دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
مجله ویستا

سرچشمه های مدیریت دانش ـ ارزش سرمایه و دارائی های دانش ـ دارائی های نامشهود شرکتها


سرچشمه های مدیریت دانش ـ ارزش سرمایه و دارائی های دانش ـ دارائی های نامشهود شرکتها

دانش و دانائی سرمایه پایان ناپذیر است

● شناخت ارزش سرمایه و دارائی دانش در شرکتها

در عصر حاضر نیز اعتقاد در باره دارائی شرکت چه به شکل نیروی آموزش دیده یا مجموعه و شبکه های نرم افزاری ، ریشه در تفکر چند قرن گذشته در بحث ارزش سرمایه و نیروی کار دارد . بر اساس این نظریه ، فقط دارائی های ملموس ، سرمایه ای و مالی بهره وری نیروی انسانی را افزایش میدهند .

در نتیجه در شرکتها ، بهره وری در تولید فقط با معیار های بهره وری سرمایه و منابع مالی ، به طور مثال ؛ بازگشت دارائی یا بازگشت سرمایه سنجیده می شد . بازده یا مازاد سرمایه ، سود یا منفعت نامیده می شد .

در مدیریت کنونی در سطح دنیا اعتقاد بر این است که دانش و اطلاعات ، برای کاربرد بهتر سرمایه توسط نیروی انسانی ضرورت دارد ، در نتیجه پرداخت دستمزد بالاتر به نیروی انسانی مطرح می گردد .به همین دلیل ، این نحوه عمل باعث می گردد که موضوع منفعت از سرمایه و نیروی انسانی در نظر گرفته نشود.

نیروی انسانی فقط می تواند جبران مالی مناسب از کارکرد خود بدست آورد . حداکثر آنکه برای دریافت پاداش یا مزایا نیز بتواند مدعی شوند .

دلیل مذکور نه تنها موجب ایجاد دیدگاهی اشتباه می گردد بلکه داوری در باره ارزش کارکنان ، بجای آنکه به چگونگی سرعت کسب دانش مفید متوجه باشد ، به میزان مزد آنها متمایل خواهد شد . بهره وری نیروی انسانی یا نیروی کار را فقط با میزان مزد نمی سنجند . بهره وری سرمایه دانش در سر و مغز کارکنان وجود داشته و از آموزش مفید و تجارب حاصل در شرکت ، منتج می گردد .

● دانش و مهارت از دیدگاه فردی

برای آنکه ارزش نیروی انسانی مشخص تر بیان گردد ذکر مثالی لازم است . فرض کنید شرکتی یک کارشناس با معلومات اولیه با حقوق ومزایای پایه و مبنا در یک شرکت ، استخدام می شود .ده سال بعد ، همین شخص یک کارشناس یا یک مدیر می گردد که چهار برابر زمان استخدام ، حقوق و مزایا دریافت می کند . مدیریت شرکت این پرداخت چهار برابر را چگونه توجیه می کند ؟

دانش و اطلاعات خاص به وجود آمده در شرکت این تفاوت پرداخت قابل توجه را توجیه می کند . شرکت در حین این ۱۰سال هزینه های زیادی صرف کرده است تا شخص مورد نظر به صورتی کاراتر ، عملکرد داشته باشد . در سیستم مالی سنتی ، نشان دادن اینگونه هزینه ها بعنوان هزینه های مستقیم شرکت ، بسیار سخت است .

بخش مهمی از این هزینه ها بابت ؛ تامین امکانات اجرای کار ، مکالمات تلفنی ، استفاده از اینترنت ، خرید نرم افزار ، جبران خطا و اشتباه ، آموزش ونظایر آن صرف شده است . در صنعت و شرکتها عادی اینگونه هزینه ها را « بالاسری یا سربار » مینامند . ولی درحقیقت سهم عمده ای از اینگونه هزینه ها صرف ایجاد مجموعه و سرمایه دانش خاص شرکت شده است . اگر سازمان یا شرکتی پول خود را به صورتی صحیح خرج کند می تواند در شرکت یا سازمان ، ارزشی بسیار بیشتر از مخارج خود به وجود آورد . بدین ترتیب هر سازمان یا شرکت ، سرمایه گذاری خود را با کسب سرمایه دانش به صورت منافعی تدریجی ، بازیابی می کند .

از دیدگاه کارکنان نیز این هزینه ها با ارزش است زیرا کارکنان نیز به این امر واقفند که اگر خودشان می خواستند به سطح مهارت مورد نظر برسند ، بایستی هزینه های زیادی صرف می کردند .

اگر در عبارات بالا واژه « نرم افزار » را جایگزین واژه « دانش » کنیم آنگاه مفهوم واقعی و ارزش درست کلمه را بیان کرده ایم . از دیدگاه کارکنان و شرکت ، سیستم های نرم افزاری ظرفیت دانش را با نرخ بالاتری افزایش خواهند داد . اگر شرکتی برای افزایش ارزش و رشد و توسعه افراد سرمایه گذاری بیشتری نسبت به افزایش حقوق آنها بنماید آنگاه هر دو طرف سود خواهند برد . شرکت ها می توانند برای کارکنان ارزش افزوده ایجادکنند . کارکنان با کسب سرمایه دانش و مهارت درآمد بهتری خواهند داشت .

هزینه توسعه کارگران مطلع و دانشور بسیار بیشتر از تهیه دارائی های ثابت است و منافع آن هم بیشتر از آن نوع دارائی ها است . برای اغلب موسسات و شرکتها ، در زمانی نه چندان دور ، ارجحیت مدیریت سرمایه دانش و اطلاعات به عنوان مهمترین سرمایه و دارائی ، فرا خواهد رسید .

دانش و مهارت کارگران و کارکنان شرکتها در طول زندگی کاری ، یکی از عوامل مهم افزایش درآمد آنها می باشد . با کسب ارزش افزوده در دانش و مهارت ، درآمد دوره زندگی کاری یک فرد در کل ، حدود ۶۰% بیشتر خواهد شد . این مطلب نشانگر آنست که چرا باید کارکنان نسبت به افزایش دانش و توسعه فردی خود تلاش کنند تا نه فقط برای افزایش درآمد کارفرمای خود سعی نمایند بلکه در نهایت این امر ، موجب کسب درآمد بهتر برای خودش خواهد شد .

● ارزش دانش از دیدگاه شرکت ها

محاسبه ارزش افزوده مدیریت این امکان را به وجود می آورد که وضعیت و ارزش صاحبان دانش و مهارت ، مشخص می گردد . این افراد کسانی هستند که حامل سرمایه دانش اند . آنها کسانی هستندکه هر روز در حالیکه در حافظه و ذهن خود دانش و معلومات انباشته اند ، ممکن است زمانی محل کارخود را ترک کنند ، آنها مالک چیزهائی هستند که ساعات زیادی را صرف گفتن و شنیدن در باره آنها کرده اند بدون آنکه چیزی یا موضوع خاص و قابل ملموسی را به کارفرمای خود داده باشند . آنها حامل چیزی هستند که در مباحث کاری « فرهنگ سازمانی » نامیده می شود . ذهن و حافظه اینگونه افراد دارنده سهمی از سرمایه دانش شرکت است ، این امر در حقیقت آنها را سهامدار و شریک مهم ترین دارائی شرکت می سازد . هر یک از چنین شرکای سرمایه دانش ، در واقع در حد یک مدیر کار می کنند زیرا دریافت اطلاعات و کاربرد آن بخش از عملکرد و وظیفه مدیران است.

در اغلب شرکتها ، به طور متوسط یک سوم وقت کارکنان صرف کسب اطلاعاتی میشود که به تحویل کالا و خدمات به مشتریان ربط ندارد . کارکنان بخش مدیریتی و ستادی تقریبا تمام وقت خود را صرف اموری می کنند که مستقیما ارتباطی به تحویل کالا و خدمات ندارد . در شرکتهای تجاری بیشتر از ۲۵ درصد هزینه ها و در سازمانهای دولتی بیش از ۵۰ درصد هزینه ها در زمینه فعالیتهای کسب اطلاعات صرف می گردد که به عنوان هزینه های بالاسری مدیریتی ثبت می گردد .

در شرکتها ، اقداماتی مانند آموزش و صحبت و مذاکره و شنیدن مطالب مختلف ، هزینه دارد وگران تمام می شود و منافع شرکت را کاهش میدهد . ولی با افزایش بهره وری ، بهبود و سرعت عملکرد در نهایت هزینه های پرداخت شده ، از طریق سرمایه گذاری در دانش و مهارت افراد ، بازیافت خواهد شد .

● محاسبه سرمایه دانش

ارزش افزوده مدیریت نتیجه فعالیتهای مدیریتی است ، ارزش افزوده مدیریتی ارزش خالص اضافی اقتصادی است که شرکت بدست آورده است ، چون قبلا تدارک کننده ها ، سازمانهای محاسبه و دریافت کننده مالیات ، نیروی انسانی و همه سهامداران در باره آن محاسباتی داشته اند .

ایجاد ارزش افزوده مدیریتی چیزی است که به قانون بقا انرژی برمیگردد . طبق این قانون ، در دنیا بازده یا خروجی هیچ سیستمی نمی تواند بیشتر از ورودی سیستم باشد.

ارزش افزوده مدیریتی ظاهرا ناشی از عملکرد چیزی ناملموس در سیستم است که یک مفهوم ذهنی دارد . منبع خلق این انرژی سرمایه دانش و اطلاعات است . این مفهوم می تواند فقط به صورت غیر مستقیم با مشاهده چگونگی تولید ارزش افزوده مدیریتی ، به صورت مقداری بیان شود .

روش دیگر در نظر گرفتن این رویداد حدس و نتیجه گیری ارزش سرمایه دانش از مراحل منظم ایجاد و انجام کار است . اگر ارزش افزوده حاصل منافع بدست آمده از دانش و اطلاعات است آنگاه ارزش این بخش با تفکیک ارزش افزوده مدیریتی با در نظر گرفتن هزینه پرداخت شده بابت آن ، محاسبه می گردد .

تحقیق انجام شده در آمریکا در سال ۱۹۵۵ نشان داد که تقریبا ۷۰ درصد ارزش تجاری و ثبت شده شرکتها ، ارزش دارائی های ثابت آنها بوده است که حدود ۲/۱ تریلیون دلار می ارزیده است در حالیکه ارزش سهام آنها در بازار ۶/۴ تریلیون دلار بوده است .

در آمد ناشی از عملکرد مدیریت دانش و اطلاعات در جهان ، از ۳/۲ بیلیون دلار در سال ۲۰۰۰ به میزان ۶/۱۲ بیلیون دلار در سال ۲۰۰۵ افزایش یافته یا در حقیقت جهش نموده است ، یعنی متوسط رشد سالیانه ۷/۴۰ درصد داشته است .

این مطلب نشان دهنده وجود دارائی های نامشهود در سازمان ها و شرکتها می باشد و عموما دارائی و سرمایه دانش است که این دارائی ، نیاز به شناخت و درک بیشتری دارد.

● تلاشهای ارزش گذاری سرمایه دانش

بیش از دو دهه است که که در دنیا و در کشورهای مختلف تلاشهای زیادی می شود تا بتوانند روشهائی پیدا کنند که دارائی نامشهود دانش و معلومات را در گزارشهای مالی ثبت و منعکس نمایند . بعضی شرکتها سرمایه های فکری و دانائی را با تهیه و تنظیم مستندات نه به شکل معمول و پذیرفته شده مالی ، به عنوان دارائی محاسبه کردند . این امر با تهیه یک گزارش تکمیلی بدون ارتباط با تراز رسمی مالی ، آغاز شد .

این گزارش تکمیلی شامل ارزش گذاری عواملی مانند ؛ سیستم های کامپیوتری ، تجربه در زمینه فرایندهای کار ، علامت تجاری ، فهرست های مشتریان ، و یک ارزیابی از رقابت کارکنان می باشد .

ولی ارزش گذاری در مورد نرم افزارها ، علائم تجاری ، تجربه و دانش فنی کارکنان با مشکلاتی همراه بوده و قیمت گذاری این عوامل به عنوان یک دارائی دشواریهائی دارد .

مدیران و کارشناسان امروزه دریافته اند که هزینه های کسب دانش و اطلاعات و توان ایجاد منفعت از چنین دانش و اطلاعاتی به هم ارتباط زیادی ندارند .

ارزش دارائی های دانائی و فکری به روش به کارگیری آنها است و نه به هزینه های آنها. به عبارت دیگر وقتی این دارائی ها ارزش پیدا می کنند که مشتریان حاضر به استفاده از آنها بوده و برای پرداخت هزینه بابت آنها تمایل داشته باشند .

دارائی دانش زمانی در حسابهای مالی منعکس می شود که موضوع خرید شرکت یا ادغام دو شرکت مطرح می گردد . وقتی این گونه موضوعات مطرح باشد ، چنین دارائی ها با عبارت غیر توصیفی مشخص می شود . در نتیجه این دارائی ها با در نظر گرفتن استهلاک در حسابهای مالی به عنوان تجهیزات ملموس ثبت می شوند .

● خواص دارائی دانش و اطلاعات

دانش به عنوان یک دارائی غیر مشهود ، خواص مهمی دارد که دارائی های مشهود ندارند . اول ، اگر یک دارائی مادی یا فیزیکی ( هواپیما ، رایانه یا تجهیزات تولید ) ، برای کاری اختصاص یابد از آن دارائی در جای دیگر و به بصورت همزمان نمی توان استفاده کرد ، در حالیکه دانش این حالت را ندارد و می توان از آن به صورت همزمان در چند فعالیت استفاده برد و علاوه براین ، استهلاک یا فرسایش هم ندارد .

دوم ، در اغلب موارد بازده دارائی ها فیزیکی ، حالت کاهشی دارد ( منافع حاصل از کار یک سیستم فیزیکی در نوبت سوم در ۲۴ ساعت ، کم تر از نوبت اول است ) . درحالی که منافع و بازده دانش عموما روندی افزایشی دارد زیرا دانش حالت تجمعی دارد .

( لوازم کامپیوتری حاصل از دانش روز از تولیدات گذشته آن ارزان تر است ، پس فروش و منافع آن بیشتر خواهد شد .)

سوم ، دانش به صورت گسترده از بازخورد مثبت سود می برد . محصولی که با استفاده از دانش یک سازمان تولید می شود به سرعت در کل بازار قابل گسترش است به طور مثال تولیدات شبکه اینترنتی و کامپیوتر به سرعت در شبکه و بازار ، انتقال می یابد .

در بازار رقابتی و دانش محور امروزی ، دانش و مهارت کارکنان از عوامل مهم موفقیت است . شرکتها و سازمانها در دنیای کنونی از تجارب گسترده کارکنان در حیطه های مختلف معلومات ، روابط سازمانی و اجتماعی ، مهارت و دانش محوری کارکنان ، منافع زیادی می برند .

● سرمایه دانش و تراز مالی شرکتها

روش ها و مفاهیم موجود در حسابداری ، بودجه بندی و برنامه ریزی نسبت به هر چیزی که ماهیت دارائی فیزیکی و ملموس نداشته باشد ، حساسیت ندارند . تعجبی ندارد که تلاشهای گذشته برای محاسبه بهره وری « اطلاعات » با این موضوع مواجه می شد که بهره وری اطلاعات در بهره وری نیروی کار تلفیق شده است . حتی در عصر حاضر نیز روشهای حسابداری در حد روشهای ابتدائی گذشته درجا زده است . کافی است بخاطر آوریم که در عصر صنعتی شدن جوامع ، و تبدیل بدست آمدن درآمد و منافع از سیستم فئودالی و زمین به کسب سود از سرمایه ، بسیاری از معیارهای سنجش عملکرد و بهره وری تغییر پیدا کرد . وقتی که هزینه های کسب قابلیت های اطلاعات به تخصیص بودجه اختیاری خاتمه داد و موجب ایجاد ابزاری برای حصول سرمایه دانش گردید ، بسیاری از مواردی که به حساب موضوعات دیگر گذاشته می شد به عنوان کارائی سرمایه دانش منظور شد.

در حال حاضر ، از تجزیه و تحلیل ترازهای مالی شرکتها ، نتیجه تاثیر زیاد مدیریت اطلاعات بر کارائی شرکت مشخص می گردد . تبدیل منابع از منابع مالی به دارائی های اطلاعات محور ، روز به روز برجسته تر می شود .

غلبه دویست سال سرمایه مالی برای تعیین ارزش بازار شرکتها و موسسات ، حالا به تدریج به تاریخ می پیوندد . کاربرد رسمی ارزش و اهمیت مدیریت دانش و اطلاعات در حال فرارسیدن است . عصر اطلاعات حالا یک واقعیت است ، زیرا در حال حاضر در شرکتهای امروزی مدیریت اطلاعات می تواند برنامه ریزی ، بودجه بندی و کنترل گردد و به عنوان ورودی شرکت و سرمایه گذاری تکنولوژیکی در نظر گرفته شود .

استراتژی های اطلاعات و دانش محور بدون ارتباط با عملکرد نمی تواند توسعه یابد ، در حالیکه شاخصه های مالی سنتی ، کمک مختصری در این باره می توانند داشته باشند.

زمان آن فرا رسیده است که افرادی که مسئولیت مدیریت دانش و اطلاعات را به عهده دارند چالش مدیریت سرمایه دانش و اطلاعات را در راس امور شرکتها قراردهند .

● نتیجه گیری

سرمایه دانش باید بصورت مقداری محاسبه شود . بدون تشخیص ورسیدگی به دانش و معلوماتی که در سر و ذهن خلاق کارکنان ، و نزد تدارک کنندکان یا مشتریان وجود دارد ، سایر معیارهای عملکرد و بهره وری برای قضاوت در باره توانائی های سازمان ، کفایت و تناسب لازم را ندارد .

در دنیای امروزی ، موفقیت بلند مدت سازمانها ، حاصل دارائی های دانش محور ، روابط با مشتریان ، نوآوری در محصول و خدمات ، فرایندهای مناسب عملیاتی ، مهارتها ، قابلیت ها و ایجاد انگیزه در کارکنان و سیستم های اطلاعاتی آنها است .

همانطوری که در دنیای کنونی ، توانائی خلق و بهره گیری از دانش به صورت فزاینده ای تبدیل به عامل کلیدی در رقابت بین ملل ، صنایع و سازمانها و شرکتها شده است ، اغلب موسسات و شرکتها به دنبال بدست آوردن مزیت های رقابتی در همه زمینه ها و بخصوص در زمینه دانش و اطلاعات هستند .

شرکتهای فعال و پویای کشور ما نیز بایستی با درک موقعیت خود در کشور و جهان تجارت و رقابت ، برای سرمایه و دارائی دانش و اطلاعات ارزش شایسته قائل شوند و با بکارگیری موثر و کارای آن ، خود را در زمره شرکتهای دانش محور و پیشرو دنیا قرار دهند.

حجت الله مهریاری

دارای مدرک فوق لیسانس در رشته مدیریت با گرایش سیستم ها از دانشگاه تهران

و همچنین فوق لیسانس مدیریت منابع انسانی از دانشگاه علامه طباطبائی

مدرس سابق در دانشگاه عباس پور

مدرس در موسسه تحقیقات و آموزش مدیریت – وزارت نیرو

مدیر عامل شرکت فرادید تدبیر پیمان

و مدیر امور قراردادها و معاون اداری در گروه صنعتی ندا

منابع :

۱- The Value of Knowledge Capital – Paul A. Strassmann

http://strassmann.com/pubs/value/

۲- Knowledge in Organization – Smita Kothuri May ۲۰۰۲ – www.gse.harvard.edu

۳- Integrating Human /Knowledge Capital and Social Capital – Tom Schuller – Oxford .March ۲۰۰۲ – t.schuller@bbk.ac,uk

۴- Knowledge Capital : The ۲۱st Century Leverage – December ۲۰,۲۰۰۱ – www.providersedge.com

۵- Process Knowledge – Connie Moore

۶- Knowledge and Shareholder Value- Bruch lev

۷- The Process of Knowledge Harvesting : The Key to Knowledge Management, Charles A. Snyder & Larry T. Wilson

۸- The Value of Knowledge – European firms and the intellectual property challenge – Jan. ۲۰۰۷

۹- The Value of Computers , Information and Knowledge – Paul A. Strassmann – Jan ۳۰, ۱۹۹۶

۱۰- Measuring and managing Knowledge Capital – Paul Strassmann – June, ۱۹۹۹

۱۱- The Value of Knowledge – ۱st Global Conference – ۲۰۰۷ – Sydney , Australia .

۱۲- The Second Annual Knowledge Capital Scoreboard : A Knowing Glance – CFO magazine – Feb ۰۱ , ۲۰۰۰