پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

مقام امنیتی ابرو کمانی ساواک که بود


مقام امنیتی ابرو کمانی ساواک که بود

فراز و فرود زندگی پرویز ثابتی در یک نگاه

دست تقدیر چه بازی‌های پیچیده‌ای که ندارد، آن قدیم‌ها راست می‌گفتند که درب همیشه روی یک پاشنه نمی‌چرخد. شاید آنها که روزگاری در زندان‌های مخوف ساواک، هر آنچه از شکنجه و توحش و اعمال غیر انسانی در چنته داشتند را بر زندانیان بی‌پناه روا می‌داشتند، هرگز در مخیله‌شان هم نمی‌گنجید که چه سرنوشتی انتظار آنها را می‌کشد. چه آنهایی که ماندند و دستگیر شدند و به سزای اعمالشان رسیدند، چه اعتراف کرده‌ها و چه حتی آنهایی که گریختند و به زعم خودشان جان سالم به در بردند.

کابوس؛ فصل مشترک خاطرات و تجربیات تمام زندانیان آن دوران است. کابوس روزهایی که گویی هر لحظه‌اش سال‌ها طول می‌کشید و مرورش چنان قلم‌سوز و جانگداز است که نه فقط از آدمی که حتی از سنگ ناله برمی‌خیزاند . روزهایی که یادگارهای جسمی و روحی‌اش، هنوز هم بعد از گذشت چند دهه در روح و جان زخم‌خوردگان آن دوران باقی‌مانده و آدم‌هایی که زخم‌هاشان هنوز هم التیام نیافته است. پرویز ثابتی چه برای آنها که آن روزها را به یاد دارند و چه برای آنها که تنها آوازه‌ای از آن روزهای نحس را شنیده‌اند، نام آشنایی است. مردی که یکی از مخوف‌ترین مردان سازمان اطلاعات و امنیت کشور بود و شاید هنوز هم شنیدن نامش، ‌موی بر اندام خیلی‌ها سیخ کند و لرزه به جان آنها بیندازد.

القصه، مردی که روزگاری مبارزان چپگرای رژیم لقب پرطمطراق «ابرو کمانی» را برای او ابداع کردند، این روزها گویا از کنج عزلت به در آمده و همچون کسی که از خواب زمستانی برخاسته باشد،‌ در باب تطهیر سازمان سفاک ساواک سخنانی گفته که حتی مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از ایران را نیز بر آشفته است. مرور ادعاهای ثابتی و واکنش‌های مبارزان سیاسی پیش از انقلاب، مجالی دیگر می‌طلبد و آنچه در این مقال بدان پرداخته خواهد شد، فراز و فرود زندگی مردی است که می‌گویند در اواخر عمر پهلوی‌ها یکی از محوری‌ترین‌ها و شاید محوری‌ترین مرد ساواک بوده است.

اما پرویز ثابتی کیست؟ پرویز ثابتی که در میان زندانیان سیاسی پیش از انقلاب به مرد مخوف ساواک شهره است از مدیران ارشد ساواک به شمار می‌رفت و در سال‌های پایانی حکومت پهلوی، ریاست ضد امنیت داخلی این نهاد امنیتی ـ اطلاعاتی را برعهده داشت.

مرد مرموز امنیتی و اطلاعاتی رژیم پهلوی، در معرفی خود می‌گوید: «از بدو تولد تا تاریخ مهرماه ۱۳۲۸ در سنگسر از بخش‌های سمنان در محله‌ای به نام تپه‌سر در خانواده‌ای بهایی زندگی کردم. دوران ابتدایی را از ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲ در سنگسر و دوران دبیرستان را از ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۴ در تهران گذراندم. سال ۱۳۳۴ در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به ادامه تحصیل مشغول شدم و در خرداد سال ۱۳۳۷ موفق به اخذ لیسانس در رشته قضایی گردیدم. از تاریخ مهر ۱۳۲۸ برای گذراندن تحصیلات متوسطه به تهران آمده بودم و مدت ۳ سال در منزل شوهر خواهرم آقای محمدحسین رحمانیان سکونت داشتم. از مهر ۱۳۳۱ خانواده‌ام نیز به تهران آمدند و در همان منزل سکونت گزیدند تا اسفندماه ۱۳۳۴ که منزل تهیه نمودیم و به آنجا عزیمت نمودیم. از ۱۳۳۶ در تهران به شغل آموزگاری اشتغال داشته‌ام.»

کسوت آموزگاری قبایی بود که بر تن ثابتی زار می‌زد. انگار که هرگز او را برای چنین کاری نساخته بودند، به همین دلیل در اواسط دهه سوم عمر خویش با معرفی ضرابی ـ مدیرکل اداره نهم ساواک ـ به ساواک راه یافت تا تحقق رویاهای جاه‌طلبانه خود را در این خانه عنکبوت به انتظار بنشیند.

راهیابی به ساواک نقطه پایان آرزوهای ثابتی نبود، روزگار خواب دیگری را برای او دیده بود. ثابتی با جوهری که در ساواک از خود نشان داد، به زودی توانست با حمایت‌های افرادی همچون حسین فردوست، قائم‌مقام ساواک و پشتیبانی ناصر مقدم از مدیران ارشد ساواک، به ریاست اداره یکم اداره کل سوم یعنی اداره ضدامنیت داخلی برسد و از آن پس نیز مدارج ترقی را در سریع‌ترین زمان ممکن طی کند.

مرد خاکستری ساواک، به جایگاه قابل قبولی در این سازمان رسیده بود، اما اتفاق بزرگی شرایط شغلی او را به طور کامل دگرگون کرد. او با کسب اجازه از محمدرضا پهلوی، یک برنامه تلویزیونی ترتیب داد و در آن با عنوان «مقام امنیتی» با بریدگان سیاسی مصاحبه کرد و اظهار ندامت و پشیمانی آنان را نشان داد. روزنامه کیهان در مطلبی که سال ۱۳۸۶ منتشر کرده، عباس شهریاری، پرویز نیکخواه، رضا براهنی، غلامحسین ساعدی و جعفر کوش‌آبادی و چند نفر دیگر را ازجمله افرادی می‌داند که در برنامه ثابتی شرکت جسته‌اند.

ثابتی ره ۱۰۰ ساله را در این برنامه طی کرد و به شهرت قابل توجهی در میان عموم مردم رسید. مقام امنیتی را دیگر همه می‌شناختند و در کوی و برزن در موردش صحبت می‌کردند. آوازه اقتدارش به همه جا رسیده بود.

اقتدار و هیمنه به دست آمده از اجرای برنامه‌های حکومتی اعتراف‌گیری از زندانیان سیاسی، جایگاه ثابتی را در ساواک تثبیت کرد و در نهایت معاونت اداره کل سوم ساواک در سال ۴۹ را برای وی رقم زد. در این زمان بود که بنا بر برخی اقوال، نظر ثابتی برای احراز بسیاری از مشاغل، از پست وزارت تا آموزگاری و حتی کارمندی دولت اهمیت یافت، به گونه‌ای که مخالفت وی نان خیلی‌ها را آجر کرد و مانع تصدی خیلی از شغل‌ها توسط آنها شد.

گفته می‌شود در اوایل دهه ۵۰ گروهی از ماموران ساواک که در راس آنها پرویز ثابتی قرار داشت، به اسرائیل سفر کرد و بنا بر برخی اقوال در همان سفر به استخدام موساد نیز درآمد. ارتباط با موساد و سیا، نکته‌ای است که خود ثابتی نیز آن را کتمان نمی‌کند و در مصاحبه اخیر خود، آن را این چنین تشریح کرده است: «با سیا و موساد در تماس بودیم و ارتباط حرفه‌ای داشتیم، مبادله اطلاعاتی داشتیم و سفر به اسرائیل هم می‌کردم».

ارتباط مستحکم ثابتی با سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی بزرگ دنیا، نشان از این دارد که او در تحکیم و تضعیف و به عبارت بهتر تنظیم روابط ایران و کشورهای خارجی نقش حائزاهمیتی داشت.مقام امنیتی ابروکمانی محمدرضاشاه پهلوی، به دلیل آموزش‌هایی که در زمینه جنگ‌های چریکی و پارتیزانی دیده بود، در مقاطعی به امر سرکوب تحرکات چریکی جنگل‌های شمال گمارده شد و در توفیق نسبی رژیم در این راه نقش غیرقابل کتمانی داشت. می‌گویند وی با تجهیزات و امکانات گسترده، گروهی را که در اسرائیل و دیکتاتوری‌های نظامی آمریکای لاتین دوره دیده بودند برای مبارزه با سیاهکل به محاصره جنگل فرستاد.

علف خوش‌خدمتی مرد مخوف ساواک گویا به دهان گردانندگان این سازمان مزه کرده بود و آنها در سال ۱۳۵۲ او را به سمت مدیرکل اداره سوم تعیین کردند. اداره کل سوم ساواک به اداره امنیت داخله معروف بود و وظیفه‌اش عملا کنترل شورش‌ها و خنثی کردن تهدیدهای امنیتی رژیم بود. از اینجا بود که ثابتی عملا همه‌کاره ساواک شد.

تنظیم گزارش‌هایی که اوضاع امنیتی حکومت را در عرصه‌های مختلف نشان می‌داد، از مهم‌ترین وظایف ساواک بود. گزارش‌های وی که به دست مقامات ارشد رژیم از جمله محمدرضا پهلوی می‌رسید حاوی آخرین اقدامات از سوی مبارزان، روحانیون، سیاسیون و حتی اعضای خانواده سلطنتی بود.

ثابتی را از نزدیکان افراد به امیرعباس هویدا دانسته‌اند. اگر این ارتباط وثیق حقیقت داشته باشد، بی‌شک اطلاعات و گزارش‌هایی که ثابتی از احوال مملکت به هویدا می‌داد در تثبیت طولانی مدت موقعیت وی به عنوان نخست‌وزیر بی‌تاثیر نبوده است.

می‌گویند سال ۵۷ و در روزهایی که آتش خشم ملت حسابی گر گرفته بود، ثابتی در پیامی که توسط هویدا به محمدرضا رساند، اعلام کرد اگر برای مدت کوتاهی کنترل اوضاع به طور کامل به ساواک سپرده شود، همه چیز آرام خواهد شد. وی حتی لیست ۱۵۰۰ نفره‌ای از مخالفان را نیز در اختیار شاه قرارداد که به‌زعم وی، با دستگیری آنها همه چیز تحت کنترل قرار می‌گرفت؛ لیستی که گفته می‌شود شاه تنها با دستگیری ۳۰۰ نفرش موافقت کرد و برخورد با مابقی افراد را به صلاح ندانست.

ناصر مقدم، آخرین رئیس ساواک، پرویز ثابتی را در سوم آبان ۱۳۵۷ از ساواک کنار گذاشت و ثابتی، در روز نهم آبان ۱۳۵۷ از ایران خارج شد و از راه فرانسه، به آمریکا رفت. رئیس امنیت داخلی ساواک، بنا به خصوصیات شغلی‌اش صاحب چندین پاسپورت به اسامی مختلف بود و نکته قابل توجهی که در مورد او وجود دارد این است که وی از معدود وابستگان رژیم بود که توانست یک ماه پیش از فرار، خانه‌اش را به سفیر یکی از کشورهای عربی بفروشد.

مطابق آنچه در برخی رسانه‌ها منتشر شد، ثابتی به دلیل تبحری که در کشف و سرکوب گروه‌های زیرزمینی داشت، بعد از انقلاب به مصر رفت و در آنجا ضربات سهمگینی را به گروه‌های فعال مصری وارد کرد. روزنامه کیهان حتی تاکید کرده است که ثابتی در همین سال‌های اخیر نیز در کشف و سرکوب گروه‌های شورشی زیرزمینی در عراق تحت کنترل آمریکا نقش داشته است.

مقام امنیتی روزهای پیش از انقلاب، گویا این روزها را در ایالت فلوریدای آمریکا می‌گذراند و فعالیت‌هایی در زمینه خرید و فروش زمین و ساختمان دارد. این که چه چیزی سبب شده او این روزها سکوت ۳۳ ساله خود را بشکند، معمایی است که شاید گذشت زمان کلید حلش باشد.

عباس طهماسبی‌زاده