جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
آسیب شناسی پدیده تجاوز به عنف
براساس مطالعات و تحقیقات علمی، تجاوز به عنف محصول نوعی اختلال شخصیت ناشی از دوران کودکی و نوجوانی است که مشکلات فرهنگی، روحی، روانی و اقتصادی در بروز این قبیل جرایم نقش حائز اهمیتی دارد.
جرایم جنسی بهطور عمده ارتباط تنگاتنگی با شرایط سنی، فرهنگی و اقتصادی تبهکاران دارد، البته این نوع جرایم در اغلب کشورهای جهان به چشم میخورد.
تجاوزات جنسی و بهطور مشخص تجاوز به عنف از جمله جرایمی هستند که از گذشتههای دور، یعنی زمانی که بشر زندگی جمعی خود را آغاز کرد تا به امروز وجود داشته و هماکنون نیز در کشورها و جوامع مختلف با انگیزههای متفاوت رخ میدهد.در واقع باید اذعان داشت تجاوز جنسی نوعی انحراف جنسی است که شخص به خاطر این که نمیتواند از طرق عادی و با ایجاد رابطه انسانی، مشروع و قانونمند نیازهایش را برطرف کند، با تمسک به زور، جبر و خلاف میل طرف مقابل تعرض میکند.
تجاوز جنسی بهطور معمول به شکلهای مختلف در قالب کودکآزاری از نوع آزار جنسی، زنای با محارم، سادیسم جنسی، پورنوگرافی و عورتنمایی انجام میشود و در دو حالت ماسوخیسم و یا سادیسم یعنی خودآزاری و دیگرآزاری خودنمایی میکند.افرادی که مرتکب تجاوز جنسی میشوند، صرفاً کسانی نیستند که نمیتوانند رابطه جنسی با جنس مخالف یا حتی با هم جنس خود برقرار کنند بلکه حتی در میان افرادی که دارای همسر و فرزند هستند نیز این نوع جرایم دیده میشود.از سوی دیگر مطالعه پروندههای جنایتکاران سریالی در کشورهای اروپایی و امریکایی و حتی ایران نشاندهنده این است که مهاجم بعد از شناسایی قربانی در فرصتی مناسب ضمن تعرض جنسی، آزار و اذیت و حتی ربودن قربانی، او را به قتل میرساند؛ پس در یک جمعبندی کلی میتوان گفت تجاوز جنسی محصول یک اختلال شخصیت و ناشی از دوران کودکی و نوجوانی فرد بوده و در واقع به نوعی در دوران رشد روانی وی یعنی دوران دهانی، دفعی، سالوس، نهفتگی و بلوغ در او پدید آمده است و در زمان جوانی و میانسالی خودنمایی میکند.
اما در عین حال میتوان در مورد بسیاری از متجاوزان جنسی چه به جنس مخالف و - چه به هم جنس - بعد از آسیبشناسی، اطلاعاتی جمعآوری کرد که بهطور دقیق بیانگر ریشههایی است که ذکر شد. نمونه بارز آن مجرمانی مانند بیجه، خفاش شب و افراد دیگر هستند که در دوران کودکی مورد تعرض قرار گرفته بودند. البته در میان تعرضکنندگان گاهی پیدا میشوند افرادی که به دلیل خشونتورزی نسبت به آنها از سوی والدین بویژه مادر یا نامادری، کینه زنان را به دل گرفته و سعی میکنند با تعرض و تجاوز این کینه را که در ضمیر ناخودآگاهشان به صورت یک اهریمن پنهان وجود دارد، متجلی کنند و سپس با کشتن زنان، عطش پنهانی خود را خاموش کنند.
متأسفانه گاهی مواقع نیز دیده شده افرادی به بهانه برخی باورهای غلط به تعرض جنسی و جسمی پرداخته و قربانیان را نیز به قتل رساندهاند. قتلهای زنجیرهای خراسان و جنوب کشور و تهران نیز از این قبیل پروندههاست. البته باید توجه داشت تعرضات جنسی منجر به قتل یا ضرب و جرح افراد نمیشود بلکه گاهی تعرضات برای فرونشاندن عطش جنسی و در مواقعی با سرقت اشیای متعلق به قربانی همراه است. جنایات باند باغ خرمالو در کرج نمونه بارزی از این قبیل است که چند نفر با هماهنگی یکدیگر دختران و زنان را در تهران یا کرج ربوده و به آن باغ میبردند. در آنجا پس از برداشتن وسایل قربانیان به آنها تجاوز کرده و سپس آنها را در خیابان یا محلهای خلوت رها میکردند.
مطالعات نشان داده در تمام این موارد، اشخاص از شخصیت ثابت و متعادلی برخوردار نیستند. در رابطه با مرتکبان باغ خرمالو، از مطالعاتی که شخصاً با عدهای دیگر از روانشناسان و جرمشناسان بر روی این افراد انجام دادیم این نتیجه حاصل شد که این افراد با آنکه متأهل بوده و فرزند داشتهاند، معمولاً از یک میل سیریناپذیر تعرض به زنان برخوردار بودهاند و به نوعی با تعرض به زنان و دخترانی که اغلب افراد خانهدار و بههنجار بودند عطش درونی خود را فرو مینشاندند. جالب اینکه در مورد زنان شوهردار با رفتاری متفاوت عمل میکردند که این را ناشی از باورهایشان میدانستند.
باید توجه داشت متأسفانه آمارها بویژه در کشور ما با واقعیات هماهنگی ندارد، زیرا قربانیان این جرایم بهطور معمول تمایلی به شکایت ندارند. در مورد جنایتهای سیاه باغ خرمالو شاید از ۱۷ تا ۲۰ قربانی حدود ۴ یا ۵ تن بعد از دستگیری متهمان شکایت کردند. البته آرام آرام دختران و زنان جامعه با توجه به اثرات مخرب عدم اطلاع از این جرایم بیشتر با نیروهای انتظامی و قضایی مشارکت میکنند و بعد از وقوع حادثه تعداد افرادی که مایل به اعلام گزارش و جرم هستند رو به افزایش است.
در مجموع باید گفت تعرضات جنسی توسط افرادی انجام میشود که از نظر شخصیتی و روانی متعادل نیستند، یا خودشان قربانیان خشونت جنسی در دوران کودکی توسط افراد فامیل یا غریبه بودهاند یا اینکه مورد ضرب و شتم پدر و مادر قرار گرفتهاند و از جنس مخالف کینه به دل دارند، یا به دلیل آموزهها یا آموزشهای اعتقادی و باورهایی که به صورت غلط به آنها منتقل شده با این نگاه که جامعه را از این مفاسد پاک کنند، مرتکب این جرایم میشوند.
در حادثه شهرستان خمینیشهر نیز با یک تراژدی روبهرو هستیم. باید اینجا اعلام خطر کنم بزهکارانی که به صورت جمعی و باندی عمل میکنند، جرأت و جسارت ارتکاب چنین اعمالی را بیشتر به خود راه میدهند و این اتفاقی است که بهطور معمول در کمتر جوامعی دیده میشود.
اگر چه گاه دیده شده افراد مسلح به میهمانیها حمله کرده و عدهای را کشتهاند یا اموالشان را به سرقت بردهاند اما به این شکل که عدهای جوان و میانسال با هماهنگی وارد یک محوطهای بشوند، مردان را دستگیر کنند و به زنان تجاوز کنند، نشاندهنده جرأتی است که بزهکاران در کشور ما پیدا کردهاند. علت هم این است که سیاست کیفری ما در برخورد با بزهکاران موفق نبوده و عوامل ارتکاب این اعمال را باید در مشکلات اقتصادی، فرهنگی، روحی و روانی جستوجو کرد. ضمن اینکه صرفاً با ابزار مجازات و سرکوب نمیتوان با بزهکاری و نابهنجاری در کشور مبارزه کرد زیرا اگر چنین بود با توجه به اشد مجازات - مرگ - که تجاوز به عنف دارد، باید کمتر افرادی جرأت میکردند دست به آدمربایی و سپس تجاوز به نوامیس مردم بزنند.
پس باید با نگاهی علمی به آسیبشناسی وقوع این جرایم بپردازیم و فقط با ابزار مجازات به جنگ این نوع بزهکاریها که ریشه در شخصیت و ضمیر ناخودآگاه افراد دارد، نرویم، چرا که بهطور قطع بینتیجه و بلااثر خواهد بود.
همچنین توصیه میشود به جای مجازات سریع این افراد، تیمی از جرمشناسان، روانشناسان، روانکاوان و مددکاران اجتماعی با مطالعه دقیق این قبیل بزهکاران نهتنها در خمینیشهر بلکه در اکثر نقاط کشور از جمله تهران نسبت به شناسایی شخصیت آنها و دریافت وجوه مشترک متجاوزان به عنف اقدام کنند. سپس با توجه به اطلاعات تحصیلی در قالب پیشگیریهای عمومی و اختصاصی و حمایت از بزهدیدگان بالقوه مثل زنان و دختران خانهدار، زنان و دخترانی که کار میکنند و زنان و دخترانی که مجبورند مسافرت بروند و در پایانهها یا داخل شهر قربانی تعرض این افراد بیمار شوند، در قالب یک سیاست جنایی تعریف شده نسبت به مبارزه با تمامی جرایم سازمان یافته اقدام شود.وقوع تجاوز به عنف، آن هم به اشکالی که مشاهده میکنیم، در کشوری که اعتقادات دینی و مذهبی در آن از دیرباز وجود داشته نشان میدهد که بزهکاران ما مرزهای عرفی بزهکاری را درنوردیدهاند و از هیچ مجازاتی واهمه ندارند. پس مجازات تنها راه چاره و درمان درد پدیده بزهکاری نیست و باید در جستوجوی راه معقولتری بود.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
اسرائیل ایران رئیس جمهور مازندران توماج صالحی رئیسی دولت سیزدهم دولت مجلس شورای اسلامی مجلس تعطیلی شنبه ها شورای نگهبان
سیل مشهد سیل مشهد هواشناسی تهران خراسان رضوی بارش باران پلیس آموزش و پرورش قوه قضاییه قتل سازمان هواشناسی
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا چین بازار خودرو قیمت دلار مالیات مسکن ایران خودرو دلار بانک مرکزی تعطیلی شنبه
لیلا حاتمی زری خوشکام علی حاتمی نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران کتاب تلویزیون زنان سریال فردوسی ازدواج
رژیم صهیونیستی غزه روسیه آمریکا فلسطین جنگ غزه حماس اوکراین ترکیه یمن حزب الله لبنان لبنان
فوتبال استقلال تراکتور پرسپولیس جام حذفی مس رفسنجان لیگ برتر سپاهان بازی باشگاه استقلال لیگ برتر انگلیس جواد نکونام
هوش مصنوعی جنگ گوگل آیفون اپل اینترنت سونی ایلان ماسک سرعت اینترنت عیسی زارع پور ایرانسل
خواب بارداری کاهش وزن چای دیابت چاقی سرماخوردگی