پاشنه آشیل دولت مرکل

اخیرا بیش از ۶۷ هزار نفر از کارکنان بخش حمل و نقل عمومی آلمان در اعتراض به میزان کم حقوق دریافتی اعتصاب کردند

آنگلامرکل،صدر اعظم آلمان روزهای سختی را سپری می کند.در پی اعمال سیاستهای غلطاقتصادی دموکرات مسیحی ها و صدراعظم افراطی سرزمین ژرمنها،اوضاع سیاسی و اقتصادی برلین و دیگر شهرهای آلمان دستخوش تحولات تازه ای شده است.همین مسئله زمینه را جهت بازگشت سوسیال دموکراتها به قدرت مهیا ساخته است.آنچه مسلم است اینکه مرکل قدرت اداره کشور آلمان را ندارد .صدر اعظم آلمان در حال حاضر یکی از ناتوان ترین سیاستمدارن اروپایی محسوب می شود که بی برنامگیهای وی درآینده به پاشنه آشیل حزب دموکرات مسیحی تبدیل خواهدشد.

اخیرا بیش از ۶۷ هزار نفر از کارکنان بخش حمل و نقل عمومی آلمان در اعتراض به میزان کم حقوق دریافتی اعتصاب کردند . درپی اعتصاب کارکنان بخش حمل و نقل عمومی آلمان، اختلالات شدید در رفت و آمد مردم ایجاد شده است و ده ها هزار نفر از شهروندان آلمانی که در شهرهای بزرگ این کشور به ویژه فرانکفورت و کلن که از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده می کنند، دچار سرگردانی شدند. کارکنان سیستم حمل ونقل عمومی در آلمان خواستار تطابق حقوق خود با میزان رشد اقتصادی این کشور هستند.

اتحادیه های مشاغل دولتی درحال مذاکره با دولت برای افزایش حقوق این کارکنان هستند ، این اتحادیه ها از دولت می خواهند حقوق کارکنان بخش حمل ونقل عمومی را هشت درصد افزایش دهند یا حداقل دویست یورو در ماه به حقوقشان اضافه کنند. هم اکنون یک میلیون وسیصدهزارنفر در بخش حمل ونقل عمومی آلمان مشغول به کار هستند و دولت آلمان درحال حاضر پیشنهاد داده است در دو سال، پنج درصد به حقوق این کارکنان افزوده شود.

از سوی دیگر،عدم ارائه تعریفی شفاف در سیاست خارجی آلمان نیزمی تواند موجب به پاشنه آشیل دولت فعلی آلمان‌تبدیل شودمرکل طی سالهای اخیر به یکی از مهره های بی اراده ایالات‌متحده آمریکا در اروپا تبدیل شدهاست واین مسئله برای ملت آلمان به هیچ عنوان پذیرفته شده نیست.اختلاف نظر سوسیال دموکراتها و دموکرات مسیحیها بر سر مسائل سیاست خارجی آلمان به نقطه اوج خود رسیده است. اختلاف نظر شدید مرکل و اشتاین مایر بر سر نزدیکی به‌ایالات‌متحده آمریکا و همگرایی محض با واشنگتن همچنان ادامه دارد.

بسیاری از دیپلماتهای اروپای شرقی “فرانک والتر اشتاین مایر” وزیر امور خارجه آلمان را به عنوان یک ضد آمریکایی می شناسند و برعکس از مرکل به عنوان یک همراه در سیاستهای بوش تمجید می کنند.

به عنوان مثال وزیر امور خارجه آلمان شدیدا مخالف اجرای طرح دفاع ضدموشکی ایالات متحده آمریکا در چک‌و لهستان بوده و درباره ایجاد یک مسابقه تسلیحاتی جدید در این باره هشدار داده است . این در حالی است که مرکل در این باره اعتقاد دارد که یک توافق بهتر از تکروی درباره این موضوع است.

اشتاین مایردر بحث سپر موشکی آمریکا در شرق اروپا خواهان اعتماد به نفس بیشتر در برابر آمریکاست و تاکید می کند که امنیت اروپا چیزی نیست که قابل تقسیم کردن باشد و ما اروپایی ها می خواهیم که مسئولیت این امنیت را خود در دست بگیریم. این در حالی است که که مرکل این نظریه را رد کرده و می گوید سیاست امنیت اروپا نباید به یک بازی رقابتی با تعهدات ما در ناتو تبدیل شود.

مرکل و اشتاین مایر به طور اساسی در مواضع خود دربرابرآمریکا با هم اختلاف نظر دارند . در بعضی مسائل که اشتاین مایر شدیدا برخورد می کند؛ مرکل بر خلاف آن خیلی محتاطانه عمل می کند. در حالی که اشتاین مایر و حزب او)SPD ( سیاست فاصله گرفتن از بوش را در پیش گرفته اند، اما مرکل بر خلاف آن، بوش را به عنوان یک مهره مرکزی در سیاست جهانی می بیند و بنابراین به دنبال همکاریهای بیشتر با وی است.

در نهایت اینکه ناتوانی مرکل در سیاست داخلی و خارجی سرزمین ژرمنها می تواند شکست سختی را در کارنامه سیاسی صدراعظم افراطی آلمان رقم زند.

مسئله ای که زنگ خطرا رابرای دموکرات‌مسیحیها به صدا در آورده است.

نسرین خانکشی زاده