دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
شوق سرگردانی
از دید ارسطو، «همه آدمیان بالطبع خواهان دانستن اند» و همین خواهش «طبیعی» آدمی را دوستدار دانستن : فیلسوف در معنای عام یا اولیه آن می سازد. از دید ارسطو، رشد فلسفه نمایانگر تنفر «طبیعی» آدمیان از سرگردان ماندن در جهان است. ارسطو در «متافیزیك» می نویسد: «به دلیل شگفتی و اعجاب است كه آدمیان، چه اكنون و چه در آغاز، به فلسفه روی آورده اند.» از این حیث، چیزی كه انسان را از حیوان متمایز می كند شكل مواجهه با طبیعت است.
دیگر حیوان ها با تاثرها و سائقه های «آنی» خویش زندگی می كنند و حال آن كه انسان ها می خواهند جهان را بر پایه اصلی كلی بفهمند. این یعنی آدمی می خواهد در رویارویی با شگفتی های طبیعت، به تعبیری، قسمی داستان بسراید. داستان یعنی «كلی» كه به وقایع پراكنده و جدا از هم نوعی نظم، وحدت و چه بسا غایت می بخشد.
داستانی كه به حكم داستان بودن قهرمان یا قهرمانانی دارد، بالطبع نخستین موجودی كه نامزد قهرمان شدن در این داستان است خود انسان است و شگفت تر این كه چون داستان نویسنده یا مولف می خواهد و از آنجا كه غالبا قهرمان و نویسنده اولا یكی نیستند و وحدت احتمالی شان نیازمند فرآیندی یا داستانی دیگر است، آدمی به صرافت شناسایی هویت مولف این داستان می افتد. شاید اندیشه كتاب مقدس از چنین مواجهه ای با كتاب طبیعت زاده باشد.به بیان دیگر، مشاهده تعدد و تكثر آدمی را سرگشته می كند، جمعیت خاطرش را بر هم می زند و وامی داردش به جست وجوی مبدٲ یا اصلی واحد و وحدت بخش. یونانیان این سیر را گذر از خائوس chaos، جهان بی شكلی به كاسموس cosmos، كیهان یا جهان شكل ها می خواندند.
به تعبیری، تحمل بی شكلی و بی نظمی تنها به مدد روایت قسمی داستان میسر می شود. شاید از این روی باشد كه ارسطو دوستدار داستان را به یك معنا فیلسوف دوستدار دانایی می داند. سرگشتگی و احساس اعجاب، از این منظر، آغاز انسان شدن است. روند انسان شدن لحظه ای آغاز می شود كه آدمی از طبیعت می كند، مادام كه آدمی حیوان است جزیی از كثرت و تنوع طبیعت است در كتاب طبیعت، فی حد ذاته چیزی جز كثرت و بی انسجامی نیست، همچنان كه در كتاب مقدس همه چیز بر وحدت و انسجام گواهی می دهد: خدا مولف و انسان قهرمان داستان كتاب مقدس است.
نكته این است كه اگر آدمی در دل طبیعت به تمامی جای گیرد حیوان شود مفهومی به نام سرگردانی به جا نمی ماند، سرگردانی حاصل زخمی است كه طبیعت پس از كنده شدن آدمی در وجودش به یادگار می گذارد. همان گونه كه ارسطو می گوید، راه فلسفه از اعجاب می آغازد، از داستان سرایی می گذرد و به نظریه پردازی می رسد. این روندی متصل است و نكته ای كه شاید از دید ارسطو دور می ماند این است كه هیچ نظمی بی خلل و بی نقص در كار نیست. هر داستانی، هر روایتی، هر نظریه ای در اساس خود ترك خورده و شكاف برداشته است. فلسفه یعنی شوق سرگردانی و تاب آوردن سرگردانی...
صالح نجفی
سعید جلیلی مسعود پزشکیان انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم جلیلی مجلس شورای اسلامی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ ریاست جمهوری قالیباف
تهران هواشناسی قتل خانواده شهرداری تهران قوه قضاییه آموزش و پرورش سلامت سازمان هواشناسی پلیس عربستان آتش سوزی
خودرو دولت سیزدهم بازار خودرو قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو دلار قیمت سکه بورس حقوق بازنشستگان بازار سرمایه بانک مرکزی
سینما تخت جمشید علیرضا قربانی کنسرت سینمای ایران دفاع مقدس روز مباهله ماه محرم سریال تلویزیون رسانه ملی کتاب
دانشگاه تهران مغز دانش بنیان ماهواره دانشگاه آزاد اسلامی باتری وزیر علوم
رژیم صهیونیستی روسیه اسرائیل غزه فرانسه فلسطین آمریکا جو بایدن ترکیه جنگ غزه دونالد ترامپ لبنان
پرسپولیس استقلال فوتبال یورو 2024 باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس لیگ برتر نقل و انتقالات علیرضا بیرانوند بازی لیگ برتر ایران نقل و انتقالات استقلال
هوش مصنوعی زمین سامسونگ شیائومی نمایشگاه الکامپ ربات اپل گوگل ایرانسل وزیر ارتباطات
دیابت عینک آفتابی طب سنتی ورزش ویتامین آلزایمر قند خون بارداری سکته