پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تیم یتیمی مثل سایپا


تیم یتیمی مثل سایپا

عاقبت باشگاه هایی که گریه کن ندارند

۱) عمدتاً جمله «هواداران سرمایه های اصلی فوتبال هستند» به عنوان یک شعار در فوتبال ایران تلقی می شده است. در عمل، اغلب کمترین وقعی به سیاهی لشکرهای تهیدستی که به مسابقات فوتبال جان می بخشیده اند، گذاشته نمی شود. روال کار این است که تدارکات مناسب برای رفاه حال هوادار در اماکن ورزشی، به اولویت آخر واگذار شود و نگاه به تماشاگر فوتبال، نوعی نگاه پیشگیرانه باشد. انگار همه می خواهند از این «شر» در امان باشند! با این حال به نظر می رسد با یک نگاه دقیق تر، بتوان رد پای روشن تری از مزایای «هوادار داشتن» رؤیت کرد.

۲) به وضعیت سایپا نگاه می کنیم. در مواجهه با تیم کرجی، مجموعه متمولی را می بینیم که در طلیعه لیگ هشتم ریخت و پاشهای زیادی کرد. آنها به نیت حضور قدرتمندانه در لیگ قهرمانان آسیا هزینه می کردند و دست و دلشان نمی لرزید، اگر می خواستند با چهره های سرشناسی مثل ابراهیم میرزاپور، حسین کعبی، محمد پروین و عباس آقایی پای میز مذاکره بنشینند. آنچه عده ای از آن به عنوان «ارتباطات پشت پرده» یاد می کردند هم منجر به تسهیل یارگیری سایپا شد تا آنچه دل تنگ مدیران تازه از راه رسیده تیم کرجی می خواست، به تحقق بپیوندد.

۳ )در فاز استخدام مربی هم دست نارنجی پوشان باز بود. کشاندن ولفگانگ سیدکا به تهران و دیپورت او به دلیل اتفاقات یک دهه پیش بازی ایران - بحرین، شمه ای از قدرت نمایی سایپایی ها بود. فرآیندی که در نهایت به استخدام لیت بارسکی انجامید و تکنیکی ترین بازیکن تاریخ فوتبال آلمان، ردای سرمربیگری سایپا را به تن کرد.

۴) اما امروز، همین جا، قبل از دو رقمی شدن بازی های لیگ برتر، سایپای پر امکانات به ته خط رسیده است. کروفچی با استمداد از ریوالدوی کبیر از نعش سایپا عبور کرد، ذوب آهن به کمک یک مهاجم ۵۰ کیلویی مثل محمدرضا خلعتبری، میهمان کرجی اش را به صلابه کشید. امروز سایپا رکورد دریافت ۱۳ گل در سه بازی متوالی را به جا گذاشته و با آمار وحشتناک ۳ باخت از ۶ مسابقه روی پله ما قبل آخر ایستاده است.

۵) در دوران حضور مصطفی دنیزلی در تیم پاس، این مربی ترک تبار در گفتگو با یکی از خبرنگاران، به نکته قابل توجهی اشاره کرده بود: «دوست ندارم وقتی می بازم، هیچکس یقه ام را نگیرد این تیم هوادار ندارد. این مسأله مرا آزار می دهد.» حالا همین اتفاق برای سایپا افتاده است. میلیاردها تومان سرمایه گذاری مدیران این تیم، به عجیب ترین شکل ممکن با شکست مواجه شده، اما چنین رخداد عجیبی، کوچکترین واکنش عمومی را به دنبال نداشته است. در این کشور ۷۰ میلیونی، هیچ کس از خودش نمی پرسد چه بلایی بر سر این مجموعه پرستاره آمده است و به کدامین دلیل تیمی که از چندین بازیکن ملی پوش بهره می برد و عنوان قهرمانی لیگ ششم را در کارنامه دارد، به چنین فلاکتی افتاده است.

۶) هوادار، نفس یک تیم فوتبال است. بدون تردید اگر اتفاقات مشابه این تیم برای پرسپولیس، استقلال و یا حتی فولاد، ملوان، سپاهان و... می افتاد، امروز مجموعه باشگاه شرایط دیگری را تجربه می کرد. اما در سایپا پیرلیت بارسکی با یکصد تماشاگر در بازیهای داخلی روبه روست و بدون اینکه بابت خلق آن فاجعه عجیب، در لیگ قهرمانان پاسخگو باشد، انتظار دریافت مطالبات و البته حکم اخراجش را می کشد.

۷) نمی خواهیم حرفهای کلیشه ای بزنیم و از ضرورت تشکیل کانون هواداران سخن بگوییم. دست بر قضا با انتقال تیمها به شهرستانهای دیگر با توجیه افزایش تماشاگران هم مخالفیم. روی سخنمان، امروز با تیمهای پرهواداری است که چرخ فلک آنها را از این مزیت گرانبها بهره مند کرده است. آنها باید ناز این تماشاگر را بکشند و همه تمایلاتشان را نصب العین خود قرار بدهند. نگاهی به احوال امروز سایپا، نشان دهنده رنجی است که تیمهای «یتیم» می برند!

رسول بهروش