چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
رسانه ملی و چند مغالطه
![رسانه ملی و چند مغالطه](/web/imgs/16/119/pn2eb1.jpeg)
در پاسخ به فراخوان «حركت وبلاگی نقد دانشگاه عمومی؛ صدا و سیمای جمهوری اسلامی» نگارنده نیز که تابه حال یادداشتهایی را در این زمینه از سر تعهد شرعی و در راستای اصلاح اوضاع نابسامان كنونی رسانه ملی به رشته تحریر درآورده ام لازم دیدم تا مجدداً دست به قلم برده و گام ناچیز دیگری در همراهی با این موج مبارک نقد عملکرد پراشکال و مشکوک دست اندرکاران صدا و سیما بردارم، تا شاید!؟ در این ایام که پس از هرزه گوییهای مجری زشت سیرت و زشت صورت! شوی مبتذل «کوله پشتی» و عقده گشایی آن عنصر معلوم الحال و مدیران بالادستی وی در شبکه سوم علیه طرح ارزشمند ارتقای امنیت اخلاقی نیروی انتظامی و همنوایی مشکوک حضرات با رادیو اسرائیل و بی بی سی و رادیو وابسته به سازمان سیا و دیگر رسانه های خارج نشین ضدانقلاب برای جوسازی علیه این اقدام ضروری و خداپسندانه ناجا آنهم در لوای دروغین و مغالطه آمیز «دفاع از حقوق شهروندی!!؟» در روزهای اخیر موج اعتراض عمومی مردم و دلسوزان را به رویه غیرقابل دفاع رسانه ملی؟! براه انداخته، انتشار این قبیل نقدهای دلسوزانه اثری در اصلاح رویه حضرات داشته باشد! (هرچند که تجربه قبلی اینجانب - با کمال تأسف- چنین امری را تأئید نمیکند!؟)
بعنوان یك راهكار اصولی بنظرم رسید که اگر با مراجعه به صحیفه نور مجموع رهنمودها، تذکرات و بعضاً اخطارهای شدیداللحن حضرت امام خمینی (ره) و فرمایشات رهبر معظم انقلاب در خصوص صدا و سیما را در قالب یک یادداشت مستقل عرضه نمائیم، بتوانیم اولاً تصور بهتری درخصوص جایگاه بسیار حساس صدا و سیما از منظر حضرت امام و رهبر معظم به خوانندگان ارائه داشته و نیز شکاف عمیق میان وضعیت کنونی و البته رقت بار! دستگاه پرهزینه (و متأسفانه بی در و پیكر!) «رسانه ملی» بویژه در زمان مدیریت فعلی با صدا و سیمای مورد نظر بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی و «آنچه که باید باشد» را با شفافیت بیشتری به نمایش بگذاریم تا مشخص شود كه حضرت امام و رهبر معظم انقلاب چه توقعی از رسانه مطلوب داشته و چه دورنمایی از یك صدا و سیمای پویا، دینی و كارآمد و در یک کلام «رسانه برازنده جمهوری اسلامی» ترسیم كرده اند و مدیران سابق و لاحق با هزینه های نجومی از بیت المال چه موجود ناقص الخلقه و عجیب و غریبی تحت این عنوان خلق كرده اند! و البته این مهم كمابیش مورد نظر برخی دوستان وبلاگ نویس قرار داشته و یادداشتهای كوتاهی در این راستا نگاشته شده اند اما بنظر من هنوز كار انجام نشده در این وادی بسیار است.
این حقیر درصدد انتشار یادداشت مبسوطی در این زمینه میباشم و امیدوارم به توفیق الهی ظرف روزهای آینده این مهم را به سرانجام برسانم اما تا آن زمان لازم دیدم در میانه این فضای پرچالش، نقداً برخی مغالطاتی كه همواره و بخصوص در این ایام در راستای توجیه عملكرد پراشكال رسانه ملی مورد استناد مدیران این دستگاه بوده است را بنحو اجمال تشریح و بی پایگی آنها را برای خوانندگان محترم روشن نمایم.
یكی از اصلیترین سفسطه هایی كه گردانندگان سازمان جهت دفع انتقادات از قدیم الایام! (و از جمله در همین داستان اخیر) همواره به آن متمسك میشوند، خرج كردن از مقدسات و سوءاستفاده از ارزشها و بطور ویژه همان حقه مزوّرانه و البته بسیار نخ نما شده! سنگر گرفتن پشت عنوان ولایت فقیه است (كه بارها مورد استناد حضرات بوده و تقریباً كارآیی خود را از دست داده و بعبارتی تاریخ مصرف آن دیگر تمام شده است!) و طرح این ادعای سراپا انحرافی كه «چون صدا و سیما تحت نظر مقام معظم رهبری است و ریاست آن مستقیماً توسط ایشان انتخاب می شود، پس لاجرم منتقدان این دستگاه مخالف ولایت فقیه هستند!!» و تلاش برای كوبیدن این حربه بر دهان منتقدان دلسوز و زدن انگ «ضد ولایت فقیه!؟» به ایشان و یا استناد به مواردی كه رهبری از صدا و سیما تقدیر كرده اند و اینكه «اگر فلان برنامه ایراد داشت ولی فقیه اعلام می كرد! و منتقدان نباید جلوتر از رهبری حركت كنند!!»
(اصلاً شروع دعوای مداوم راقم این سطور با نفوذیهای رسانه ملی در اواخر سال ۸۴ از آنجا آغاز شد كه گردانندگان شبكه مبتذل رادیو جوان در واكنش به یك انتقاد كوتاه هفته نامه یالثارات، بجای پاسخ منطقی، به همین حقه بازی روی آوردند و با تمسك به همین مغالطه پوسیده و چینش جهت دار اخبار و با مانور دادن بر ابراز رضایت رهبر معظم انقلاب از صدا و سیما در یك ملاقات و بلافاصله طرح خبر انتقاد هفته نامه مزبور، مزورانه كوشیدند تا نشریه منتقد را بعنوان مخالف ولایت فقیه القاء نمایند! و همین جرقه ای بود بر نگارش مقالات انتقادی این حقیر كه تفصیل این موضوع را در سلسله مقالات خود در همان یالثارات آورده ام )
خوشمزه اینجاست كه غالب اوقات این ادعا از سوی كسانی مطرح میشود كه نگاهی به اعتقادات، عملكردها و حتی ظاهر آنچنانی آنها بخوبی نشان می دهد كه نه تنها كوچكترین سر و كاری با نظام و رهبری و این قبیل مقولات ارزشمند ندارند! (و تنها در سایه زد و بند و رابطه سالاری با مدیران مسئله دار در رسانه ملی نفوذ كرده اند) بلكه حتی هرجا بتوانند با سوءاستفاده از جایگاه و امكانات بیت المال و ضعفهای نظارتی و بعبارت دقیقتر بی در و پیكر بودن سازمان، از نیش و طعنه و جوسازی علیه نظام و اركان آن دریغ نمی كنند و نمونه های آن علاوه براین برنامه اخیر و جنجالی كوله پشتی، بویژه در شبكه لُمپنیستی رادیوجوان، بسیار بوده است!
كار به جایی رسیده كه هر لُمپن تازه بدوران رسیده یا مدیر بی كفایتی از صدا و سیما كه عملكرد سوء وی مورد انتقاد دلسوزان قرار می گیرد، بجای ارائه پاسخ اقناع كننده یا پذیرش نقاط ضعف و اصلاح عملكرد خود، برای ترمیم وجهه آسیب دیده خود بلافاصله (و عمدتاً از طریق همان امكانات رسانه ملی!) مصاحبه ای ترتیب می دهد! و طی آن ضمن تكرار «اعلام رضایت رهبری از صدا و سیما و یا تقدیر ایشان از فلان قسمت سازمان و...!!» مزورانه تلاش میكند تا با پاك كردن صورت مسئله، انتقادات مطرح شده را بنوعی دفع نموده و عوامفریبانه میكوشد تا با خرج كردن از اعتبار رهبری عملكرد انحرافی خود را لاپوشانی نماید! (شخصاً كمتر مصاحبه ای از مدیران سازمان و بخصوص آن عناصری كه بیشتر در معرض انتقاد بوده اند، دیده ام كه در آن حضرات به هر بهانه ای نام مقام معظم رهبری را به میان نكشند و با ریاكاری خود را بعنوان تابع ولی فقیه معرفی نكرده و عملكرد سوء خود را در راستای تبعیت از منویات رهبر معظم جا نزنند!)
بعنوان مثال مدیر رادیو جوان كه طی ۲ سال اخیر فریاد اعتراض دلسوزان را به اوج رسانده و لجن پراكنیهای مغرضانه حوزه تحت مسئولیت وی علیه دولت و اركان نظام و ارزشهای جمهوری اسلامی بی نیاز از توضیح است، در مصاحبه با دوهفته نامه زرد! «خانواده سبز» (زایده رسانه ای هرمز- ش، مجری مادام العمر! برنامه خانواده رادیو و تلویزیون كه با ارتزاق از رانتهای پیدا و پنهان رسانه ملی بعنوان ارگان غیررسمی صدا و سیمای ضرغامی عمل کرده و شیطنتها و تلاشهای مذبوحانه آن برای ماله كشی افتضاحات بخشهای مختلف و تطهیر وجهه مدیران ضعیف سازمان از یکسو و عوام پروری و تلاش برای جذب مخاطب با همان سیاق نشریات مبتذل زرد از قبیل درج آخرین اخبار بارداری فلان ستاره! هالیوودی و وضع حمل بهمان سیاره! بالیوودی! و نامزدی فلان فوتبالیست انگلیسی با فلان مانکن ایتالیایی! و آخرین دوست پسر فلان بازیگر آمریکایی! و .... از سوی دیگر خود محتاج یادداشتی مستقل است!) طبق معمول! و در همان ابتدای اضافات خود -و احتمالاً با هماهنگی قبلی با مصاحبه گر!- نام مقام معظم رهبری را به میان کشیده و در خصوص اینکه «آقا» در فلان مورد چنین نظری دارند و ما هم در راستای تحقق منویات ایشان است که اینهمه! خلاقیتها (بخوانید فضاحتها!) را ایجاد کرده ایم! و... لفاظی کرده و می کوشد تا با منتسب کردن عملکرد انحرافی خود به رهبری، منتقدان را از میدان بدر نماید!؟
نمونه وقیحتر آن همین مجری لُمپن است كه چندی پیش (۱۹ خرداد) طی یك جوسازی -انگار كه خیلی عنصر مهمی است!- و ظاهراً ! در پاسخ به شایعات مغرضانه! حاسدان و خناسان! مبنی بر ممنوع التصویر شدن خود، طی مصاحبه ای ضمن تكذیب این شایعاتِلابد استكبار جهانی!؟- به خیل مشتاقان! مژده داده که: «ممنوع التصویر نشده ام!» و ضمناً مزورانه و ریاکارانه و از قول رئیس خود، ضرغامی افاضه میفرماید که «رهبر انقلاب از برنامه «فوق العاده» تشکر کردند!؟» تا وی نیز فضاحتهای خود را در پناه وجاهت بزرگان لاپوشانی نماید!
وقیحانه تر آنجاست كه چنین عنصر معلوم الحالی كه قیافه و آرایش زنانه وی نشانگر ارتکاب چندین حرام بیّن شرعی است، با ژستها و اطوارهای تهوع آور و با استفاده مکرر از نمادهای دینی و بر زبان جاری کردن آیات و احادیث و نكات مذهبی (مانند قسم خوردن به والله، بالله و تالله!) مزورانه و عوامفریبانه می کوشد تا خود را بعنوان فردی مطلع و متشرع! و به اصطلاح «اهل بخیه!» جا بزند!!؟
(این حقیر یکسال و چند ماه پیش که هنوز انحرافات مدیریت فعلی صدا و سیما مانند این ایام مبرهن نگردیده بود، با اشاره به همین شیوه زشت وی نوشتم:
«از جمله انحرافات فعلی در صدا و سیما بازی با مقدسات و عواطف مذهبی مردم از سوی مجریان بی شخصیتی است كه معلوم نیست از كجا پیدایشان شده و برمبنای كدام ضابطه آنهم با وجود دستگاههای گزینشی و حراستی!، كانالهای مختلف صدا و سیما را جولانگاه خود كرده اند و عمده هنرشان هم مصاحبه با نشریات زرد است! نمونه: افاضات محمد س با آن ظاهر كذایی! در تمجید یكی از هنرمندان تازه گذشته: «خدا ایشان را بیامرزد، البته قطعاً [!] آمرزیده هستند!» (برنامه زنده مزبور در صبح جمعه بعد از درگذشت آقای نوذری از شبكه سوم پخش شد) و البته خیلی هم نباید تعجب كرد و به مصداق «اگر زباغ رعیت ملك خورَد سیبی برآورند غلامان او درخت از بیخ!» وقتی عالی ترین مسئول سازمان برای دفاع از گل سرسبد! تولیدات سیما شخصاً وارد عمل شده و جایگاه بهشتی (لابد از نوع مُخَلَّد!) را دربست! برای طنّازان سریال «برره» تضمین می كند! چه عجب اگر مجریان دم دستی هم در این وادی سیر كنند؟! این است كه حقیر عرض میكنم برخی از انحرافات سازمان مع الاسف به منش شخص رئیس آن باز می گردد!
یا صبح پنجشنبه ۴ اسفند [۸۴] كه به مناسبت فاجعه هتك حرمین عسگریین(ع) عزای عمومی اعلام شد، مجری بامدادی شبكه یك جوانی با سر و وضع آنچنانی و با خط ریش بی ریشه! معروف به «داگلاسی!» كه در زمان طاغوت مرسوم بود، چنان با سوز و گداز! از ولایت اهل بیت(ع) و مظلومیت ائمه(ع) !... دم میزد كه احساسی مشمئزكننده به بیننده دست میداد!»)
یك مثال دیگر: نویسنده یك وبلاگ که خود را به عنوان مدیر روابط عمومی رادیوی لُمپنیستی جوان معرفی کرده و البته مروری بر لجن پراکنیهای حقدآمیز وبلاگ مزبور (و ضمناً بازتولید سوژه های ابداعی! وی برای تمسخر رئیس جمهور در رادیوجوان!) و دنباله روی ناشیانه و بچگانه آن وبلاگ از روزنامه های زنجیره ای در جوسازی علیه دولتِ مورد حمایت مکرر مقام معظم رهبری، به مصداق «از کوزه همان برون تراود که دراوست!» و «رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون!» خود شاهدی بسیار روشن از غرض ورزی رادیوی مذكور علیه دولت میباشد، وقتی در مکاتبه از طریق پست الکترونیکی با نگارنده به اصطلاح کم می آورد! برای تطهیر عملکرد رئیس خود، با خرج کردن از ارزشها و این ادعای ریاکارانه که «گیل آبادی، مدیر فرهیخته! رادیوجوان، برادر شهید است!!» مذبوحانه میکوشد تا بر سر حقیر شیره بمالد!؟ (متن اضافات ایشان و پاسخ بنده به آن موجود و قابل ارائه میباشد.)
البته این حقه اختصاص به گردانندگان رسانه ملی؟! ندارد! بلکه اصولاً این رسم معمول ریاكاران خلافكار است كه بی مایگی و نقاط سیاه کارنامه خود را با پنهان شدن در لوای مقدسات و ارزشها لاپوشانی میکنند! مگر همین چند روز قبل شاهد نبودیم که باقر نوبخت، دبیرکل حزب مدعی «اعتدال و توسعه!!؟» (بخوانید نسخه بدلی حزب و دولت ساخته دارندگی و برازندگی!؟، ببخشید! «کارگزاران سازندگی!؟») در راستای ماله کشی رسواییهای امنیتی همپالکی خود (موسویان)، برادر شهید بودن وی! را به رخ خبرنگاران و معترضان کشاند! و به این طریق ریاکارانه کوشید تا افتضاح ناشی از فروش منافع ملی به اجانب و نوكری روباه پیر استعمار را توجیه کند؟! تشبث مسئول روابط عمومی رادیوجوان -که وظیفه! تطهیر انحرافات شبکه لمپنیستی فوق را به اقتضای شغلی و معیشتی! بر عهده دارد!- به برادر شهید بودن گیل آبادی نیز دقیقاً از همان سنخ متشبث شدن نوبخت به برادر شهید بودن موسویان است! یکی نیست به این حضرات بگوید «گیرم پدر (و ایضاً برادر) تو بود فاضل، از فضل پدر و برادر تو را چه حاصل؟!!» (جهت اطلاع نویسنده وبلاگ «یه شنونده!» تذکر میدهم که نگارنده نیز خود برادر شهید هستم اما دلیلی ندارد که هرجا کم آوردم در پناه عنوان «برادر شهید بودن» سنگر بگیرم و سوءاستفاده کنم! و اصولاً از نظر بنده همینكه فردی برای توجیه خود و دفع انتقادات، بجای استدلال منطقی در پی سوءاستفاده از این عناوین برمی آید، به تنهایی برای اثبات بی منطقی و بی صداقتی وی كافی است!)
اما آیا واقعاً موضوع همینگونه است كه این حضرات پرمدعا مداوماً بر آن مانور میدهند و بعبارتی آیا انتصاب مسئول رسانه ملی از سوی رهبری دلیلی است بر اینكه نباید از صدا و سیما انتقاد كرد! و اگر انتقادی شد بمعنای مخالفت با ولایت فقیه است؟! تأمل در این نكته بویژه از آن رو ضروری است كه این حقیر در گوشه و كنار (مثلاً در بخش نظرات پستهای انتقادی دوستان در این زمینه) ملاحظه كرده ام كه این ادعا -متأسفانه- برخی از خوانندگان محترم اما كم مطالعه را تحت تأثیر قرار داده و ایشان نیز متأثر از مغلطه گری مدیران رسانه ملی، این سفسطه را باور كرده و انتقاد از حضرات را بمعنای مخالفت با ولایت فقیه فرض كرده اند!؟ همچنین برخی از عناصر وابسته به صدا و سیما نیز مطابق معمول! در واکنش منفعلانه به این موج مبارك نقد رسانه ای ضمن ناسزاگویی به منتقدان و نسبت دادن عناوینی که سزاوار خودشان است! (نظیر فرصت طلب!، منفعت پرست!....)، مذبوحانه کوشیده اند تا با تشبث همین استدلال منحرفانه به منتقدان انگ ضد ولایت فقیه! بزنند!!
شاهد آن این پست وبلاگی است که نویسنده آن خود را «محافظه کار جوان!» نامیده و پس از نثار مبلغی فحاشی! به نویسنده وبلاگ بانی حرکت نقد رسانه ملی است و بجای ارائه پاسخی منطقی به انتقاداتِ به ادعای وی!- غیرمنطقی منتقدان مغرض!، به مغالطه «تخطئه من قال!» بجای «نقد ماقال» متمسک شده و مزورانه به منتقدان دلسوز تهمت میزند که: کسانی که علیه صدا و سیما مطلب مینویسند همگی مشتی منفعت طلب و زیاده خواه هستند! که چون صدا و سیما به باج خواهی آنها جواب مساعد نداده، درصدد تصفیه حساب! با آن میباشند!!؟ و از جمله چنین عقده گشایی می کند که «شاید این خبرنگار مسلمان هوس کرده مدیر تولید شود! شاید طرحهایش روی میز مدیر شبکه ها مانده! شاید.....» و بالاخره با تمسک به همان مغالطه پوسیده مورد بحث ما مینویسد: «[منتقدان صدا و سیما] گویا حتی فکر نمیکنند که رئیس این سازمان را چه کسی منصوب کرده است!!» اینجاست که لازم است مشت این حضرات مغالطه چی و اعوان و انصار قلم به دستشان باز شود و بی پایگی این سفسطه سراپا انحرافی معلوم گردد تا منبعد مجدداً به این حقه پوسیده متمسک نشوند و با قیاس به نفس! شعور مخاطبان و منتقدان دلسوز را همچون سطح شعور خود پائین فرض نکنند و دستکم نگیرند! (هرچند بازهم تکرار می شود که با سابقه ای که نگارنده بعنوان یکی از منتقدان صدا و سیمای کنونی دیده ام، بعید است که تغییری در عملکرد حضرات ایجاد شود چرا که تجربه بر حقیر اثبات کرده که اینگونه خبطها و شیطنتهای حضرات «مِن غیرعمد» و از سر بی اطلاعی! نیست و لاجرم تذکر امثال بنده نیز حداقل از سر اراده و اختیار سبب تغییر این شیوه نخواهد شد! مگر آنکه فشار افکار عمومی یا اقدام مسئولان بالاتر، حضرات را به اصلاح خط انحرافیشان ناچار گرداند!)
درخصوص مغالطه فوق الذکر تنها به همین بسنده مینماییم که بهترین پاسخ به این ادعای انحرافی و مضحك را یادگار استاد شهید مطهری اینچنین داده است: «طی سالهای ۵۹ تا ۶۱ كه در صدای جمهوری اسلامی نویسندگی میكردم، وقتی افرادی به موسیقیهای رادیو اعتراض میكردند، بعضی مسئولان پاسخ میدادند كه اگر این موسیقیها ایراد داشت، امام از طریق دفتر خود گوشزد میكردند! [مشخص میشود كه انحراف در این سازمان مربوط به سالهای اخیر نیست و از همان ابتدا ما با این تشكیلات گرفتاری داشته ایم!] ما به این پاسخ آنها اعتراض میكردیم كه مگر كار ولی فقیه این است كه صبح تا شب رادیو گوش كند و موسیقیهای حرام را معرفی نماید؟! اصولاً كار ولی فقیه تعیین مصداق نیست. فقیه حكم كلی را اعلام میكند، این وظیفه ماست كه در موارد مختلف به تكلیف خود عمل كنیم و ولایت فقیه هیچ تكلیفی را از ما ساقط نمیكند. شاید طبع راحت طلب برخی باعث ترویج این فكر شده كه مثلاً تا ولی فقیه درباره فلان برنامه مبتذل اظهارنظر نكرده است، ما نباید اظهارنظر و اقدام كنیم! هم فال است و هم تماشا، هم راحت طلبی است و هم اطاعت از ولی فقیه! هم فرار از سختیهای امر بمعروف و نهی از منكر است و هم اجرای دستور اسلام!» (دكتر علی مطهری، «اصلاح طلبی»، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، بهمن ۸۱، صص. ۳-۲۳۲)
ع- امامی
پی نوشت:
۱) از جمله عبارتند از:
الف- نگاهی به سریالهای مناسبتی؟! صدا و سیما در ماه مبارك
http://www.rajanews.com/News/?۲۳۴۴
ب- تجلیل از رهبر سكولار «جبهه ملی» در رسانه ملی!؟
http://www.rajanews.com/News/?۶۹۱۴
ج- هر دم از این باغ بری میرسد!
http://www.mobarezin.com/index.php?dir=news&id=۲۳۸۸
۲) «موج فزاینده لمپنیسم در رسانه ملی! به كجا چنین شتابان؟!»، در انتقاد از ابتذالات رایج در رادیو جوان، هفته نامه یالثارات، شماره های ۳۷۱، ۶ – ۳۷۴، (۶ اردیبهشت تا ۱۰ خرداد ۸۵)، ص.۸
۳) خانواده سبز، شماره ۱۷۹، نیمه دوم خرداد ۸۶، ص.۱۰۰
۴) (http://www.asriran.ir/view.php?id=۱۹۱۲۴)
۵) بعنوان یك نمونه از چند روز قبل (چهارشنبه، ۱۰ مرداد) نویسنده مزبور برای تمسخر دكتر احمدی نژاد لینكی با عنوان «رئیس جمهور به علت ناكامی در بهبود فقر مردم عذرخواهی كرد!» در وبلاگ قرار داده است كه با كلیك بر عنوان مزبور این عبارت تمسخرآمیز ظاهر میشود «البته رئیس جمهور پرو!» و همین سوژه دقیقاً با همین شكل و البته با آب و تاب بیشتر و وقیحانه تر همان روز بعد از ظهر در یكی از لجن پراكنیهای معمولِ! سوگلی! مجریان لُمپن رادیوجوان (كه بواسطه پارتی و نفوذ پدر خود در رسانه ملی مجری شده و هرزه گوییهای وی علیه دولت و ارزشها و دیگر اركان نظام معروف خاص و عام است!) علیه رئیس جمهور نشخوار شد! و البته پس از اعتراض رجانیوز به این لجن پراكنی آشكار و مسبوق به سابقه طی خبر «شدت گرفتن روند توهین به مسئولین جمهوری اسلامی در یكی ازبرنامه های جدید رادیو جوان» (http://rajanews.com/News/?۱۳۳۴۱)، نویسنده كم شهامت آن وبلاگ كه احتمالاً خود طراح اصلی این سوژه بوده و گویا سرنوشت محنت بار! همپالكیهای «شرقی» وی! در سال گذشته پیش چشمش بود، از عواقب احتمالی این شیطنت خود به دست و پا افتاده! و مذبوحانه تلاش كرده تا طی یك پست مجزا و با توجیه این لجن پراكنی بعنوان «تپق!» معمولی! مجری فوق الاشاره، هرزه گویی خود علیه رئیس جمهور را كارسازی نماید!!؟
۶) لازم است به این محافظه كار جوان! گفت «رندان همه را به كیش خود پندارند!» پس بر اساس همین استدلال آیا ما نیز نباید نتیجه بگیریم كه قلم زنانی مانند وی كه مذبوحانه به تخطئه منتقدان و مجیزگویی گردانندگان سازمان برآمده اند، این وظیفه! را بر حسب مزایای اعطایی! مدیران صدا و سیما انجام میدهند؟!! پس پر بیراه نیست اگر ما هم ادعا كنیم كه «شاید این محافظه كار جوان! هوس کرده مدیر تولید شود! شاید طرحهایش روی میز مدیر شبکه ها مانده! و با این مجیزگویی همپالكیهای خود در پی رسیدن به نام و نان و نوایی است! شاید..!»
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست