دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
باورهای نادرست اقتصادی
تحصیلات خرید و فروش میشود. تولید تحصیلات هزینه میبرد چون باید منابع و پرسنل به عرضه آن اختصاص یابد. پرسش درست این نیست که آیا تحصیل باید خرید و فروش شود، بلکه این که آیا دولت باید بر مبادله آن انحصار داشته باشد یا خیر. بابت استفاده از تحصیل باید پول داد و مردم را به سمت تولید آن هدایت کرد. این کار را میتوان به شکل ناکارآیی انجام داد به طوری که دولت درباره میزان مناسب تحصیل تصمیم بگیرد و مالیات کافی برای پرداخت هزینه آن وضع نماید. سپس تحصیلات جای خود را در صف مطالبات مردم از منابع عمومی پیدا میکند. تخصیص اضافی بستگی به فشار سیاسی دارد و این که دولت فکر میکند چه میزانی از مالیات ستانی قابل تحمل خواهد بود. آن همچنین بستگی به میزان فریاد و اعتراض عمومی درباره استانداردهایی دارد که دولت موفق به دست یافتن آن میشود.
روش دیگر، ارائه تحصیلات از طریق نظام بازار است که مردم آن میزانی را که فکر میکنند ارزش دارد صرف تحصیل میکنند و به آن میزانی که تصور میکنند به نفعشان است تقاضای تحصیلات میکنند. کسانی پیدا میشوند که به عرضه خدمات آموزشی میپردازند تا آن تقاضا را برآورده ساخته و حتی از آن سود ببرند. دامنه گستردهای از انتخابها برای انواع شرایط شخصی کاملا متفاوت در دسترس خواهد بود. در هر دو حالت عرضه عمومی یا خصوصی، تحصیلات همچون یک کالا است و نه این که یک حق باشد. انسانها مقیاس و خطکشی از اولویتها دارند؛ آنها باید بودجه خود را متوازن سازند که چقدر از بودجه را صرف مسکن، چقدر را صرف سایر چیزها مثل کالاهای مصرفی و تعطیلات و چقدر به خدمات شخصی از قبیل سلامت و تحصیل اختصاص دهند. انجام این عمل از طریق فرآیند سیاسی، بسیار آشفته و ناقص صورت میگیرد جایی که ترجیحات افراد را به ناگزیر باید میانگینگیری کرد.
احتمال دارد مردم تصمیم بگیرند که در یک جامعه انسانی، هر کسی که توان منتفع شدن از تحصیلات را دارد باید در سطوحی مناسب به آن دسترسی داشته باشد. به جای این که این کار از طریق ارائه انبوه و یک شکل تحصیلات دولتی صورت گیرد، میتوان این کار را با تضمین دسترسی وسیع به مدارسی که در استطاعت مردم است و با کمک کردن در جایی که لازم بود از طریق کوپنها یا مدارس یارانهای انجام داد.
هیچکس نباید زندگی را ناعادلانه شروع کند. به همین دلیل نباید ثروت به ارث رسیده داشته باشیم.
والدین میخواهند که زندگی بچههایشان بهتر از آنها باشد و آماده هستند تا توان، منابع و وقت خویش را به اینکار اختصاص دهند. به نظر میرسد این گرایش معمولی است که همه والدین دارند. اگر جامعه بخواهد جلوی این کار را بگیرد، پدرو مادرها راههایی پیدا میکنند تا به آن هدف برسند. اگر به ارث گذاشتن ثروت ممنوع باشد، پس شغل یا حامیگری یا سایر مزایای تضمین شده جای ارث را میگیرند. برای مثال در جوامع سوسیالیستی، والدین از نفوذ خود برای تضمین مشاغل خوب دولتی جهت فرزندانشان استفاده میکردند. مالیات بر ارث از نظر والدین بسیار ناعادلانه است. آنها پول در میآورند و مالیاتش را میپردازند. سپس وقتی که میمیرند دولت میآید و دوباره مالیات میگیرد و بیشتر امکانات و تامینی که برای آینده فرزندان خود با کار سخت تدارک دیدهاند را برمیدارد. دولت با این کار انگیزه تولید ثروت و کمک به جامعه با فرصتهای جدید در این فرآیند را از بین میبرد. از نظر گیرنده ارث، ماترک والدین به صورت پول یکجا و در زمانی به دست فرزندان میرسد که آنها قبلاً مسکنی خریدهاند و آن پول فرصتی میدهد تا سرمایهگذاری کنند یا حتی کسب و کار جدیدی راه بیندازند. ثروت به ارث رسیده اجازه میدهد تا سرمایه انباشته شود و کسب و کار رونق گیرد و رشد اقتصادی بالا رود. بدون ثروت به ارث گذاشتنی، اکثر کسب و کارهای خانوادگی شامل فروشگاهها و مزارع بر اثر مرگ مضمحل میشود و زیان اقتصادی به جامعه وارد میکند. هر کسی از این اوضاع زیان میبیند نه فقط ثروتمندان بلکه کارکنان و مشتریان نیز ضربه میخورند.
مالیات بر ارث به اقتصاد کشور و بهزیستی آتی مردم خسارت بیشتری میزند نسبت به توجیه درآمدی که عاید دولت میکند.
کمکهای رفاهی، آبروی فقرا را میبرد. دولت باید به همه مردم درآمد شهروندی بپردازد.
کمکهای رفاهی بیانگر تصمیم جامعه در کمک به کسانی است که زمانهای سخت و دشواری را پشت سر میگذارند. اگر کسانی به خاطر بیماری یا بیکاری نتوانند روی خودپای بایستند، جامعه تصمیم میگیرد به آنها کمک کند تا برمشکلاتشان غلبه کرده و به زندگی عادی خود بازگردند. اکثر آنهایی که نیاز به کمک دارند این را حمایت موقتی میبینند که پس از رفع مشکلاتشان قطع میشود. برخی دیگر هستند که دایما درمانده بوده و همیشه نیاز به حمایت جامعه دارند، اما آنها اقلیتی بیش نیستند. کمکهای رفاهی نباید به صورت یک جایگزین دائمی به اشتغال برای کسانی که صرفا فراغت را ترجیح میدهند تلقی شود. یک جوان سالم که نشستن در خانه و به سر بردن تمام روز پشت کامپیوتر را ترجیح میدهد در حالی که مستمری جویندگان کار دریافت میکند این پول که از جیب سایر مردم به او میرسد مشروع و شایسته نیست. سایرین باید مالیاتهای بالاتر بپردازند تا روش زندگی راحت برای وی تأمین شود. خانم جوانی که فکر میکند چه خوب است بچه دیگری داشته باشد نباید انتظار داشته باشد که این کار را بکند و در خانه با آن بچه بسر ببرد و همه هزینههای زندگی وی را سایرین بپردازند.
در چنین مواردی، متقاضی دریافت کمک رفاهی را باید در شغلی به کار گرفت و رفتار مسئولانهتری از وی درخواست نمود. به خاطر وجود کمکهای رفاهی است که عده ای شیوه زندگی وابسته بودن را انتخاب میکنند و انگیزه دارند تا آن را ترجیح دهند. مشکل خدمات کمکی و رفاهی همیشه این بوده است که چگونه کسانی را که شایسته گشاده دستی جامعه هستند هدفگذاری کنیم بدون این که در اختیار کسانی قرار گیرد که سوءاستفاده میکنند.
درآمد شهروندی، دائمی بودن و سراسری بودن را به خدمات رفاهی میدهد که هرگز قصد چنین کاری نبوده است. با این کار برای مردم بسیار راحت میشود که با هزینه مالیاتدهندگان، فراغت را انتخاب کنند به جای این که بخش مولدی از جامعه بشوند. آن همچنین مستلزم گرفتن پول از اکثریت مردم به شکل مالیات و برگرداندن آن منهای هزینههای اضافی و اتلافآور اداری است که چنین برنامههایی همیشه با خود دارند.
نویسنده: ماسن پیری
مترجم: جعفرخیرخواهان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست