ترمیم اقتصاد با کمک آنفلوانزای خوکی

از بررسی برخی مقالات و اظهارنظرهای فرهیختگان و موسسات تحقیقاتی مختلف می توان در مورد موضوعاتی مثل بحران اقتصادی در غرب و پدیده ای همچون آنفلوآنزای خوکی با دیده شک و تردید …

از بررسی برخی مقالات و اظهارنظرهای فرهیختگان و موسسات تحقیقاتی مختلف می توان در مورد موضوعاتی مثل بحران اقتصادی در غرب و پدیده ای همچون آنفلوآنزای خوکی با دیده شک و تردید نگاه کرده و این نظریه را مطرح ساخت که چرا آمریکا و غرب که همیشه تلاش می کنند به منظور جلوگیری از رکود اقتصادی مشکلات خود را بی اهمیت و کوچک نشان دهند و یا اساساً از پرداختن به آن جلوگیری کنند در موارد اخیر در پی دامن زدن به مشکلات و طرح رسانه ای آن حتی از طریق مقامات تراز اول خود هستند. بی شک در دنیای سیاست هر اقدامی برای دستیابی به موفقیت های سیاسی و اقتصادی بخصوص در دنیای غرب قابل پیش بینی و اتفاق است.

دکتر «جیمز هاوارد کانستلر» یکی از نظریه پردازان اجتماعی و مشهور آمریکایی اخیراً اعلام نموده است که جامعه آمریکا باید مصرف را کنترل کنند. و صنایع کوچک و محلی و بومی حرکت کند؛ وی دلایل ذیل را برای این امر برشمرده است:

۱) عادت بیش از حد مردم آمریکا به مصرف گرایی (در پی مالکیت سالهای متمادی بر منابع جهان سوم).

۲) مصرف روزانه ۲۰ میلیون بشکه نفت در آمریکا (ذخایر خود آمریکا معادل ۵ میلیون بشکه در روز است).

۳) ۹۴ درصد مردم آمریکا دارای خودروی شخصی میباشند (فقط پیرها، کورها و کودکان خودرو ندارند) که این موضوع یعنی نیاز به مصرف سوخت زیاد و بیهوده.

۴) کاهش ارزش و اعتبار کاغذهایی به نام پول، سهام، اوراق قرضه و ... و ناتوانی این کاغذها در حل بحرانهای مالی. ۱

مطالب فوق نشان می دهد خردمندان آمریکایی به این نتیجه رسیده اند که باید قناعت پیشه کنند. از طرفی آژانس بین المللی انرژی (IEA) در گزارش مفصلی اظهار نموده است که در سالهای گذشته با افزایش بی سابقه قیمت نفت و افزایش میزان نقدینگی صادرکنندگان نفت، مردم این کشورها بشدت مصرف گرا شده و تقریباً اکثر مردم صاحب خودروهای شخصی و اقلام مصرف کننده انرژی شده اند، به همین دلیل مصرف سوخت داخلیشان افزایش یافته و رغبت آنها برای فروش نفت کمتر شده است، هر چند آمریکا بصورت موقت و با بهانه های مختلف قیمت نفت را به پائین ترین حد خود (از ۱۴۷ دلار به ۴۰ دلار) رساند ولی این اقدام باعث شد تا ۸۰ درصد صادرکنندگان نفت برای بستن بودجه سال ۲۰۰۹ خود قیمت پایه نفت را پائینتر یا حداکثر همان قیمتی که در سال ۲۰۰۸ درنظر گرفته بودند محاسبه کنند. ۲

معنی این جمله آن است که بازار فروش محصولات آمریکایی در خارج کم خواهد شد و مجبور به فروش محصولات در داخل آمریکا میشوند (مصرف گرایی مجدد و بیشتر مردم) با این تفاسیر آیا میتوان گفت آمریکا با دامن زدن به بحرانهای خود ساخته و بزرگ نمایی آنها تلاش میکند با کاهش نقدینگی مردم آمریکا و در نتیجه افزایش قناعت، ذائقه مردم خود را در یک بازه زمانی مشخص عوض کرده و پس از مدتی با زمینه سازیهایی که در حال انجام آن است در سالهای آتی با افزایش قیمت نفت، صادرکنندگان نفت و جهان سوم را به بیماری مصرف زدگی دچار کرده و تولیدکنندگان خود را وادار کند تولیداتشان را در داخل آمریکا گسترش داده و در خارج از آمریکا بفروش برسانند؟ (متاسفانه در روزهای اخیر شاهد اظهارنظر نسنجیده خودروسازان داخلی مبنی بر خرید سهام شرکت های خودروسازی بزرگ جهان هستیم، بطوری که سایپا پس از پیشنهاد برخی شرکت های خودروسازی بزرگ آمریکا اعلام نموده است قصد خرید سهام این شرکتها را دارد! امیدواریم مسئولین امر این موضوع را کاملاً کارشناسی نمایند چرا که اقدامات نسنجیده ممکن است باعث هدر رفت سرمایه های ملی گردد)

ضمن آنکه به نظر میرسد آمریکا در روشی جدید درنظر دارد صنایع خود را با پول کشورهای دیگر و در داخل مرزهای خود گسترش داده و سپس محصولات موجود را در بازارهای کشورهای سرمایه گذار و سایر کشورها بفروش برساند، این موضوع یعنی افزایش اشتغال و تولید در داخل آمریکا و ایجاد بازارهای خارجی با سوء استفاده از سرمایه سایر کشورها.

در نهایت ضمن اشاره به نامگذاری سال جدید با عنوان سال اصلاح الگوی مصرف که نشان از درایت و بینش عمیق مقام معظم رهبری دارد، قابل ذکر است که مسئولین نظام باید در هر رده ای تلاش نمایند تا از تبدیل کشورمان به بازار فروش محصولات غربی جلوگیری نمایند.

عباس تقدسی نژاد

پی نوشت:

۱- واحد خبر شرکت نفت و گاز پارس www.truthout.org

۲- مجله بررسی اقتصادی خاورمیانه (MEES)