یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

ایران و روسیه همسایگان قدیمی رقبای جدید


ایران و روسیه همسایگان قدیمی رقبای جدید

نگاه روسیه به روابط خود با ایران یكی از موضوعاتی است كه طی چند سال گذشته در میان كارشناسان سیاست خارجی در ایران محل مناقشه بوده است

نگاه روسیه به روابط خود با ایران یكی از موضوعاتی است كه طی چند سال گذشته در میان كارشناسان سیاست خارجی در ایران محل مناقشه بوده است. در حالی كه بحث بر سر مساله هسته ای مناسبات تهران- مسكو را به موضوعی جدی تبدیل كرده، پیش بینی آینده مناسبات طرفین صرفنظر از موضوع هسته ای نیز بحثی جدی است. جیمز اوون معتقد است كه ایران و روسیه در فضای جدید شكل گرفته در سطح منطقه در حال تبدیل شدن به دو رقیب جدی هستند.

روسیه و ایران دو كشوری كه قبلا در طول تاریخ خود به نام امپراتوری پرشیا و اتحاد جماهیر شوروی معروف بوده اند هر دو این كشورها انقلاب را تجربه كرده اند و این بار در چارچوب رقابت های استراتژیك رقیب یكدیگر شده اند. روابط روسیه با جمهوری اسلامی ایران در حال تغییر تدریجی است.

در دهه ای كه گذشت مشتركات اقتصادی و منافع تجاری جوی از همكاری متقابل را بین دو كشور به وجود آورده بود و به مرور زمان تا به امروز مساله دیگری به نام انرژی هسته ای و انتقال این فناوری از روسیه به ایران روند همكاری این دو كشور را جدی تر كرده است. می توان گفت كه ایران نقش بزرگی را در پیشبرد سیاست های روسیه در نزدیكی هرچه بیشتر به منطقه آسیای جنوبی ایفا كرده ولی روس ها دیگر نمی توانند این مساله را كتمان كنند كه ایران هم اكنون به رقیب ژئوپولتیك آنان در منطقه تبدیل شده است و همكاری روسیه با ایران نیز در نوع خود یكی از عمده ترین مباحث مشترك مطرح شده بین سازمان ملل آژانس بین المللی انرژی اتمی و نهادهای جهانی بوده است.

در تاریخ روابط ایران و روسیه كش و قوس های زیادی وجود داشته است. روسیه به كرات در طول دوره قاجار به ایران تجاوز كرده و بخش هایی از خاك ایران را به تصاحب خود درآورده است. سرزمین پرشیا (ایران باستان) در سال ۱۸۲۸ میلادی بخش های اعظمی از خاك خود را در دستان روسیه سرخ دید و به طور كل منطقه قفقاز در تیول روسیه درآمد.

یك قرن بعد در سال ۱۹۴۱ با حمله وسیع اتحاد شوروی سابق و پس از آن در سال ۱۹۴۵ بخش های اعظمی از خاك آذربایجان ایران به تصرف روسیه درآمد و دولت وقت ایران طی دو قرارداد تركمنچای و گلستان بخشی از خاك خود را به روس ها داد. در میانه قرن گذشته آرام آرام نفوذ امریكا به ایران ملموس شد و با كودتایی كه با حمایت امریكا انجام گرفت دولت دكتر مصدق در سال ۱۹۵۳ سرنگون شد.

هنگامی كه روسیه در سال ۱۹۷۹ مبادرت به اشغال افغانستان كرد ایران از ده ماه قبل دارای حكومت جمهوری اسلامی شده بود و سیاست های شوروی در افغانستان مانع از ایجاد روابط مناسب بین المللی میان مسكو و تهران می شد. این روند تا اواخر دهه ۹۰ ادامه داشت.

در این زمان چند اتفاق نزدیك به هم روی داد. وقوع آتش بس بین ایران و عراق عقب نشینی روسیه از افغانستان و فروپاشی اتحاد شوروی در سال ۹۱ عواملی بود كه رفته رفته روسیه و ایران را به هم نزدیك كرد و به نظر می رسید، پس از جنگ سرد مسكو به دوستی خوب به نام ایران در منطقه نیاز داشت و با بودن جمهوری های استقلال یافته از ارمنستان گرفته تا تاجیكستان برای روسیه همكاری با ایران بسیار بهتر بود زیرا مسكو از این طریق قصد داشت مانع از نفوذ دولت امریكا به جمهوری های تازه استقلال یافته شود.

● احیای رابطه

ایران در آن زمان نمی توانست تهدید كننده هژمونی روسیه شود، اما با توجه به قدرت فرهنگی و مشتركات ایران با جمهوری های مشترك المنافع روسیه نمی توانست مانع از توسعه نفوذ ایران به این كشور شود. ایران به مرور توصیه هایی را به روسیه درخصوص تجدید نظر در رفتار با استقلال طلبان مسلمان چچن كرد و در همان زمان روابط خوبی بین ایران و جنبش اسلامی ازبكستان و حزب التحریر برقرار شد.

در دهه ۱۹۹۰ همكاری بین روسیه و ایران در جنوب قفقاز آسیای مركزی و افغانستان آغاز شد و سپس ایران و روسیه با اشتراك مساعی توانستند در منطقه قره باغ آتش بس را بین قوای جمهوری آذربایجان و ارمنستان برقرار كنند و در خاموش كردن آتش جنگ داخلی در تاجیكستان هم همكاری خوبی با هم كردند.

همكاری مسكو- تهران به همین جا ختم نشد و این دو با كمك به احمدشاه مسعود نیروهای اتحاد شمال افغانستان را تجهیز كردند تا بتوانند به حكومت طالبان در افغانستان ضربه وارد كنند. سقوط طالبان در افغانستان خبر خوبی برای ایران و روسیه بود و انهدام طالبان به معنای توفیق دو كشور در كم كردن از حملات تروریستی القاعده و جلوگیری از قاچاق مواد مخدر در مرزهای آنها بود.

در دهه ۹۰ می توان همكاری دو كشور را در زمینه های تجاری ملموس دید حتی ایران در این زمان علاقه خود را به وارد كردن تكنولوژی فضایی روسیه نشان داد و همچنین تهران با خریداری وسایل مورد نیاز سازمان در پالایشگاه های نفت در حوزه انرژی همكاری های خود با روسیه را آغاز كرد و در زمینه انتقال فناوری موشك های بالستیك، برنامه های بیولوژیكی و شیمیایی، ادوات، هواپیما، هلی كوپتر، زیردریایی، تانك و سیستم های دفاع موشكی فعالیت های خود را با مسكو گسترش داد.

روسیه در ادامه همكاری های گسترده خود با ایران در زمینه هسته ای نیاز قول مشاركت در ساخت و به پایان رساندن نیروگاه اتمی بوشهر را به ایران داده بود كه این مساله همچنان به عنوان یك موضوع بحث انگیز در محافل بین المللی مورد ارزیابی قرار می گیرد و در واقع ایران در چرخه كامل سوخت هسته ای خود می تواند از روسیه به عنوان یك شریك نام ببرد.

ارزش قرارداد روسیه با ایران درباره نیروگاه اتمی بوشهر رقمی بالغ بر ۸۰۰ میلیون دلار اعلام شده كه این قرارداد در سال ۱۹۹۵ بین دو كشور منعقد شد و گفته می شود هم اكنون در حدود ۱۵۰۰ دانشمند روسی در نیروگاه اتمی بوشهر مشغول به كارند. مشاركت هسته ای روسیه با ایران به هژمونی روسیه در منطقه كمك زیادی می كرد.

در خلال این سال ها امریكا تلاش زیادی كرده تا ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه را از ادامه همكاری هسته ای با ایران بازدارد ولی طرح های سیاسی ولادیمیر پوتین و نگاه وی برای قدرتمند ساختن روسیه در حد اتحاد جماهیر شوروی سابق این تلاش ها را عقیم گذارده است.

موارد اختلاف

مساله استفاده از انرژی های زیرزمینی دریای خزر نظیر نفت و گاز و موضع گیری هایی كه دو كشور در این باره به خصوص راجع به حوزه بزرگترین دریاچه جهان می كنند را می توان نشانه ای برای پایان یافتن دوران ماه عسل بین دو كشور عنوان كرد.

در نظر مسكو بهره مند بودن هرچه بیشتر از منابع زیرزمینی نفت و گاز در دریای خزر به معنای مستحكم تر شدن قدرت ژئوپولتیكی در منطقه است و همین دو عامل برای ایران در دریای خزر به معنای حفظ جایگاه قانونی ایران در پهنه خزر و همچنین لزوم درآمدزایی بیشتر در صادرات نفت و گاز است.

در زمان بقای اتحاد جماهیر شوروی منابع انرژی دریای خزر بین ایران و روسیه تقسیم شده بود و معیار استفاده از منابع به صورت استفاده مساوی و دسترسی مساوی به منابع خزر تعریف شده بود اما پس از تاسیس جمهوری های استقلال یافته در آسیای مركزی، روسیه با حمایت از مواضع كشورهای آذربایجان و قزاقستان نحوه استفاده از منابع انرژی خزر را بر اساس بستر دریا و استفاده به صورت تعیین خطوط ملی اعلام كرد.

مساله دومی كه دو كشور را به نوعی رقیب هم قرار می داد موضوع نحوه انتقال انرژی به اروپا و كشورهای دور بود. در این مورد ایران با عقد قرارداد با ارمنستان و اوكراین قصد داشت نفت را از درون خاك این كشورها به غرب صادر كند و از سوی دیگر روسیه با طرح امریكا مبنی بر انتقال انرژی به تركیه از مناطق باكو- تفلیس- جیحان مخالفت می كرد و می خواست زودتر از ایران صادركننده نفت به تركیه باشد.

● مشاركت متفاوت

فروپاشی اتحاد شوروی فرصت خوبی را برای توسعه همكاری ها به ایران و روسیه داد و تهدیدها و منافع مشترك كه بین دو كشور وجود داشت این دو را به یكدیگر نزدیك تر می كرد ضمن آنكه از هژمونی امریكا در منطقه آسیای میانه و ماورای قفقاز هم می كاست.

از نظر بسیاری از تحلیلگران سیاسی همكاری این دو كشور به معنای نفی جهان تك قطبی از سوی امریكا بود و در شرایط امروزی كه محمود احمدی نژاد ریاست جمهوری ایران را به عهده دارد ایران به عنوان یك كشور مدعی و رقیب در كنار روسیه قد علم كرده و به گونه ای می رود تا توازن قوا را در منطقه به نفع خود تغییر دهد و شاید از همین رو باشد كه روسیه در چند ماه اخیر موضع گیری محافظه كارانه ای نسبت به فعالیت های هسته ای ایران اتخاذ كرده و جهت سیاسی خود را مقداری در راستای سیاست های امریكا و سه كشور بزرگ اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) قرار داده است.

در حال حاضر روسیه نفوذ مختصری در ایران دارد و ارایه طرح مسكو به ایران درباره غنی سازی اورانیوم در خاك روسیه كه برای مدتی ایران درباره اش فكر می كرد از علایم همین نفوذ است اما همان طور كه گفته شد می توان پیش بینی كرد كه قدرتمند شدن ایران شاید در آینده دو كشور را به سوی یارگیری های جدید سوق دهد.

به نقل از: سایت نواندیش

ترجمه مسعود شایان