پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تجارت اطلاعات در جنگ عراق


تجارت اطلاعات در جنگ عراق

در سال ۲۰۰۴ اعضای حزب دموكرات موافقات كردند كه تحقیقات در مورد اطلاعات عراق را كنار بگذارند كمیته نیز گزارشی منتشر كرد مبنی بر اینكه این اطلاعات كاملاً نادرست و اشتباه بوده اند

بیش از دو سال است كه كارشناسان امور سیاسی و مردم منتظر كمیته اطلاعات مجلس سنا هستند تا سرانجام دولت بوش را مجبور كنند مسؤولیت قصه های افسانه ای خود در مورد سلاح های صدام را بپذیرد. رهبران جمهوریخواه تأكید دارند كه مدت زمان زیادی لازم است تا مشخص شود كه آیا «جورج بوش» و دیگر كاركنان رده بالای كاخ سفید از روی عمد دست به گمراه كردن مردم دنیا زده اند یا خیر. اما از آن سو جواب های عجیب «دونالد رامسفلد» وزیر دفاع آمریكا به پرسش های مربوط به این مسأله آن قدر زمان در اختیار روزنامه ها و افكار عمومی گذاشت كه دریابند چرا باید این پرسش و پاسخ ها به سرعت و بدون هیچ دروغ و تزویری به طور كامل انجام شود.

در این میان متأسفانه «پت رابرتز» رئیس شورای مركزی سنا اوضاع را به سمتی پیش می برد كه بعید به نظر می رسد عملكرد او در این باره برای حل ماجرا مفید واقع شود. این واقعاً وحشتناك است كه «رامسفلد» و دیگران قبل از شروع جنگ حقایق را به طور كامل به مردم نگفتند تا در بهترین موقعیت قرار گیرند اما گویی رامسفلد و همراهانش قصد ندارند به این شیوه خود خاتمه دهند و همچنان سعی دارند بر حقایق سرپوش گذارند. فقط كافی است نگاهی به وقایع پیچیده هفته های اخیر و بویژه پیشنهاد وزارت دفاع در آتلانتا بیندازید تا متوجه صحت مطالب شوید.

«ری مك گورن» كه ۲۷ سال است در سازمان سیا به عنوان تحلیلگر كار می كند، در آتلانتا در برابر مردم ایستاد و پرسید چرا «رامسفلد» درباره وجود سلاح های كشتار جمعی در عراق دروغ گفت. در مقابل وزیر دفاع ادعا كرد دروغ نگفته است. سپس بدون اینكه كسی از او چیز دیگری بپرسد ادامه داد «كالین پاول» و بوش اطلاعات شان درباره عراق را بعد از هفته ها مذاكره با سیا ارائه دادند اما بعد در نهایت مشخص شد كه هیچ گونه سلاح كشتار جمعی در این كشور وجود ندارد.

به این ترتیب اول مشخص شد كه هیچ گونه سلاح كشتار جمعی در عراق وجود ندارد و بعد معلوم شد كه نه «بوش» نه «كالین پاول» آنطور كه ادعا شده بود، هفته ها با سیا مذاكره ای داشته اند و در درجه سوم نیز روشن شد «رامسفلد» بشدت در كار تجارت اطلاعات دست داشته و هنوز هم دارد. با توجه به اینكه بیشتر بودجه اطلاعاتی آمریكا به وزارت دفاع تعلق دارد می توان این واقعیت را به خوبی تحلیل كرد. «رامسفلد» در زمان شروع جنگ عراق نیز یك سرویس اطلاعاتی مخصوص در پنتاگون راه انداخته بود. چرا كه سازمان سیا و سازمان امنیت ملی حاضر نشده بودند اطلاعاتی را كه رامسفلد می خواست در مورد عراق بداند، در اختیار او قرار دهند. این كل ماجرایی بود كه سرانجام دولت بوش را یاری كرد تا بتواند كنگره و البته مردم را به اشتباه بیندازد. در آتلانتا «رامسفلد» حاضر نشد حتی به طور تلویحی اقرار كند كه در عراق سلاح های خطرناك وجود داشته است. این در حالی است كه او قبلاً به راحتی در این باره سخن می گفت. در این باب می توان به دو سخنرانی وی در ۳۰ مارس ۲۰۰۳ و ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۲ اشاره كرد. او در آن زمان گفته بود مدارك مستندی از روابط مستقیم بین عراق و القاعده در دست دارند بعد نیز مدعی شد عراق به مأموران القاعده آموزش استفاده از سلاح های شیمیایی و بیولوژیكی می داده است. رامسفلد در آتلانتا نیز دیگر بار افسانه سرایی های خود را تكرار كرد تا وانمود كند پاسخ سؤالات «مك گورن» را داده است.

اما بر می گردیم به كمیته مجلس سنا، در سال ۲۰۰۴ اعضای حزب دموكرات موافقات كردند كه تحقیقات در مورد اطلاعات عراق را كنار بگذارند. كمیته نیز گزارشی منتشر كرد مبنی بر اینكه این اطلاعات كاملاً نادرست و اشتباه بوده اند. اما بقیه جزئیات را به بعد از انتخابات ۲۰۰۴ موكول كرد و پاسخ نداد كه آیا دولت واقعاً چنین مداركی را در مورد عراق داشته است یا خیر. «رابرتز» نیز از سویی هر گونه تحقیقاتی را منحل اعلام كرد تا اینكه سرانجام دموكرات ها او را مجبور كردند تا كاری در مورد این مسأله انجام دهد و او در نهایت طوری عمل كرد كه به نظر می رسد حال همه چیز به نحوی رفع و رجوع شده است. با این وجود هنوز سؤالات فراوانی در مورد جنگ عراق وجود دارد. آیا اطلاعیه ها، اطلاعات دقیق را منعكس كردند؟ چرا دولت در پیش بینی اوضاع پس از جنگ در عراق و مشكلات بعد از جنگ ناكام ماند؟ آیا واقعاً سلاح های كشتار جمعی در عراق وجود داشت؟ آیا سیای كوچكی كه در پنتاگون تشكیل شده بود، راهبرد درستی بود؟آیا اطلاعاتی كه رهبر تبعیدی عراق، «احمد چلبی» ارائه داده بود، به سازمان جاسوسی آمریكا راه یافت؟

«رابرتز» هیچ پاسخی برای سؤال اول ندارد و به نظر می رسد دیگر روشن شدن این قضیه را باید فراموش كرد. اما مسأله ای كه در پس این بازرسی های طولانی وجود دارد، این است كه كاخ سفید می خواهد وانمود كند بوش همان چیزی را می گوید كه سناتورهای دموكرات و دیگران می گویند، اما این كاملاً غیرمنطقی است زیرا آنها هیچ كدام تصمیم به شروع جنگ نگرفتند و این مسأله چیزی بود كه فقط از طرف كاخ سفید تقویت می شد. «بیل كلینتون» و «جورج دبلیو بوش» هر دو فكر می كردند در عراق سلاح های خطرناك وجود دارد. در آن زمان جنگی شروع شد و تمام این سلاح ها در جریان بازرسی ها زدوده شدند. در كنار این مسائل تحلیلگران و صاحبنظران در پی پاسخ این سؤال هستند كه چرا كارگردانان صحنه سیاست و روابط خارجی نتوانستند حوادث پس از جنگ و پیامدهای كابوس وار آن را پیش بینی كنند؟ ولی سنا تنها به مسائل مربوط به تحقیقات درباره چلبی و اطلاعات غلط معطوف شده است ولی این تنها چیزی نیست كه باید مورد توجه واقع شود. با این اوصاف می توان دریافت كه چرا هنوز تحقیقات درباره واقعیت های پشت پرده جنگ عراق مهم می نماید. مردم آمریكا، كماكان منتظرند دریابند چه كسانی و چگونه به آنها دروغ های شاخدار گفته اند. به نظر می رسد تیم تحقیق باید با سرعت بیشتری حركت كند تا جهان را از رامسفلد برای ادامه دادن به دروغ هایش بگیرد.

ترجمه: بنفشه غلامی

منبع: نیویورك تایمز