پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

نقش ادبیات تطبیقی در گفت و گوی تمدن ها


با بررسی این جریان های ادبی كه از فرهنگ و ادب ایرانی به فرهنگ و ادب عربی راه یافته و یا برعكس و یا با بررسی پدیده های اجتماعی كه مربوط به یكی از این دو ملت می شده و بر ملت دیگر نیز تاثیرگذار بوده است و با بررسی ردپای ادبیات اسلامی در میان جهان غرب می توان به بهترین نمونه های خود جوش گفت و گوی ادبی فرهنگی متقابل میان این ملت ها در بستر زمان پی برد,

با بررسی این جریان های ادبی كه از فرهنگ و ادب ایرانی به فرهنگ و ادب عربی راه یافته و یا برعكس و یا با بررسی پدیده های اجتماعی كه مربوط به یكی از این دو ملت می شده و بر ملت دیگر نیز تاثیرگذار بوده است و با بررسی ردپای ادبیات اسلامی در میان جهان غرب می توان به بهترین نمونه های خود جوش گفت و گوی ادبی _ فرهنگی متقابل میان این ملت ها در بستر زمان پی برد، در این جا به پاره ای از این جریان های ادبی اشاره خواهیم كرد:

داستان نویسی از زبان حیوانات یكی از گونه های مهم ادبی است كه در دوره انوشیروان با كتاب «كلیله و دمنه» از سرزمین هند به ایران راه یافت و از آن پس در دوره اسلامی با ترجمه این اثر از زبان پهلوی به زبان عربی توسط مترجم بزرگ ایرانی ابن مقفع كتاب كلیله و دمنه به فرهنگ و ادبیات عربی راه یافت. بعدها نیز با از بین رفتن اصل پهلوی «كلیله و دمنه» این كتاب از زبان عربی به زبان فارسی دری ترجمه شد. در قرن ششم كتاب كلیله و دمنه توسط ابوالمعالی نصرالله منشی با عنوان كلیله و دمنه بهرام شاهی به فارسی ترجمه شد و در پایان سده نهم نیز شیخ احمد سهیلی با عنوان انوار سهیلی این اثر را با مقداری تغییر به زبان فارسی دری ترجمه كرد. كه البته در این جا نقش مترجمان بزرگ و زبردست همچون ابن مقفع و ابوالمعالی در پیوند میان فرهنگ ها و تمدن ها سخت آشكار است. اما آن چه در این میان مهم است تاثیر ژرفی است كه این كتاب تاكنون بر ادبیات جهانی داشته است. بعدها لافونتن در ادبیات فرانسه و خوان رامون خمنیث در ادبیات اسپانیولی (د.۱۹۵۷) با تاثیرپذیری از این اثر آثار خویش را خلق كردند. چه در این قالب می توان تمام اندرزها و سخنان حكمت آمیز و ارزشمند را در قالب داستان و از زبان حیوانات بیان كرد. و پیام های سیاسی و اجتماعی و ملی را در آن نهاد تا آنان كه نكته سنج و تیزفهم هستند مراد نویسنده را از آن دریابند و دیگران نیز مطالعه آن را مایه سرگرمی بدانند همانگونه كه «احمد شوقی»، شاعر معاصر مصری و «توفیق الحكیم» نمایشنامه نویس مصری معاصر تمام اندیشه ها و انتقادهای سیاسی و اجتماعی ضد استعماری خویش را در قالب داستان منظوم و نمایشنامه از زبان حیوانات بیان كرده اند. در یونان باستان نیز ازوپ (ایسوپ) كسی است كه مجموعه هایی داستانی از زبان حیوانات به او نسبت داده شده كه همچون كلیله و دمنه از ویژگی اندرزگویی و تهذیب توام با لذت بخش بودن برای خوانندگان برخوردار است.

برای نمونه دیگر می توان از آثاری كه در میان ملت های مختلف درباره سفر به جهان آخرت نوشته شده نام برد، از جمله این آثار می توان از كتاب «ارداویراف نامه» ایران باستان، «معراج نامه» غزالی، «رساله الغفران» ابوالعلا، «كمدی الهی» دانته، «جاوید نامه» اقبال لاهوری، و حتی «بهشت گمشده» ملتون نام برد.

كه با انگیزه ترغیب آدمی به نیك كرداری و پرهیز از بدكرداری و گناه و بزه نوشته شده است.

آسین پالاسیوس شرق شناس اسپانیولی پس از بیست سال كاوش در كتاب كمدی الهی دانته تاثیرپذیری دانته را از آثار اسلامی به اثبات رساند.

تاثیر آثاری همچون داستان «لیلی و مجنون» و داستان «یوسف و زلیخا» در زبان عربی نیز بر ادبیات فارسی كاملا آشكار است. منظومه های لیلی و مجنون (نظامی _ دهلوی _ جامی _ هاتفی) در زبان فارسی و منظومه «لیلی و مجنون» فضولی به زبان تركی با تاثیرپذیری از داستان لیلی و مجنون در ادبیات عربی شكل گرفت. و منظومه «یوسف و زلیخا» منسوب به حكیم ابوالقاسم فردوسی و منظومه «یوسف و زلیخا» عبدالرحمان جامی نیز زیر تاثیر داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن كریم و داستان یوسف و زلیخا در ادبیات عربی سروده شده است. همچنین منظومه های «یوسف و زلیخا» حمدی و منظومه «یوسف و زلیخا» ابن كمال پاشا در ادبیات تركی نیز با تاثیرپذیری از داستان «یوسف و زلیخا» در ادبیات عربی و ادبیات فارسی سروده شده است.

مقامات حمیدی در ادب فارسی نیز نمونه ای از تاثیر فن مقامه نویسی عربی بر زبان فارسی است. قاضی حمیدالدین بلخی (د: ۵۵۹ هـ ./۱۱۶۴ م) كتاب مقامات خویش را در قرن ششم با تاثیرپذیری از مقامات بدیع الزمان همدانی (د: ۳۹۸ هـ ./۱۰۰۷ م) و حریری (د:۵۱۹ ه ./۱۱۲۲م) به نگارش درآورده است.

بررسی راهیابی فرهنگ و ادب اسلامی به جهان غرب یكی از بهترین ابزارها برای گفت و گوی تمدن های ملل شرق و غرب است. اوج این تاثیرپذیری را در دیوان شرقی _ غربی گوته و تاثیرپذیری او از حافظ و برخی دیگر از بزرگان ادبیات ایرانی _ اسلامی مانند عطار، سعدی، مولوی شاهد هستیم.

دیگر شاعر آلمانی ریلكه، از جمله شاعرانی است كه مجذوب سیر و سفر در جهان شرق شد. او پس از مطالعه ترجمه فرانسوی داستان های هزار و یك شب به فراگیری زبان عربی پرداخت و بازتاب تاثیر داستان های هزار و یك شب روی قصیده «آوازی برای اورفیوس» ریلكه پدیدار شد.

تاثیر واقعه كربلا در میان ایرانیان چنان است كه كتاب هایی سخت تاثیرگذار همچون سروده های جانسوز محتشم كاشانی در سوگ امام حسین (ع) زاده می شود و یا حسین واعظ كاشفی به تاثیر از آن كتاب «روضه الشهدای» خویش را می نگارد. این آثار نشان از تاثیرگذاری این واقعه عظیم تاریخی بر ملت ما دارد. پیوند دینی میان دو ملت ایران و عرب و عشق ایرانیان به خاندان پیامبر (ص) سبب شده تا این رخداد تاریخی در میان ما ایرانیان از چنان جایگاه والایی برخوردار شود كه به جرات می توان گفت واقعه عظیم كربلا در میان بسیاری از كشورهای ملسمان عربی از چنین جایگاهی برخوردار نیست. پس از این همه نشان از آن است كه گفت و گوی تمدن ها میان ملت هایی كه چنین پیوندهای عمیق قلبی آنها را به یكدیگر پیوند داده امری بس آسان و ضروری است و موجبات ارتقای ملل مسلمان را در سطح بین المللی فراهم می آورد.

وجود اشعار حماسی در میان ملت های كهن و همچنین وجود انبوهی آثار در زمینه ادبیات تعلیمی در ادبیات جهان زمینه های مشترك ارزشمندی برای گفت و گوی میان تمدن های این ملت هاست. شاهنامه فردوسی، اشعار حماسی هومر (در زمینه ادبیات حماسی)، آثار بزرگانی مانند سعدی، نظامی، عطار، جامی، سنایی و... نوشته های حكمت آمیز موجود از ایرانیان باستان همچون نامه تنسر، نامه اردشیر و سخنان و مضامین اندرزآمیز موجود از كاهنان عرب پیش از اسلام و یا اشعار حكمت آمیز این دوره، و بررسی نوشته های هزیود یونانی (در تاریخ زندگی وی اختلاف نظر وجود دارد. برخی این تاریخ را پیش از هومر و برخی پس از هومر دانسته اند) كه در آنها مردم به پایبندی به ارزش های اخلاقی همچون صداقت، دوری از كذب، وفاداری به عهد و پیمان و دیگری فضیلت های اخلاقی ترغیب می شوند، كه همه از مضامین مشترك انسانی _ اخلاقی، بهترین ابزارهایی هستند كه می توان با پرداختن به آنها پیوند و ارتباط میان این ملت ها را گسترش دارد.

نكته قابل اهمیت در این مطالعات آن است كه تحقیق و پژوهش در ادبیات تطبیقی هرگز به معنای پیدایش و ایجاد یك ادبیات مشترك جهانی و خلط ادبیات ملت ها با یكدیگر نیست بلكه پرداختن به ادبیات تطبیقی هم برای باورسازی و غنی سازی ادبیات بومی و ملی هر ملتی پر ثمر خواهد بود و هم در بعد جهانی باعث ایجاد تفاهم و پیوند میان ملت ها می گردد. از این رهگذر است كه هر ملتی با پی بردن به كاستی های خویشتن از تعصبات ملی خویش خواهد كاست و با آشنایی با فرهنگ ها و ادبیات های دیگر ملل به غنای ادبی، فكری خویش یاری خواهد رساند و در عین حال ویژگی های بومی _ ملی _ فرهنگی و ادبی خویش را نیز حفظ خواهد كرد.

منابع:

حافظ، البیان و التبیین، به كوشش عبدالسلام هارون، بیروت، دارالفكر ۱۳۶۷ هـ/۱۹۸۴ م. ندا، طه، الادب المقارن (ادبیات تطبیقی) ترجمه دكتر زهرا خسروی تهران، نشر پژوهش فرزان روز، ۱۳۸۰ ش.

دکتر زهرا خسروی