شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

محیط زیست یک زمین بیشتر نداریم


محیط زیست یک زمین بیشتر نداریم

از بهاران کی شود سرسبز سنگ خاک شو تا گل برویی رنگ رنگ مولوی

از بهاران کی شود سرسبز سنگ خاک شو تا گل برویی رنگ رنگ (مولوی)

همه ساله در جهان در روز دوم اردیبهشت ماه (۲۲ آوریل) مراسمی در گوشه و کنار جهان با نام «روز زمین» برگزار می‌شود که امسال به دلیل کبیسه بودن سال خورشیدی این روز به سوم اردیبهشت تغییر یافته‌است. هدف از این مراسم آگاهی‌رسانی و ارزش‌گذاردن به زمین، این مادر هستی است، از این‌رو سازمان ملل متحد این روز را بدین نام خوانده است و پیشینه و بنیانگذاری آن به «جان مک کانل» دانشمند و کوشنده در حوزه‌های علوم، مذهب و صلح به سال ۱۹۶۹ برمی‌گردد که نخستین هشدارها را از اثر زیانبار پلاستیک و مشتقات آن بر زمین عنوان کرد. فلسفه برگزاری روز زمین، پاک نگهداشتن زمین از آلودگی و پاکسازی آن از آلاینده‌هاست و آنچه در این روز بر جهانیان واجب است کم کردن حتی ذره‌ای از آلودگی خود بر این زمین است ولی شاید ایرانیان در برابر این روز مسوولیتی بس بیشتر از سایر ملت‌ها داشته باشند و آن به سبب پیشینه و پشتوانه بزرگی به نام فرهنگ ایرانی است که در جای جای آن احترام به زمین و پدیده‌های طبیعی را مشاهده می‌کنیم.

قرن‌ها پیش ایرانیان باستان نه تنها به معنای واقعی پاسداری از زمین را تجربه می‌کردند بلکه روزی را نیز به نام روز زمین جشن می‌گرفتند و امروز جهانیان به این نکته رسیده‌اند که اگر می‌خواهند فرزندان‌شان نیز از نعمت زندگی در زمین برخوردار باشند باید اندکی با زمین مهربان‌تر باشند و روزی را به نام آن کرده‌اند. ژهمانگونه که می‌دانیم همه دین‌ها و باورهای نیک در هر نقطه‌ای از جهان که رسالت خود را آغاز کرده‌اند همواره انسان را به پیروی از نیکی و رفتار نیکو دعوت کرده‌اند و یکی از آن رفتارهای نیکو پاسداشت و نگهداری زمین و طبیعتی است که پیرامون ماست و در آن زندگی می‌کنیم از ‌این‌رو بارها در آیین‌های مقدسی چون اسلام، مسیحیت، یهودیت، زرتشت، بودیسم، هندویسم، شینتویسم، تائویسم و... بر آن سفارش شده ‌است. لذا در این نوشتار برآن شده‌ایم تا اندکی از این آموزه‌های نیک را از چند دین و باور کهن درباره زمین و پیرامونش بازکاویم.

● محیط زیست در دین زرتشت

در دین زرتشت نسل آدمی و نخستین زن و مرد جهان به نام مشی و مشیانه از ریشه دوگانه گیاهی به نام مهرگیاه در دل زمین به وجود آمده و آفریده شده‌اند و در جهان مادی اسفند (سپندارمذ) ایزد نگهبان زمین بوده و وی را دختر اورمزد (اورمزد) نامیده‌اند، اسفند موظف است که همواره زمین را خرم، آباد، پاک و بارور نگه‌ دارد و در واقع زمین یا اسفند مادر نسل آدمی دانسته می‌شود که جشنی نیز در اسفندروز از اسفندماه به نام اسفندگان(سپندارمذگان) برگزار می‌شود و این روز گرامیداشت زن و زمین است. دین زرتشت یکی از ادیانی است که در آن بیشترین سفارش‌ها جهت پاسداری از زمین و نگاهبانی از طبیعت به پیروانش شده‌ است. در اوستا کتاب مقدس زرتشت که یکی از پایه‌های استوار فرهنگ ایرانی است بارها به آشکاری از پاسداری زمین سخن رفته همانگونه که در فروردین یشت بند ۱۵۳ و ۱۵۴ می‌خوانیم: «می‌ستاییم این زمین را، می‌ستاییم آن آسمان را، می‌ستاییم روان‌های جانوران سودمند را، می‌ستاییم روان‌های مردان پیرو راستی را، می‌ستاییم روان‌های زنان پیرو راستی را، در هر سرزمینی که زاده شده باشند....»

در ستایش آفریده‌های اهورا مزدا نخست زمین یاد شده‌است چنانکه داریوش بزرگ نیز می‌گوید: «خدای بزرگ است اهورا مزدا که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید» و همچنین زرتشت در گات‌ها خطاب به اورمزد می‌گوید: «این زمین شادی آفرین را تو آفریدی.» فرگرد سوم وندیداد یکی از بخش‌های مهم اوستاست که در آن قوانینی برای نگهبانی و استفاده درست از زمین و طبیعت وضع شده‌است، همانگونه که در ستایش کسانی که از زمین استفاده‌ای درست می‌کنند می‌خوانیم «کسی که دانه می‌کارد اشویی (پاکی، راستی، درستی) می‌کارد.» یا در جایی دیگر در این فرگرد با بدست دادن تصویری زیبا و پندآمیز از زمین می‌خوانیم: «دیو خشکسالی و تنگی و گرانی از دیدار کشتزاران سبز و درختان افسرده شده و افسوس خورده، اندوهگین می‌شوند و تا جایی که نشان پای گوسپندان بر زمین است فراتر خواهد گریخت»، همچنین در این کتاب برای کسانی که زمین را آلوده به مردار یا هر آلاینده‌ای می‌کنند مجازات تازیانه پیش‌بینی شده‌است.

● یهودیت و محیط زیست

در دین یهود نیز بارها از کیفیت خلقت جهان، آسمان و زمین و از طبیعت و منابع طبیعی همچون آب، خاک، گیاهان، درختان، جنگل و نیز حیوانات سخن گفته شده‌است. یهودیان زمین را مادر خوانده‌اند و در سفر پیدایش تورات زمین در روز نخست آفریده شده است و در کتاب مزامیر در بخشی از سرود ۱۰۴ نیز می‌خوانیم: «(خداوند) نباتات را برای چهارپایان می‌رویاند و سبزه را برای خدمت انسان، و نان را از زمین بیرون می‌آورد...‌ای خداوند، پدیده‌های تو چه بسیار است. جمیع آنها را به حکمت کرده‌ای و زمین از دولت تو پر است» و همچنین در کتاب آفرینش، داستان گناه آدم و حوا آیه ۲۳ و ۲۴ درباره هدف آفرینش انسان می‌خوانیم: «خدا او (انسان) را از باغ عدن بیرون کرد تا کار زمینی را که از آن گرفته بود کند.»

در آیین مسیحیت نیز طبیعت و محیط زیست مورد توجه است، در کتاب اعمال رسولان که ادامه انجیل لوقا است به بشر سفارش شده که در پدیده‌های طبیعی بیندیشید و از این راه به وجود خدا پی ببرید. در قسمتی از باب چهارم این کتاب آمده است: «به شما بشارت می‌دهیم که از این اباطیل رجوع کنید به سوی خدای حی که آسمان‌ها و زمین و دریا و آنچه را که در آنهاست آفرید.» زمین در نزد مصریان باستان نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده‌است زیرا زمین به همراه آفتاب و رود نیل سه عامل اساسی کشاورزی در مصر بوده‌اند. بنابراین رود نیل، آفتاب، زمین مثلثی را تشکیل می‌داده‌اند که بر افسانه‌ها ‌و اساطیر کهن مصر بسیار تاثیر گذاشته‌است و همچنین مصریان در دوره‌ای خورشید را به نام خدای برین (رع) می‌پرستیدند و آنرا پدر درخشنده می‌دانستند که مادر زمین را با شعاع‌های نافذ نور و حرارت خویش باردار ساخته‌است. افسانه‌های آفرینش سومری معتقد بودند که در آغاز زمین و آسمان به هم در آمیخته بوده‌اند و بعد از هم جدا می‌شوند و انسان بوجود می‌آید، در افسانه درخت هولوپو که یکی از این افسانه‌هاست آمده‌است: «آنگاه که آسمان از زمین کنده شده بود و زمین از آسمان دور مانده بود نام انسان ماندگار شد.»

چینیان قدیم نیز آسمان را پدر و زمین را مادر تمامی موجودات دانسته‌اند و دین آنها به‌درستی خاصیت و عامل کشاورزی را در تمدن باستانی آن قوم منعکس می‌کند به گزارش کتاب تاریخ جامع ادیان چینیان قدیم در هر روستا و دهی، تپه‌ای بلند از خاک به نشانه حاصلخیزی زمین می‌ساخته‌اند و بر قله آن تپه، درختی و اطراف آن درخت هم نهال‌های مقدس می‌کاشته‌اند و در تابستان زمانی که خورشید در اوج مدار تابستانی می‌رسیده شخص خاقان حضور می‌یافته و زمین‌ها را شیار می‌کرده است و ارواح زمین را عبادت و برای اهل آن مملکت دعا می‌کرده است. گویا این رسم تا چندی پیش نیز در چین مرسوم بوده‌است.

● محیط زیست در اسلام

در دین اسلام نیز خداوند در قرآن کریم برای یاد‌آوری فلسفه هستی به انسان از مظاهر بیشمار طبیعت استفاده می‌کند، در آیه ۱۶ سوره انبیا می‌خوانیم: «و ما آسمان و زمین و آنچه بین زمین و آسمان است را به بازیچه نیافریدیم» یا در ستایش پروردگار یکتا در آیه نخست سوره انعام می‌خوانیم: «ستایش خدایی را که آسمان‌ها و زمین را آفرید و تاریکی‌ها و روشنایی را پدید آورد» همچنین آیه‌های ۳ و ۴ سوره رعد، ۱۲ تا ۱۴ سوره نحل و آیه‌های دیگری که برای یادآوری وجود خداوند به انسان از مظاهر طبیعی یاد می‌کند. و این همان زمینی است که امام علی (ع) در خطبه ۹۱ نهج‌البلاغه به تعبیری بسیار زیبا و شاعرانه از آن یاد می‌کند: «پس زمین به وسیله باغ‌های زیبا، همگان را به سرور و شادی دعوت کرده، با لباس نازک گلبرگ‌ها که بر خود پوشیده هر بیننده‌ای را به شگفتی وا می‌دارد....» همین‌طور در وسائل الشیعه جلد سیزدهم حدیثی از امام علی (ع) برای پاسداری از زمین آمده‌است که می‌فرماید: «رسول خدا مومنین را از ریختن سم حتی در زمین مشرکین نیز نهی فرموده است» آباد کردن زمین و استفاده از آن در جهت درست در اسلام یکی از کارهای نیک شمرده شده و علاوه بر اینکه اسباب مالکیت زمین توسط فرد به حساب آمده موجب ثواب اخروی نیز می‌شود، در قرآن کریم سوره هود آیه ۶۱ می‌خوانیم: «خداوند شما را از زمین خلق کرد و شما را مامور آبادانی آن نمود» در احادیث و روایات معصومین نیز به مراتب به این امر توصیه شده‌است‌، امام صادق (ع) می‌فرماید: «هر جماعتی که زمینی را زنده کنند و آباد نمایند حق اولویت دارند و آن زمین متعلق به ایشان است.»

علاوه بر تمامی ادیان ذکر شده، سرخپوستان آمریکا که همچون بومیان استرالیا فاقد مذهب ساختار یافته بوده‌اند اما اعتقادات مذهبی و بینشی آنها به خاک و زمین اهمیت زیادی می‌داده‌است و در حفظ و نگهداشت زمین و طبیعت موجود در آن می‌کوشیده‌اند به گونه‌ای که برخی سرزمین‌ها را دارای قداست خاصی می‌دانسته‌اند. در افسانه‌های سرخپوستان از همسری تیراواتوس (پدر خدای آسمان) با هورارو (مادر خدای زمین) زندگی زاده شده است. هنگامی که سرخپوستان آمریکا با ورود تمدن جدید !! مجبور به واگذاری زمین‌های خود به ارتش ایالات متحده شدند، در این هنگامه سیاتله رئیس قبیله سرخپوستان دوامیش نامه‌ای مشهور به رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در سال ۱۸۵۵ در مورد واگذاری زمین سرخپوستان به دولت آمریکا و تصاحب آن از سوی ارتش ایالات متحده می‌نویسد که در بخشی از آن می‌آید: «کلمات من چونان ستارگانی هستند که هرگز غروب نخواهند کرد.» در پایان این نوشتار بخش‌هایی از این کلمات و ستاره‌های بی‌غروب به صورت گزیده آورده می‌شود:

مرده‌های ما این زمین را فراموش نخواهند کرد، زیرا زمین برای مرد سرخ مادر است، و ما تمامی سهمی از او، و او تمامی سهمی از ماست.

آنچه زمین مبتلا می‌شود، مبتلا ‌می‌شوند فرزندان زمین هم.

او خدای تمامی مردمان است، یکسان برای سرخ و سپید، این سرزمین برای او ارزشمند است، و زخمه زدن بر زمین تحقیر خالق اوست.

این نوشتار به یقین توانایی بیان قطره‌ای از دریای بیکران باورهای نیک و مقدس را هم نداشته‌است و فقط برآن بوده که تا اندازه‌ای به صورت گذرا و مروری بر سرخط‌ها در دین و باورها گذر کرده و ذهن‌ها را به این پرسش برساند که چرا آدمی گذشته درخشان همزیستی خود با طبیعت و مهربانیش با زمین را به فراموشی سپرده و دست به تخریب و نابودی آن می‌زند؟! و امید که باز هم شکوه این همزیستی را در پی بازگشت و بازنگری به باورهای نیک نیاکان خود تجربه نماید و پیرو بزرگان دین‌های انسان ساز پاسدار زمین و همه موجودات زنده آن باشد تا این بار امانت را همان‌گونه که دریافت کرده به فرزندانش بسپارد. چنین بادا

محمدآقاعلیخانی