دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
نقـش تربیتـی خانـواد ه
خانواده به عنوان رکن اساسی تربیت، نقش بسیار مهمی در کمک به رشد و تربیت کودکان ایفا میکند، این امر به ویژه در اولین سالهای زندگی که تجربههای اولیه کودک در حال شکل گرفتن است، از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. غالب رفتارهای انسان بر اساس یادگیری است و اولین و مهمترین پایگاه یادگیری کانون خانواده است. بسیاری از مهارتها در نخستین سالهای زندگی فراگرفته میشوند. در اصل خانه و خانواده پایههای اجتماعی شدن و ساختار شخصیت کودک را بنیان میگذارند. ایفای نقش پدر و مادر به عنوان عامل پرورشی در چارچوب خانواده شرط استقرار شخصیت سالم کودک خواهد بود.
از خانه و خانواده است که میتوان پیرامون محور روانی کودکان نخستین نصفالنهارهای شخصیت را ترسیم کرد، چرا که ساختن انسان در دوران کودکی بسیار آسانتر از زمان بزرگسالی است. طبع لطیف و زمینه مساعدی که کودک در محیط خانواده دارد، بهترین شرایطی است که میتوان شایستهترین بذرهای تربیتی را پرورش داد. حضرت علی(ع) میفرماید: «صفحه دل کودک همچون زمین مستعدی است که هیچ گیاهی در آن نروییده و آماده هر نوع بذرافشانی است».
امام محمد غزالی نیز در کیمیای سعادت چنین آورده است: «بدان که کودک امانتی است در دست مادر و پدر و آن دل پاک وی چون گوهری است نفیس و نقشپذیر است چون موم و از همه نقشها خالی است. چون زمینی پاک است که هر تخم در وی بروید، اگر تخم خیرافکنی به سعادت دین و دنیا برسد و مادر و پدر و استاد در آن ثواب شریک باشند و اگر برخلاف این باشد، بدبخت شود و ایشان در هرچه بر وی رود شریک باشند.»
خانواده به عنوان یک محیط طبیعی که تربیت کودک را برعهده دارد، رشد جسمانی، عاطفی و اجتماعی کودک را تحت تأثیر قرار میدهد. خانواده باید کانون محبت، توجه ، احترام و در عین حال مرکز اعمال نظم و انضباط باشد تا کودک بر اثر محبت شورانگیزی که از پدر و مادر میبیند، آنها را الگو قرار داده و خود را با آنها منطبق سازد.
کودک متأثر از تمام انگیزههای خانوادگی است و رفتار او از این محیط تأثیر میپذیرد. والدین به عنوان الگوهای اصلی زندگی کودک، احساسات، علایق، ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی و حتی منطق قضاوتی و ارزشی خود را به او منتقل میکنند و کودک با علاقه و وجد تمام این معیارها را درونی میکند و شخصیت در حال تکوین خود را با آن وفق میدهد. ارتباط میان کودک و والدین نیرومندترین و قویترین نوع ارتباط است. بنابراین وقتی محیط سالم و سرشار از عاطفه و محبت باشد، وجدان کودک رشد مطلوب خود را آغاز میکند و احساس امنیت در او شکل میگیرد.
وجود آرامش و اطمینان خاطر در خانواده و حسن معاشرت والدین با فرزندان و با یکدیگر ضمن آنکه زمینه اجتماعی شدن را در کودک آماده میکند، بزرگترین درس تربیتی را نیز که همان شیوه برخورد و ارتباط صحیح اجتماعی است، به کودکان میآموزد.
خانواده در رشد اخلاقی کودک نیز سهم مهمی دارد. رفتار والدین اولین الگوی اخلاقی برای کودکان محسوب میشود، آموزش عملی دستورات اخلاقی پسندیده به کودک و بازداشتن مناسب او از ارتکاب کارهای زشت و ناپسند در رشد اخلاقی کودک حائز اهمیت فراوان است. اخلاقی بودن والدین و روابط بهنجار آنان با یکدیگر و با کودک عامل مهم تکوین شخصیت اوست. نوع رابطهای که کودک در محیط خانواده با والدین برقرار میکند،اساس و پایه روابط بعدی او با دوستان، همکاران و خانوادهای که بعدها تشکیل خواهد داد، قرار میگیرد. در ضمن این روابط است که کودک به هویت و ارزش خود پی میبرد و توانایی برقراری ارتباط با دیگران را کسب میکند.
با توجه به این مسائل است که میتوان ادعا کرد، خانواده خمیرمایه شخصیت انسان را شکل میدهد و نگرشها، رغبتها و رفتارهای خوشایند و ناخوشایند نسبت به پدیدههای مختلف از خانه سرچشمه میگیرد و تربیت صحیح اولین و اساسیترین پایه سعادت فردی و اجتماعی کودک است.
روانشناسی مشهور به نام گزل معتقد است که کودک در ۵ سالگی نسخه کوچک جوانی است که در آینده خواهد شد. البته او نمیخواهد منکر تربیت در دوره نوجوانی و جوانی شود بلکه میخواهد بر نقش و اهمیت حیاتی تربیت در خانواده و در خردسالی تأکید کند. به نظر وی بسیاری از رفتارهایی که در نوجوانان و جوانان مشاهده میکنیم، متأثر از تجارب تربیتی کودک قبل از ورود به مدرسه است.
بنابراین باید به خانواده به عنوان اولین مدرسه کودک اهمیت فوقالعاده داد و محیطی فراهم آورد تا خانواده با دقت، صبر، آگاهی و عشق در تربیت کودکان بکوشد. در غیر اینصورت عوارض غیرقابل جبرانی در شخصیت کودکان به وجود خواهد آمد و علاوه بر شخص، جامعه نیز متضرر خواهد شد.
خانوادهها نباید با سادهاندیشی وظیفه تربیت کودکان را به عهده سازمانهای تربیتی محول کنند. مسئولیت خود را تنها در مهیا کردن امکانات مادی بدانند، زیرا مراکز تربیتی علیرغم نقش مهمی که برعهده دارند، هرگز قادر نیستند به جای والدین و محیط خانواده این نقش را ایفا کنند. بهعلاوه وقتی کودک وارد مدرسه شد، دیگر بسیاری از خصوصیات روانی و شخصیتی او شکل گرفته و هسته اصلی شخصیت او ساخته شده است و مدرسه تنها به عنوان تقویتکننده یا تثبیتکننده الگوهای شخصیتی او میتواند عمل کند.
بعد از ورود کودک به مدرسه باید بین خانه و مدرسه نیز در زمینه مسائل آموزشی و تربیتی هماهنگی و همکاری لازم وجود داشته باشد. مسئولان مدرسه باید خانوادهها را در روند تربیتپذیری دانشآموزان سهیم سازند و آنان را نسبت به آتیه فرزندانشان ترغیب کنند، همچنین والدین را به عنوان نیروهای مثبت و جزء جدائیناپذیر برنامههای مدرسه قبول داشته باشند و آنها را به عنوان عضو تیم آموزشی پذیرا باشند، چرا که آنها میتوانند تکمیلکننده خدمات آموزش و حامی دستاندرکاران مدرسه در مسائل تربیتی به حساب آیند.
از آنجا که بخش وسیعی از وقت دانشآموز در خانه و بخش دیگری در مدرسه میگذرد، هماهنگی بین این دو نهاد رسمی و غیررسمی میتواند موجب تسهیل رفتارهای تربیتی باشد. بدون همگامی خانواده با مدرسه نمیتوان به یک رفتار فرهنگی معتدل بین دانشآموزان امید داشت. نبود همکاری و هماهنگی و وجود تعارضات بین روابط پدر و مادر و اولیاء مدرسه عواقب وخیمی را به همراه خواهد داشت. فلسفه و هدف تشکیل انجمن اولیاء و مربیان در مدارس نیز ایجاد هماهنگی و همفکری بین خانواده و مدرسه بوده است و یکی از اصول آن ایجاد تغییرات لازم برای ایفای نقش پرورش صحیح است.
بینش غلط والدین و اولیاء مدرسه در مورد ارتباطات خانه و مدرسه موجب از هم گسستگی روابط خانه و مدرسه میشود، بهگونهای که والدین از تمام توان فکری خود در راستای بهبود مسائل آموزشی و تربیتی مدرسه بهره نمیگیرند و بیتوجهی آنان به مسائل تربیتی دانشآموزان و ناهمگونی ارتباط خانه و مدرسه خودبخود بر دوگانگی رفتاری دانشآموزان دامن میزند. لازمه حفظ تعادل شخصیت و تعادل روانی فرد، هماهنگی بین الگوهای ارائه شده مدرسه و خانه است، بنابراین همگامی خانواده با مجموعه آموزش و پرورش است که میتواند سازندگی فرد، سازندگی جامعه و در نهایت پیشرفت جامعه را به همراه داشته باشد.
سازندگی، سلامت و پویایی جامعه آینده مبتنی بر نگرشها، ادراکها و توانمندیهایی است که کودکان امروز در خانه و مدرسه کسب میکنند؛ بنابراین تلاش خانوادهها و مسئولان مدرسه و مراکز تربیتی میتواند با هماهنگی و همفکری، هم ساختن فرد و هم ساختن اجتماع آینده را تضمین کند. اگرچه باز هم یادآور میشویم که در این رابطه مهمترین نقش را خانواده ایفا میکند. بیشترین فرصت و زمان لازم برای رشد کودک در اختیار خانواده اوست بنابراین محیط خانواده در تعلیم و تربیت فرد مهمترین نقش را برعهده دارد.
امید است جامعه ما هم برای تحکیم نهاد خانواده کوشش بسیار مبذول داشته و خانوادهها نیز تمام تلاش خود را در جهت تربیت درست کودکان که در اصل سرمایه فردای مملکت هستند، مصروف دارند و از هیچ کوششی در این زمینه فروگذار نکنند.
اسماعیل برقی
فوق لیسانس علوم تربیتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست