پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

یه لوس کوچولو


یه لوس کوچولو

شاید شما هم این جمله را شنیده باشید که بچه عزیز است اما تربیتش از خودش عزیزتر همه ما فرزندان خود را دوست داریم و چون آنها را دوست داریم, برای تربیتشان تلاش می کنیم

شاید شما هم این جمله را شنیده باشید که بچه عزیز است اما تربیتش از خودش عزیزتر. همه ما فرزندان خود را دوست داریم و چون آنها را دوست داریم، برای تربیتشان تلاش می‌کنیم...

تربیت کودک کار آسانی نیست و همه والدین در این امر موفق نیستند، چراکه تربیت کودک و دوست داشتن او با پاسخ دادن به همه خواسته‌های او متفاوت است. نه گفتن به کودک در زمان و مکان‌های مناسب، یکی از ارکان اساسی تربیت او و عامل پیشگیری از بروز بسیاری از رفتارهای نامناسب و ناشایست است. لوس شدن کودک، یکی از مشکلات رفتاری است که نقش والدین در بروز این رفتار بسیار پررنگ است. برای آشنایی با این رفتار با دکتر کتایون خوشابی، فوق‌تخصص روان‌پزشکی کودک و نوجوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

کدام کودکان در معرض خطر لوس شدن هستند؟

کودکانی که به‌وسیله والدین به تمام خواسته‌های خود می‌رسند، بیشتر در معرض خطرند. آنها معمولا آستانه تحمل پایینی دارند، توانایی پذیرش «نه» را ندارند و چون تمام ‌خواسته‌های آنها اجابت شده، خیلی شکننده‌ هستند. وقتی سن این کودکان بالاتر می‌رود هم ممکن است این خصوصیات با آنها بماند. از ۷ سالگی به بعد این کودکان بسیار خودخواه و خودشیفته می‌شوند و همه امکانات را در هر جا و زمانی برای خود می‌خواهند. آنها انتظار رفتار خاصی از طرف اولیای مهد و مدرسه دارند و معمولا توجه‌طلب و نیازمند توجه هستند. توانایی همراهی با سایر همسالان در این بچه‌ها کمتر است و در بسیاری از موارد خود را برتر و بالاتر از دیگران می‌دانند. همیشه در منزل با آنها رفتار خاصی می‌شود و نیازهای گوناگون آنها مقدم بر تمام مسائل خانواده است. این کودکان در ظاهر اعتماد‌به‌نفس کاذبی دارند اما در لایه‌های عمقی شخصیتی شکننده‌‌اند و اعتماد‌به‌نفس واقعی‌شان پایین است. آنها دوست دارند مدام به‌وسیله دیگران تایید شوند چراکه همیشه از والدین خود توجه و تایید زیادی دیده‌اند. در تربیت این کودکان بیشتر از روش تشویق استفاده می‌شود و از دیگر خصوصیات آنها، کم‌بودن ظرفیت انتقادپذیری و انعطاف‌پذیری است.

چه والدینی معمولا فرزندان لوس و نازپرورده‌ای تربیت می‌کنند؟

والدینی که شیوه‌های فرزندپروری‌شان، استفاده از روش‌های تربیتی سهل‌گیرانه است. آنها به تمام ‌خواسته‌های کودکان، پاسخ بله می‌‌دهند و تمام ‌امکانات خود را صرف تحقق خواسته‌های فرزندشان می‌کنند. توانایی نه گفتن ندارند و برآورده‌شدن خواسته کودک را بر هر چیزی مقدم می‌دانند، محبت و توجه افراطی و رفتارهای ویژه‌ای با فرزند خود دارند و در ارتباط با همسالان هم حتی اگر مشکل از فرزند آنها باشد، رفتار ناپسند را به دیگر همسالان کودک فرافکنی می‌کنند و درحقیقت روی اشتباه‌های فرزند خود سرپوش می‌گذارند و اجازه نمی‌دهند با عواقب رفتار خود مواجه شود و همیشه او را تحت هر شرایطی حمایت می‌کنند.

چه عاملی باعث بروز چنین برخوردهایی می‌شود؟

در بیشتر مواقع در این شیوه فرزندپروری، مشکل نه‌تنها از خود والدین است بلکه گاهی در روش‌های تربیتی به کارگرفته شده به‌وسیله پدرومادر والدین است، یعنی پدربزرگ و مادر بزرگ. در خیلی از موارد آنها مستبد، جدی و سختگیر بوده‌اند و به همه خواسته‌های آنها پاسخ «نه» می‌داده‌اند. اینگونه والدین همیشه انتظار فرمانبرداری مطلق و اطاعت کامل از فرزند خود داشته‌اند. وقتی فرزندان این والدین در مقام والد قرار می‌گیرند، به دلیل رفتارهایی که قبلا با آنها شده و موردپسندشان نبوده، به تمام خواسته‌های فرزندشان پاسخ مثبت می‌دهند. یعنی شیوه فرزندپروری سهل‌گیرانه را برای جبران رفتار نامطلوب والدین خود در تربیت پیش می‌گیرند. آنها درواقع ریاست خانواده را به فرزند لوس خود تقدیم می‌کنند که معمولا در سال‌های بعد در کنترل رفتار کودک خود دچار مشکلات اساسی می‌شوند.

از چه سنی باید جلوی لوس شدن فرزند خود را بگیریم؟

در یک سال اول تولد، حمایت، محبت و توجه بی‌دریغ والدین، به‌خصوص مادر به کودک ضروری، پذیرفتنی و الزامی‌ است. از حدود یک سالگی به بعد، با توجه به رشد تفکر کودک و توانمندی که به‌تدریج در درک و شناخت پیدا می‌کند، والدین باید از به کار بردن روش‌های تربیتی استفاده کنند. به کار بردن روش‌های کنترلی و نه گفتن برای جلوگیری از رفتار اشتباه فرزند بسیار ضروری است. در هر سنی، والدین برای کنترل رفتار کودک با توجه به مقتضیات سن او باید از روش‌های متفاوتی چون محروم کردن، تشویق و تنبیه و... استفاده کنند. اشتباه والدین این است که این پیام را به فرزند خود می‌دهند که تو نباید با محیط اطراف سازگار شوی، بلکه این محیط اطراف است که با تو سازگار می‌شود. این راهکار شاید در منزل جواب دهد اما در دنیای بیرون از منزل کارایی نخواهد داشت.

در این صورت کودک با چه مشکلاتی مواجه خواهد بود؟

این قبیل کودکان لوس به محض ورود به اولین محیط اجتماعی مثل مهدکودک، با ناکامی‌های بسیاری مواجه می‌شوند چون خواسته‌های نامعقول آنها در این محیط برآورده نمی‌شود. اولیای مدرسه و مهد در اجابت خواسته‌های آنها مقاومت می‌کنند و وقتی این کودکان در درازمدت با پاسخ نه مواجه می‌شوند، دچار ناکامی خواهند شد و احساس ناامیدی، بی‌کفایتی و افسردگی سراغشان می‌آید. اینگونه کودکان معمولا همیشه از همه افراد و همه‌چیز شکایت دارند چون توقع چنین برخوردی ندارند، همیشه غرغر می‌کنند و از دیگران متوقع هستند. این باعث بروز مشکل ارتباطی آنها با همسالان و حتی بزرگ‌تر‌ها می‌شود.

چگونه رفتارهای لوس کودک را اصلاح کنیم؟

۱. بهتر است با صحبت، او را آرام کنیم و برایش توضیح دهیم همیشه به همه خواسته‌هایش نمی‌رسد.

۲. با توجه سنش، محدودیت‌های خاصی باید برای کودک در نظر گرفت، مثلا اجازه ندارد هر کاری که دوست دارد انجام دهد.

۳. می‌توانید چند گزینه را برایش مطرح کنید و به او بگویید که حق دارد فقط ۱ یا ۲ مورد را انتخاب کند. به کودک یادآوری کنید که وقتی والدین به خواسته‌هایش احترام می‌گذارند، او هم باید به نظر والدین احترام بگذارد.

۴. در خانه قوانین خاصی تعیین کنید و اجازه ندهید از این قوانین سرپیچی کند. در صورت سرپیچی از قوانین، متناسب با سنش برای او تنبیه از نوع محرومیت در نظر بگیرید. به او آموزش دهید از برخی قوانین هرگز نباید سرپیچی کرد مثل بستن کمربند ایمنی در اتومبیل یا غذا خوردن در کنار افراد خانواده.

۵. خواسته‌های کودک با نیازهایش متفاوت است. غذا، لباس، دوست داشتن، محبت و حمایت از نیازهای همه کودکان هستند اما داشتن اسباب بازی‌های گران‌قیمت و زیاد خواسته‌های نابجا محسوب می‌شوند و نباید همیشه برآورده شوند. گاه پدر و مادرها به اشتباه ابتدایی‌ترین نیازهای اولیه زندگی خود را نادیده می‌گیرند و خواسته‌های غیرمنطقی کودکانشان را برآورده می‌کنند در حالی که باید اجازه داد کودک انتخاب‌های آگاهانه را ببیند.

۶. مراقب حمایت، ستودن و تحسین بی‌مورد کودک باشید زیرا با این کار زمینه لوس شدن را در او ایجاد کرده‌اید. زمانی کودک خود را تحسین کنید که با رنج و تلاش کاری را انجام داده است. در شرایط سخت تنهایش نگذارید اما از حمایت افراطی بپرهیزید به کودک یاد دهید که خود مسئول حل مشکلات است. مهارت‌های مقابله‌ای را به او بیاموزید و به این ترتیب اعتماد‌به‌نفس او را تقویت کنید.

۷. به او بگویید هنگام بازی با دیگر همسالان باید به حقوق آنها احترام بگذارد و در صورت بروز رفتار اشتباه، باید نتیجه اشتباهش را بپذیرد. هرگز بی‌دلیل از فرزند خود دفاع نکنید تا مسئولیت رفتارش را بپذیرد.

پاسخ آداب تربیت به پرسش‌های شما

پسری ۹ ساله دارم که موقع بازی‌های مسابقه‌ای اصلا تحمل باخت ندارد و انتظار دارد همیشه برنده باشد. وقتی می‌بازد، شروع به گریه و داد و بیداد و قهر می‌کند، لطفا راهنمایی‌ام کنید. برخورد صحیح چیست؟ ۰۳۵****۰۹۱۰

آیا بعد از قهر ناز او را می‌کشید یا بازی را متوقف می‌کنید؟ دقت کنید بازی، درواقع تمرین زندگی واقعی است و کودک هنگام انجام آن طعم ناکامی‌ و شکست را می‌چشد. تحمل ناکامی‌های زندگی را باید از سن پایین و در نوپایی به بچه‌ها یاد داد. به نظر می‌رسد برای پسر شما چنین آموزشی وجود نداشته. رفتاری که توصیه می‌کنم داشته باشید این است که موقع قهر سراغش نروید و خواهش نکنید برگردد به بازی. به او بگویید: «دیگه امروز باهات بازی نمی‌کنم» در مقابل هم اگر همکاری او را در قبول واقعیت برد و باخت دیدید، تشویقش کنید. در نگاه کلی‌تر، برای پیشگیری از این حالت در بچه‌ها بهتر است سعی کنیم از مهم جلوه دادن اول شدن و برنده شدن جلوگیری کنیم. برخی والدین همه کارها را با مسابقه همراه می‌کنند و بچه‌ها را مدام در مقایسه با هم و عطش اول شدن قرار می‌دهند. «هر کی تونست اول مسواک بزنه»، «هر کی زودتر اومد»، «هر کی شامشو اول تموم کرد» و... در حالی که الزاما اول شدن به معنای بهتر انجام دادن کار نیست. پس این حس را به بچه‌ها القا نکنید تا درست بار بیایند و دائم خود را با هم مقایسه نکنند.

پسر ۶ ساله‌ای دارم که فوق‌العاده عصبی است و دیگران و حتی من که مادرش هستم و خواهر ۳ ساله‌اش را می‌زند. هر کسی از او سوال می‌کند، با پرخاشگری جواب می‌دهد. واقعا نمی‌دانم چه کنم. ۸۷۲****۰۹۱۹

این داستان را زیاد از والدین می‌شنویم: «خانم دکتر! جواب منو می‌ده» وقتی می‌پرسم منظور شما چیست؟ می‌‌گویند بهش گفتم برو بتمرگ سرجات، جواب می‌ده خودت بتمرگ! این چه الگوی کلامی‌ای است؟ شما آینه بچه‌ها هستید. وقتی به کودک احترام نمی‌گذارید و این‌طور با او حرف می‌زنید، چطور انتظار دارید پرخاش نکند و همین شیوه کلامی را به کار نبندد؟ این مثال را زدم که برایمان مشخص کنید منظورتان از جواب دادن چیست؟ سوالتان خیلی کلی است. یک نمونه از پرخاش‌های او را بنویسید. اصلا همه کسانی که حس می‌کنند بچه پرخاشگری دارند، باید یک جدول بکشند و بنویسند ساعت و موقعیت قبل و بعد از پرخاشگری چه بوده. ما با همین جداول خیلی وقت‌ها توانسته‌ایم الگوی پرخاشگری را بفهمیم. مادر هم متوجه می‌شود بچه چه زما‌ن‌هایی پرخاش می‌کند و با حذف فعالیت یا موقعیت ایجادکننده پرخاش، مانع آن می‌شود. مثلا موقعیت قبل پرخاش (آدم جدیدی می‌آید، بعد از گفت‌وگوی تلفنی من و...)، وقوع پرخاشگری، موقعیت بعد پرخاش‌(دادن خوراکی، در آغوش گرفتن) مادر گاهی با همین جدو‌ل‌ها می‌فهمد کجای کارش غلط است، ۱) او هنگام گفت‌وگوی تلفنی به خاطر خوش‌رفتاری و سکوت بچه‌ برایش خوراکی می‌آورد (حذف موقعیت پرخاش)، ۲) بعد از پرخاش خوراکی نمی‌دهد و رفتار بد را تقویت نمی‌کند و ۳) با ورود آدم جدید، همه توجه را به او نمی‌دهد و مدام به کودک می‌پردازد و بغلش می‌کند (تقویت رفتار مثبت و حذف موقعیت پرخاش).

پسر ۳ ساله‌ای دارم که خواهرش را چنگ می‌زند، از او خواهش کردیم، برایش توضیح دادیم، تشویق و تنبیهش کردیم و حتی تهدید کردیم، ولی کار خودش را می‌کند. حتی من و مادرش را هم چنگ می‌گیرد. چه کنیم؟ علت و راه‌حل آن چیست؟ ۰۶۹****۰۹۱۷

ننوشته‌اید که شما در مقابل این رفتار چه می‌کنید. به نظر می‌رسد با تقویت این رفتار در او باعث تکرار آن شده‌اید. بچه‌ها از یک‌سالگی باید ممنوعیت رفتارهای مخرب را بدانند. دست بچه یک ساله را می‌گیریم و در چشم او نگاه می‌کنیم و می‌گوییم نه! هیچ کس تو را نمی‌زند تو هم کسی را نمی‌زنی، نه! هرگونه پاداش لحظه‌ای در زمان رفتار مخرب می‌تواند آن را تقویت کند. همین که به کودک بگوییم به جای زدن خواهرت بیا بشین نقاشی بکش، با ای بابا! بچه است نمی‌فهمد، اونو بهش بده دیگه، باعث می‌شود بچه ببیند خواهرش را آزار داده و در ازای آن مدادی که مال او بوده هم گرفته است! قطعا نه قاطع گفتن بدون هیچ خشونت و کتک، یکسان عمل کردن همه افراد خانواده در همه مکان‌ها و زمان‌ها (حتی خواهر او) و کوتاه نیامدن از ممنوعیت رفتارهای مخرب، موفق خواهید شد.

پسری ۳ ساله دارم. با اینکه اصلا اهل تنبیه بدنی او نیستم، عصبی و پرخاشگر است و با بچه‌ها نمی‌سازد. چه کنم؟ ۰۲۷****۰۹۱۳

جای نگرانی نیست چون رفتارها و روابط اجتماعی بچه‌ها تازه بعد از ۳ سالگی شکل می‌گیرد. در این سن چون کلام بهتر می‌شود، بچه‌ها یاد می‌گیرند با هم بازی کنند و ارتباط داشته باشند. «من ماشینو می‌دم تو توپتو بده.» تنها توصیه‌ام این است که بیشتر او را به مکان‌هایی مانند پارک، شهر کتاب و محیط‌هایی که بچه‌ها حضور دارند، ببرید.

مژگان کریمی

گفت‌وگو با دکتر کتایون خوشابی روانپزشک کودک و نوجوان