شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
آسیب های اجتماعی فرصت یا تهدید
عمدتا زمانی که میشنویم جامعهای درگیر آسیبهای اجتماعی است، بلافاصله به ذهن ما وضعیتی تهدیدآمیز مجسم میشود که باید برای رفع آن تهدید اقدام کرد تا سلامت به جامعه بازگردد و همه چیز امن و امان شود.
چنین اقدامی برای رفع یا کاهش آسیبها چه معنی دارد؟ این اقدام میتواند دو معنی داشته باشد. اگر جامعهای را تصور کنیم که زنده و پویاست و افراد در آن جامعه در برابر سرنوشت خود و همنوعانشان احساس مسئولیت میکنند و قادرند در تعامل با یکدیگر و نیز همکاری در نهادهای اجتماعی مشارکت نموده و در مورد امور مربوط به خود و جامعهشان تصمیم بگیرند، این اقدام یک فرصت است و موجب میشود تا چرخه همکاریها، تعامل و رشد و توسعه اجتماعی فعالتر و پرثمر باشد. اما اگر جامعهای را تصور کنیم که مردم در آن، مدتهاست از تحرک باز نشسته، سر درگریبان خود کرده و از یکدیگر غفلت نموده اند و نسبت به سرنوشت همنوعانشان بیتفاوت یا کمتفاوت شده باشند و یا جامعهای که میزان مشارکت افراد در آن به حداقل رسیده و صرفا در حد خانواده منحصر شده باشد و در آن جامعه امکان عملی همکاریهای اجتماعی نیز در قالب نهادها و موسسات مردمی وجود نداشته باشد، بدون تردید در چنین جامعهای، آسیبهای اجتماعی تهدیدهایی جدّی برای آن جامعه هستند که مانند خوره هر روز حیات آن جامعه را در خطر قرار میدهند.
در چنین جامعهای برای مواجهه با آسیبهای اجتماعی چون امکان عملی همکاریهای اجتماعی نیز وجود ندارد و افراد نیز با شنیدن این آسیبها برانگیخته نمیشوند و احساس مسئولیت مدنی نمیکنند، تنها راه مواجهه با آسیبها، مبارزه با آنهاست و نه تلاش جمعی برای حل آنها. باید فقرا، کارتنخوابها، کودکان و زنان خیابانی و هر آسیبدیده دیگر را از خیابانها جمع کرد و از انظار مردم دور کرد تا شهر به نظر تمیز و سالم بیاید و شائبه مسئله بودن این چیزها از ذهن دور شود. باید دور محلات آسیبدیده را دیوار بلند کشید یا ترفندهای دیگر بهکار گرفت یا آن محله را خراب کرد. چهره ظاهری شهر و خصوصا پایتخت باید از لوث وجود آسیبدیدگان اجتماعی پاک شود زیرا برای امنیت جامعه خوب نیست و پدیدهای زشت و ناگوار تلقی میشود. درست مثل این که ما آشغالها را زیر فرش قایم میکنیم تا کسی آنها را نبیند. در چنین جامعهای آسیبدیدگان اجتماعی درست مثل آشغال یا آلودگی هستند که باید دفع شوند.
اما در جامعه زنده و سالم، آسیبدیدگان اجتماعی بر گردن تمام مردم حق دارند و بیش از آن که آنها نیازمند افراد توانا باشند، یک یک مردم به آنها نیازمندند تا با انجام فعالیتهای فردی و اجتماعی، مسئولیت خود را در برابر جامعه و همنوعان انجام دهند و ثابت کنند که انسان هستند وگرنه چه تفاوت میان انسان امانتدار الهی با حیوان که در تنازع بقا با همنوعان است. مگر نه این است که کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته.
چرا به جایی رسیدهایم که با ادعای مسلمانی برخلاف نیاکانمان که در مروت و جوانمردی شهره بودند و دستگیر نیازمندان و آسیبدیدگان، امروز سر در گریبان خود کردهایم و حداکثر مسئولیتمان منحصر به اعضای خانوادهمان شده است؟
برای ارتقای زندگی اجتماعی و تبدیل شدن از خانهوند به شهروند و پویایی جامعه، بایستی نگرش ما به آسیبها و آسیبدیدگان اجتماعی تغییر یابد. آسیبدیدگان یک فرصت هستند برای یک جامعه زنده و پویا و نه تهدید.
نویسنده : سعید معیدفر
عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس انتخابات مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس دوازدهم ایران مجلس مجلس دوازدهم ستاد انتخابات کشور رهبر انقلاب رئیس جمهور دولت سیزدهم دولت
تهران هواشناسی شهرداری تهران تعطیلی مدارس فضای مجازی هلال احمر پلیس قتل تصادف آموزش و پرورش آتش سوزی سلامت
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار گاز خودرو مالیات نمایشگاه نفت بانک مرکزی نفت پالایش و پتروشیمی مسکن دلار
رضا عطاران نمایشگاه کتاب کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون سینما سینمای ایران حضرت معصومه (س) مهران مدیری دفاع مقدس
فناوری
فلسطین رژیم صهیونیستی غزه آمریکا جنگ غزه روسیه حماس سازمان ملل رفح اوکراین نوار غزه طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال استقلال سپاهان لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا باشگاه پرسپولیس بایرن مونیخ لیگ برتر ایران بازی باشگاه استقلال
هوش مصنوعی مغز اپل ناسا گوگل فیبرنوری ایلان ماسک سامسونگ
سازمان غذا و دارو ورزش کودکان فشار خون توت فرنگی آسم حیوانات کبد چرب