پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

خدمت به مردم، بایدها و نبایدها


خدمت به مردم، بایدها و نبایدها

خدمت کردن و خدمت گزاری به مردم خدمت به خداست. اگرشخصی خدا را دوست دارد بندگان خدا را نیز باید دوست بدارد و آن ها را خدمتگزار باشد و بداند که اگر در جهت رضایت الهی بنده ای را شاد …

خدمت کردن و خدمت گزاری به مردم خدمت به خداست. اگرشخصی خدا را دوست دارد بندگان خدا را نیز باید دوست بدارد و آن ها را خدمتگزار باشد و بداند که اگر در جهت رضایت الهی بنده ای را شاد کند هزار بار بهتر از آن است که شب و روز به ورد و ذکر و دعا مشغول باشد.

انسان مومن در بینش و نگرش قرآنی کسی است که نگاهش به همه آفریده ها به دید خدمت بوده و اگر دست به دعا و نیایش برداشت از خداوند می خواهد که هر گرسنه ای از انسان و غیر انسان و یا کافر و مومن را سیر کند و هر بی پوشاکی را بپوشاند و هر بینوایی را نوا و هر بی پناهی را پناه و هر اسیری را آزاد سازد.

خدمت به آفریده های الهی آدمی را به بالاترین سطح کمال بشری می رساند و افزون بر انجام تکلیف و ماموریت و وظیفه، خلافت اللهی شخص را به عالی ترین درجات بالا می برد. این فریضه یکی از عناصر مهم مبانی اخلاقی بوده که برای به نتیجه رسیدن تکامل بشریت وجود آن لازم است، در واقع آنچه در سطح رفتاری فرد لازم می آید خدمت کردن است، نه به دلیل اینکه ما را آدمهای خوبی بدانند بلکه برای اینکه بدون خدمت کردن هیچ کس امکان رشد نمی یابد .

یکی از شاخص هایی که باید همیشه در نظر گرفت این است که باید خدمت را از نیکوکاری جدا نمود ، در واقع خدمت عملی سخاوتمندانه و کمک از یک فرد به فرد دیگر در موقعیتی برابر است در حالی که نیکوکاری بخشش از جانب فرد دارا به فرد ندار است.

در یک زندگی معقول نیکوکاری جای خود را به خدمت می دهد و در نتیجه یک رابطه دوجانبه ایجاد شده و در این ارتباط ، هم دریافت و هم ایثار هر دو باهم صورت می گیرد؛ در واقع ما در حال خدمت خودخواهی را نابود می کنیم و تساوی خود را با دیگران برقرار می سازیم. برخی از لوازم خدمت به گواهی آیات و روایات عبارت است از :

۱) معرفت نفس: در مرحله اول ابتدا باید شخص توانایی ها و استعدادهای خود را بشناسد و قوای خود را در این جهت به کار گیرد.

۲) درک : شخص باید به این درک برسد که هیچ کس نمی تواند ضرورت اساسی خدمت را در زندگی بشر انکار کند و بالعکس باید آن را به عنوان یک اصل برای زندگی بهتر بپذیرد.

۳) عشق : بدون عشق انجام هیچ کاری نتیجه مطلوب را نمی دهد. شخص خادم می بایست به واسطه عشق به پرودگار متعال و بالتبع آن عشق به همنوع و خدمت به آنان این قوه را در خود پرورش داده و در کنار آن حس خودخواهی را تا حد امکان کاهش دهد.

۴) اراده : چه بسا انسان هایی که تصمیمات فراوانی گرفته و لیکن به واسطه فقدان اراده ای قوی از نیل به هدف خویش باز بمانند.داشتن اراده سالم بستگی به رشد و تکامل لازم در معرفت به خداوند و نفس دارد. و نتیجه یک اراده آزاد انسانی قطعا خدمت به همنوع است.

صفر مرادی