چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نقدی بر ۴۱ سفر خارجی احمدی نژاد


نقدی بر ۴۱ سفر خارجی احمدی نژاد

اینکه بالاترین مقام اجرایی یک کشور بخشی از دوره زمانی تصدی مسوولیتش را به سفرهای خارجی اختصاص دهد, امری طبیعی است که نه تنها در عرصه روابط بین الملل و سیاست خارجی به رسمیت شناخته شده بلکه در داخل کشور و نزد مردم آن به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی, سیاسی و فرهنگی البته با رعایت اقتدار و حفظ منافع ملی از جایگاه ویژه یی برخوردار است

اخیراً سایت تابناک وابسته به جریانی از اصولگرایان آماری از سفرهای خارجی رئیس جمهوری ایران ارائه داده است که نگاهی گذرا به آن تصویری مبهم و غیرشفاف از اهداف سیاست خارجی ایران را به نمایش می گذارد. براساس این آمار طی ۲۷ ماه گذشته آقای احمدی نژاد تاکنون ۴۱ دفعه به کشورهای خارجی سفر کرده است و به عبارت دیگر هر ۱۹ روز یک بار به یک کشور خارجی. در این میان به عربستان سعودی ۴ مرتبه، به آذربایجان، ونزوئلا و امریکا ۳ مرتبه و به کشورهای مالزی، ارمنستان، سوریه، ترکمنستان و قطر ۲ مرتبه این سفرها انجام گرفته است.

اینکه بالاترین مقام اجرایی یک کشور بخشی از دوره زمانی تصدی مسوولیتش را به سفرهای خارجی اختصاص دهد، امری طبیعی است که نه تنها در عرصه روابط بین الملل و سیاست خارجی به رسمیت شناخته شده بلکه در داخل کشور و نزد مردم آن به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی... البته با رعایت اقتدار و حفظ منافع ملی از جایگاه ویژه یی برخوردار است. لذا بر این اساس به فلسفه وجودی انجام سفرهای خارجی رئیس جمهور ایران خدشه یی وارد نیست.

از آنجا که اما خط مشی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر پایه عزت، حکمت و مصلحت تعیین شده است، باید دید آیا آقای احمدی نژاد در این ۴۱ سفر خارجی که در ظرف زمانی دو سال و سه ماه تعدادشان هم کم نبوده، خط مشی مورد اشاره را به خوبی محقق کرده است یا نه؟ به عبارت دیگر این سفرها چه دستاوردی در حوزه سیاست خارجی ما داشته و اساساً در پی انجام آنها چه اهدافی از سوی دولت ایران دنبال می شده است؟ از میان کشورهایی که سفرهای رئیس جمهور به آنجا صورت گرفته چه تعداد از آنها کشورهای پرقدرت و تاثیرگذار در عرصه بین الملل محسوب می شوند؟ با توجه به آنکه شعارهای تبلیغاتی آقای احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری، اقتصادی و تامین آب و نان مردم و مبارزه با گرانی و تورم بوده، کدام یک از این سفرها وجه اقتصادی داشته است؟ آیا قدرت های مطرح اقتصادی دنیا در میان این کشورها بوده اند؟ آیا این سفرها در سطح بالاترین مقام اجرایی کشورها بازگشتی هم داشته یا بیشتر یک طرفه بوده است؟ از آنجا که برخی از این سفرها چندباره صورت گرفته آیا سال آینده هم سفر به همین کشورها تکرار خواهد شد؟ چرا تاکنون احمدی نژاد سفری به کشورهایی چون ترکیه، هندوستان، پاکستان، کره و... که ایران به لحاظ سیاسی با آنها مشکلی ندارد و رابطه اش دوستانه است، نداشته است؟ و آیا...

به هر حال کشورهایی که آقای احمدی نژاد تاکنون به آنها سفر کرده و برخی از آنها تکرار شده اند، عبارتند از مالزی، آذربایجان، امریکا، عربستان، سوریه، کویت، اندونزی، چین، گامبیا، تاجیکستان، ترکمنستان، ونزوئلا، سنگال، کوبا، نیکاراگوئه، اکوادور، قطر، ارمنستان، بلاروس، سودان، امارات، عمان، قرقیزستان، افغانستان، الجزایر، بحرین و بولیوی.

در میان اسامی این کشورها نام امریکا و چین به عنوان دو کشور بزرگ و مهم اقتصادی دنیا به چشم می خورد که رئیس جمهور فعلی ایران سه بار به امریکا و یک بار به چین سفر کرده است. همانطور که مردم ایران به خوبی می دانند ۲۸ سال است که رابطه ایران و امریکا قطع است و متاثر از این قطع رابطه، ایران در تمامی سال های پس از انقلاب گرفتار تحریم های اقتصادی امریکا بوده است. چندین سال است که با علم کردن پرونده هسته یی ایران نیز به این تحریم ها شتاب بخشیده و با فشار به آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل و نیز همراهی اتحادیه اروپا شرایط بسیار ویژه یی را برای ایران در عرصه روابط بین الملل ایجاد کرده است. صدور سه قطعنامه علیه ایران توسط شورای امنیت و در راه بودن قطعنامه چهارم و شکل گرفتن اجماع جهانی علیه ایران از طریق اعمال تحریم های بانکی موید این ادعا است.

بنابراین با توجه به تیرگی روابط ایران و امریکا، سفر احمدی نژاد به امریکا اما نه برای ملاقات با مقامات رسمی و دولتی این کشور بلکه جهت شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل انجام گرفته است و به جز ایراد چند سخنرانی و زیر سوال بردن مسائلی چون هولوکاست که افکار عمومی جهان را علیه ایران برانگیخت، دستاوردی قابل توجه دیده نمی شود. سفر به چین هم به منظور حضور در یک اجلاس منطقه یی (اجلاس شانگهای) بود و نه سفر اختصاصی به این کشور که در قضیه پرونده هسته یی ایران به دو قطعنامه شورای امنیت علیه ایران رای مثبت داده است. این در حالی است که تا چندی پیش ایران با این استدلال که چین با امریکا تضاد منافع دارد، به این کشور امید بسته بود تا بلکه در شورای امنیت در مقابل پیشنهادات امریکا علیه ایران ایستاده و از حق وتوی خود به نفع ایران استفاده کند. در رابطه با سفر به چند کشور حاشیه خلیج فارس نیز یادمان نرود که تا چندی پیش دید و بازدید روسای کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس با استاندار فارس صورت می گرفت. حال با این توضیح تاکنون رئیس جمهور دو مرتبه به قطر سفر کرده ولی تاکنون بازگشتی در این سطح نداشته است. سفر به بحرین نیز اولین دیدار یک مقام عالی رتبه ایرانی از کشوری است که تا همین ۳۰ سال پیش جزء سرزمین ایران محسوب می شد. در سفر به امارات هم از ادعای این کشورنسبت به جزایر ایرانی چیزی کاسته نشد.

البته موازنه در رابطه با سفر به چند کشور امریکای لاتین که در حال حاضر با امریکا در چالش هستند، وجود داشته که معلوم نیست این روابط تا چه حد آثار استراتژیک دارد و در تغییر و تحولات حکومت های آن کشورها دچار نوسان نخواهد شد. در میان سفرهای انجام گرفته اما سفر به عربستان سعودی حال و هوای دیگری دارد، شاید به همین خاطر است که رئیس جمهور ایران تاکنون بیش از دیگر کشورها راهی این کشور شده است. حتی اگر امیر عبدالله پادشاه عربستان در ازای آن یک بار هم به ایران نیامده باشد. به خصوص سفر آخر که به عنوان اولین آراسته شد. هرچند کارشناسان اظهار می دارند امیر عبدالله طی یک سنت جاری هرساله از همه روسای کشورهای اسلامی دعوت به عمل می آورد. از سوی دیگر مشخص نیست از سفرهای متعدد به کشورهای کم اهمیت آفریقایی و آسیایی هم چه چیزی نصیب جمهوری اسلامی می شود و آیا سفر به کشورهای گوناگون هم مانند سفر به همه نقاط ایران برای شناخت مسائل آنها صورت می گیرد یا به دست آوردن منافعی برای ملت ایران؟

به هر ترتیب با توجه به شعارهای عمدتاً اقتصادی دولت نهم باید دید آیا سفرهای خارجی رئیس جمهوری در این شرایط توانسته آسیب پذیری اقتصاد ایران در مقابل تحریم ها را کاهش دهد؟ مساله یی که دستگاه دیپلماسی کشور در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی کم و بیش به آن توجه داشت و تلاش می کرد تا با پیگیری سیاست تنش زدایی در چارچوب منافع ملی و اعتمادسازی با جهان فرصت های اقتصادی را برای ایران فراهم کرده و در مقابل نیز ریسک کار اقتصادی در ایران جهت انجام سرمایه گذاری خارجی را کاهش دهد. شیوه یی که اگر دولت نهم آن را ادامه می داد، شاید هم اکنون نه تنها تشدید تحریم ها را شاهد نبودیم، بلکه رونق اقتصادی را برای ایرانیان به همراه داشت.

بدرالسادات مفیدی



همچنین مشاهده کنید