فضا را به خود اختصاص داده است. چنانکه ۴۵ درصد کل مولفه‌های مربوط به سبک زندگی در این گروه مشاهده شده است. بنابراین می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که در میان سه دسته‌بندی مذکور تبلیغات تجاری به‌طور عمده بر پایه ملاک‌ها و ارزش‌هایی بنیان نهاده می‌شوند که منعکس‌کننده یک جامعه لایه‌بندی شده با توجه به تفاوت‌های طبقاتی و قشری هر یک از گروه‌هاست. این تفاوت‌ها بین مولفه‌های معطوف به اقشار و طبقات مرفه و متوسط با گروه‌های پایین جامعه بسیار معنی‌دار جلوه می‌کند. مهم‌ترین ارزش‌های مطرح در تبلیغ برای سبک زندگی مرفه مبتنی بر رفاه، ثروت، زیبایی و برای طبقات پایین جامعه مبتنی بر کار و تلاش بوده است.

دومین دسته‌بندی از سبک‌های زندگی که بسامد قابل‌توجهی را از مولفه‌های تبلیغاتی تجاری به خود اختصاص داده است. سبک زندگی مدرن و سنتی است. این دسته‌بندی ۳۹درصد از مولفه‌های معطوف به سبک زندگی را در تبلیغات تجاری تلویزیون شامل می‌شود. اینگونه می‌توان نتیجه گرفت که تبلیغات تجاری، پس از تاکید بر نمایش زندگی طبقاتی، به طرح ارزش‌ها و الگوهای موردنظر از جامعه نوین می‌پردازد که عمده‌ترین آنها را فناوری، مهارت، تخصص، ‌عقل‌گرایی و تولید ثروت دربرمی‌گیرد.

گونه سوم سبک‌های زندگی، سبک مبتنی بر نمایش مصرف کالاهای فرهنگی و منزلتی است. این سبک ۱۶ درصد از مولفه‌های مربوط به سبک‌های زندگی را در تبلیغات تجاری دربرمی‌گیرد. تطبیق مولفه‌های مربوط به مصرف کالاهایی که ارزش فرهنگی دارند و به مثابه نوعی سرمایه برای اقشار و گروه‌های متوسط اجتماعی تلقی می‌شوند، در مقایسه با مصرف کالاهایی که ارزش منزلتی و اقتصادی دارند، حاکی از آن است که سبک مبتنی بر مصرف کالاهای منزلتی حضوری همه‌جانبه و فراگیر در تبلیغات تجاری دارد. نکته قابل توجه آن است که مولفه‌های این سبک تقریبا در تمامی واحدهای تحقیق مشاهده شده‌اند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که تبلیغات تجاری منزلت اجتماعی را عمدتا از زاویه بهره‌مندی و مصرف کالاهایی تعریف کرده است که به مثابه نوعی سرمایه اقتصادی تلقی می‌شوند و به مقوله فرهنگ به معنی خاص آن حتی در تبلیغ کالاهای تجاری توجه چندانی نشده است.

در آگهی تجاری، فضای اتفاق به معنی مکانی که تبلیغ تجاری در آن جریان دارد، در مکان‌های داخلی و بسته، فضاهای خصوصی هستند اما در مکان‌های خارجی و فضاهای باز در عرصه عمومی اتفاق می‌افتد. به بیان دیگر، تبلیغات تجاری در فضاهای پوشیده بیشتر درعرصه خصوصی مانند آپارتمان‌ها و داخل منازل اتفاق افتاده‌اند، اما در فضاهای سرباز در عرصه عمومی مانند پارک‌ها، خیابان‌ها، ‌پمپ‌بنزین‌ها و... هستند. این نکته بدان معنی است که تبلیغات تجاری سعی در ورود به حوزه‌های خصوصی زندگی دارد. با این توجه که اشکال و ویژگی‌های عرصه عمومی را در حوزه‌های خصوصی مطرح می‌کند، ‌یعنی روابط اجتماعی، رفتار، ‌گفتار و… از قواعد فرهنگ رسمی حاکم بر حوزه عمومی تبیعت می‌کند و تمایزات میان این دو بخش رعایت نمی‌شود این مشکل نه تنها در تبلیغات تجاری بلکه در سایر سریال‌های ایرانی حکمفرماست. از پیامدهای بی‌توجهی به این تمایزات، ‌احساس متفاوت بودن داستان جاری در تبلیغات با واقعیت روزمره زندگی مخاطب است و در نتیجه از امکان تاثیرگذاری کافی آن می‌کاهد.

نکته قابل توجه طرح نمادهای فرهنگی در سطوح ملی، بومی و جهانی تنها در ۳۰ درصد از تبلیغات تجاری ایران مشاهده می‌شود, که از این میان توجه به نمادهای ملی بیش از سایر نمادهاست و پس از آن نمادهای محلی و فراملی قرار می‌گیرند، استفاده از این نمادها دو هدف عمده را دنبال می‌کند، ابتدا هویت کالا و تعلقات مکانی و جغرافیایی آن را نمایش می‌دهد و دوم خصلت فراگیری را که بیشتر در دو نماد ملی و فراملی مشهود است.

● در خاتمه

آنگونه که ملاحظه می‌کنید افزایش شرایط رقابتی در بازار ایران در سال‌های اخیر و سرعت گرفتن روند خصوصی‌سازی و ارائه کمک‌های بیشتر مالی و اعتباری به بخش خصوصی کشور موجب احساس نیاز روزافزون شرکت‌ها به بازاریابی و به‌خصوص فعالیت‌های ترویجی و بالاخص تبلیغات تلویزیونی گردیده است. به همین دلیل، در سال‌های اخیر، بیش از هزار شرکت تبلیغاتی به ثبت رسیده‌اند و هر ساله میلیاردها ریال از منابع مالی محدود شرکت‌های تولیدی به تبلیغات غیرشخصی اختصاص می‌یابد. با این وجود، به نظر می‌رسد که نه شرکت‌های تولیدی و نه آژانس‌های تبلیغاتی و مشاوران بازاریابی آنها برای سنجش اثر بخشی هزینه‌های کلانی که صرف فعالیت‌های تبلیغاتی می‌کنند اقدام جدی به عمل نمی‌آورند.

گلبو فیوضی